#خانواده_ی_شاد 12
✴️ارتباط با خانواده همسر
برای خانواده همسرتان فخرفروشی نکنید؛
نه با مدرک،نه با ثروت، نه با طلا، نه با لباس!
💢این کار بصورت غیرمستقیم
شریک زندگی تان را تحقیر میکند!
❣ @Mattla_eshgh
فرق بین #عشق و #شهوت
🍃عشق از نظر کیفیت و هدف با شهوت جنسی متفاوت است؛ یعنی هم در کیفیت تفاوت دارد و هم در هدف. از نظر کیفیت، عشق توأم با فداکاری است، از خود گذشتگی میدهد، سوز و گداز دارد، هشدار دهنده است؛ هم آدم را فداکار میکند و هم او را عاشقِ از خودگذشته میکند.
اما از نظر هدف، عشق متصل به صفات کمالیة خداست. منتها الیه عشق، معشوق است، معشوقی که مجموعة خصلت ها و کمالات را دارد. پس هدف همان ضمیرِ در » إِلَيْهِ راجِعُونَ « (بقره آیه ۱۵۶) است؛ لذا عشق از نظر کیفیت و هدف فرق کرد.
اما شهوتِ جنسی ضدّ هوشیاری و تعقّل است. عشق مطابق با هوشیاری است و شهوت احساس خیالیِ انسان را تحریک میکند و به جای اینکه باورهای انسان را تحریک کند، شهوت جنسیِ معشوق خیالی را به او تغذیه میکند.
اما عشق اینگونه نیست، عشق معشوق حقیقی را برای انسان تغذیه میکند؛ چون شهوت جنسی مایة تخریب شخصیت انسانی است و معیارهای حقیقی را از انسان میگیرد و هیچ گونه ارزشی برای انسان قائل نیست و انسان را به انحطاط و پستی میکشاند.
شهوت ممکن است به طور مستقل از عشق برانگیخته شود؛ چراکه بدیهی است شهوت میتواند همزمان با عشق هم وجود داشته باشد، گرچه در مورد بعضی از عاشقان ارضای بیبندوبار و غیرمتعهدانة شهوت میتواند عشقِ همراه آن را از بین ببرد.
منبع:
کتاب عشق و عفت
تالیف حضرت آیت الله احدی
❣ @Mattla_eshgh
بخت بستن ، شاگرد ایت الله حق شناس.mp3
684.9K
🍀🌺سخن رانی حاج اقا شیخ مقدم شاگرد ایت الله حق شناس و مجتهدی ره
پرسش و پاسخ در مورد بخت بستن ازدواجه افراد
@Hazin14 ایدی شیخ مقدم
❣ @Mattla_eshgh
#خانومها_بخوانند
👈خانم هایی که بچه دارن،
🔵 حواسشون باشه یه خانم با سیاست هیچ وقت جلوي بچه به پدر بچه بي احترامي نمي کنه.
❌اينجوري کم ترين ضررش اينه که به خودش اجازه ميده که يه وقتي به باباش بي احترامي کنه.
ضرر اصليش اينه که همسرتون اون احساس قدرتي که به عنوان پدر خانواده توي خونه بايد داشته باشه رو از دست ميده.
فکر ميکنه که شما بچه رو به اون ترجيح ميدين.
هميشه مخصوصا جلو بچه ها بهش بگین: "شما بهترین بابای دنیایی...
🍃🌸 ❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق
داستان #قبله_ی_من نویسنده : میم. سادات هاشمی #قسمت 2⃣2⃣ 🍃صـدای گریـه ی نـازک و ضعیـف حسـین مـرا ا
#داستان #قبله_ی_من
نویسنده : میم.سادات هاشمی
#قسمت 3⃣2⃣
🍃پرســتو ریــز مــی خنــدد و سر و گردنــش را بــا صــدای ضعیــف مــن تــکان مـی دهـد. سـحر بـا یـک سـینی شربـت و شـیرینی وارد اتـاق مـی شـود و باغیـض بـه آیسـان مـی توپـد: بـوی گنـد گرفت اتاقم! جم کن بساطتو!
آیسـان گوشـه چشـمی نـازک مـی کنـد و جـواب مـی دهـد: اووو...ول کـن بابـا، بیـا تـوام بکـش!
سـحر سـینی را روی میـز دراورش مـی گـذارد و کنـار مـن روی زمیـن مـی نشــیند. مهســا روی تخــت دراز کشــیده و ژورنــال هــای ســحر را متاشــا مـی کنـد. پریـا یـک لیـوان شربـت برمیـدارد و مـی پرسـد: خـب کـی راه بیفتیـم؟
پرسـتو از جـا بلنـد مـی شـود و جـواب میدهـد: فـک کنـم تـا شربتامـون رو بخوریـم و حـاضر شـیم سـاعت سـه شـه!
