eitaa logo
🌹📿تلاوت قرآن ومطالب اموزنده📿🌹 سرباز باشیم نه سربار امام
430 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
129 ویدیو
6 فایل
،🌹🌹مطالب دینی ومفید ومتنوع🌹🌹.، جهت تبادل و تبلیغ: @seremitunes پیشنهادات،انتقاد ها و حمايت جهت ارتقای کانال: @ashg1100
مشاهده در ایتا
دانلود
این متن نه تنها برای بچه هایمان بلکه برای همه ما که در این جامعه امروزی زندگی می کنیم موثر می باشد. توصیه میشود حتما مطالعه شود! 💠یک شخص جوان با تحصیلات عالی برای شغل مدیریتی در یک شرکت بزرگ درخواست داد. در اولین مصاحبه پذیرفته شد؛ و می بایست رئیس شرکت آخرین مصاحبه را انجام دهد. رئیس شرکت از شرح سوابق متوجه شد که پیشرفت های تحصیلی جوان از دبیرستان تا پژوهشهای پس از لیسانس تماماً بسیار خوب بوده است، و هرگز سالی نبوده که نمره نگرفته باشد. رئیس پرسید: «آیا هیچ گونه بورس آموزشی در مدرسه کسب کردید؟» جوان پاسخ داد: «هیچ.» رئیس پرسید: «آیا پدرتان بود که شهریه های مدرسه شما را پرداخت کرد؟» جوان پاسخ داد: «پدرم فوت کرد زمانی که یک سال داشتم، مادرم بود که شهریه های مدرسه ام را پرداخت می کرد.» رئیس پرسید: «مادرتان کجا کار می کرد؟» جوان پاسخ داد: «مادرم بعنوان کارگر رختشوی خانه کار می کرد.» رئیس از جوان درخواست کرد تا دستهایش را نشان دهد. جوان دو تا دست خود را که نرم و سالم بود نشان داد. رئیس پرسید: «آیا قبلاً هیچ وقت در شستن رخت ها به مادرتان کمک کرده اید؟» جوان پاسخ داد: «هرگز، مادرم همیشه از من خواسته که درس بخوانم و کتابهای بیشتری مطالعه کنم. بعلاوه، مادرم می تواند سریع تر از من رخت بشوید.» رئیس گفت: «درخواستی دارم. وقتی امروز برگشتید، بروید و دستهای مادرتان را تمیز کنید، و سپس فردا صبح پیش من بیایید.» جوان احساس کرد که شانس او برای بدست آوردن شغل مدیریتی زیاد است. وقتی که برگشت، با خوشحالی از مادرش درخواست کرد تا اجازه دهد دستهای او را تمیز کند. مادرش احساس عجیبی می کرد، شادی اما همراه با احساس خوب و بد، او دستهایش را به مرد جوان نشان داد. جوان دستهای مادرش را به آرامی تمیز کرد. همانطور که آن کار را انجام می داد اشکهایش سرازیر شد. اولین بار بود که او متوجه شد که دستهای مادرش خیلی چروکیده شده، و اینکه کبودی های بسیار زیادی در پوست دستهایش است. بعضی کبودی ها خیلی دردناک بود که مادرش می لرزید وقتی که دستهایش با آب تمیز می شد. این اولین بار بود که جوان فهمید که این دو تا دست هاست که هر روز رخت ها را می شوید تا او بتواند شهریه مدرسه را پرداخت کند. کبودی های دستهای مادرش قیمتی بود که مادر مجبور بود برای پایان تحصیلاتش، تعالی دانشگاهی و آینده اش پرداخت کند. بعد از اتمام تمیز کردن دستهای مادرش، جوان همه رخت های باقیمانده را برای مادرش یواشکی شست. آن شب، مادر و پسر مدت زمان طولانی گفتگو کردند. صبح روز بعد، جوان به دفتر رئیس شرکت رفت. رئیس متوجه اشکهای توی چشم های جوان شد، پرسید: «آیا می توانید به من بگویید دیروز در خانه تان چه کاری انجام داده اید و چه چیزی یاد گرفتید؟» جوان پاسخ داد: «دستهای مادرم را تمیز کردم، و شستشوی همه باقیمانده رخت ها را نیز تمام کردم.» رئیس پرسید: «لطفاً احساس تان را به من بگویید.» جوان گفت: 1-اکنون می دانم که قدردانی چیست. بدون مادرم، من موفق امروز وجود نداشت. 2-از طریق با هم کار کردن و کمک به مادرم، فقط اینک می فهمم که چقدر سخت و دشوار است برای اینکه یک چیزی انجام شود. 3-به نتیجه رسیده ام که اهمیت و ارزش روابط خانوادگی را درک کنم. رئیس شرکت گفت: «این چیزیست که دنبالش می گشتم که مدیرم شود.» می خواهم کسی را به کار بگیرم که بتواند قدر کمک دیگران را بداند، کسی که زحمات دیگران را برای انجام کارها بفهمد، و کسی که پول را بعنوان تنها هدفش در زندگی قرار ندهد. شما استخدام شدید. بعدها، این شخص جوان خیلی سخت کار می کرد، و احترام زیردستانش را بدست آورد. هر کارمندی با کوشش و بصورت گروهی کار می کرد. عملکرد شرکت به طور فوق العاده