eitaa logo
مطلع عشق
277 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
73 فایل
@ad_helma2015 ارتباط با مدیر کانال برنامه کانال : شنبه ، سه شنبه : امام زمان( عج ) و ظهور ومطالب سیاسی یکشنبه ، چهارشنبه : خانواده وازدواج دوشنبه ، پنجشنبه : سواد رسانه داستانهای جذاب هرشب بجز جمعه ها استفاده از مطالب کانال آزاد است (حتی بدون لینک )
مشاهده در ایتا
دانلود
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :4⃣8⃣1⃣ خدیجه هم سمیه را بغل کرده بود. صمد فرمان را دودستی گرفته بود و گاز می داد و جلو می رفت. گفتم: «سمیه را تو دادی بغل خدیجه؟» گفت: «آره. انگار خیلی خسته بودی. حتماً دیشب سمیه نگذاشته بود بخوابی. دلم سوخت، گفتم راحت بخوابی.» خم شدم و سمیه را آرام از بغل خدیجه گرفتم و گفتم: «بچه را بده، خسته می شوی مادر جان.» صمد برگشت و نگاهم کرد و گفت: «ای مادر! چقدر مهربانی تو.» خندیدم و گفتم: «چی شده. شعر می خوانی؟!» گفت: «راست می گویم. توی همین چند ساعت فهمیدم چقدر بچه داری سخت است. چقدر حوصله داری تو. خیلی خسته می شوی، نه؟! همین سمیه کافی است تا آدم را از پا دربیاورد. حالا سؤال های جورواجور و روده درازی مهدی و دعواهای خدیجه و معصومه به کنار.» همان طور که به جاده نگاه می کرد، دستش را گذاشت روی دنده و آن را عوض کرد و گفت: «کم مانده برسیم. ای کاش می شد باز بخوابی. می دانم خیلی خسته می شوی. احتیاج به استراحت داری. حالا چند وقتی اینجا برای خودت، بخور و بخواب و خستگی درکن. به جان خودم قدم، اگر این جنگ تمام شود، اگر زنده بمانم، می دانم چه کار کنم. نمی گذارم آب توی دلت تکان بخورد.» ادامه دارد...✒️ http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
💠پلکان اعتماد به نفس با هر فکر یا احساسی که؛ از تلاش پیگیر و مستمر، سرد و ناامیدت میکنه؛ خداحافظی کن! ورزش؛ یه روش عالی برای دفع نااُمیدیه. 🏃ورزش یادت نره. @Mattla_eshgh
‌ ‌ ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 🌷مهمترین عوامل مؤثر در و تعادل روحی 🌷 بچه‌ها وقتی در خانه تعادل روحی پیدا می‌کنند که ببینند پدر رئیس حقوقی خانه است و مادر رئیس عاطفی خانه است. خانم باید مراقب باشد غرور شوهرش را نشکند. مرد هم باید مراقب باشد دل همسرش را نشکند و این را به فرزندانشان هم یاد بدهند. در این خانواده هر چه مادر دوست داشته باشد و هر چه پدر فرمان دهد... http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
هدایت شده از 🎵گنجینه صوتیِ«تنها مسیر»🎧
1_7913106.amr
566.6K
👆 1 حجت الاسلام حسینی تنها مسیرآرامش💕 @IslamLifeStyles
مطلع عشق
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :4⃣8⃣1⃣ #فصل_پانز
