ادعای دلسوزی شما برای فرزندان مردم این مرزو بوم، قبل از آنکه تعجبآور باشد خندهدار است! تعجبآور است چون بعید است شما از حضور فرزندان همحزبی خود که با پول حاصل از دسترنج ملت در آمریکا و اروپا پرسه میزنند بیخبر باشید! و خندهدار است که این رخداد پلشت و سوءاستفاده از بیتالمال را به روی مبارک خود نمیآورید! راستی جناب خوئینیها، برادران کدامیک از مسئولان بلندپایه و به شدت تحت حمایت جنابعالی پروندههای فساد اقتصادی میلیاردها دلاری دارند؟ نمیدانید یا تجاهل میفرمائید؟! دستکم میدانید فرزندان کدامیک از همین قماش در کار عتیقه هستند و با سوءاستفاده از مسئولیت پدران خود بین ایران و اروپا و آمریکا هروله میکنند؟! یعنی شما از این موارد که همه عالم باخبرند، خبر ندارید؟! اگر اجازه بدهید نام و نشان آنها را برایتان بازگو کنیم و از روابط آنها با شما و حزبتان پرده برداریم. اگرچه با توجه به اطلاع مردم از این پلشتیها نیاز چندانی به این بازگویی نیست، جز آنکه شاید باعث خجالت شما بشود!
آقای خوئینیها! این جملات برایتان آشنا نیست؟!
«بیسواد، بیشناسنامه، مزدور، کاسب تحریم، کودکصفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچیباز، منفیباف، یأسآفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند، انقلابیون نفهم!، یک مشت لات!...»! اینها فقط بخشی از پاسخ رئیسجمهور تحت حمایت شما و حزبتان است که در مقابل انتقاد به گرانی و تحمیل فاجعه برجام و تورم افسارگسیخته و... نثار منتقدان کردهاند! راستی آقای خوئینیها جنابعالی در آن هنگام کجا بودید که غیر از حمایت از دولتی که آن را در اجاره خود میدانستید، لام تا کام سخنی نمیفرمودید و کاغذ به نامهنگاری سیاه نمیکردید؟!
۵- نوشتهاند « البته هنوز کم نیستند کسانی که اصلاحِ امور و تغییر وضع نامطلوب کنونی را از عالیترین جایگاه مدیریت کشور انتظار میکشند. در چشم این خیل عظیم، اوضاع غیرقابل دوام امروز صرفاً معلول تصمیمات مدیرانی که میآیند و میروند نیست (که البته این آمدنها و رفتنها هم خارج از چارچوب اراده عالی و حاکم بر کل مقدرات کشور نیست). از نگاه مردم، شیوه مدیریت در بالاترین سطح، و قدرتِ نافذ آن، نقشآفرین اصلی در تمام یا اکثر مهامّ امور کشور است»!
این بخش از نامه یاد شده نکتهای افزون بر مطالب قبلی ندارد.
غیر از اینکه در این بخش، به جان کلام و انگیزه اصلی خود از نگارش این نامه با صراحت بیشتری پرداخته است و آن «نامطلوب بودن وضع فعلی و ضرورت تغییر آن» است! این خواسته و آرزویی است که مقامات رسمی آمریکا دقیقاً با همین تعبیر خواستار آن بودهاند. توضیح آنکه بعد از فاجعه برجام و فشارهای اقتصادی ناشی از آن، جمهوری اسلامی ایران تصمیم قاطع گرفت که مسیر حرکت خود را بدون توجه به تحریمها تعریف کرده و دنبال کند که مبارزه با مفاسد اقتصادی، تشکیل مجلس انقلابی و اقداماتی نظیر فروش بنزین به ونزوئلا، برقراری روابط تجاری با برخی از همسایگان، تکیه بر ظرفیتها و امکانات داخلی و... از جمله آنهاست. این حرکت نظام برای آمریکا که اصرار بر فشار حداکثری بر ایران داشت نه فقط ناخوشایند که به گفته خود آنان (از جمله وزیر خزانهداری آمریکا و...) ناامیدکننده بود. تا آنجا که حتی صدای فاکسنیوز، شبکه تلویزیونی پنتاگون و حامی سینهچاک ترامپ را نیز به هوا بلند کرده است. حالا خودتان قضاوت کنید، در این حال و هوا سخن از «شرایط نامطلوبی که باید تغییر کند» چه مفهومی دارد و آیا تکرار آرزوی دشمنان نیست؟! اشتباه نکنید سخن از تغییر دولت نیست چرا که اولاً: دولتی با خصوصیات دولتهای یازدهم و دوازدهم ایدهآل موسوی خوئینیهاست و برای پایان دوره آن عزا گرفتهاند و ثانیاً: دولتهای یاد شده هرگز برای آمریکا خطرآفرین نبودهاند که بماند...!
👇👇👇👇👇
۶- همین جا باید گفت که نگارنده قصد داشت به آقای خوئینیها بگوید؛ قسم حضرت عباست را باور کنیم یا دم خروس را ولی پشیمان شدم زیرا احترام ایشان برای حضرت عباس علیهالسلام به جِد مورد تردید است! میپرسید چرا؟! عرض میکنم، آقای خوئینیها بعد از فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ به شدت از سوی مردم زیر سؤال بود که به عنوان یک روحانی، چرا در مقابل اهانت فتنهگران به ساحت مقدس امام حسین علیهالسلام سکوت کرده و موضعی نگرفته است و به میرحسین موسوی عتاب نکرده است که چرا اهانتکنندگان را «مردمان خداجوی»! نامیده است. ایشان به این پرسشها پاسخ نداد ولی ۲ سال بعد از فتنه 88 در سایت شخصی خود نوشت که با حرمتشکنی روز عاشورا موافق نبوده است ولی برای پیشگیری از سوءاستفاده دیگران ترجیح داده است که مخالفت خود را علنی نکند!
در اظهارنظر ایشان دقت کنید. چه میبینید؟ آیا اظهارات وی مفهومی غیر از این دارد که آقای موسویخوئینیها، حفظ آبروی خود و قبیله مدعی اصلاحات را به دفاع از ساحت مقدس امام حسین(ع) ترجیح داده است؟!. و آیا به کسی که برای شخصیت! خود بیشتر از ساحت امام حسین(ع) ارزش قائل است میتوان درباره قسم حضرت عباس(ع) سخنی گفت؟!
۷- در همین فاصله که نامه ایشان منتشر شده و استقبال گسترده دشمنان را در پی داشته است، برخی از هم حزبیهای بسیار نزدیک وی از تهیه و انتشار این نامه و مخصوصاً از اینکه نامه وی بازگوکننده آرزوهای آمریکاست بهشدت ابراز نگرانی کرده و یکی از آنها نامه خوئینیها را آخرین میخ به تابوت اصلاحات دانسته است. نگارنده در صورتی که این افراد اجازه بدهند -که امیدوارم بدهند- نام آنها را فاش خواهم کرد.
