لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواستگارم يک دانشجوي ساده بود و هيچ چيز از خودش نداشت. اما پدر قبولش کرد. همه فاميل تعجب کرده بودند ولي جواب پدر اين بود: بخاطر ايمان، تقوا و بسيجي بودنش قبول کردم. #سبک_زندگی
شهيد صياد شيرازي
#کتاب دخترانه
@matafeshgh1
@matafeshgh2
در اولین جلسه ای که با هم صحبت کردیم، بی مقدمه دو شرط برای ازدواجمان مطرح کرد. شرط اول مقید بودن به نماز مخصوصا نماز صبح بود و دوم رعایت حجاب. همین حقیقت بود که مرا مجذوب کرد.
در دوره و زمانه ای که جوانها کمتر دغدغه ای از این دست دارند، یک پسر 21 ساله شرط ازدواجش را نماز گذاشت و این خیلی برایم مهم بود
#سبک_زندگی
شهید ناصر مسلمی
#کتاب ازدواج آگاهانه
Mataf.ir
@matafeshgh1
@matafeshgh2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت مقام معظم #رهبری
از خواندن #وصیتنامه یک شهید
#آرشیو_فیلم
@matafeshgh1 کانال اصلی
@matafeshgh2 فروشگاه
یک روز برای تهیه گزارش به گردان ما آمدند. مرا به عنوان کم سن و سال ترین و پیرمردی را به عنوان مسن ترین عضو گردان انتخاب کردند. من درخصوص شهادت و تبعیت از امام (ره) صحبت کردم. یکی به خبرنگارها اطلاع داد که پیرمرد پدر دو شهید است. خبرنگار با خوشحالی از پیرمرد خواست که دوباره مصاحبه کند. آن بنده خدا که هم خسته و هم هول شده بود در معرفی خودش به اشتباه گفت: من دوتا پدر شهید هستم! تا مدت ها این حرف سوژه ای برای شوخی بچه ها بود.
#کتاب تو شهید میشوی
Mataf.ir
@matafeshgh1 کانال اصلی
@matafeshgh2 فروشگاه
(2).mp3
711.8K
کی از شوخی های مخصوص جنگ
#روایتگری حجه الاسلام #انجوی_نژاد
#آرشیو_صوت
@matafeshgh1 کانال اصلی
@matafeshgh2 فروشگاه
مطاف عشق
هنگام تشییع پیکرش در اندیمشک، خانواده هایی به دیدار ما آمدند و با گریه و زاری از محمد تعریف می کردند. میگفتند محمد خیلی حق بر گردن ما دارد. پدر و مادرم اصلا آنها را نمی شناختند. از حرف های آنها تازه متوجه شدیم که محمد بخشی از حقوق خود را در اختیار آن خانواده ها قرار میداده تا بتواند بخشی از مشکلاتشان را برطرف نماید. بدون اینکه صحبتی دراین باره با کسی بکند.
علیرضا قاسمی زاده (برادر شهید محمد قاسمی زاده)
#کتاب روایت آفتاب
@matafeshgh1
@matafeshgh2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایتگری حاج حسین #یکتا
#آرشیو_فیلم
@matafeshgh1 کانال اصلی
@matafeshgh2 فروشگاه
اگر میخواهی صحنه عاشورا را از نزدیک ببینی باید به دفتر خاطرات والفجر یک در شرهانی سری بزنی؛ آنجایی که شهید احمد زمانیان، همان نوجوان شانزده ساله ای که ترکش ها سر و صورتش را خون آلود کرده بود. وقتی خواستند اورا برای مداوا به عقب برگردانند، گفت:«من نیامده ام که به عقب برگردم. آمده ام که بایستم.»
#کتاب همسفر #راهیان_نور
Mataf.ir
@matafeshgh1
@matafeshgh2
58.asaare jang.mp3
374K
آثار جنگ
سخنان مقام معظم #رهبری
#آرشیو_صوت
@matafeshgh1
@matafeshgh2
مطاف عشق
یک دختر دوساله داشت به اسم کوثر. به هرکس زنگ می زد کلی از کوثر تعریف می کرد. یکبار که از منطقه برگشته بود گفت بعضی وقتها در تیررس تکفیری ها گیر می افتیم مجبور میشیم مسافتی از پشت یک دیوار تا دیوار دیگر را بدویم. در آن مسافت چندمتری کوثر می آید جلوی چشمم. فهمیده بود که با این وابستگی ها کسی شهید نمی شود. دفعه آخری که می خواست به عملیات برود به دوستش گفته بود این بار دیگه از کوثر گذشتم...
شهید محمودرضا بیضائی #مدافعان_حرم
#فلش_کارت شهدای مدافع حرم
Mataf.ir
@matafeshgh1
@matafeshgh2
آقا اجازه؟ درد دلهایم زیاد است
مادر نشسته گوشه ای بیتاب بابا
آقا اجازه ؟ درسها را خوب حفظم
درسی که یادم هست از خوناب بابا
آقا اجازه؟ ش شبیه #شیمیایی ...
#گالری_عکس
@matafeshgh1
@matafeshgh2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایتگری حجه الاسلام #ماندگاری
#آرشیو_فیلم
@matafeshgh1
@matafeshgh2
خانم کیهانی را همه می شناختند. از پزشکان بیمارستان سر پل ذهاب بود. هم خانه داری می کرد هم دکتری و پرستاری. همین که بیکار می شد برای مجروحین سوپ درست میکرد. ایشان همان دکتری بود که زیر آتش کاتیوشای دشمن بالای سر مجروحان می ایستاد و مداوایشان می کرد.
#فلش_کارت ایستاده در باد #بانوان
@matafeshgh1
@matafeshgh2