#عشق_بازی
#قسمت_آخر
بس بود یک سال نمازشب های پشت میزباپای بسته ات...
بس بود گریه های دردناکت...
سرت راپایین میندازی.محمدرضا سمتت خم میشود و سعی میکند دستش را به صورتت برساند...
همیشه ناراحتی ات را باوجودش لمس میکرد!اب دهانم راقورت میدهم و نزدیک ترمی آیم...
_ علی!..
تو ازاولش قرارنبوده مدافع حرم باشی...
خدابرات خواسته...
برات خواسته که جور دیگه خدمت کنی!....
حتمن صلاح بوده!
اصلن...اصلن...
به چشمانت خیره میشوم.درعمق تاریکی و محبتش...
_ اصلن... تو قرار بوده ازاول مدافع عشقمون باشی...
مدافع زندگیمون!...
مدافعِ ...
اهسته میگویم:
_ من!
خم میشوی و تاپیشانی ام راببوسی که محمد رضا خودش راولو میکند دراغوشت!!
میخندی
_ ای حسود!!!....
معنادار نگاهت میکنم
_ مثل باباشه!!
_ که دیوونه مامانشه؟
خجالت میکشم و سرم راپایین میندازم...
یکدفعه بلندمیگویم
_ وااای علی کلاست!!
میخندی..
میخندی و قلبم را میدزدی..
مثل همیشه!!
_ عجب استادی ام من!خداحفظم کنه...
خداحافظی که میکنی به حیاط میروی ونگاهم پشتت میماند...
چقدر درلباس جدیدبی نظیر شده ای..
سیدخواستنی_من!
سوارماشین که میشوی.سرت رااز پنجره بیرون می اوری و بالبخندت دوباره خداحافظی میکنی.
برو عزیزدل!
یادیک چیز می افتم...
بلند میگویم
_ ناهار چی درست کنم؟؟؟...
ازداخل ماشین صدایت بم بگوش میرسد
_ عشق!!!!...
بوق میزنی و میروی...
به خانه برمیگردم ودرراپشت سرم میبندم.
همانطورکه محمدرضارا دراغوشم فشارمیدهم سمت اشپزخانه میروم
دردلم میگذرد
حتما دفاع از زندگی
#میم_سادات_هاشمی
خببب این داستان هم به پایان رسید😊
ان شاءالله از فرداشب یه داستان جذاب وعالییی دیگه رو میذارم کانال
عرض کنم خدمتتون کههه
از فردا (سه شنبه ، ۲۹شهریور) روال کار کانال تغییر میکنه
ببینید ،سه تا کانال دارم (بغیر اون کانال عکاسیم) ، میخوام ادغامشون کنم
به دلایلی
و بنظرم برا اعضا هرسه کانال راحتتره ، عضو یه کانال میشن
از همه مطالب استفاده میکنن ، یه سری مطالب بینشون تکراری بود توهرسه کانال ، همه یه جا جمع میشه بهتره😊
برنامه به اینصورته که
شنبه ، سه شنبه 👈 امام زمان(عج) و ظهور (کانال عطرظهور )
یکشنبه ، چهارشنبه 👈 خانواده وازدواج (کانال مطلع عشق)
دوشنبه ، پنج شنبه 👈 حجاب وعفاف (کانال حجاب فاطمی)
کانال اصلی همین کانال (مطلع عشق) خواهد بود
و از فردا ، تغییرات اعمال میشه
فردا باموضوع امام زمان (عج) و ظهور در خدمتتونم
میتونید ،هرروز که مطلب مورد نظرو میخواید ،سر به کانال بزنید ،اینطوری وقتتونم گرفته نمیشه
هرشب داستان داریم ☺️
◾️می بوسمش...
و بر چشم میگذارم!
پای تو که به میان می آید؛
مشکی، عاشق ترین رنگِ زمین می شود!
به اذن خدا
و همه اهل آسمان
عاشق ترین جامه ام را می بوسم و...
✨بسم اللّه الرّحمن الرحیم...