آیسـان تاییـد مـی کنـد و یـک حلقـه ی دودی دیگـر مـی سـازد. همگـی بـه منـزل پـدری سـحر آمـده ایـم و قـرار اسـت رأس سـاعت چهـار بـه خانـه ی اسـتاد برویـم. درجلسـه ی آخـر کلاس گیتـار همـه را در روز چهارشـنبه یعنـی امـروز بـه منزلـش بـرای صرف عصرانـه دعـوت کـرد.
بعـد از خـوردن شـیرینی و نوشـیدن شربـت همگـی حـاضر شـدیم. مـن یـک مانتـوی بلنـد ً کـه در قسـمت بالاتنـه سـفید و ازکمـر بـه پاییـن قهـوه ای سـوخت اسـت مـی پوشـم. سـاپورت مشـکی، کفـش هـای چـرم و یـک روسری کـرم و بلنـد ترکیـب زیبایـی را ایجـاد مـی کند.
مقابـل آینـه ی میـز دراور مـی ایسـتم و بـه لـب هایـم ماتیـک کمرنگـی مـی زنـم.
پرسـتو پشـت سرم مـی ایسـتد و بـه چهـره ام در آینـه خیـره مـی شـود. آهـی مـی کشـد و میگویـد: خـوش بحالـت چقـد خوشـگلی.
متعجب روسری ام را مرتب می کنم و می پرسم:
من؟؟؟ وا! خل شدیا
آرام پس گردنم می زند
_ حتمت زشتی؟! چشامی آبی و موهای عسلی...خوبه بهت بگم ایکبیری؟
شانه بالا میندازم و لبخند کجی می زنم
_ بنظرم خیلی معمولی ام
آیسـان پرسـتو را صـدا مـی زنـد و میگویـد: محیـا رو ولـش کـن، ازاولـش خنـگ بـود. زیـر بـار خیلـی چیـزا نمیـره.
مهسـا حرفـش را رد مـی کنـد و ادامـه مـی دهـد: البتـه الان بچـم حـرف گـوش کـن شـده. ببیـن چقـدر تیـپ جدیـدش بهـش میـاد، خـوش اسـتیل، قـد بلنـد و کشـیده.
پریا میگوید: خدایی خیلی معصوم و نازه
ســحر: اره ، خودشــو باچــادر خفــه مــی کــرد! حیــف ایــن فرشــته نیســت خودشــو ســیاه میکــرد؟
نمیدانـم چـرا حرفهایشـان آزارم مـی دهـد، صـدای ضعیفـی درقلبـم مـدام نهیــب مــی زنــد کــه:
یعنــی واقعــا بایــد بــزاری همــه ایــن خوشــگلیا روببینــن؟!
❣ @Mattla_eshgh
داستان قبله ی من
نویسنده : میم.سادات هاشمی
#قسمت 4⃣2⃣
🍃سرم را بـه چـپ و راسـت تـکان مـی دهـم و بـرای فـرار از صـدای وجدانـم بلنــد میگویــم: خــب دیگــه بســه. مثل اینکــه فقــط مــن زیبــای خفتــه ام.شـمـام همگــی زن شرک!
همه می خندند و ازاتاق بیرون می روند.
خانـواده ی سـحر اهـل نمـاز و روزه نیسـتند و باکفـش درخانـه رفـت و آمـد مـی کننـد. از خانـه بیـرون مـی رویـم و سـوار ماشـین هایـان مـی شـویم.
مـن سـوار ماشـین آیسـان مـی شـوم و در را میبنـدم. قبـل ازحرکـت پرسـتو بـه سـمت من مـی آیـد و اشـاره مـی کنـد کارم دارد. پنجـره را پاییـن مـی دهـم و مـی پرسـم: چـی شـده آبجـی؟
دســتهایش را از کادر پنجــره داخــل مــی آورد، روسری ام را چنــد ســانتی عقـب تـر مـی دهـد و کمـی موهـای لختـم را بیشـتر بیـرون مـی ریـزد.
شـیطنت آمیـز مـی خنـدد و بـه طـرف ماشـینش برمیگـردد. بـه خـودم در آینـه ی بغـل ماشـین نـگاه مـی کنـم.
دیگر حجابی درکار نیست.
روسری ام را انگار کامل کنار گذاشته ام.
رسـتمی بـه اسـتقبالمان مـی آیـد و نیشـش را تـا بناگوشـش بـاز مـی کنـد.
صـدای موزیـک از خانـه اش مـی آیـد. همگـی سـلا مـی کنیـم و پشـت
سرش وارد سـاختمان مـی شـویم. دوبلکـس و مـدرن با دیزاین کرم شـکلاتی
محـو تماشـای وسـایل چیـده شـده چرخـی مـی زنـم و وسـط پذیرایـی مـی ً ایسـتم. اسـتاد بـه سـمتم مـی آیـد و بالحـن خاصـی مـی گویـد:
مثـل اینـک شـما میدونسـتید چطـور بایـد بافضـای خونـه ی نقلیـم سـت کنیـد.
و با حرکت پلک و ابروهایش به مانتو و روسری ام اشاره می کند.