۸- آقای خوئینیها در بخش دیگری از نامه خود به روش اداره کشور از سوی عالیترین مقام نظام انتقاد کرده است که برای پیشگیری از اطاله کلام پرداختن به آن را به فرصت دیگری میگذاریم و در این محدوده فقط به دو نکته کوتاه بسنده میکنیم. اول آنکه به یقین برای تودههای عظیم مردم ایران و تمامی مسلمانان دلباخته انقلاب در سراسر جهان اسلام باعث افتخار است که امثال شما با مدیریت ایشان موافق نباشید و با شخصیت برجستهای که طی سه دهه پوزه دشمنان را به خاک مالیده و از جان و مال و ناموس مردم حفاظت کرده است مخالف باشید. شخصیتی که حتی دشمنان تابلودار هم علیرغم کینههای دیرینه نمیتوانند توانمندی و دهها خصوصیت برجسته و بینظیر ایشان را نادیده بگیرند و ثانیاً درباره مدیریت جنابعالی اگرچه گفتنیهای فراوانی هست که به آن خواهیم پرداخت ولی فقط به عنوان یک نمونه به تفسیر تحریف شده شما از قرآن در مسجد جوزستان اشاره میکنیم که با اعتراض شدید دانشمندان دینی از جمله شهید مطهری روبهرو شد و جنابعالی را از خطر تفسیر بیمایه و تحریف شده قرآن بر حذر داشتند که البته توجه نکردید و نهایتاً یکی از شاگردان دست پرورده شما اکبر گودرزی بود که استاد مطهری را شهید کرد و دیگری شهید مفتح را و... این قصه سر دراز دارد...
۹- و بالاخره، انتظار از خوانندگان آن است که یک بار هم که شده نامه آقای خوئینیها را بخوانند و اگر فقط یک نکته -تاکید میشود که فقط یک نکته- از آن را با خواستههای رسماً اعلام شده آمریکا و اسرائیل متفاوت یافتند، نگارنده را هم بیخبر نگذارند.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی 👇
@mrgh110 👈 🙏 عضوشوید
✳️ متن کامل نامه سید محمدموسوی خوئینی ها به محضر رهبر انقلاب اسلامی
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مقام معظّم رهبری، آیت الله خامنهای، دامت برکاته
با اهداء سلام
بهاختصار، مطالبی را در محضر ملت شریف ایران به استحضار عالی میرسانم، به امید آنکه در آن درنگ شود و مایهٔ خیر ملت و کشور و جمهوری اسلامی باشد.
آنچه از مسموعات و مشاهدات و مطالعهٔ گزارشها و تحلیلها دریافت کردهام آشکارا حاکی از آن است که آنچه در ذهن و زبان بسیاری از مردم و در زندگی آنان میگذرد زیبندهٔ نظامی نیست که با پرچم اسلام به دنیا معرفی میشود:
در ذهن این مردم باورهایی که پشتوانهٔ استحکام و نیز مقبولیت و مشروعیت نظام اسلامی بود به گونهای روزافزون آسیب دیده و میبیند.
بر زبان بسیاری از مردم در کوی و برزن و در برخی محافل و مجالس، سخنانی میرود که از عمق بیاعتقادی و بیاعتمادی نسبت به مدیریت کلان و مدیران کشور حکایت میکند.
تورم روزافزون، همراه با کاهش درآمد اقشار گسترده، نهتنها زندگی امروز مردم را گرفتار دشواریهای طاقتفرسا کرده که ناهنجاری در درون بسیاری از خانوادهها را گسترش داده و آنان را نگران آیندهٔ نامعلوم خود و فرزندانشان ساخته است.
علاوه بر این مردمِ گرفتار در تلاطم زندگی و مشکلات طاقتسوز معیشتی، بسیارند انسانهای ناراضی از اوضاع فرهنگی و سیاسی که گرفتار بیعدالتیهای غیرقابلانکار شدهاند.
البته هنوز کم نیستند کسانی که اصلاحِ امور و تغییر وضع نامطلوب کنونی را از عالیترین جایگاه مدیریت کشور انتظار میکشند. در چشم این خیل عظیم، اوضاع غیرقابلدوام امروز صرفاً معلول تصمیمات مدیرانی که میآیند و میروند نیست (که البته این آمدنها و رفتنها هم خارج از چارچوب ارادهٔ عالی و حاکم بر کل مقدرات کشور نیست). از نگاه مردم، شیوهٔ مدیریت در بالاترین سطح، و قدرتِ نافذ آن، نقشآفرینِ اصلی در تمام یا اکثر مهامّ امور کشور است.
مردمی که چنین انتظاری دارند هرگز الزامات و محدودیتهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی (که البته چهل سال از آن گذشته است) و نیز کینهتوزی دشمنان انقلاب، بهویژه آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی را نادیده نمیگیرند. همچنین آنان از پیامدهای دفاع مقدس غافل نیستند و به شهیدان و مجاهدان و نقشآفرینان آن حماسهٔ ملی و اسلامی، که فرزندان همین ملت بودند، سپاس و درود بیپایان تقدیم میکنند. اما همین مردم بر این باورند که مدیریت کشور، بهویژه عالیترین سطح آن، باید با ملاحظهٔ همین مشکلات و چالشها شیوهای در مدیریت امور به کار میبست که امروز گرفتار این آشفتگیهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و … نمیشدیم.
اینجانب، با رعایت اختصار، مهمترین مطلب از گفتنیهای بسیار را که لازم میدانستم به عرض رساندم و بیش از این به ملت بزرگوار ایران و حضرتعالی تصدیع نمیدهم و تنها با یک کلام دیگر سخن را به پایان میبرم:
اگر شیوهای که تاکنون به کار رفته است نتیجهٔ محاسبات متعارف و براساس آراء و تحلیلهای شناختهشده در حکمرانی است، پس هستند پرشمار صاحبنظرانی که حق دارند و باید مجاز باشند تا زبان و قلم به نقد بگشایند و درست و نادرست این روش را تذکر دهند و اصلاح آن را با تأکید درخواست کنند و نگران پیامدهای ناگوار بهرهمندی از این حق طبیعی و الهی نباشند. اما اگر مبنای تصمیمات این چند دهه دانستههایی از مبادی غیرمتعارف است که تنها در اختیار خواصی از بندگان خدای متعال است که بنده و امثال بنده هیچ حظّی از آن نداریم و، در نتیجه، آنچه بر کشور و مردم و جمهوری اسلامی میگذرد سرنوشتی محتوم و گریزناپذیر است، پس همگان تسلیم امر محتوم و مشیّت الهی خواهیم بود، انشاءالله.
از تصدیعی که دادم پوزش میخواهم و دوام عمر و سلامتی آن حضرت را از خداوند خواستارم.
سید محمد موسوی خوئینی ۹۹/۴/۷
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی 👇
@mrgh110 👈 🙏 عضوشوید
✳️ پاسخ به نامه ی سید محمد خوئینی ها
*واکنش تند آیت الله کعبی به نامه موسوی خوئینی ها*
آیتالله عباس کعبی عضو هیاترئیسه مجلس خبرگان رهبری به نامه حجتالاسلام سیدمحمد موسوی خوئینیها خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی واکنش نشان داد.
متن نامه عضو هیئترئیسه مجلس خبرگان بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله تعالی فی محکم کتابه:
وإذا قیل لهم لا تفسدوا فی الأرض قالوا إنما نحن مصلحون / ألا إنهم هم المفسدون ولکن لا یشعرون (سوره بقره ایه ۱۱_ ۱۲ )
پرسش های روشن از آقای موسوی خوئینی ها درباره نامه ۷/ ۴/ ۱۳۹۹ ایشان خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی.
