eitaa logo
مطلع عشق
277 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
73 فایل
@ad_helma2015 ارتباط با مدیر کانال برنامه کانال : شنبه ، سه شنبه : امام زمان( عج ) و ظهور ومطالب سیاسی یکشنبه ، چهارشنبه : خانواده وازدواج دوشنبه ، پنجشنبه : سواد رسانه داستانهای جذاب هرشب بجز جمعه ها استفاده از مطالب کانال آزاد است (حتی بدون لینک )
مشاهده در ایتا
دانلود
رنج_مقدس چهارم – با اختیار و احترام بپوش بریم؛ و الا مجبور می‌شم پیشت بمونم، یک! مادر هم جلوی خواهرش شرمنده می‌شه، دو. این کتاب رو هم می‌برم جریمه این‌که بی‌اجازه از اتاقم برداشتی، سه! کتاب را برمی‌دارد و می‌رود. این مهمانی‌های خداحافظی مبینا، باعث شده که یک دور تمام فامیل را ببینم. برای منِ دور از خانه، این انس زودهنگام کمی سخت است. مادر کنار حجم زیاد کارها و دل نگرانی‌هایش، با دیده محبت همه این دعوت‌ها را قبول می‌کند و علی که انگار وظیفه خودش می‌داند مرا با احساسات اطرافیانم آشتی بدهد. برادر بزرگ‌تر داشتن هم خوب است و هم بد. خودش را صاحب‌اختیار می‌داند و مأمور قانونی محبت به سبک خودش. با آن قد و هیبتش که از همه ما به پدر شبیه‌تر است؛ حمایتش پدرانه، رسیدگی‌هایش مادرانه و قلدری‌‌هایش مثل هیچ کس نیست. وقتی‌که می‌خواهد حرفش را به کرسی بنشاند دیگر نمی‌توانی مقابلش مقاومت کنی. مادر هم، با آسودگی همه کارها را به او می‌سپارد و در نبودن‌های طولانی پدر، علی تکیه‌گاه محکمش شده است. یکی‌دوبار هم دعوا کرده‌ایم؛ من جدّی بودم، ولی او با شیطنت، مشاجره را اداره کرده و با حرف‌هایش محکومم کرده است. معطل مانده‌ام که چه بپوشم. دوباره صدای علی بلند می‌شود و در اتاقم درجا باز می‌شود. – اِ… هنوز نپوشیدی؟ بوی عطرش اتاقم را پر می‌‌کند. نفس عمیقی می‌‌کشم و نگاهش نمی‌کنم. آرام، مانتوی طوسی‌ام را از چوب‌لباسی برمی‌دارم. – پنج ثانیه وقت داری! مانتو را تنم می‌کنم. می‌شمارد: – یک، دو، سه، چهار، پنج. می‌آید داخل و چادر و روسری‌ام برمی‌دارد و می‌رود سمت در. – بقیه‌اش رو باید توی حیاط بپوشی، بی‌آینه. چرا شما ‌خانم‌ها بدون آینه نمی‌تونید دو متر هم از خانه بیرون برید؟ توی حیاط همه معطل من‌ هستند؛ حتی مادر که دارد برای ماهی‌ها نان خشک می‌ریزد. *** این مهمانی هم تمام شد و آن شب هم زیر نگاه‌های خریدارانه خاله و توجه‌های پسرخاله، حال و حوصله‌ام سر رفت. مبینا کنار گوشم تهدیدم کرد: – اگر خاله خواستگاری کرد و تو هم قبول کردی، اعتصاب می‌کنم و عروسیت نمی‌آم. علی کارش را بهانه کرد و زودتر از بقیه بلند شد. در برگشت، مادر کنار گوش علی چیزی گفت و علی هم ابرو درهم کشید و گفت: – بی‌خود کردند. اصلاً تا یک‌سال هیچ برنامه‌ای نداریم. نه سامان، نه کس دیگه. خاله بعد از آن شب، چندبار هم زنگ زده بود و مادر هر بار به سختی، به خواستگاری‌اش جواب رد داده بود. ❣ @Mattla_eshgh مطلع عشق درایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc مطلع عشق در تلگرام 👇 https://t.me/joinchat/AAAAAEPMpR-8n7jQKaBvdA
۵۸ ✴️کار، کار، کار امیدواریم این جمله تمام زندگیت رو پُر نکرده باشه! بعدها که؛ همسرت نشاط گذشته رو نداره و صدای بچه ها،خونه رو پر نمیکنه خیلی دیره❗️ ازشون لذت ببر! ‌❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق
💞💞💍💍💞💞 #انچه_مجردان_باید_بدانند 🔰وقتی هیچ خواستگاری نمی داند #قسمت_1⃣ 💢-برای یک #دختر هیچ چیز به
