مطلع عشق
🕊 قسمت ۴۶۴ "حاج رسول"(ادامه) (این قسمت به پیشنهاد و با قلم بانو عمار، یکی از هنرجویان کلاس انار ا
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
🌹رمان امنیتی، انقلابی #خط_قرمز
جلد اول ؛ رفیق
جلد دوم ؛ خط قرمز (رمان بلند)
🕊 #قسمت ۴۶۵
"مادر"
بالاخره آمدی مادر؟ دیر آمدی؛
اما بیخبر نه. من میدانستم میآیی.
منتظرت بودم.
خیلی طول کشیده بود برگشتنت و من یقین داشتم همین روزها برمیگردی؛
روزها را میشمردم ،
و شبها قرآن را مثل مرهم میگذاشتم روی قلب زخمیام. یک پاییز بدون تو گذشت؛ به سردی و سختیِ زمستان؛
و حالا که آمدهای،
نوروز همراه خودت آوردهای در سرمای دیماه.
تاریخ تماسهایت ثبت شده در گوشیام. میدانم دیر به دیر زنگ نمیزدی ،
ولی باور کن فاصله بین هر تماست به اندازه یک قرن کش میآمد؛ فاصله هربار نوشیدن من از صدایت. الان اما آمدهای که سیرابم کنی. لبم را روی پیشانیات میگذارم و بوسهام را انقدر طولانی میکنم که تا ابد سیراب بشوم از محبت مادر و پسریمان.
من میدانستم برمیگردی؛
این بار آمدنت سرزده نبود. خدا به من خبرش را داد؛
همان شب که قرآن را باز کردم و آیه بیست و سه سوره احزاب آمد:
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا.
من تو را میشناسم مادر.
لازم نیست خیلی فکر کنم تا با خواندن این آیه، یاد تو بیفتم.
خوددار هستی؛
ولی من میفهمیدم از بعد رفیقت کمیل، داشتی آرامآرام آب میشدی؛
بعد از مطهره. آن شب که این آیه را خواندم، یقین داشتم تو قسمتِ «من ینتظر» آیه هستی و بشارت است برای آمدنت؛ اما فکر نمیکردم وقتی برمیگردی که «رجالٌ صدقوا» شده باشی.
خدا را شکر.
خیالم از بابت عاقبت به خیریات راحت شد؛ از بابت خیلی چیزهای دیگر هم.
دیگر نگران این نیستم که زخمی بشوی،
دیگر نگران گرسنگی و تشنگی و خستگیات هم نیستم. خیالم راحت است که الان کنار مطهره خوشحالی و دیگر آن دلتنگی کمرشکن را به دوش نمیکشی؛
دردِ ریههای آسیبدیده و مجروحت را هم.
آخر میدانی، این که ببینی جگرگوشهات دارد درد میکشد و آب میشود خیلی سختتر از این است که خودت همان درد را تحمل کنی.
میان موهای موجدارت دست میکشم.
تک و توک، تارهای نقرهای هم میانشان پیدا میشود. نمیدانم خودت هم دیده بودیشان یا نه؟ اصلا فرصت داشتی به خودت در آینه نگاه کنی؟ بعید میدانم.
این تارهای سفید خیلی زود است برای یک مرد سی و یک ساله؛ مگر این که آن مردِ سی و یک ساله، به اندازه هزاران سال غم و غصه داشته باشد...
موهایت را مرتب میکنم.
توی آن قبر قرار است اباعبدالله(علیهالسلام) را ملاقات کنی و ملائکه را. باید مرتب باشی. یک وقت نگویند مادرش کم گذاشته برای فرستادن هدیهاش... یک وقت نگویند مادرش ناراحت است از این که دارد پیشکش میبرد خدمت حسینِ فاطمه؟
چندبار به صورتت دست میکشم ،
تا از تمیز بودنش مطمئن شوم. بجز یک خراش چیزی روی آن نیست. فکر کنم خراشش مال همان وقتی باشد که خوردهای زمین.
من که آخرش نفهمیدم چطور شهید شدهای؛ یعنی نگذاشتند بفهمم.
من فقط با کلی اصرار،
یک نظر توی غسالخانه دیدمت و نگاهم ماند روی جای بخیههایی که هیچوقت نگذاشته بودی ببینم؛ روی دستت. کهنه بودند؛ نمیدانم از کِی.
