@masjedolaghsa
بسم الله الرحمن الرحیم
💠تاریخ
عمر بن سعد که از معاریف کوفه و از هواداران بنیامیه بود، از طرف ابن زیاد یک روز پس از ورود امام حسین (ع) به کربلا ، روز سوم محرم جهت رویارویی با آن حضرت با لشکر چهار هزار نفری وارد کربلا شد سپاه هزار نفری حُر هم به او پیوست.
و در این چند روز گفتگوهایی بین امام(ع) و عمر سعد اتفاق افتاده؛
خوارزمى روایت کرده است: امام حسین (ع) به فرستاده عمرسعد فرمود: «یا هذا بَلِّغْ صاحِبَکَ عَنِّی اِنِّی لَمْ اَرِدْ هذَا الْبَلَدَ، وَ لکِنْ کَتَبَ إِلَىَّ أَهْلُ مِصْرِکُمْ هذا اَنْ آتیهُمْ فَیُبایَعُونِی وَ یَمْنَعُونِی وَ یَنْصُرُونِی وَ لا یَخْذُلُونِی فَاِنْ کَرِهُونِی اِنْصَرَفْتُ عَنْهُمْ مِنْ حَیْثُ جِئْتُ»؛ از طرف من به امیرت بگو، من خود به این دیار نیامده ام، بلکه مردم این دیار مرا دعوت کردند تا به نزدشان بیایم و با من بیعت کنند و مرا از دشمنانم بازدارند و یاریم نمایند، پس اگر ناخشنودند از راهى که آمده ام باز مى گردم.
وقتى فرستاده عمرسعد بازگشت و او را از جریان امر با خبر ساخت، ابن سعد گفت: امیدوارم که خداوند مرا از جنگ با حسین(ع) برهاند. آنگاه این خواسته امام را به اطّلاع «ابن زیاد» رساند ولى او در پاسخ نوشت:
«از حسین بن على(ع) بخواه، تا او و تمام یارانش با یزید بیعت کنند. اگر چنین کرد، ما نظر خود را خواهیم نوشت...!».
عمرسعد، متن نامه عبیدالله بن زیاد را نزد امام حسین (ع) فرستاد.
امام فرمود:
«لا أُجیبُ اِبْنَ زِیادَ بِذلِکَ اَبَداً، فَهَلْ هُوَ إِلاَّ الْمَوْتَ، فَمَرْحَبَاً بِهِ»من هرگز به این نامه ابن زیاد پاسخ نخواهم داد. آیا بالاتر از مرگ سرانجامى خواهد بود؟! خوشا چنین مرگى!
➖همچنین در عصر تاسوعا،امام حسین(ع) قاصدى نزد عمرسعد روانه ساخت که مى خواهم شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتى داشته باشیم. چون شب فرا رسید ابن سعد با بیست نفر از یارانش و امام حسین(ع) نیز با بیست تن از یاران خود در محلّ موعود حضور یافتند.
امام(ع) به یاران خود دستور داد تا دور شوند تنها عبّاس برادرش و على اکبر فرزندش را نزد خود نگاه داشت. همین طور ابن سعد نیز به جز فرزندش حفص و غلامش، به بقیّه دستور داد،دور شوند.
ابتدا امام(ع) آغاز سخن کرد و فرمود: «وَیْلَکَ یَابْنَ سَعْد أَما تَتَّقِی اللّهَ الَّذِی إِلَیْهِ مَعادُکَ؟ أَتُقاتِلُنِی وَ أَنَا ابْنُ مَنْ عَلِمْتَ؟ ذَرْ هؤُلاءِ الْقَوْمَ وَ کُنْ مَعی، فَإِنَّهُ أَقْرَبُ لَکَ إِلَى اللّهِ تَعالى»
واى بر تو، اى پسر سعد، آیا از خدایى که بازگشت تو به سوى اوست، هراس ندارى؟ آیا با من مى جنگى در حالى که مى دانى من پسر چه کسى هستم؟ این گروه را رها کن و با ما باش که این موجب نزدیکى تو به خداست.
ابن سعد گفت: اگر از این گروه جدا شوم مى ترسم خانه ام را ویران کنند. امام(ع) فرمود: «أَنَا أَبْنیها لَکَ»من آن را براى تو مى سازم.
ابن سعد گفت: من بیمناکم که اموالم مصادره گردد. امام فرمود:
«أَنَا أُخْلِفُ عَلَیْکَ خَیْراً مِنْها مِنْ مالِی بِالْحِجاز»من از مال خودم در حجاز، بهتر از آن را به تو مى دهم.
ابن سعد گفت: من از جان خانواده ام بیمناکم [مى ترسم ابن زیاد بر آنان خشم گیرد و همه را از دم شمشیر بگذراند].
امام حسین(ع) هنگامى که مشاهده کرد ابن سعد از تصمیم خود باز نمى گردد، سکوت کرد و پاسخى نداد و از وى رو برگرداند و در حالى که از جا بر مى خاست، تو را اینگونه نفرین کرد: «مالَکَ، ذَبَحَکَ اللّهُ عَلى فِراشِکَ عاجِلا، وَ لا غَفَرَ لَکَ یَوْمَ حَشْرِکَ، فَوَاللّهِ إِنِّی لاَرْجُوا أَلاّ تَأْکُلَ مِنْ بُرِّ الْعِراقِ إِلاّ یَسیراً»؛ تو را چه مى شود! خداوند به زودى در بسترت جانت را بگیرد و تو را در روز رستاخیز نیامرزد. به خدا سوگند! من امیدوارم که از گندم عراق، جز مقدار ناچیزى، نخورى.