🔰وقتی هیچ خواستگاری نمی ماند ⃣ 💢بطور کلی آشنایی هایی که به قصد صورت می گیرد، اعم از سنتی، آشنایی در محل تحصیل یا کار یا معرفی توسط دوستان و آشنایان، از بعضی لحاظ شرایط یکسانی را دارد؛ یعنی در همه این شرایط دو نفر یکدیگر را می بینند، صحبت و معاشرت می کنند و نهایتا پس از دستیابی به شناخت، تصمیم نهایی خود را مبنی بر قبول یا رد شرایط مورد نظر برای ازدواج اعلام می کنند. منظور این است که همه این آشنایی ها، به ازدواج منجر نخواهد شد و بنا نیست با هر بار رد شدن این احساس درون شما ایجاد شود که با وجود ویژگی های خوب و مناسب مورد انتخاب واقع نشده اید، زیرا هر شخص معیارها و ملاک های مختص به خود را دارد. وقتی یک خواستگاری نافرجام می ماند، بهتر است پرونده آن را در ذهنتان ببندید و مدام فکر نکنید که چرا رفتند ودیگر خبری از آنها نشد؟ چرا من را نپسندیدند؟ در من چه دیده اند که رفته اند و... . موضوع را شخصی نکنید و فکر نکنید الزاما شما ایرادی داشته اید که خواستگارتان رفته و پشت سرش را هم نگاه نکرده است. ❌❌***در بوق و کرنا نکنید بهتر است خبر آمدن خواستگار را در بوق و کرنا نکنید و به فک و فامیل نگویید که بعدا بخواهید پاسخگوی آنها هم باشید. با این کار فشار روانی مضاعفی را بر خود وارد می کنید. ❣ @Mattla_eshgh مطلع عشق درایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc مطلع عشق در تلگرام 👇 https://t.me/joinchat/AAAAAEPMpR-8n7jQKaBvdA
004 - HamayeshTMA 1399.mp3
17.99M
🌺 کلاس آموزش 4 حفظ اقتدار مرد 💥 دکتر حبشی جلسه چهارم 🎨 همایش همسرداری اصفهان - مرداد 99 🎁 @IslamlifeStyles
مطلع عشق
🌷📝 موضوع : بیماری های غلبه خلط دم و درمان آن ها #جلسه_چهل_و_نهم 🌷🍃🌹🍂🌻 🔮 افزایش خلط دم در بدن :
۳ 🌷🍁🌹🍀🌻 5⃣ استعداد انسداد عروقی و سکته های قلبی (سکته گرم) بالا است. 6⃣ خلط دم اگر زیاد شود، تبلور می کند و مجراها را مسدود می کند. اگر در سرتاسر بدن منتشر شود و لزج شود، فشار خون گرم پدید می آورد. 💟 افراد صفراوی، استعداد سکته ندارند. ✳️ فشارخون معمولا به دو نوع سرد و گرم تقسیم می شود: ❄️👈 علامت فشار خون از نوع سرد آن است که غلبه بلغم وجود دارد و در این افراد فشارهای عصبی افزایش می یابد که درمان این فشار خون بطور کلی ترک سردیجات و مصرف غذاها و گیاهان گرم است ⬅️ در نتیجه نمک برایشان خوب است. ✅🌹 🔥👈 نشانه های فشار خون از نوع گرم آن است که پوست گلگون شده و نبض خیلی سریع و پر می زند و رگ های بدن برجسته می شود. درمان این نوع فشار خون کم خوردن گرمیجات و خوردن شربت های گس مزه و ترش و یا شربتی مرکب از سرکه طبیعی با عسل (سرکه انگین) یا سرکه با شیره انگور (سرکه شیره) و انجام چند مرحله حجامت به فاصله یک ماه و خوردن روزی یک قاشق مرباخوری سیاهدانه با آب گریپ فروت و همچنین خوردن سرکه طبیعی بعد از غذاها و به طور کلی شربت آبلیمو درمان آن است. در نتیجه نمک زیاد برایشان مضر است. ✅🌷 ‌❣ @Mattla_eshgh http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
سازمان‌های بين‌المللی سازمان‌هائی كه‌ در زمينه‌ سياست‌های جمعيتی (كنترل‌ جمعيت‌) مشغول‌ به‌ فعاليتند عبارتند از: 1- سازمان‌ بهداشت‌ جهانی ‌ UN / WHO 2- سازمان‌ تغذيه‌ و كشاورزی بين‌المللی (فائو) UN / FAO 3- سازمان‌ فرهنگی (يونسكو) UN / UNESCO 4- شورايی جمعيتی ‌ UN / POPULATION COUNCIL اين‌ سازمان‌ها ظاهراً در قالب مأموریت‌های ‌خود، به ‌اجرای سياست‌هايی کاهش جمعيت‌ در كشورهايی اسلامی می پردازند.