🆔 @Mattla_eshgh
دژبانی شغل پایینی بود براشون ،اما شغلی توام با امنیت
👈ولی خب بچه ها خوششون نمی یومد عقب وایسن.
✨به خاطر همین یه شغل درجه دومی به حساب میومد.
〽️〽️〽️〽️
💥بعضی بچه ها دژبان وای میسادن خیلی ناراحت میشدن و ناراحتیشون رو به انواع و اقسام نشون میدادن.
💯💯💯
🍂بعضی ها هم که عرضه هیچ کاری رو نداشتن به دلیل بی عرضگی اون ها رو میذاشتن دژبانی.
🚫🚫🚫
🍂نیست عرضه بچه های رزمنده خط شکن رو نداشتن این ها سعی میکردن به تعبیر ما البته عقده های خودشون رو با همون زنجیری که دستشون بود خالی کنن.
♨️♨️♨️
🍂یکدفعه ای فرمانده لشکرمیومد میخواست رد بشه بره داخل
این میگفت:« آقا کارت😏»
🔶همه میگفتن این فرمانده لشکره بزار بره .میگفت: من فرمانده لشکر نمیشناسم کارت میشناسم😏
کارت نباشه نمیشه، وایسا آقا😐
🔸بالاخره ارضا میکرد اون حس ریاست خودش رو.
💯💯💯
🔸اونجا صحبت میشد که صدام تکبر داره و میخواد این تکبر خودش رو طی فرصتی که پیدا کرده ،سلطه به بشر پیدا کرده
✔️✔️✔️
🔷بعضی ها سلطه به یه زنجیر پیدا میکنن به اندازه صدام خودشون رو ارضا میکنن
🔸برای ارضای تکبر خودشون ظلم به دیگران میکنن.
➖آقا خب دارن میگن دیگه
کسی ،بهت نگفته، که همه داد زدن یه ماشین اینجوری بیشتر فرمانده لشکر ندارن
🔸همه دارن داد میزنن این رو که داری میبینی
🔶حالا گیر داده نه خیر من کارت میخام باید همین الان من روی همه رو کم بکنم
🔶نشون بدم که من زنجیر دستمه مگس هم نمی تونه از اینجا عبور بکنه
🍂خب ببینید یه زنجیر ممکنه گاهی دست کسی بدن شروع کنه به ظلم کردن🙄
🍃حالا اگه یه ولایتی رو دست کسی بدن
اشکال نداره ظلم بکنه❓❗️
🔸یه کشوری رو یه کارخونه ای رو به دست کسی بدن....
#کمی_از_اسرار_ولایت شنبه و سه شنبه در 👇👇
🆔 @Mattla_eshgh
هدایت شده از حامیان استاد رائفی پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 پشت پرده فتنه بصره
‼️ جالبه! صهیونیسم جهانی(دشمن اسلام و بشریت) همون ترفندی رو که در فتنه دی ماه 96 برای به آشوب کشیدن ایران استفاده کرده بود، برای به آشوب کشیدن شهر بصره در عراق هم استفاده کرد.
#ولایت 12
🌺 بعد از واقعه ی غدیر خم، بعد از اینکه پیامبر صلوات الله علیه، امیرالمومنین علیه السلام رو به عنوانِ خلیفه و جانشینِ خودش معرفی کرد
🎴 یه نفر صدا زد و گفت :
یا رسول الله اگه دستور خدا اینه که من از علی #تبعیت کنم
بگو تا خدا همین الان بلایی بفرسته و منو نابود کنه!🚫😒
⚫️ همون لحظه سنگی از آسمان خورد تو سرش و به درک واصل شد....🔥🔥
📚 تفسیر فرات کوفی/ ص ۵۰۴
🌹❤️ حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از این ماجرا به امیرالمومنین علیه السلام عرض کردن :
✨{ یا ابالحسن! فکر نکن دشمن تو فقط همین کسی بود که آمد و ابرازِ تنفر کرد ؛
بلکه دشمنانِ دیگری هم هستند که این کینه و نفرت را نسبت به تو در دل شان دارند اما فعلاً چیزی نمیگویند.....}✨
💢 @Mattla_eshgh