متروکه .
_
از جهان مانده فقط جان که مرا ترک کند ؛
من چنانم که محال هست کسی درک کند .
میگفت : نصف این آدمایی که شبا تا دیروقت بیدارن یا حسرت گذشته تو دلشونه یا رویای آینده تو سرشون !