سقط جنین قتل خاموش ایرانیان بر اساس دستورالعمل و توطئه سازمانهای بین المللی.
میخواستم تجربه خودم رو در اختیار اعضای کانال بگذارم. هر موقع به پزشک مراجعه میکنید حتما قبل از استفاده از دارو، درباره دارو داخل نت جست و جو کنید تا از عوارض دارو مطلع بشید. متاسفانه من به پزشک متخصص پوست مراجعه کردم و دارویی به نام راکوتان برای جوش های صورتم تجویز کردند، بدون اینکه بپرسند باردار هستم یا قصد بارداری دارم یا خیر... بعد از تهیه دارو علامت منع مصرف برای خانم های باردار رو روی دارو دیدم اما نمیدونستم انقدر تاثیرات منفی سیستماتیک داره که نمیتونم تا شش ماه بعد از قطع مصرف هم باردار بشم. فکر میکردم فقط در دوران بارداری منع مصرف داره. خدا رحم کرد که قبل از اقدام به بارداری درباره دارو جست و جو کردم و الا معلوم نبود خدایی نکرده چه آثار مخربی روی مغز بچه داشت !!!! افسوس و صد افسوس با وجود این همه تاکید به امر فرزندآوری باز هم به این راحتی داروهایی تجویز میشه که با جان انسانها بازی میکنه. ناگفته نماند که با جست و جوهای به عمل آمده مشخص شد این دارو در آمریکا منسوخ شده اما در ایران همچنان تجویز میشود. ‌❣ @Mattla_eshgh
سلام راجع به تجربه مصرف من سالهای زیادی پوست چرب و مستعد جوش داشتم، از همون ابتدا به چند پزشک مراجعه کردم ولی گفتم راکوتان و هییچ داروی هورمونی و خشک کننده ای ننویسید. چون مصرف نمیکنم فقط ویتامین درمانی، تصفیه خون و ورزش جواب قطعی میده برا پوست، تمامی داروهای هورمونی بلافاصه بعد از قطع یا آثار مخرب کبدی و هورمونی زنانه داره و قطعی هم نیست و برگشت پذیره من خیلی از اطرافیان رو دیدم که بارداری شون، مخصوصا به خاطر این دارو تا چندین سال به تاخیر افتاده یا باروری شون با مشکل مواجه شده، با وجودی که در مجردی مصرف کرده بودن حتی من در مورد صورت و عمل لیزر چشم که برا عینک هست هم میدونم منع و داره، کلا راه های راحت و زود بازده عوارض بلند مدت جبران ناپذیر داره... چی مهم تر از سالهای جوانی و فرزند آدمه؟ زیبایی مهم هست اما ماندگار نیست پیری، محیط و خیلی چیزها تحت تاثیر قرارش میده ولی فرزند صالح سالهایی که استخوان و پوست صورت در خاک باشه باقیات صالحاته و سیمای بهشتی مون میشه ان شاالله ‌❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق
رنج_مقدس #قسمت چهارم – با اختیار و احترام بپوش بریم؛ و الا مجبور می‌شم پیشت بمونم، یک! مادر هم جلوی
