مادر‌ از‌ بستر‌ خود‌ آمده‌ امشب‌ به‌ حرم با‌ عصا‌ آمده‌ انگار‌ خـودش‌ بیمار‌ است.

از فشار ذهنی که دارم.. از حال خرابه که دارم.. از هفته ای که زیاد خوب نگذشت.. شب جمعه ای پناه بُردم به این مداحی که خیلی آرومم میکنه❤️‍🩹

تو حدیث قدسی اومده ‌که خدا اینطوری میگه : گنجی بودم پنهان ، خواستم که شناخته شوم پس مخلوقات را خلق کردم تا مرا بشناسند !(:

• برای‌جمعه‌های‌پر‌ازانتظار.

کجا شبیه علي،سر به چاهِ غم بردی؟ کجا شبیه علي،روضه خوانِ زهرایی؟ #آقابحق‌حضرت‌مادر‌ظهورکن

مُضیفِ‌مُقَدَسَم❤️‍🩹 📍پناهگاه

برخورد حسین با حرّ برخورد خداست با ما... گناه را که ندید می‌گیرد هیچ تحویلمان هم می‌گیرد عجیب!(: #مَه🤍

آقای اصل چیکار داری میکنی روز جمعه ای با ما.. جمعه ها همینطوری دلگیر هست شما هم بدتر بُغضِ مارو در بیار❤️‍🩹 از ظهر که منتشر شده همش گوش میدم بعد پلی میکنم از اول دیگه چشمام داره قرمز میشه🥺 #زخم‌کاری

آره واقعا پدرعابس راست میگه.. منم باشم دیگه روضه حضرت زهرا نمیرم واقعا روضه خانوم توان میخواد که ما نداریم❤️‍🩹 با همین یه‌ بیتی که امشب محمدحسن خوند میشه تا نفسی میاد و میره گریه کرد و ضجه زد.. هنوز که هنوزِ تو ذهنم میاد به هم میریزم فعلا جرئت ندارم صوت امشب رو گوش بدم😞

یه روایت شنیدم از استادمون خیلی قشنگ بود میگفت: امیرالمونین و امام حسن و امام حسین داخل خونه نشسته بودن و هر کدوم مشغول‌ کاری بودن..