ای بهبود یافت. یک بچه، که حمایت شده و هر آنچه که خواسته است از روی عادت به او داده اند، «ذهنیت مقرری» را پرورش داده و همیشه خودش را مقدم می داند. او از زحمات والدین خود بی خبر است. وقتی که کار را شروع می کند، می پندارد که هر کسی باید حرف او را گوش دهد، زمانی که مدیر می شود، هر گز زحمات کارمندانش را نمی فهمد و همیشه دیگران را سرزنش می کند. برای این جور شخصی، که ممکن است از نظر آموزشی خوب باشد، ممکن است یک مدتی موفق باشد، اما عاقبت احساس کامیابی نمی کند. او غر خواهد زد و آکنده از تنفر می شود و برای بیشتر بدست آوردن می جنگند. اگر این جور والدین حامی هستیم، آیا ما داریم واقعاً عشق را نشان می دهیم یا در عوض داریم بچه هایمان را خراب می کنیم؟ لطفا نشر دهیم @mtalbdine💚
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ متاسفانه بعد از ظهر امروز (چهارشنبه ۱۳ دی) در جریان مراسم سالگرد سردار دل‌ها و محبوب قلوب امت ایران، دو انفجار در مسیر گلزار شهدای کرمان روی داد که بنا به اعلام منابع رسمی، تاکنون منجر به شهادت و زخمی شدن بیش از ۱۰۰نفر از هموطنان عزیزمان گردیده است. ✅ ضمن محکومیت شدید این حادثه تلخ تروریستی که بار دیگر ذلت و خاری دشمنان نظام و انقلاب و توسل آنها به اقدامات بزدلانه را به تصویر کشید و عرض تسلیت به محضر مقام معظم رهبری، ملت شهیدپرور ایران عزیز و خانواده های داغدیده در این حادثه و آرزوی شفای عاجل برای مجروحین، اعلام می دارد یقیناً حرکت مردم قهرمان در مسیر حمایت از ملت های مظلوم و استمرار فرهنگ ایثار و شهادت با این قبیل رفتارهای سخیف و بی شرمانه متوقف نخواهد شد و از هر قطره خون شهیدان گلگون کفن مان، صدها و هزاران سرباز برای پیوستن به جبهه های مقاومت قد علم خواهند نمود و اراده و عزم راسخ آحاد ملت برای ایستادگی در برابر زورگویی های مستکبرین عالم را مستحکم تر می سازد. ✅ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ وَ كَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا سید علی میرحاجی @mtalbdine🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌎🌺🍃 🌺 ❇️ تقویم نجومی 🗓 پنجشنبه 🔹 ۱۴ دی /‌ جدی ۱۴۰۲ 🔹 ۲۱ جمادی الثانی ۱۴۴۵ 🔹 ۴ ژانویه ۲۰۲۴ 🌓 امروز قمر در «برج میزان» است. ✔️ روز مناسبی برای امور زیر است: نو پوشیدن فروش طلا و تبدیل آن آغاز معالجه و درمان ⛔️ ممنوعات اموز ازدواجی امور مشارکتی منازعه 🌎🔭👀 🚙 مسافرت خوب نیست. 👶 زایمان خوب نیست. 🌎🔭👀 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه 🔹 امشب (شب پنجشنبه) فرزند، عالم یا حاکم گردد. 🔹 امروز (روز پنجشنبه) مستحب و فرزند حاصل، عاقل، سیاستمدار، آقا و بزرگوار باشد و شیطان نزدیک چنین فرزندی نگردد. ان‌شاءالله 💇 اصلاح سر و صورت باعث دولت می‌شود. 🩸حجامت، فصد و زالو انداختن باعث روشنی دل می‌شود. 💅 ناخن گرفتن روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕 بریدن پارچه روز خوبیست و باعث می‌شود شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. 🌎🔭👀 😴 تعبیر خواب رویایی که امشب (شب پنجشنبه) دیده شود، تعبیرش طبق آیه ۱۴ سوره مبارکه « ابراهیم علیه‌السلام» است. ﴿﷽ و لنسکننکم الارض من بعدهم﴾ از دوست یا دشمن خواب بیینده، چیزی به او برسد. مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 📿 وقت استخاره از طلوع فجر تا طلوع آفتاب از ساعت ۱۲ تا عشاء آخر (وقت خوابیدن) 📿 ذکر روز پنجشنبه لا اله الا الله الملک الحق المبین 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه «یا رزاق» موجب رزق فراوان می‌گردد. ☀️ ️امروز متعلق است به علیه‌السلام اعمال نیک خود را در به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌎🔭👀 ⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب روز بعد پایان می‌یابد. @mtalbdine🏴 🌺 🌎🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️نقل تاريخ، يكى از شيوه هاى تربيتى قرآن است. «كذلك نقصّ» ❇️ داستان هاى قرآن، بهترين و صادق ترين داستان هاست، زيرا گوينده ى آن خداوند و مخاطبش پيامبر صلى الله عليه وآله و ماجراى آن حقيقى است. «نقصّ عليك» ❇️ در بيان تاريخ، از نقل جزئياتى كه دانستن و ندانستن آنها نقشى در هدف ندارد، خوددارى كنيد. «من انباء» ❇️ هر تاريخى ارزش بيان ندارد، اخبار مهم قابل نقل است.