رد موج‌های ریز و درشت آب را که به دیوارهای حوض می‌خورند و آرام می‌گیرند، دنبال می‌کنم. از وقتی مبینا رفته خیلی تنها شده‌‌ام. بی‌حوصله که می‌‌شوم حیاط و حوض آب همدمم می‌شود. دلم هوای طالقان کرده ‌است. ظهرها که همه‌ می‌خوابیدند کتابم را برمی‌داشتم و از خانه بیرون می‌‌‌‌رفتم. آرام دست به دیوارهای کاهگلی می‌کشیدم گُل‌های سر راه را نوازش می‌کردم، دور تک‌درخت‌ها چرخ می‌زدم تا به کنار چشمه برسم. قمقمه آبم را پر می‌کردم و دنبال خیالاتم به کوه می‌زدم. تنهایی و عظمت کوه روحم را آرام می‌‌کرد و فکرم را به حرکت وا می‌‌داشت. گاهی دیگران همراهم می‌شدند. با آن‌ها بودن شور خاص خودش را داشت؛ اما لذت تنهایی، حس متفاوتی بود که در سر و صدا و شیطنت‌ها نبود. همین هم بود که کمتر کسی را به خلوت‌هایم راه می‌دادم. هیچ‌کس نبود جز گل‌ها و سبزی‌های کوهی، پروانه‌ها و کلاغ‌های پر سر و صدا و مارمولک‌های ریز تندرو که با دیدن‌شان وحشت می‌کردم و با نزدیک شدن‌شان جیغ می‌‌کشیدم. «دخترک کوه‌نشین، زیبای سرگردان، پری کوهی، کفتر جَلد امامزاده…» همه این‌ها لقب‌هایی بود که پدربزرگ حواله‌ام می‌کرد. علی که کنارم می‌نشیند، یک‌لحظه جا می‌خورم. می‌خندد و می‌گوید: – کجایی؟ شانه‌هایم را بالا می‌اندازم. نمی‌گویم که در خیال طالقان بوده‌ام و دلم تنگ شده‌‌است. – توی آب. هومی می‌کند: – کجای آب مهمه. عمقی یا سطح. سرم را بالا می‌آورم. با نگاهم صورتش را می‌کاوم که نگاه از من می‌گیرد. دست می‌کند داخل آب و آرام‌آرام تکان می‌دهد. می‌گوید: ‌‌‌‌-می‌دونی آب اگه موج نداشته باشه چی می‌شه؟ ذهنم دنبال آب راکد می‌‌گردد. دستم را تکان نمی‌دهم تا آب آرام بگیرد. – مرداب می‌شه. مرداب و بوی بدش را دوست ندارم. نگاهم خیره به دستانش است که با هر تکانش تولید موج می‌‌کند. – زندگی مثل دریاست؛ پر از حرکت‌های آرام و موج‌های ریز و درشت؛ بیشتر موج‌هایی که توی زندگی آدم‌ها می‌افته به خواست خودشونه، با فکر خودشون کاری می‌کنن یا حرفی می‌زنن که موج می‌اندازه توی زندگیشون. چشم از آب بر می‌‌دارد و نگاهم می‌‌کند: – منظورم رو که گرفتی؟ سر تکان می‌دهم که یعنی: تا حدودی. – اگر درست عمل کنند مثل این موج نتیجه درست عملشون با زیبایی نوازششون می‌ده. اگرهم بد که… دستش را محکم توی آب تکان می‌دهد و موج تندی به لبه حوض می‌رسد و تا به خودم بجنبم خیس شده‌ام. جیغ می‌کشم و از جا می‌پرم. سرم را بالا می‌آورم تا حرفی بزنم. ایستاده و سرش را هم چپ و راست می‌کند: – باور کن قصد بدی نداشتم. می‌خواستم بگم، یعنی منظورم این بود که… چرا این‌جوری نگام می‌کنی؟ درس عملی دادم. می‌دونی تو علم امروز تئوری درس دادن فایده نداره، ولی عملی، برای همیشه توی ذهن می‌مونه.