بعد هم تا خواستم دقیق بشوم،
خواهرت بازویم را هل داد که ببردم بیرون.
به پدرت اما گفتهاند؛
از چهرهاش پیداست. من دارم از چهرهاش این را میخوانم که به او گفتهاند با نامردی شهیدت کردهاند.
این را انگار در خطوط و چینهای صورتش نوشته. نگرانش هستم؛ گریه برایش خوب نیست.
من از همان لحظه ،
که آیه بیست و سه احزاب را خواندم آرام شدم. انگار خودِ خدا قلبم را نوازش کرد؛ برای همین است که الان آرامم.
پدرت اما... دائم نگرانم بدحال بشود.
تو دومین عباسی بودی که او از دست داد.
عباس اول،
رفیقش بود که در جنگ از دست داد
و بعدش تو به دنیا آمدی،
به عشق رفیقش اسم تو را گذاشت عباس. تو شدی مرهم داغ رفیقش.
اما حالا کدام مرهم میتواند داغ فرزند را آرام کند؟!
هرچه بیشتر میبوسمت و میبویمت،
تشنهتر میشوم انگار. میدانی چند ماه است ندیدمت و تنها به صدایت اکتفا کردهام؟ باز خوب است هربار که زنگ زدهای، صدایت را ضبط کردهام برای روزهایی که سکوت در سرم میپیچد.
کاش حرف میزدی.
صدایت پشت تلفن خیلی واضح نبود. دوست دارم در گوشم نجوا کنی؛ از نزدیک. دوست دارم لبان خندانت را بجنبانی و بگویی که دورم میگردی...
🕊 ادامه دارد....
🍃نویسنده فاطمه شکیبا
🌹کپی بدون نام نویسنده غیرمجاز است
🍃
🕊🍃
🍃🕊🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
🌹رمان امنیتی، انقلابی #خط_قرمز
جلد اول ؛ رفیق
جلد دوم ؛ خط قرمز (رمان بلند)
🕊 قسمت ۴۶۶
‼️دوازدهم: از هرچه بگذریم، سخن دوست خوشتر است...
الحمدلله که در این شب عزیز به پایان رسید.
السلام علیک یا اباعبدالله...
#فاطمه_شکیبا (فرات)
#خط_قرمز
#پایان.
🇮🇷 #پایان رمان امنیتی خط قرمز
نثار ارواح مطهر شهدای گمنام و مظلوم اطلاعات و امنیت،
سلامتی سربازان گمنام امام عصر با آرزوی توفیق و عاقبت بخیری برای نویسنده محترم سرکار خانم شکیبا،،
صلواتی هدیه بفرمایید.
🍃نویسنده فاطمه شکیبا
🌹کپی بدون نام نویسنده غیرمجاز است
🍃
🕊🍃
🍃🕊🍃
مطلع عشق
🔹️ با پیروزی انقلاب اسلامی نرخ فقر از ۴۶٪ به ۲۷٪ باسوادی از ۳۶/۵٪ به ۸۸/۷٪ سهم نفت در درآمد کشور از
👆سواد رسانه
پستهای روز سه شنبه ( #امام_زمان (عج) و ظهور)👇
📌 روزی که فلسطین آزاد شود...
🔸 رهبر انقلاب:
فلسطین قطعا آزاد خواهد شد و به مردم بازگردانده خواهد شد. در آنجا دولت فلسطین تشکیل خواهد شد. در این مورد کوچکترین تردیدی وجود ندارد. اما آمریکا و غرب از شرم خلاص نمی شوند. ۲۰ فوریه ۲۰۱۰
🔹 پیروزی نزدیکه، خدا خودش قول داده…
روزی، بندگان صالح خدا، وارث زمین خواهند بود. و همه خوب میدونیم که خدا زیر قولش نمیزنه... «إِنَّ اللّهَ لاَ يُخْلِفُ المیعاد…»
👌 چقدر قشنگ به مخاطبین می گویند به جای ذکر و قرآن و دعا ، بنشینید این اعداد را تکرار کنید 😐
🌀 چقدر شیطان راحت دارد نفوذ می کند ، اسم های زیبا
قانون جذب قرآنی
پاکسازی کوانتونی با قرآن
ارتعاش صدا و کلمات با دین
جن و ماورا
ماوراء الطبیعه در آخرالزمان برای اولین بار در کشور بر پایه قرآن و احادیث
و........