خجالـت زده نگاهـم را مـی دزدم و حرفـی بـرای زدن جـز یـک تشـکر پیـدا نمـی کنـم
❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق
#خانواده_ی_شاد 12 ✴️ارتباط با خانواده همسر برای خانواده همسرتان فخرفروشی نکنید؛ نه با مدرک،نه با ث
پستهای روز یکشنبه(خانواده وازدواج)👆
روز دوشنبه(حجاب وعفاف)👇
آخـرین سطر #وصیت_نامۂ
🌹 شهیــد مدافع حـرم :
🍃« خواهـرم عفت خود را زهـرایے ڪن
بــرادرم غیــرتت را علــوی ...» 🍃
#شهید_حجت_اصغری_شربیانے 🕊
🌸 @Mattla_eshgh
🔴دعاي پيامبر براي زنان با حجاب!
🌸علي (عليهالسلام) ميفرمايد:
روزي به همراه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در قبرستان بقيع نشسته بوديم.
🌧آن روز هوا سخت باراني بود.
✳️در همين حال زني كه سوار مرکب بود
از جلوي ما عبور كرد، ناگهان دست
مرکبش در گودي فرو رفت و در نتيجه
آن زن نقش بر زمين شد.
🌻 پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و
سلم از ديدن اين صحنه روي گرداند
و ناراحت شد.
✅ اطرافيان رسول خدا صلي الله عليه
و آله و سلم عرض كردند:
🌹 يا رسولالله، آن زن پوشيده است
و بر تن جامهاي دارد كه تمام بدن او را
پوشانده است.
🌺حضرت در حق او دعا كرد و گفت:
پروردگارا زناني كه خود را پوشيده نگه
ميدارند مشمول رحمت و غفران خود
بگردان ...
🌾سپس فرمود:
اي مردم براي پوشش از جامههايي
استفاده كنيد كه اندامتان را پوشيده
نگه دارد و همسرانتان را به هنگام خروج
از منزل با پوشيدن آن در حفظ و امان
نگه داريد...
📙بحارالانوار،ج43،ص321
❣ @Mattla_eshgh
🔴 جریان حاکی از اینه که این خانم ها, مفسد اقتصادی هستند که قبل دستگیری با موهای بلوند و صورت غرق در آرایش و ناخن کاشته,پول مردم را می دزدیدند.
چرا باید اینهارو با چادر وارد دادگاه کنند؟
چرا باهمون تیپی که دزدی کردن نشون نمیدن؟
تا کی باید حرمت چادر خدشه دار بشه؟
🔻دیالوگ ماندگار فیلم «دست های خالی» :
درحالی که حوریه را با دستبند به سمت ماشین نیروی انتظامی می برند، سروان پلیس، چادر را به او می دهد. حوریه امتناع می کند و می گوید:
«قرار نبود لباس متهم باشه!»
پ. ن: چادر تاج بندگی ما، نماد عزت و آبرویمان و برند تقواست. راضی نیستیم لباس متهم باشد!
#هوشیار_باشیم
#سیاسی
❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق
#اهداف_دنیایی_مبارزه_با_هوای_نفس 11 🔻 " مردی برای همه فصول" یه مدت تلاش کن که "اهلِ مبارزه با هو
#اهداف_دنیایی_مبارزه_با_هوای_نفس 12
💎 "شهید چمران" خیلی اهلِ مبارزه با هوای نفس بودن
برای همین از همه زندگیشون لذّت میبردن، حتی از دیدنِ گل ها....
💖🌼🌺🌸🌷💖
👤 یکی از همرزمانشون میگفتن که توی جنگ قرار بود از یه جاده ای سریع رد بشیم که آتشِ دشمن ما رو نگیره
♻️ یه دفعه ای بین راه شهید چمران گفتن که ماشین رو نگه دار و بایست!
ماشین رو نگه داشتم!!
🔶 چمران از ماشین پیاده شد و رفت پیشِ یه گلی که کنارِ جاده بود...
🌱 برگ های لطیفِ گل رو نوازش کرد و آروم شد و اومد توی ماشین نشست....!
🔹ما خیلی تعجب کرده بودیم!!!
-- گفتیم این چه وقت گل دیدن بود؟!
➖شهید چمران گفتن حیف نبود از کنار این گل بی تفاوت رد بشیم?!☑️
🔶ببخشید این آدم از شهوترانی به اینجا رسیده؟
یا از مبارزه با هوای نفس⁉️
🌷شهید مطهری میفرمودن:
✨بعضی ها هیچوقت لذت سپیده دم رو درک نمیکنن....!
🔴⭕️🔴
♨️حضرت امام(ره) وقتی یه نوزادی رو می آوردن براشون
تا توی گوشش اذان بگن
یه حالتِ پر نشاط و لذّت بخشی رو پیدا میکردن💞
➖ از امام(ره) میپرسیدن که آقا شما چرا با دیدن نوزاد به وجد میاید؟⁉️
✨فرموده بودن : آخه این نوزاد تازه از عالمِ ملکوت اومده....
بوی خوشِ اونجا رو میده.....
🔹🔹🌺🔹
🌸 @Mattla_eshgh