بدون مقدمه و در محضر ملت بزرگ ایران آقای موسوی خوئینیها به عنوان یکی از سران داعیه دار اصلاح طلبی به پرسش های زیر پاسخ دهد؟
۱_ نقش مدعیان اصلاحات در این ۴۱ سال مدیریت کشور چه بوده است؟
۲_ فرایند رای مردم به چه میزان در پیشرفت یا پسرفت اوضاع کشور موثر بوده است؟
۳_ عبور از خط امام توسط مدعیان خط امام و عقب نشینی از آرمانهای امام را چگونه باید تحلیل کرد؟
۴_ راه حل جریان مدعی اصلاح طلبی برای مشکلات مردم و اقتصاد چیست؟ تا کنون چه کرده اند؟
۵_چرا جریانی که باید پاسخگوی معضلات کشور باشد با فرار رو به جلو امروز پرسشگر شده است؟
۶_ چرا در این نامه مشروعیت و مقبولیت نظام زیر سوال رفته است؟ چرا اقتدار، پیشرفت و رشد و تعالی نیروهای مومن و انقلابی و این نسل پویا و حرکت آفرین بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی و افقهای تحولات بر پایه نقشه راه و سیاستهای کلان راهبردی نظام نادیده گرفته شده است؟
۷_ آیا در این تحلیل نباید جنگ سختِ امنیتی، جنگ نرم، تروریست دولتی و اقتصادی، جنگ روانی و فرهنگی و هالیوودی و طراحیهای اتاقهای مکر و فریب دشمن به ویژه آمریکا ورژیم صهیونیستی را دید؟
۸_ فتنه ۷۸ و ۸۸ و۹۸ نشان می دهد هر ده سال فتنهای توسط دشمنان شکل گرفته است. چرا در فتنهها به جای رعایت امنیت و اقتدار و وحدت وانسجام ملی و موضع گیری بر علیه دشمنان، بدون مرزبندی روشن و در همسویی با آنان در جهت تزلزل مشروعیت و مقبولیت نظام موضع گرفتهاید؟ آیا قصد شورش بر علیه ملت و کشور و جمهوری اسلامی با بهانههای واهی دارید؟
۹_ آیا امام راحل (قدس سره) گستاخی برعلیه نظام و تزریق یاس و ناامیدی به مردم مومن و انقلابی و صبور و مقاوم را تحمل می کرد؟
۱۰_ چرا کارنامه درخشان ۴۱ سال اقتدار و عزت و پیشرفت و بزرگی و عظمت ملت ایران و حرکت رو به جلو و رشد فزاینده را نمی بینید؟
۱۱_ آیا یادتان رفته امام راحل به مدعیان خردورزی در حکمرانی موسوم به عقلای قوم! چه نهیبی زدند؟ و چگونه آنان را بر حذر کرد تا به دامن آمریکا نیفتند؟
۱۲_ آیا با پشتوانههای معرفتی التقاطی و تند و افراطی دهه شصت خود و دوستان فرسوده و پشیمان نسبت به گذشته میخواهید درباره ۴۱ سال انقلاب و آینده مسیر نورانی ملت و کشور و انقلاب قضاوت کنید؟ این تذهبون؟
از پاسخ منصفانه به این سوالات روشن میگردد چگونه ایشان و طیف فکری وابستهشان به کشور و ملت و انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران لطمات جبران ناپذیری زدهاند و نیز روشن میگردد که در این ۴۱ سال هرجا که پیشرفت حاصل شده است در سایه مکتب انسان ساز اسلام و هدایتهای ولی فقیه بوده است؛ و هر جا پسرفت وارتجاع و مشکلات مزمن اقتصادی و آسیبهای فرهنگی و اجتماعی دیدهایم حاصل بیتدبیری جریان مدعی اصلاحات و القای تردید و بیاعتمادی ونگاه لیبرالی آنان بوده است.
مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی 👇
@mrgh110 👈 🙏 عضوشوید
✳️تأملي در نامه #موسوي_خوئينيها
محمدكاظم انبارلويي
نامه سرگشاده حجتالاسلام والمسلمين موسوي خوئينيها طي دو روز گذشته مورد نقد مشفقانه برخي در داخل و بازتابهايي در خارج قرار گرفت.
وقتي يك عالم پردهنشين سخن ميگويد، بايد استقبال كرد و در نقد آن ادبيات گفتوگو را در سطح ملي ارتقا داد و آن را مديريت كرد.
1- دشمن از انتخابات رياستجمهوري سال 76 به اين فكر افتاد براي ضربه زدن به نظام، كافي است «دز رقابت» در داخل را مديريت كرد و از آن يك نبرد نرم فتنهآميز ساخت. براي همين موفق شد به بهانه تعطيلي روزنامه سلام به مديرمسئولي آقاي خوئينيها، فتنه 18 تير سال 78 را پس از دو سال از روي كار آمدن خاتمي كليد بزند.
همين شيوه را 10 سال بعد به بهانه رقابتهاي انتخابات رياستجمهوري سال 88 به كار برد و 8 ماه كشور را دچار اغتشاش و آشوب كرد. در هر دو فتنه، مجمع روحانيون مبارز و علماي محترم آن بهويژه حجتالاسلام سيدمحمد موسوي خوئينيها نقشآفرين بودند. اين دو فتنه محصول توطئه سرويسهاي امنيتي آمريكا، انگليس، فرانسه و رژيم صهيونيستي و به كارگرداني بنياد سوروس و كمكهاي مستقيم مالي وي صورت گرفت.
يحييكيان تاجبخش عضو سيا و نماينده سوروس در ايران با وصل به مصطفي تاجزاده جزء كارگردانان اصلي اين دو فتنه بودند و سعيد حجاريان با كمك دكتر حسين بشيريه كه بعد از فتنه 88 به آمريكا گريخت، سوخت ايدئولوژيك آن را تأمين ميكردند و اين دو به همراه اشراري از جبهه اصلاحات تحت عنوان جنبش سبز در خدمت مجمع روحانيون مبارز از دوستان نزديك آقاي خوئينيها بودند. اشراري كه در وسط معركهگيري و اردوكشي خياباني به پارلمان اروپا و كنگره آمريكا رفتند و عاجزانه درخواست تشديد تحريمها عليه ملت ايران را مطرح كردند. متأسفانه مجمع و آقاي خوئينيها در مسير وحدت و همگرايي جماعتي قرار گرفتند كه يك سرش سرويسهاي امنيتي، سر ديگرش منافقين و سلطنتطلبها و ضدانقلاب و سر سوم آن احزاب به اصطلاح اصلاحطلب بودند.
بعد از فتنه 18 تير 78 و حوادث ناشي از اعلام رمز تقلب در آشوبهاي 88، شاهد چند اردوكشي خياباني هم به بهانههايي از اين دست در دولت آقاي روحاني بوديم، اما اين آشوبها چون منشأ خارجي آشكار داشت و رمقي هم از اصحاب فتنه در داخل باقي نمانده بود، عقيم ماند. امروز ما در فرانسه هر هفته شنبهها شاهد اردوكشي خياباني هستيم كه با جنبش ضدنژادپرستي به صورت روزانه پيوند خورده است. امروز در انگليس هم اين صحنهها را ميبينيم. در 50 ايالت آمريكا هر روز مردم به خيابانها ميآيند و به حكام جابر، جائر، نژادپرست و ستمكار كاخ سفيد لعن و نفرين ميفرستند، پرچم آمريكا را آتش ميزنند و نمادهاي نژادپرستي را يكي پس از ديگري به زير ميكشانند. معلوم شد بادي كه ميخواستند در ايران بكارند، توفان آن را در خيابانهاي خود درو كردند. اين مكر الهي با دشمنان انقلاب ديدني است.