👆 یک نفر از بزرگان دینی را دیدید که این چیزها را تبلیغ یا تدریس کند ⁉️
متاسفانه در ایتا که نرم افزاری مذهبی انقلابی است ما شاهد رشد قارچ گونه این کلاسهای انحرافی هستیم
✅ مصداق بارز بی تقوایی
🔰 خاندوزی به سوال یک خبرنگار درباره پراید ۳۰۰ میلیونی و دلار ۴۹ هزار تومانیپاسخ میدهد: "جلسه بعد مطرح کنید؛ تلاش میکنم اعدادی را بیاورم که به اصلاح تحلیلهای فضای اقتصادی و اجتماعی کشور که داره دست به دست میشه کمک کند، چون آماده نبودم برای این سوال"
◀️ اما در فضای مجازی چه تیتر میکنند؟!!!!!
🔻 "جلسه بعد مطرح کنید؛ برای این سوال آماده نیستم!"
👈 واضح و مبرهن است که دستی میخواهد مردم را نسبت به مسئولان بی اعتماد کند و یاس و ناامیدی را در کشور پمپاژ دهد.
👈 مراقب خرس خاله های انقلابی نیز باشیم، اینها نوکران بی جیره و مواجب دشمن هستند که در بزنگاههای حساس، پازل او را تکمیل میکنند
✍️ سید احمد رضوی
🔰 صراط؛ مروج گفتمان اصیل انقلاب
@s_a_razavi
🇮🇷 قرنیه مصنوعی ایرانی ساخته شد
قرنیه مصنوعی به همت محققان یکی از شرکتهای دانشبنیان مستقر در مرکز رشد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی طراحی و ساخته شد.
با ساخت این محصول، هم نیاز داخلی به قرنیه مصنوعی برطرف شد، هم دیگر بیماران برای درمان به خارج از کشور اعزام نمیشوند و در جذب توریسم درمانی نیز موثر خواهد بود انشاءالله.
بیشتر بخوانید
📆۱۴۰۰/۱۲/۲
#ساختوتولید
#پزشکی
❤️ برکت دعای حضرت صاحب الزمان عجل الله
🔸یكی از علما به نام آشیخ حسین تویسركانی نقل میكنند:
«زمانی كه در نجف طلبه بودم معیشت بسیار سختی داشتم، برای گشایش در امور زندگیم به كربلا رفتم تا از حضرت اباعبدالله علیهالسلام یاری بطلبم.
اولین شب ورودم به كربلا در عالم رویا امام عصر عجّلاللهفرجه را در حرم اباعبدالله علیه السلام دیدم كه به من فرمودند: «بالای سر برو و دعا كن.»
من هم بالای سر رفتم و با جد و جهد فراوان دعا كردم. پس از دعاهای فراوان، خدمت حضرت ولی عصر عجّلاللهفرجه آمدم و پرسیدم: «آیا دعا هم وكالت بردار است؟» حضرت فرمودند: «بله». عرض كردم: «آقا میشود از شما خواهش كنم به عنوان وكیل من، برایم دعا كنید؟» همان زمان حضرت دستهایشان را به آسمان بلند كرده وبرای حل مشكلاتم دعا كردند.
🔸پس از برگشتم به نجف ، متوجه شدم یكی از تجار بزرگ تویسركان خدمت آمیرزا حبیب الله رشتی رسیده و ایشان از من خیلی تعریف كردهاند. آن تاجر هم گفته بود مال زیادی در اختیار من میگذارد و مایل است كه دخترش را هم به عقد من در آورد. از آن زمان به بعد، به بركت دعای حضرت حجت عجّلاللهفرجه شرایط زندگیم كاملاً تغییر كرد.
📌ما هم به اماممان عرض میكنیم:
آقا جان! یقین داریم با دعای وجود مقدس شما، در زندگیمان فتح المبین صورت میگیرد.
تمنا میكنیم با وجود همه بیلیاقتیها و ناشایستگیهایمان ، وكالت ما را هم بپذیرید و برای ما هم دست به دعا بردارید.
🖋استاد بروجردی
#امام_زمان