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :5⃣8⃣1⃣ برگشتم و پشت ماشین را نگاه کردم. خدیجه همان طور که به جاده نگاه می کرد، خوابش برده بود. سمیه توی بغلم خوابید. صمد گفت: «حالا که بچه ها خواب اند. نوبت خودمان است. خوب بگو ببینم اصل حالت چطور است. خوبی؟! سلامتی؟!...» 🔸فصل شانزدهم سر پل ذهاب آن چیزی نبود که فکر می کردم. بیشتر به روستایی مخروبه می ماند؛ با خانه هایی ویران. مغازه ای نداشت یا اگر داشت، اغلب کرکره ها پایین بودند. کرکره هایی که از موج انفجار باد کرده یا سوراخ شده بودند. خیابان ها به تلی از خاک تبدیل شده بودند. آسفالت ها کنده شده و توی دست اندازها، سرمان محکم به سقف ماشین می خورد. از خیابان های خلوت و سوت و کور گذشتیم. در تمام طول راه تک و توک مغازه ای باز بود که آن ها هم میوه و گوشت و سبزیجات و مایحتاج روزانه مردم را می فروختند. گفتم: «اینجا که شهر ارواح است.» سرش را تکان داد و گفت: «منطقه جنگی است دیگر.» کمی بعد، به پادگان ابوذر رسیدیم. جلوی در پادگان پیاده شد. کارتش را به دژبانی که جلوی در بود، نشان داد. با او صحبت کرد و آمد و نشست پشت فرمان. دژبان سرکی توی ماشین کشید و من و بچه ها را نگاه کرد و اجازه حرکت داد. کمی جلوتر، نگهبانی دیگر ایستاده بود. باز هم صمد ایستاد؛ اما این بار پیاده نشد. ادامه دارد...✒️ http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :6⃣8⃣1⃣ کارتش را از شیشه ماشین به نگهبان نشان داد و حرکت کرد. من و بچه ها با تعجب به تانک هایی که توی پادگان بودند، به پاسدارهایی که همه یک جور و یک شکل به نظر می رسیدند، نگاه می کردیم. پرسید: «می ترسی؟!» شانه بالا انداختم و گفتم: «نه.» گفت: «اینجا برای من مثل قایش می مانَد. وقتی اینجا هستم، همان احساسی را دارم که در دهات خودمان دارم.» ماشین را جلوی یک ساختمان چندطبقه پارک کرد. پیاده شد و مهدی را بغل کرد و گفت: «رسیدیم.» از پله های ساختمان بالا رفتیم. روی دیوارها و راه پله هایش پر از دست نوشته های جورواجور بود. گفت: «این ها یادگاری هایی است که بچه ها نوشته اند.» توی راهروی طبقه اول پر از اتاق بود؛ اتاق هایی کنار هم با درهایی آهنی و یک جور. به طبقه دوم که رسیدیم، صمد به سمت چپ پیچید و ما هم دنبالش. جلوی اتاقی ایستاد و گفت: «این اتاق ماست.» ادامه دارد...✒️ http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :7⃣8⃣1⃣ در اتاق را باز کرد. کف اتاق موکت طوسی رنگی انداخته بودند. صمد مهدی را روی موکت گذاشت و بیرون رفت و کمی بعد با تلویزیون برگشت. گوشه اتاق چند تا پتوی ارتشی و چند تا بالش روی هم چیده شده بود. اتاق، پنجره بزرگی هم داشت که توی حیاط پادگان باز می شد. صمد رفت و یکی از پتوها را برداشت و گفت: «فعلاً این پتو را می زنیم پشت پنجره تا بعداً قدم خانم؛ با سلیقه خودش پرده اش را درست کند.» بچه ها با تعجب به در و دیوار اتاق نگاه می کردند. ساک های لباس را وسط اتاق گذاشتم. صمد بچه ها را برد دستشویی و حمام و آشپزخانه را به آن ها نشان دهد. کمی بعد آمد. دست و صورت بچه ها را شسته بود. یک پارچ آب و یک لیوان هم دستش بود. آن ها را گذاشت وسط اتاق و گفت: «می روم دنبال شام. زود برمی گردم.» روزهای اول صمد برای ناهار پیشمان می آمد. چند روز بعد فرماندهان دیگر هم با خانواده هایشان از راه رسیدند و هر کدام در اتاقی مستقر شدند. اتاق کناری ما یکی از فرماندهان با خانمش زندگی می کرد که اتفاقاً آن خانم دوماهه باردار بود. صبح های زود با صدای عقِّ او از خواب بیدار می شدیم. شوهرش ناهارها پیشش نمی آمد. یک روز صمد گفت: «من هم از امروز ناهار نمی آیم. تو هم برو پیش آن خانم با هم ناهار بخورید تا آن بنده خدا هم احساس تنهایی نکند.» ادامه دارد...