eitaa logo
مسجد محوری شهرستان ایجرود
581 دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
1هزار ویدیو
90 فایل
🌸«مسجد سنگر است، سنگرها را حفظ کنید» امام خمینی(ره) این کانال با هدف تبیین محوریت مساجد در هندسه تمدن اسلامی راه اندازی شده است لینک کانال:
مشاهده در ایتا
دانلود
چطور برای بچه‌هایمان خاطره‌های محرمی بسازیم؟🤔 چند ایدهٔ ساده برای فعالیت بچه‌ها در ماه 🖤 آیدی ایتا و روبیکا:👇👇 @basijnewsir_ijroud
نشست روشنگری با حضور بسیجیان پایگاه اطهر روستای جوقین در محل مسجد روستا
نشست روشنگری با حضور بسیجیان پایگاه شهیده ثریا اسماعیلی روستای احمدکندی در محل نماز خانه مدرسه راهنمایی روستا
نشست روشنگری با حضور بسیجیان پایگاه حضرت فاطمه س روستای کوسه لر در محل زینبیه روستا
نشست روشنگری با حضور بسیجیان پایگاه الزهراءس شهرزرین آباد در محل پایگاه
پایی خیمه و ایستگاه صلواتی با حضور بسیجیان پایگاه شهیده ثریا اسماعیلی روستای احمدکندی
و توزیع نذری ناهار توسط خیرین به مناسبت روز اول ماه محرم با حضور بانوان پایگاه شهیده ثریا اسماعیلی روستای احمدکندی در محل مسجد روستا
🏴فرا رسیدن ماه محرم، ماه پیروزی خون بر شمشیر بر عاشقان آن حضرت تسلیت باد 🖤السلام علیک یااباعبدالله الحسین🖤 برگزاری نشست روشنگری و اقامه نماز امام موسی کاظم(ع) همراه با قرائت زیارت عاشورا و روضه خوانی بانوان در روز اول ماه محرم توسط حلقه صالحین بزرگسالان پایگاه شهیده رقیه نیرومند روستای چسب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرچه از دور از آن فاصله‌ها زد بد زد آتش انگار که بر کرببلا زد بدزد چقدر هست مگر بچه سه جایش بِرَود وایِ من بر سه هدف او به سه جا زد بد زد اصلا اینبار کماندار چه با زور کشید به سه‌شعبه همه‌یِ حَنجره را زد بد زد 🏴🏴خیمه هفتاد و دو تن روستای شیوه پایگاه کوثر
گرچه از دور از آن فاصله‌ها زد بد زد آتش انگار که بر کرببلا زد بد زد چقدر هست مگر بچه سه جایش بِرَود وایِ من بر سه هدف او به سه جا زد بد زد اصلا اینبار کماندار چه با زور کشید به سه‌شعبه همه‌یِ حَنجره را زد بد زد دست و پا داشت که می‌زد پدر انداخت عبا آخرین بار نَفَس زیرِ عبا زد بد زد اولین بار که چشمش به ربابش اُفتاد اندکی حرف نزد بعد صدا زد بد زد بُرد در بینِ عبا تا که نبیند چه شده مادرش گفت: بگو تیر کجا زد بد زد؟ گرچه بر چشمِ ابالفضل همین تیر نشست بدتر از چشمِ عمو بود که تا زد بد زد پشتِ خیمه به سرِ قبر، حرامی آمد نیزه برداشت و مانندِ عصا زد بد زد طفل را از وسطِ خاک کشیدند به نِی بچه را باز نوکِ نیزه که جا زد بد زد نیزه دارَش زِ سر نیزه سرش را انداخت سَر که اُفتاد زمین ضربه‌یِ پا زد بد زد رهگذر‌های دَمِ کوچه به هم می‌گفتند حرمله تیر به این بچه چرا زد بد زد سال‌ها بود همین جمله فقط کارِ رباب نانجیب آنهمه لبخند به ما زد بد زد
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم از بغض گلوگیر دقایق بنویسم میخواهم از آن ساقی عاشق بنویسم نم نم به خروش آیم و هق هق بنویسم دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد “ای اهل حرم میر و علمدار نیامد” 🏴🏴برپایی خیمه عزاداری هفتادودوتن توسط گروه جهادی شهید حججی پایگاه کوثر روستای شیوه