بزرگترين اقتصادهاي جهان در غرب نظير آمريكا، انگليس، آلمان و فرانسه از پس اين آشوبها برنيامدهاند و اين در حالي است كه در ايران با آن كه هر روز فهرستي به نارضايتي مردم اضافه ميكنند، نه شورشي است، نه آشوبي. اين آرامش در ايران مورد حقد و حسد قدرتهاي جهاني است.
امروز آمريكاييها و شركاي جهاني آن در تدارك يك آشوب در تهران و برخي شهرهاي بزرگ ايران هستند. ميخواهند ريخت حكومت و نظم معنوي ايرانيان را به هم بريزند. تشديد تحريمها از يك سو و اخلال در نوع تصميمات مسئولان دولتي در پاسخگويي به مطالبات مردم از سوي ديگر، در تدارك آشوب يادشده است.
سرويسهاي خبري آمريكا و جريان رسانهاي آنها هر روز در تدارك افزايش ضريب نفرت و ضريب افسردگي هستند تا با تلفيق آن دو شايد آشوبي را تدارك ببينند. حتي جريان نيرومندي كه در دستگاه قضا به وجود آمده براي مبارزه با فساد را تخطئه ميكنند تا به ضريب دلخواه برسند، اما هرچه تلاش ميكنند، كمتر به نتيجه ميرسند.
جنبش مواسات و كمك مؤمنانه طي ماه رمضان و پس از آن، آب سردي به اين تحركات بود، جنبشي كه در هيچ كشور دنيا به خاطر مخاطرات كرونا به وجود نيامد تا درد معيشتي محرومان و مستضعفان را كاهش دهد، اما در ايران با هوشمندي رهبري به خوبي عملياتي شد.
در وسط معركه نبرد نرم و سخت جمهوري اسلامي ايران با آمريكا و اروپا يك دفعه نامه سرگشاده آقاي خوئينيها سر باز ميكند و برخي ناگواريها در مديريت دولت و غفلت مسئولين و عدم عمل به وعدهها را به حساب رهبري و شيوه و روش مديريت كلان كشور فاكتور ميكند، آنهم از سوي كسي كه خود و جريان او در به وجود آمدن وضعيت كنوني و كاركرد دولت فعلي مسئوليت مستقيم دارند.
👇👇👇👇👇
آقاي خوئينيها كافي است يك بار ديگر شعارها و وعدههاي آقاي روحاني را در ميتينگهاي انتخاباتي كه اين روزها در فضاي مجازي مورد بازخواني قرار گرفته، مطالعه كنند، ببينند از چه كسي حمايت كردهاند و او چه كارنامهاي از خود باقي گذاشته است و نقش او و دوستانش در اين دولت و نابسامانيهاي به وجود آمده چيست؟ انصاف اين بود حداقل نقش خود و دوستان خود را در نابسامانيهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ميپذيرفت و ميگفت دولت فعلي كه مورد حمايت اوست، قيمت دلار را از دولت قبل چند تحويل گرفت و الان چند است؟ پرونده ايران در شوراي حكام و شوراي امنيت سازمان ملل چه وزني داشت و الان چه وزني دارد؟ اعتماد به آمريكا و بيتدبيري در برجام چه هزينههايي روي دست مردم گذاشته است؟
آقاي خوئينيها در اين هفت سال كجا بودند كه يك دفعه به فكر نقد روش و شيوه مديريت كشور افتادهاند؟ اين نامه قاعدتا بايد خطاب به رئيسجمهور باشد و عذرخواهي از ملت كه همه آرزوها و راهحلهاي مديريت كشور را در سبد برجام گذاشتند و آمريكا با لگد خود به اين سبد، هرچه در آن بود به زمين ريخت.
2- پاسخ به نامه سرگشاده آقاي خوئينيها را از اين زاويه كه نقش او در مجمع روحانيون مبارز در پديداري فتنهها، آشوبها و مشكلات كشور نبينيم و نگاهي مثبت داشته باشيم و بگوييم ايشان كشفي در مورد مشكلات كشور نمودهاند و آن را صادقانه بيان كردهاند. حرف اصلي ايشان در نامه، موضوع شيوه و روش مديريت كلان كشور توسط رهبري است. هر كس كه آغاز نامه را ميبيند، در جستوجوي آن است كه وي يك راهحل جديد بدهد و سخن از شيوه و روش نو براي اداره كشور به ميان آورد، اما نامه خيلي سريع بدون پاسخگويي به اين انتظار پايان مييابد.
او ميگويد؛ «اگر شيوهاي كه در اداره كشور تاكنون به كار رفته، نتيجه محاسبات متعارف و براساس آرا و تحليلهاي شناختهشده در حكمراني است، پس هستند كساني پرشمار صاحبنظراني كه حق دارند و بايد مجاز باشند تا زبان و قلم به نقد بگشاند و درست و نادرست آن را تذكر دهند.»
خب، بسمالله، درست و نادرست آن را تذكر دهند. خود آقاي خوئينيها بگويد شيوه و روش درست كدام است؟ اما خبري از اين درستي و نادرستي نيست!
وي ادامه ميدهد: «اما اگر مبناي تصميمات اين چند دهه، دانستههايي از مبادي غيرمتعارف است كه در اختيار خواصي از بندگان خداست كه بنده و امثال بنده هيچ حظّي از آن نداريم، در اين صورت آنچه بر كشور، مردم و جمهوري اسلامي ميگذرد، سرنوشتي محتوم و گريزناپذير است.»
چه كسي گفته تصميمات كشور در اختيارخواصي از بندگان خداست؟
تصميمات كشور براساس نصوص حكمراني كه در قانون اساسي آمده است، اتخاذ ميشود. دولتها و مجالس تصميمگيري يكي پس از ديگري با انتخابات مردم ميآيند و ميروند و مسئوليت حسن و قبح تصميمات خود را در فرآيند تصميمگيري قانوني در نهادهاي قانوني كشور بايد بپذيرند.
اگر آقاي خوئينيها غير از آنچه كه در قانون اساسي در مورد آيين حكمراني، راه و روش و شيوهاي دارند بايد در اين نامه ميآوردند. اگر ندارند، همان راهحلهايي كه در فتنه 18 تير 78 و آشوب 88 به آن مبادرت كردند، خب، مردم و رهبري آن را قبول ندارند اين شيوهها تسليم مملكت به دشمن است!
اين كه گفتهاند؛ «بايد مجاز باشند تا زبان و قلم به نقد (شيوه و روش حكمراني) بگشايند» گويي تاكنون مجاز نبودند.
تاريخ دو دهه اخير نشان ميدهد آقاي خوئينيها و دوستان و همپيمانان او تا سرحد محاربه با نظام مردم پيش رفتهاند. نقد با زبان و قلم كه جاي خود دارد!
شيوه و روش آقاي خوئينيها در به چالش كشيدن سازوكارهاي تصميمسازي و تصميمگيري در نهادهاي قانوني نظام از شوراي عالي امنيت گرفته تا تصميمات دولت، مجلس و نهادهاي قضائي تاكنون جواب نداده است. تسليم ايران به غرب بهويژه آمريكا بدون هيچ آوردهاي كه نمونهاش را در برجام ديديم، رويكرد درستي نيست. از فتنه 78 جنبش ملوچ و منوچ بيرون آمد، از فتنه 88 تشديد تحريمها و از گفتوگوهاي برجامي، خسارت محض. خوب بود ايشان در اين نامه حداقل اشارهاي به روشها و شيوههايي كه دوستان او تاكنون به كار بردهاند، ياد ميكردند و يا اگر روش و شيوهاي براي آينده غير از اينها سراغ دارند، ذكري به ميان ميآوردند.
