.
📋 بسم الله نور ، بسم الله نورٍ نور /
✔️ #زمینه/ مداحیهای حاج محمود کریمی
✔️ #شب_اول_فاطمیه_اول
✔️ #بخش_سوم
بسم الله نور ، بسم الله نورٍ نور
هر کی اینجا مهمون میشه
کل درداش درمون میشه
حتی اون که دلش از سنگه
اینجا چشماش گریون میشه
هر چی کلید تو عالمه
خدا سپرد به فاطمه
برا خدا به ما سوا
حضرت زهرا مقدمه
ما که عشق و باور داریم
چه باکی از محشر داریم
تنها میشن همه اما ما
صاحب داریم مادر داریم
قیامته قیامته
مردن براش شهادته
قسم به عشق که فاطمه
اصل اصیل شفاعته
دنیا از نورش نورانی تا دورا دور
بسم الله نور ، بسم الله نورٍ نور
این یک قطره از دریاشه
دنیا دست فرزنداشه
باید باشه پسر زهرا
اونکه اربابه ما باشه
ام الحسین خون خدا
ام الشهید به کربلا
یومٌ عَلیٰ وَجهِ الثریٰ
یومٌ عَلیٰ صَدْرِ المصطفیٰ
با اشک زهرا شد سر این خون مسطور
بسم الله نور ، بسم الله نورٍ نور
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
|⇦• #پادکست زیبا تقدیم به ساحتِ مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه با نوایِ حاج مهدی رسولی (تقدیم به روح شهید والامقام سردار دلها #حاج_قاسم_سلیمانی و یاران باوفایش)•✾•
┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅
میبارم مثل آسمون برات
میکُشی منو با اشکِ بی صدات
سرتو بگیر بالا جونِ علی
بمیرم برات ..
پاشو اینجوری منو نده عذاب ، کلمینی
بری از پیشم میشم خونه خراب ، کلمینی
بینِ این همه سلام بی جواب ، کلمینی
یه کمی حرف بزن علی نمیره
حرفِ رفتن نزن علی میمیره
رنگِ صورتت شده سرخ و کبود
از علی دل بریدی اما زود
خانومم رفیقِ نیمه راه شدی
قرار این نبود ..
علیِ نشسته بالایِ سرت ، کلمینی
بگو تو کوچه چی اومد به سرت ، کلمینی
چیزی که به من نمیگه پسرت ، کلمینی
یه کمی حرف بزن علی نمیره
حرف رفتن نزن علی میمیره
نه اولار زینبی آغلاتمیاسان
بالامی بیرده قوجاقه آلاسان
بو قدر عمو قیزی حیدری سن
اوتاندیرمیاسان
بیلیرسن هئچ کیمه یالوارمامیشام،کلمینی
عمریده هئچ کسه اوزسالمامیشام،کلمینی
منده سن تک گجه یاتمامیشام،کلمینی
ایندی اما سنه من یالواریرام
ایندی زهرا نه من اوز سالمیشام
گِتمه زهرا
شاعر: محمد علی محمدی
#کربلایی_مهدی_رسولی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
❣﷽❣
🔰#سینه_زنی_حضرت_زهرا س
🔰#سبک : خدامادرم را کجامیبرند
شعر-حاج آرمین غلامی (مجنون)
شراره ازاین خانه ام، قد کشید
امون مراداغ، مادر برید
شده پر ز درد غریبی دلم
غم فاطمیه دوباره رسید
-زاندوه وغربت-ز رنج و زمحنت -امان صدامان
مرومادره من2مرومادرم..2
-------------
غم صحبت کوچه ها وا شده
به روی لبا، یاده زهرا شده
دل من دوباره شده بیقرار
بازم سینه ها پر، ز آواُ شد
عزای تومادر-مراکرده مضطر-امان صدامان2..