ابن سعد گستاخانه به استهزا گفت: «وَ فِی الشَّعیرِ کِفایَةٌ عَنِ الْبُرِّ»؛ جو مرا کافى است.
✔️نکات
➖امام(ع) در هر گام به اتمام حجّت مى پردازد تا هیچ کس فردا، ادّعاى بى اطّلاعى نکند، جالب این که فرمانده لشکر دشمن نیز تلویحاً حقّانیّت امام(ع) و ناحق بودن دشمن او را تصدیق مى کند، تنها عذرش ترس از بیرحمى و قساوت آنهاست و این اعتراف جالبى است!
➖تمام تلاش امام(ع) خاموش کردن آتش جنگ است و تمام تلاش دشمن افروختن این آتش است، غافل از این که این آتش سرانجام شعله مى کشد و تمام حکومت دودمان بنى امیّه را در کام خود فرو مى برد.
➖ عده ای با عنوان #اسلام_رحمانی جهت توجیه روحیه سازشکارانه و اباحی گرانه خود، ناجوانمردانه دست به تحریف شخصیت ها میزنند و گاهی می گویند امام حسین(ع) به دشمن بی رحم از گل باریک تر نگفته و نفرین نداشته در این قسمت یکی از نفرین های جدی امام(ع) منعکس شده است.
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال مسجدالاقصی🔰🔰🔰
@masjedolaghsa
💠 بیان برخی برداشت های اشتباه نسبت به احکام شرعی
📎 حجاب و پوشش
🔹️ #حجاب و پوشش کامل در برابر #نامحرم واجب است، خواه نامحرم از بستگان او باشد و خواه از غیر بستگان، و خواه در زمان شادی و سرور باشد و خواه در زمان غم و اندوه، و خواه دختر خردسال و اول تکلیفش باشد و خواه بزرگسال باشد، و خواه در زمان سلامت بدن باشد و خواه در زمان بیماری؛ ولی برخی از مردم بین موارد فوق فرق میگذارند.
📎 پوشش دختران نابالغ
برخی از مادران دختران خود را که به حد #بلوغ شرعی نرسیدهاند با سر و پای برهنه در خیابانها و مجالس، در حضور نامحرمان میبرند، به بهانه اینکه آنان به سن بلوغ نرسیده اند، در حالی که مراجع معظم تقلید میفرمایند: بر پدر و مادر واجب است که فرزندان خود را با آداب و رسوم اسلامی آشنا کنند. در اینجا به چند نمونه از فتاوای مراجع اشاره میشود:
۱. بر پدر و مادر لازم است فرزندان خود را به مسائل اسلامی از زمان طفولیت آشنا سازند.¹
۲. حجاب بر دختران نابالغ واجب نیست، لکن وظیفه والدین است که دخترانشان را به حجاب اسلامی عادت دهند.²
۳. تمرین اطفال بر وظایف شرعی به عهده والدین است.³
۴. بر غیر بالغ حجاب واجب نیست، ولی بر پدر و مادر لازم است که فرزندان خود را به رعایت آداب و شئون اسلامی وادار نمایند.⁴
_______________________
۱. مسائل جدید، آیت الله مکارم، ص۱۸۰.
۲. همان، آیت الله تبریزی، ص۱۸۰.
۳. همان، آیت الله بهجت، ص۱۸۰.
۴. همان، آیت الله سیستانی، ص۱۸۰.
#احکام
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
با کشتی نجات همراه باشید👇
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
https://eitaa.com/Safineh_najat
🏴 هفت مصیبت شام از زبان امام سجاد علیه السلام...
✍️ از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟
🔻ایشان در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
▪️۱. ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرها احاطه کردند، و بر ما حمله مینمودند، و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند، و ساز و طبل میزدند.😭
▪️۲. سرهای شهداء را در میان کجاوههای زنهای ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس علیهما السلام را در برابر چشم عمههایم زینب و ام کلثوم علیهما السلام نگه داشتند، و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم علیهما السلام را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند، و گاهی سرها به زمین میافتاد، و زیر سم چارپایان قرار میگرفت.😭
▪️۳. زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد، و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.😭
▪️۴. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار، با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند، و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند!»😭
▪️۵. ما را به یک ریسمان بستند، و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند، و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند، امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.😭
▪️۶. ما را به بازار برده فروشان بردند، و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند، ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.😭
▪️۷. ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت، و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم، و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم.😭
📚 تذکرة الشهداء ملا حبیب کاشانی
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
با کشتی نجات همراه باشید👇
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
https://eitaa.com/Safineh_najat
7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 امام زمان(عج) در جمع عزاداران حسینی
🔵 عزاداریقبیله طویریج که سید بحرالعلوم رحمت الله علیه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را بین ایشان سربرهنه و پا برهنه زیارت کرد که در حال عزاداری و هروله کنان راهی حرم است.
@masjedolaghsa