(113) «انباء» ❇️تاريخ وسيله ى تذكّر است، نه عامل سرگرمى. «انباء ما قد سبق - ذكرا» ❇️قرآن ياد و يادآور مهمّى است. («ذكراً» با تنوين نشانه ى عظمت است.) ❇️سرچشمه ى تاريخ و داستان هاى قرآنى، وحى الهى است، نه گفته هاى اين و آن. «لدنّا» ----- 🍃113) انباء» جمع «نبأ» به خبر مهم و مفيد گفته مى شود. نشر معارف ✔️ صدقه جاریه @mtalbdine🏴.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ⪼ مسـیر ایـمـان! ₪ مؤمن آل فرعون را قطعه‌قطعه کردند، اما او پای حرفش ایستاد و ضرری به او نرسید؛ ﴿ فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا ﴾. ◃مکر شیطان این نیست که ما به شهادت برسیم! شیطان جنگ راه می‌اندازد که ما در دلِ این سختی‌‌ها، از مسیر ایمان برگردیم و کافر شویم. اما اگر به شهادت رسیدیم، این شهادت، به نفع ماست. ▫️ آیت الله سید مهدی میرباقری ا - - - - - پس خدا او را از آسیب های آنچه بر ضد او نیرنگ می زدند، نگه داشت. ◌ غافر، آیه ۴۵ نشر معارف ✔️ صدقه جاریه @mtalbdine🏴
🌹🔰لحظاتی تا مرگ🌹🔰 👈👈حتما یک بار بخوان وبرای دوستان بفرست 👈👈👈👈👈👈👈👈 حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه گفت : یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه گفتم :چشم، اگه جوابشو بدونم، خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم گفت: دارم میمیرم گفتم: یعنی چی؟ گفت: یعنی دارم میمیرم دیگه گفتم: دکتر دیگه ای، خارج از کشور؟ گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد. گفتم: خدا کریمه، انشالله که بهت سلامتی میده با تعجب نگاه کرد و گفت: یعنی اگه من بمیرم، خدا کریم نیست؟ ... فمیدم آدم فهمیده ایه و نمیشه گول مالید سرش گفتم: راست میگی، حالا سوالت چیه؟ گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم از خونه بیرون نمیومدم، کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن، تا اینکه یه روز به خودم گفتم تا کی منتظر مرگ باشم، خلاصه یه روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم، اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال منو کسی نداشت، خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد با خودم میگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن، آخه من رفتنی ام و اونا انگار نه سرتونو درد نیارم من کار میکردم اما حرص نداشتم بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم ماشین عروس که میدیدم از ته دل شاد میشدم و دعا میکردم گدا که میدیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم کمک میکردم مثل پیر مردا برا همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد و ناز و خوردنی شدم حالا سوالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم و آیا خدا این خوب شدن و قبول میکنه؟ گفتم: بله، اونجور که یادگرفتم و به نظرم میرسه آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه آرام آرام خدا حافظی کرد و تشکر داشت میرفت گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری؟ گفت: معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز!!! یه چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم. با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟ گفت: بیمار نیستم! هم کفرم داشت در میومد وهم ازتعجب داشتم شاخ دار میشدم گفتم: پس چی؟ گفت: فهمیدم مردنیم، رفتم دکتر گفتم: میتونید کاری کنید که نمیرم گفتن: نه گفتم: خارج چی؟ و باز گفتند : نه! خلاصه ما رفتنی هستیم کی ش فرقی داره مگه؟ باز خندید و رفت و دل منو با خودش برد http://eitaa.com/mtalbdine/مارادرایتا دنبال کنید