كساني كه اين فجايع را به بار آوردند، جزء خواص بندگان خدا نبودند، دوستان مجمع روحانيون و خود آقاي خوئينيها بودند.
👇👇👇👇👇
3- اين كمترين با اين قلم ضعيف و زبان الكن، كوچكتر از آن است كه در مورد شيوه و روش حكمراني دومين امام انقلاب چيزي بگويم، اما در همين حدي كه در قانون اساسي او را به عنوان مسئول مستقيم مسئوليتهاي ذكرشده در اصل 110 قانون اساسي را یادآور ميشود. مسئله تأمين و تضمين امنيت كشور در برابر قدرتهاي بزرگ و قدرتهاي منطقهاي با خون دل در اين دو، سه دهه به دست آمده است. امروز هيچ قدرتي در جهان قادر نيست حتي يك فشنگ به سوي مرزهاي ما و به سوي ملت ما شليك كند. نهتنها به سوي مرزهاي ما، بلكه به حضور راهبردي ما در برخي كشورها شليك كند. دشمن ميداند در اين باره قانون يكي بزنند، 10 تا ميخورند را اجرا خواهيم كرد. اين دستاورد بزرگي است. اگر نخواهيم به آن اعتراف كنيم، بيانصافي است. اگر اين قدرت نبودو شيوه و روش اداره امنيت كشور توسط فرمانده كل قوا نبود، امروز آقاي خوئينيها بايد پشت درب منزل خود ناموس خود را تحويل داعش ميداد.
در مورد اهتمام رهبري به اقتصاد كشور و معيشت مردم و هدايت كلي دولتها به سمت پاسخگويي در برابر مطالبات معيشتي مردم به شيوهها و روشهاي گوناگون، همين بس يادآور شويم همين هدايتها عليرغم مشكلات عظيمي كه در كشور از بيتدبيري، پيري و فرسودگي برخي دولتها سراغ داريم، كشور در مرتبت هفدهمين اقتصاد برتر جهان نشسته است. به همين دليل تحريمها اثري در اراده مقاومت ملت ايران در برابر دشمن ندارد. ايران در روزگاري با صدور 6 ميليون بشكه در روز به نوعي اداره ميشد كه منجر به انقلاب اسلامي شد. امروز صدور نفت ايران نزديك به صفر شده است، اما كشور دارد اداره ميشود. اگر هر دولت غير از دولت اسلامي سر كار بود، بايد شاهد قحطي در كشور بوديم. دموكراسي و آزادي در كشور، دكور نيست. رهبري به رأي ملت احترام ميگذارد. خواست مردم و دولتها را كه با پشتوانه رأي ملت بيان ميشود، در مسير قانون اساسي و ميثاق ملت با هدايتهاي پيامبرگونه مديريت ميكند، به همين دليل دولت هاشمي، خاتمي، احمدينژاد و روحاني با ديدگاههاي متفاوت مورد حمايت و البته نقد و راهگشايي رهبري همراه بوده است.
خدا رحمت كند شهيد قاسم سليماني و او را با اولياي خدا محشور بگرداند.او در وصيتنامه خود، شهادت به مظلوميت امام دوم انقلاب داد و فرمود؛ «عاقبت به خير نخواهد شد كسي كه نسبت خود را با انقلاب، جمهوري اسلامي و شخص ولي فقيه تعريف نكند.»
به عنوان كوچكترين خيرخواه آقاي خوئينيها عرض ميكنم؛ شما كه سابقه خدمت به انقلاب در زمان امام(ره) به عنوان دادستان انقلاب، اميرحاج و... داشتهايد، چرا بايد در كارنامه سياسي خود دو فتنه سياسي را ثبت كنيد و آدرس خود را در اين نامه براي اجراي فتنه سوم به آمريكاييها بدهيد؟ شما خوب ميدانيد مردم از اين فتنهها با هدايت موساي انقلاب عبور ميكنند. تشييع باشكوه پيكر مطهر شهيد حججي و شهيد سليماني ثابت كرد مردم به دنبال چه منطقي هستند و از چه ارادهاي در مديريت كشور حمايت ميكنند. احترام به اين منطق و به رسميت شناختن اين اراده، شرط عقلانيت سياسي و عاقبت بهخيري است.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی 👇
@mrgh110 👈 🙏 عضوشوید
✳️ در باره سید محمد موسوی خوئینی ها
🔹سیدمحمد موسوی خوئینی ها قبل از انقلاب در مسجدی به نام مسجد جوستان در نیاوران از آیات قرآن، تفسیرهای چکشی و چپ گرایانه ای ارائه می کرد. تفسیرهای آقای خوئینیها آنقدر رنگ مارکسیستی داشت که بعضاً مشهور شد که میگفتند وقتی او میخواهد الف لام میم(الم) را تفسیر کند میگوید قسم به انگلس، قسم به لنین و قسم به مارکس!
🔸وی افرادی همچون آیت الله مرتضی مطهری را به مسامحه و همکاری با رژیم پهلوی و تفکر لیبرالیسم متهم می کرد. شاگردان خوئینی ها بعد از انقلاب گروه فرقان را به راه انداختند که این گروه تروریستی بزرگانی همچون شهید مطهری، مفتح، رهبر انقلاب و هاشمی را ترور کردند. خوئینی ها همچنین با اعضای سازمان مجاهدین خلق که ازشاگردان مسجد جوستانش بودند ارتباط صمیمانه ای داشت.
🔹خوئینی ها بنیان گذار نظارت فوق استصوابی؛ اولین انتخابات ریاست جمهوری در حالی برگزار شد که هنوز شورای نگهبان شکل نگرفته بود. حضرت امام در پیامی رد یا تأیید صلاحیت را به ملت واگذار کرده بود. اما به منظور تضمین برخوردهای عادلانه نامزدهای ریاست جمهوری از امکانات دولتی در امور تبلیغ، «شورای انقلاب» تصمیم گرفت «کمیسیون سه نفره بازرسی بر تبلیغات انتخابات» را تشکیل دهد. موسوی خوئینی ها در جایگاه نماینده امام در امور رادیو و تلویزیون به عنوان نماینده امام در این کمیسیون نیز منصوب شد.
🔸خلاء قانونی در امر بررسی صلاحیت ها باعث سوءاستفاده خوئینی ها از این مسئله شد. وی به تنهایی و یک تنه و باوجود مخالفت دو عضو دیگر کمیسیون، بار سنگین احراز صلاحیت ها را برعهده گرفت و از 120 نامزد انتخابات، 106 را با زور و ارعاب و ترس، ردصلاحیت کرد و مجبور شدند ثبت نام خود را پس بگیرند!
