ما را به دوستان و همسنگران فرهنگی خود معرفی کنید
🔷🔸موسسه فرهنگی و انتشارات مطاف عشق 🔸🔷
🔵 تولید و توزیع کننده محصولات فرهنگی 🔵
👈 تلگرام:
t.me/matafeshgh1
👈سروش:
sapp.ir/matafeshgh1
👈 ایتا:
eitaa.com/matafeshgh1
👈 گپ:
gap.im/matafeshgh1
👈بله:
ble.im/matafeshgh1
👈اینستاگرام:
instagram.com/matafeshgh1
✅ سایت رسمی موسسه فرهنگی مطاف عشق
Mataf.ir
@matafeshgh1 کانال اصلی
@matafeshgh2 فروشگاه
می اومد کنار بابا می نشست، ناخوناشو می گرفت، حمام می بردش و موهاشو شونه می زد. بعد هم می رفت لباسهاشو می شست. از موقعی که بابا زمین گیر شده بود، او یار و غمخوارش بود. مونس مامان هم بود. مادر می گفت هیچوقت یادش نمیاد باهاش با عصبانیت یا با صدای بلند باهاش حرف زده باشه، حتی یه بار. شهیده اعظم شفاهی
#کتاب به رنگ صبح #بانوان #سبک_زندگی
@matafeshgh1 کانال اصلی
@matafeshgh2 فروشگاه
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پرمیکشد دلت که ببینیش یک نظر
هر وقت آورند خبر مادر شهید...
آری زبانزد است شهیدت به خود ببال
عمرت نرفته است هدر مادر شهید...
#بانوان
#آرشیو_فیلم
@matafeshgh1 کانال اصلی
@matafeshgh2 فروشگاه
ناهار خانه پدرش بوديم. همه دور تا دور سفره نشستند و مشغول غذا خوردن شدند. من رفتم تا از آشپزخانه چيزي براي سفره بياورم. چند دقيقه ای طول کشيد. وقتي برگشتم ديدم آقا مهدي دست به غذا نزده تا من برگردم و با هم شروع کنيم. اينقدر کارش برايم زيبا بود که تا الان يادم مانده.
شهيد مهدي زين الدين
#سبک_زندگی #همسرداری
#کتاب پدرانه مادرانه
@matafeshgh1 کانال اصلی
@matafeshgh2 فروشگاه
درس خواندنش کمي با بقيه فرق داشت. زمان نوشتن يادداشت هايش، اگر فکرش کمي کُـند مي شد يا در مسئله اي مي ماند، گوشه يادداشتش مي نوشت: الهي و ربي من لي غيرک #سبک_زندگی #تهذیب
شهيد مجيد شهرياري
#کتاب پسرانه
@matafeshgh1
@matafeshgh2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواستگارم يک دانشجوي ساده بود و هيچ چيز از خودش نداشت. اما پدر قبولش کرد. همه فاميل تعجب کرده بودند ولي جواب پدر اين بود: بخاطر ايمان، تقوا و بسيجي بودنش قبول کردم. #سبک_زندگی
شهيد صياد شيرازي
#کتاب دخترانه
@matafeshgh1
@matafeshgh2