مرومادره من2.مرومادرم..2
-------------
غم فاطمیه.به دلهانشست
خدایا دل شیعه زین غم شکست
هوای غم واشگ وناله بپاست
عدو راه زهرادر،آن کوچه بست
-شکسته نگینی-الهی نبینی-بیفتد زنی
الهی به زهرا2-مراکن فدا2
----------------
دوباره دلا، خونه زهراشده
ببین سینه محزونه زهراشده
نشسته به بستر، گل مرتضا
فدای علی جونه زهراشده
مرویاس حیدر.نگاره پیمبر.مرومادرم
مرومادره من2.مرومادرم..2
به قلم : ✍
-حاج آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#حضرت_فاطمه_س
باسبک سه پنج روزه
♻️♻️♻️♻️
بشویم نیمه شب با قلب خسته /وای
دل زار پیکری پهلو شکسته /
چرا زهرا رخ تو ارغوان شد
ز جا بر خیز علی بی خانمان شد
تو خود گفتی بشویم مخفیانه
به زیر جامه جای تازیانه
چرا از سینه ات خون گشته جاری
چسازم بعد تو با بی قراری
تو بستی دیده ات را در جوانی
علی ماند و بدین قد کمانی
چگویم من جواب دختر خود
بگیرد گر سراغ مادر خود
بگوید ای پدرجان مادرم کو ؟
بگو که مادر غم پرورم کو ؟
فلک آتش زدی کاشانهٔ من
ز کف بردی چراغ خانهٔ من
(صفا) شد داغ زهرا دیده پر خون
امان از امت نادان به گردون
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
➖➖➖
✅ غزل مرثیه
#فاطمیه_۹۸
چه زجری میکشم میبینمت در بستر اینگونه
نزد پروانهای مثل تو زهرا پر پر اینگونه
اگر من آمدم خانه نیازی نیست برخیزی
نیا جان علی دیگر خودت پشت در اینگونه
جوابم کرده این شهر پر از نامرد قنفذ دار
جوابم را نده بانوی خوبم با سر اینگونه
خودم دیدم لباست را که رویش لکهی خون بود
یقینا زخم داری فاطمه در پیکر اینگونه
الهی که نبیند هیچ مردی آنچه من دیدم
الهی که نیفتد پیش چشمی همسر اینگونه
اگر حتی دری آتش گرفت و پیکری هم سوخت
الهی که نگیرد بر تنی میخ در اینگونه
قرار این بود ، غربت تا ابد سهم خودم باشد
غریبی مرا یکجا گرفتی در بر اینگونه
منی که یک تنه میکندم از قلعه در آن را
چه شد که هستی ام افتاد در پشت در اینگونه
دری آتش گرفت و خیمهی عمر حسینم سوخت
شبیه مادرش میسوزد از غم خواهر اینگونه
شبیه چادری که پشت در ، در شعله ها میسوخت
میان خیمه معجر میشودخاکستراینگونه
.
#فاطمیه
#زمزمه ونوحه
#وداع حضرت زهرا(ع)
بیا حیدر کنار بستر من
که بود لحظه های آخر من
زهرای دلخسته...بار سفر بسته
واویلا.. وا... ویلا2
______
سوی بابا روم با چشم گریان
جان تو ای علی، جان یتیمان
علی بگیر در بر.. اطفال بی مادر
واویلا....
______
مرا غسل وکفن، بنما شبانه
به خاک غم سپارم، مخفیانه
در این دم آخر... دلخسته ام حیدر
واویلا..
_______
حرف رفتن مزن، بانوی خانه
کشد از قلب من، آتش زبانه
هستی توهستم... مرو زدستم
واویلا..
_______
بعد تو حیدرت تنها بماند
داغ تو تیر غم بر دل نشاند
ای جان جان زهرا... پیشم بمان زهرا
واویلا...
شعر:اسماعیل تقوایی
نوحه سنتی شهادت امام مجتبی(ع)
زهر جفا شرر زده به جانم
از دست رفته طاقت وتوانم
لحظه ی آخر است /منتطر مادر است
بیا بیا برم تو خواهر،آمد وداع با برادر
مظلوم حسن مظلوم حسن جان4
_____________________
راحت شوم از یاد کوچه دیگر
یاد مصیبتها که دیده مادر
یاد ضرب سیلی،یاد روی نیلی
ممنونم از زهر هلاهل،بر حسنت حل شده مشکل
مظلوم حسن...
____________________
غریب بودم خارج از خانه ام
راحت نبودم بین کاشانه ام
همسر بی وفا،داده زهر جفا
خون شد دلم از زهر کینه/دیگر خداحافظ مدینه
مظلوم حسن...
_____________________
بیا حسین کنار بالین من
شود نگاه بر تو تسکین من
ای برادر من،یار ویاور من
چیزی نمانده تا دهم جان/جان تو وجان یتیمان
مظلوم حسن...