🔹خوئینی ها عامل تسخیر سفارت آمریکا؛ دانشجویان و مجموعه های دانشجویی به محضر امام(ره) شرفیاب شدند و از وی خواستند نماینده را برای مجموعه های دانشجویی در نظر بگیرند. بعد از پیگیری های فراوان شورایی تشکیل شد متشکل از 7 نماینده تشکل ها و مجموعه های دانشجویی و 5 نفر از شخصیت های مملکتی: «موسوی خوئینی ها، سیدعلی خامنه ای، محمد مجتهدشبستری، حسن حبیبی و سیدابوالحسن بنی صدر». بعدها نام «دفتر تحکیم وحدت» از دل این شورا بیرون زده شد.
🔸ماجرای تسخیر لانه جاسوسی از آنجا آغاز شد که تعدادی از نمایندگان دانشجویان آن را مطرح کردند و نهایت سه نفر از آنها «میردامادی، بی طرف و اصغرزاده» مسئله را با خوئینی ها در میان گذاشتند و از او خواستند با امام در میان بگذارد. خوئینی ها اما به دروغ به آنها گفت امام موافق این کار است انجام دهید. خوئینی ها بهمراه آیت الله لاهوتی نماینده امام در سپاه تصمیم گرفتند امام را در کار انجام شده قرار دهند. بعدها دانشجویان کشف کردند که خوئینی ها مسئله را با امام در میان نگذاشت و بخوانید مشکلات جمهوری اسلامی بعد از تسخیر سفارت را ...!
🔹خوئینی ها؛ بانی روزنامه سلام، مدیریت روزنامه های زنجیره ای و فتنه 78؛ وی با راه اندازی روزنامه سلام در سال 69 تخریب نظام و جایگاه رهبری را کلید زد. روزنامه های زنجیره ای اصلاح طلبان در دهه 70 همه تیترها و سرخط ها را از سلام می گرفتند. سلام در ماجرای قتل های زنجیره ای میدان داری می کرد. سپس با افشای نامه ای مشکوک از سعید امام، فتنه 78 را کلید زد.
🔸خوئینی ها؛ بنیان گذاری دموکراتیزه کردن جمهوری اسلامی؛ خوئینی ها که زمانی در مجلس دست راست هاشمی رفسنجانی بود در سال 69 به دستور هاشمی مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری را تشکیل داد و سعید حجاریان را به معاونت سیاسی مرکز منصوب کرد. کارویژه این مرکز، دموکراتیزه کردن نظام جمهوری اسلامی بود. یعنی سکولاریزه کردن سیاست، نهادینه کردن لیبرالیسم، تبدیل ولایت فقیه به جایگاه تشریفاتی. خروجی های مرکز را می توان در دولت دوم هاشمی با شعار «توسعه اقتصادی» و سپس دولت اول خاتمی با شعار «توسعه سیاسی» مشاهده کرد.
🔹خوئینی ها، از سران فتنه 88؛ وی را می توان جزو حامیان و سران اصلی فتنه 88 دانست. بیانیه دعوت به تجمع مجمع روحانیون به دبیری خوئینی ها در 30 خرداد(بعد از نماز جمعه رهبری) و ادامه دار کردن تجمعات و اغتشاشات با نظر خوئینی ها انجام شد.
🔸خوئینی ها؛ عامل روی کار آمدن حسن روحانی و بانی وضعیت موجود است. دبیر مجمع روحانیون مبارز بعنوان پدر معنوی جبهه اصلاحات سال 92 حمایت از روحانی را در دستور کار اصلاحات قرار داد. بی تردید او جزو بانیان وضعیت اقتصادی در شرایط فعلی است.
✍ داود مدرسی یان
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی 👇
@mrgh110 👈 🙏 عضوشوید
✳️ پاسخ به سید موسوی خوئینی ها
حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در پاسخ به نامهی موسوی خوئینیها به رهبری نوشت:
جناب حجت الاسلام سید محمد موسوی خویینی ها
سلام علیکم
نامه سرگشاده شما به مقام معظم رهبری در باره اوضاع کشور سبب شد به سهم خود دردفاع از ولایت و رد ادعاهای بی پایه ی جنابعالی درخصوص ریشه یابی مشکلات کشور به عنوان یک شهروند ،نکاتی را متذکر شوم :
الف)- شخص نگارنده
از جنابعالی که از جلسات تفسیر قبل از انقلابتان تروریستهایی مثل گودرزی و گروه فرقان بیرون آمدند تا در ترور شهید مطهری و مفتح و بعد مقام معظم رهبری نقش اول را ایفا کردند و در دوران فعالیت حزب جمهوری اسلامی ، شدت مخالفت و مقابله تان با سران حزب مثل شهید بهشتی و مقام معظم رهبری وآقای هاشمی و ..را به چشم دیدیم و شنیدیم و خود با صراحت اعلام کردید اگر تسخیر لانه جاسوسی را از امام استجازه می کردید مخالفت می کرد ولی بدون توجه به نظر رهبر کبیر انقلاب بدان اقدام کردید و از شما که از ابتدا مخالف انتخاب آیت الله خامنه ای به جایگزینی امام در مجلس خبرگان بودید و از شما که تشکلتان در فتنه های 18 تیر 78 و خرداد 88 پشتیبان جریان برانداز خارجی و داخلی بوده است توقعی بیش از این نمی رود که مخاطب این جمله علی علیه السلام باشید که در جنگ جمل خطاب به طلحه و زبیرها فرمود: «آنهاحقی را مطالبه می کنند که خود وانهاده اند و خونی را می طلبند که خود ریخته اند»
ب)- نقش جریان شما درپدید آمد ن مشکلات فعلی
مگر شما و مجمع روحانیون از اقتصاد دولتی و دولت سالاری اقتصادی در دهه ی اول انقلاب حمایت نکردید که امروز ریشه بسیاری از معضلات معیشتی و اقتصادی کشور است ؟
چطور آن زمان طرفداران اقتصاد تعاونی و مردمی را که مکمل اقتصاد دولتی بود را اسلام آمریکایی نامیدید ولی حالا خود و همفکرانتان پرچم مذاکره و سازش با آمریکا را بلند کرده اید ؟
مگر شما در سال 67 نگفتید: اسلام آمریکایی می گوید اساسا" ما دراسلام بحث فقیر و غنی نداریم !
ولی نه دولت اصلاحات مورد حمایت شما درجهت حل مشکل فقرا گامی برداشت و نه دراین دولت اعتدال هم که فاصله فقیر وغنی افزایش یافته است ؟
دراین شرایطی که بخشی ازجامعه در فقر و تنگنا زندگی می کنند شما کجا بودید ؟ چند قدم در رزمایش مواسات برداشتید ؟
چرا خواستگاه اجتماعی شما از قشر مستضعف به قشر متوسط به بالا و مرفهین بی درد منتقل شده است؟
مگر شما دلیل انشعابتان از روحانیت مبارز را به امام ،عدم جذب جوانان توسط روحانیت ندانستید ؟
چرا نه دولت اصلاحات و نه دولت اعتدال مورد حمایت شما قدمی در جهت توجه به جوانان و حل مشکل بیکاری و مسکن آنها برنداشتند؟
چرا شما که دم از خط امام می زنید نگاهتان به آمریکا با امام 180 درجه تفاوت دارد! امام گفت : منازعه بین ما و آمریکا منازعه بین اسلام و کفر است ولی جریان شما تلاش می کند این منازعه را از ایدئولوژیک خارج و به سطح اختلاف سیاسی کاهش دهد تا راه سازش با آن را هموار کند؟
مگر سردمداران فتنه 88 که مورد حمایت و پشتیبانی شما بودند به سران آمریکا برای تحریم ایران نامه ننوشته اند و ملت را به دشمن نفروخته اند ؟
مگر دولت مورد حمایت شما 7 سال مردم و اقتصاد و پیشرفت کشور را معطل برجام بی فرجام نکرد و سرنوشت اقتصاد کشور را به آن گره نزد ؟ تا مشکلات رکود ، تورم ،کاهش ارزش پول ملی ، بیکاری و رشد منفی در اقتصاد گریبان ملت را بگیرد ؟
چرا در سالهای 77 و 78 که روزنامه های زنجیره ای متصل به شما به باورهای مردم حمله کرده و هزاران شبهه را به افکار جامعه تزریق کردند ؛ سکوت کرده و از آنها حمایت کردید ؟ حالا نگران آسیب خوردن باورهای مردم به عنوان پشتوانه مشروعیت نظام شده اید؟
درنظر سنجی های صورت گرفته بی اعتمادی مردم به دولت مورد حمایت شما عمیق شده نه به نظام !
آیا تورم روز افزون و کاهش درآمد اقشار جامعه و آسیبهای اجتماعی ناشی از آن دلیلی جز ناکارآمدی مسئولین اجرایی مورد حمایت شما و اتخاذ روشهای غلط آنان در اقتصاد دارد؟
وقتی دولتهای مورد حمایت شما به پیشرفت همراه با عدالت اعتقادی ندارند و فرهنگ لیبرالی را ترویج می کنند و توسعه سیاسی غربی را دنبال می کنند توقع دارید مردم از بی عدالتی و اوضاع معیشت خود ناراضی نباشند؟
نگاهی گذرا به مفسدین اقتصادی که این روزها محاکمه می شوند کرده اید که چند نفرشان از جریان شما و مورد حمایت جریان شما هستند ؟ اینها به اعتماد عمومی لطمه نمی زنند؟ و نزده اند ؟
وقتی مجلسی که اکثریت آن را افراد جناح شما تشکیل می دهد دربرابر عملکرد ناقص و ضعیف دولت
ساکت و بدون نقد است ونقش نظارتی خود را فراموش کرده توقع دارید این وظیفه را دیگر ارکان نظام به عهده گیرند؟
👇👇👇👇👇
ج)- الزامات انتظار اصلاح امور از رهبری
اصلاح امور و تغییر وضع نامطلوب کنونی از عالی ترین جایگاه مدیریت کشور وقتی میسر است که:
جریان حاکم بر مدیریت کشور که طرفداران شما هستند به سیاستهای ابلاغی رهبری پایبند باشند
کارگزاران اجرائی که وابستگان به جریان شما هستند قانون گرا باشند!
مجریان دولت که از حزب و تبار شما هستند به توصیه های مکرر رهبر عالی کشور عملا گوش داده و آنهارا پیاده نمایند!
نه اینکه از سیاستهای اقتصاد مقاومتی سالها می گذرد ولی عملا کار اساسی انجام نشده است!
نه اینکه از ضرورت تحول در نظام بانکی و مالیات و بهره وری و بودجه واقتصاد و ...مدتها می گذرد ولی تحولی رخ نداده است!
نه اینکه سند تحول در نظام آموزش و پرورش ابلاغ شده ولی جریان شما هنوز به دنبال اجرای سند 2030 غرب در کشور است!
نه اینکه تفریغ بودجه دولت مورد حمایت شما نشان می دهد که 70 % برنامه مصوب عملی نشده است!
نه اینکه دولت مورد حمایت شما اعتقادی به برنامه ششم توسعه ندارد!
البته هیچ کس منکر نقش دشمن در تشدید این مشکلات نیست . هیچ کس منکر تلاشها ی مثبت و مفید دولتها در بعضی بخشها نیست و دسترسی مردم به تمام نیازهایشان ولو گران حاکی از اینست که قحطی و کمبود نگران کننده ای در کشور نیست فقط گرانی موجب محروم شدن اقشاری از بهره مندی آنها شده است.
د)-حکمرانی موجود
یقین بدانید که اگرحکمرانی فعلی که تداوم حکمرانی به سبک و شیوه امام راحل وکاملا دوراندیشانه است ؛ نبود :
• باید حکم رئیس جمهور اصلاحات تنفیذ نمی شد.
• باید اعتصاب کنندگان مجلس ششم به جرم همگرایی با دشمنان محاکمه می شدند.
• باید مسببین طرح موضوع هسته ای در مجلس ششم اعدام می شدند.
• بایدسران فتنه 88 به جرم بغی محاکمه می شدند وجریانهای حامی آنها غیر قانونی اعلام می شدند.
• باید راه دهندگان جاسوس و نفوذی به تیم مذاکره کننده ی هسته ای و محیط زیست ومراکز استراتژیک محاکمه می شدند.
• باید مسئولین متخلف از سیاستهای کلان کشور محاکمه می شدند.
• باید عدم کفایت سیاسی بعضی تصویب می شد.
درحالی که همین حکمرانی اقضا کرد :
رهبری از کیان دولت ها حما یت کند.
رهبری با حکم حکومتی موجب تایید صلاحیت بعض از نمایندگان مجلس ششم شود.
رهبری با پدید آورندگان دعوای هسته ای مدارا کنند.
رهبری از هیچ تلاشی برای بازگشت و توبه سران فتنه دریغ نکنند.
رهبری خطر نفود دشمن را مرتب گوشزد نمایند.
رهبری از انحلال و استعفای دولتها جلوگیری کنند.
رهبری کمیته رفع اختلاف بین سران قوا را فعال کنند.
رهبری برای سرعت درحل مشکلات کشور تصمیمات سران قوا را لازم الا جرا کنند.
رهبری برای جبران ناکارآمدی دولت درحل مشکلات مردم تمام نهادهای زیر مجموعه خود را بسیج کنند تا کاستی های دولت را در بحران ها ی سیل و زلزله وکرونا ومحرومیت زدائی جبران کنند
درخاتمه توصیه دلسوزانه به شما این است که :
1- از کینه ورزی وتقابل سیاسی با نظام و ولایت وتوطئه در پشت درهای بسته دست بردارید.
2- عوامل افراطی و ساختار شکن درداخل جریان خود را کنار بگذارید.
3- به جای رفتار واقفیه ای ؛ تبعیت از ولایت این حکیم فرزانه را قلبا پذیرا شوید.
4- اشتباهات خود را در مواضع فقهی و سیاسی متخذه در این مدت اصلاح و جبران کنید .
5- دشمن را از خود ناامید و اجازه سوء استفاده به او ندهید .
6- به خط واقعی امام و اندیشه ضد استکباری او بر گردید .
7- کنش سیاسی خود را با بیانیه گام دوم انقلاب منطبق سازید.
8- برای پیشرفت انقلاب و تحقق آرمانهای امام بار دیگر با رهبری دست بیعت دهید وبرای حل مشکلات کشورکمک کنید .
حمیدرضا ترقی
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی 👇
@mrgh110 👈 🙏 عضوشوید
🔸پاسخ حجتالاسلام سید حمید روحانی به موسوی خوئینیها
⭕حجتالاسلام والمسلمین سیدحمید روحانی عضو سابق مجمع روحانیون مبارز در یادداشتی به نامه اخیر موسوی خوئینیها واکنش نشان داد.