شعر :اسماعیل تقوایی
در عزای حضرت زهرا(س)
کودکانی مانده ومادر زدنیا رفته است
می زند بر سر علی(ع) زیرا که زهرا(س) رفته است
آن سفارش کرده وجان رسول مسلمین
شاکی از جور مسلمانان به عقبا رفته است
فاطمه(س) با روی نیلی، زخم پهلو،قلب خون
فصل هجران سر نموده نزد بابا رفته است
مرتضی بی فاطمه جنگاور بی اسپر است
وای از جور زمان حامی مولا رفته است
قوت زانوی حیدر بود زهرای جوان
رفته وبی او ز پاهای علی "نا" رفته است
چلچراغ خانه ی حیدر دگر خاموش شد
نور از کاشانه ی حیدر به یغما رفته است
شانه زد بر موی اطفالش روز آخرش
کودکان را بعد او امید فردا رفته است
شاکیان گریه ی زهرا،دگر راحت شدید
دیگر آن گریان ز ظلم وجور اعدا رفته است
قبر او مخفی بود از دیده ی نامردمان
مانده بر جاحیدری مجنون ولیلا رفته است
دردهای مرتضی درمان نمی یابد دگر
آنکه بوده بر دل مولا تسلا رفته است
شعر:اسماعیل تقوایی
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
میشویَمَت که آب شوم در عزایِ تو
یا خویش را بخاک سپارم بجایِ تو
قسمت نبود نیتِ گهواره ساختن
تابوت شد تمامیِ چوبش برایِ تو
گر وا نمیشدند گرههای این کفن
دق مرگ می شدند زِ غم بچههای تو
خون جایِ آب میچکد از سنگِ غسلِ تو
خون میچکد که زنده کُنَد ماجرایِ تو
در بود و شعله بود و در اُفتاد رویِ تو
گُم شد میانِ خندهیِ مَردُم صدایِ تو
در بود و شعله بود و از آن در عبور کرد
هرکس که بود نیمه شبی در دعایِ تو
حالا زمانِ غسلِ تو فهمیده ام چرا
رویِ تو را ندید کسی تا شفایِ تو
تنها نه جایِ دست نه جایِ کبودی است
آتش اثر گذاشته بر چشمهای تو
🔸شاعر :
#حسن_لطفی
_____________________
🔹
خودم اینجا و دلم مسافر مشهد تو
آقا جون دلم شده کبوتر گنبد تو
تو دلم آرزوی صحن عتیقه آقاجون
دل من به این خوشِ با تو رفیقه آقاجون
دل من مثل کبوترای تو هواییه
دل من یه پارچه مجنون و امام رضاییه
دل من با این دلا که هر کدوم یه کفتره
به هوای حرمت از تو محله میپره
دفه ی آخری که پابوست آقا اومدم
به امانتداریات دله دیوونمو دادم
بی تو یاامام رضا زندگی لذت نداره
اگه از تو دور بشم چیزی حلاوت نداره
اونقده در میزنم تا که تو خادمم کنی
بکشی دست رو سرم تا آخر آدمم کنی
آقاجون اسم تو رو همیشه فریاد میزنم
دلمو گره به اون پنجره فولاد میزنم
از تردد ملائک حرمت پر از صفاست
از نوای زائرات هرصحن تو یه نینواست
من اگه پابوس تو نیام آقا کجا برم
اگه من حاجتمو به تو نگم به کی بگم
با تو یا امام رضا دلم پر از صفا میشه
آخرش بهم میدی برات قبر شش گوشه
#نـوكــر_نـوشـت:
#یا_امـام_رضـا
سلام حضرت سلطان، سلام حضرت نور
سلام میدهد اینجا مسافری از دور
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #چهارشنبتون_امام_رضایی (ع)
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_شهروزمظفری_نیا
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
پرچم یا حسین از همه بالاتره
سر در هیئت ها بیرق یا حیدره
بایدم بترسه دشمن از برپایی مجلس عزا
تا خدا خدایی میکنه تعطیل نمیشه روضه ها
با اینکه عمریه هرسالم سیل طعنه ها دلگیریم
شفای مردم دنیا از امام حسین میگیریم
حسین من اسمه دوا حسین تربته شفا
حسین غریب کربلا حسین غریب کربلا
روضه ها سنگره اشک ما میشه جهاد
مرد جنگ مرد جنگ توی این میدون بیاد
گریه ای که شد سلاح ما جز واجبات عینیه
فاتح نبرده باسطم اون کسیه که حسینیه
تا وقتی زیر علم باشیم شیعه مجاهد هستیم
دلو به دریا زدیم چونکه به اسم حسین دل بستیم
حسین من اسمه دوا حسین تربته شفا
حسین غریب کربلا حسین غریب کربلا
تا ابد این علم روی دوش نوکراست
جاده نوکری منتهی به کربلاست
کربلا مسیر تازه ای تا خدا به ما نشون میده
جون میگیره رزمنده ای که پای حسین جون میده
شبیه مسلم و جون و حر شبیه حنظله و عابس
اگه مطیع ولی باشیم به ما میگن شیعه خالص
حسین من اسمه دوا حسین تربته شفا
حسین غریب کربلا حسین غریب کربلا
در عزای حضرت زهرا(س)
کودکانی مانده ومادر زدنیا رفته است
می زند بر سر علی(ع) زیرا که زهرا(س) رفته است
آن سفارش کرده وجان رسول مسلمین
شاکی از جور مسلمانان به عقبا رفته است
فاطمه(س) با روی نیلی، زخم پهلو،قلب خون
فصل هجران سر نموده نزد بابا رفته است
مرتضی بی فاطمه جنگاور بی اسپر است
وای از جور زمان حامی مولا رفته است
قوت زانوی حیدر بود زهرای جوان
رفته وبی او ز پاهای علی "نا" رفته است
چلچراغ خانه ی حیدر دگر خاموش شد
نور از کاشانه ی حیدر به یغما رفته است
شانه زد بر موی اطفالش روز آخرش
کودکان را بعد او امید فردا رفته است
شاکیان گریه ی زهرا،دگر راحت شدید
دیگر آن گریان ز ظلم وجور اعدا رفته است
قبر او مخفی بود از دیده ی نامردمان
مانده بر جاحیدری مجنون ولیلا رفته است
دردهای مرتضی درمان نمی یابد دگر
آنکه بوده بر دل مولا تسلا رفته است
شعر:اسماعیل تقوایی