به گزارش مشرق، حجتالاسلام حمید روحانی از اعضای دفتر امام خمینی(ره) و عضو سابق مجمع روحانیون مبارز که هماکنون مدیریت بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی را برعهده دارد، در یادداشت شفاهی به بررسی نامه اخیر سید محمد موسوی خوئینیها به رهبر معظم انقلاب پرداخته است.mshrgh.ir/1089041
متن یادداشت شفاهی حجتالاسلام روحانی به شرح زیر است:
برای من اولین سوالی که مطرح میشود این است که آقای خوئینیها قاعدتاً یک انسانی است که بینش سیاسی دارد و فهم و درک دارد که مقام رهبری یک مقام اجرایی نیست، پس چرا در نامهای خطاب به رهبری، از مشکلات مردم که تورم روزافزون همراه با کاهش درآمد اقشار گسترده است و زندگی مردم را با دشواریهای طاقتفرسا روبهرو کرده شکایت میکند؟
اولین چیزی که به ذهنم خطور میکند این است که می خواهد با زبان بیزبانی به رهبری بگوید چرا نمیگذارید با آمریکا کنار بیاییم و تا با آمریکا کنار نیاییم مشکلات حل نمیشود. اکنون که این مشکلات بوجود آمده بخاطر این است که شما نمیگذارید ما در مقابل آمریکا تسلیم شویم.
برجامِ اول به نفع آمریکا تمام شد و درصددند برجام 2 و 3 هم به ثمر برسانند. بگذاریم آمریکا سیاستهایش را در ایران اجرایی کند و خلع سلاح شویم و در مقابل استکبار جهانی تسلیم باشیم! این نخستینحرف آقای خوئینیها است. وگرنه وی میفهمد که جایگاه رهبری ربطی به مسائل اجرایی ندارد و تورم و مشکلات معیشتی به امور اجرایی مربوط است و در اختیار افرادی است که در راس وزارتخانهها و دولت هستند.
امثال آقای خوئینیها چند سال قبل از به قدرت رسیدن دولتِ تسلیمطلب، رسماً این موضوع را تبلیغ میکردند که مشکلات ممکلت بدون مذاکره با آمریکا حل نمیشود و بیکاری و بیمسکنی و نداشتن امکانات مادی و فقر و بدبختی به این مربوط میشود که با آمریکا رابطه نداریم.
مقام معظم رهبری آن زمان برای حل این موضوع اجازه دادند کسانی که فکر میکنند با مذاکره مشکلات حل میشود، مذاکره کنند.
در خاطرم هست همان زمان فرمودند: من با مذاکره مخالفت نمیکنیم اما آن را بیهوده میدانم و آدم عاقل کار بیهوده نمیکند.
در آن ایام، سازشکاران و تسلیم طلبان وارد صحنه شدند و تاسیسات هستهای را پلمپ کردند و نتیجه آن برجام بی فرجامی شد که جز بی آبرویی چیزی برایشان نداشت.
اکنون امثال خوئینیها جرات نمیکنند از مذاکره با آمریکا سخن بگویند لذا در لفافه حرف میزنند. اولین حرف وی در این نامه این است که با آمریکا مذاکره کنیم تا مشکل تورم و بیکاری حل شود. درحالیکه انسان عاقل دوبار از یک سوراخ گزیده نمیشود و وابستگی به آمریکا با جانشان عجین شده است.
دومین مسئله که در این نامه مطرح میشود، دفاع از دولت شیخ حسن روحانی است. سیاست بی کفایتی و بی سیاستی و تخریب کشور و فلج شدن اقتصاد کشور در دولت متبوع موسوی خوئینیها بود و حالا قصد دارند دولت را از مشکلات تبرئه کنند. این روشی است که این روزها اکثر دولتمردان در پیش گرفتهاند.
رئیس جمهور در نطقی میگوید ما از گرانی و تورم اعلام بیزاری میکنیم! این سبک و سیاقی است که در طول این سالها داشته و تلاش میکرده خود را تبرئه کند. کما اینکه در ملاقات رهبری با مسئولان وقتی آقای روحانی نطق کرد و از "بایدها" سخن گفت، رهبر انقلاب فرمودند مخاطب این بایدها خود رئیس جمهور است! اینها با همین شیوه تلاش دارند خود را از پاسخگویی تبرئه کنند.
سومین موضوعی که از این نامه بدست میآید،
انتقام از رهبری است. در طول 30 سال گذشته که آیتالله خامنهای با درایت جهان تشیع را رهبری کردند، در مقابل توطئهها و نقشههایی که تسلیم طلبان برای درهم شکاندن خط امام(ره) انجام دادند، با هوشیاری و آگاهی و مقاومت این توطئهها را در هم شکستند و بههمین دلیل بخشی از جریان اصلاحات از ایشان کینه دارند.
فتنه 88 از آن فتنههای بی نظیری بود که تمام استکبار جهانی پشت آن ایستاد و برخی سفارخانهها و دستگاه های جاسوسی کشورهای معارض در آن نقش داشتند. رهبری با درایت خویش توطئهها را نقش بر آب کردند، لذا میخواهند به هر نحوی به رهبری ضربه بزنند و این هم نقشهای است که در نامه خوئینیها دیده میشود.
👇👇👇👇👇
چهارم، زیر سوال بردن اصل ولایتفقیه است! آقای خوئینیها جایی گفته بودند که از ابتدا ولایتفقیه را قبول نداشتم و میخواهند به نحوی به مردم بفهمانند که مسئله اساسی مملکت، مشکل ولایتفقیه است.
البته باید توجه داشت جریان اصلاحات و شخص آقای خوئینیها مدتی است مضمحل شدند و در جامعه و پیشگاه ملت ایران جایی ندارند ولی در تلاشند بهنحوی سری در سرها داشته باشند.
این آقا هم برای اینکه نامش بر سر زبانها بیفتد به رهبری جسارت میکند تا سر زبانها بیفتد و باید این را بگویم که از این پس از اینگونه نامهها و سخنرانیها بیشتر میشود چراکه اصلاح طلبان در حال اضمحلال هستند و به قول معروف "الغریق یتشبث بکل حشیش" (انسان در حال غرق به هر خار و خاشاکی چنگ میزند). برای آنکه سر زبانها باشند، بیشتر از این به مقام معطم رهبری توهین میکنند.
پنچمین نکته، چراغ سبز نشان دادن به جهانخواران و بیگانگان است که بگویند جریان غربگرای داخل ایران، علیرغم همه شکستها و ناکامیها همچنان وجود دارد و زنده است و کار میکند.
نکته بعدی که باید از خوئینیها پرسید این است که در طول 7 سال گذشته کجا بودند؟ ملت ایران در طول سالهای سرکار بودن دولت روحانی، با فقر، بیکاری، سیل و زلزله دست و پنجه نرم میکرد و دولت کوچکترین توجهی به مردم نکرد و جان مردم را به لب رساند اما وی یاد این گرانی و تورم و مشکلات نبود؛ حالا بعد 7سال از خواب بیدار شدهاند و اشک تمساح میریزند.
این اصلاح طلبان که من آنها را تسلیمطلب میدانم، دنبال این هستند که آمریکا را به این کشور برگردانند و فرش قرمز برایشان بیندازند و این دست و پا زدنها برای حاکم کردن خط سازش است و علی رغم همه توطئههای خط سازش در 40 سال گذشته، امروز میبینیم خط سازش، رسوا و بیاعتبارتر از گذشته شده است.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#محمدرضاقربانی
#کانال_مطالب_تحلیلی 👇
@mrgh110 👈 🙏 عضوشوید