✒️ http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت : 8⃣8⃣1⃣ زندگی در پادگان ابوذر با تمام سختی هایش لذت بخش بود. روزی نبود صدای انفجاری از دور یا نزدیک به گوش نرسد. یا هواپیمایی آن اطراف را بمباران نکند. ما که در همدان وقتی وضعیت قرمز می شد، با ترس و لرز به پناهگاه می دویدیم، حالا در اینجا این صداها برایمان عادی شده بود. یک بار نیمه های شب با صدای ضد هوایی ها و پدافند پادگان از خواب پریدم. صدا آن قدر بلند و وحشتناک بود که سمیه از خواب بیدار شد و به گریه افتاد. از صدای گریه او خدیجه و معصومه و مهدی هم بیدار شدند. شب ها پتوی پشت پنجره را کنار می زدیم. یک دفعه در آسمان و در مسافتی پایین هواپیمایی را دیدم. ترس تمام وجودم را گرفت. سمیه را بغل کردم و دویدم گوشه اتاق و گفتم: «صمد! بچه ها را بگیر. بیایید اینجا، هواپیما! الان بمباران می کند.» صمد پشت پنجره رفت و به خنده گفت: «کو هواپیما! چرا شلوغش می کنی هیچ خبری نیست.» هواپیما هنوز وسط آسمان بود. حتی صدای موتورش را می شد به راحتی شنید. صمد افتاده بود به دنده شوخی و سربه سرم می گذاشت. از شوخی هایش کلافه شده بودم و از ترس می لرزیدم. ادامه دارد...✒️ http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
1_2546183.mp3
8.79M
سخنرانی رائفی پور دبیرستان دخترانه (لارستان) سال ۹۱ ✍موضوع:حقیقت زن 🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃 🏅نشر آثار استاد رائفی پور @OstadRaefipoorr
♨️♨️♨️♨️♨️♨️ ♨️♨️♨️♨️♨️♨️ 📛خیانت در فضای مجازی زمانی مطرح می شود که فرد آن عاطفه، زمان و یا لذتی را که باید به همسرش اختصاص بدهد و یا به طور خاص فقط از جانب او دریافت کند، در فضای مجازی و با کسی جز همسر خود داد و ستد می کند. 📛 این نوع از خیانت لزوماً در همه موارد به خیانت در جهان واقعی منجر نمی شود اما به لحاظ روانی فرد را در موقعیتی قرار می دهد که از جهت آثار و پیامدها کم از خیانت در واقعیت ندارد، یعنی همان حال و هوا، همان رفتارها و در صورت فاش شدن، همان اثرات مخرب بر جسم و روان همسر را در پی دارد. 📛نکته مهمی که در اینجا وجود دارد این است که بسیاری از کسانی که کارشان به خیانت مجازی کشیده می شود، در ابتدا به دنبال افزایش ارتباطاتشان با دیگران بوده اند و به قصد خیانت کردن به همسر وارد این عرصه نشده اند، اما رفته رفته به طور ناخودآگاه آنقدر تحت تأثیر جو حاکم بر این فضا قرار گرفته اند که بدون آنکه متوجه شوند به همسرشان خیانت کرده اند. http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مطلع عشق
🌻💐✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم✨💐🌻 #جلسه_هفدهم 🌹📝 موضوع : ارائه لیست غذاهای گرم و سرد و مع
🌸📃🍜 لیست غذاهای : 👇🌸👇 زرشک پلو با مرغ سبزی پلو با ماهی ته چین مرغ املت هر خوراکی که با مرغ تهیه شود ماکارونی باقالی پلو کله پاچه (بخصوص مغز آن) سنگدان مرغ شکمبه گوسفندی لازانیا پیتزا سوپ مرغ کشک بادمجان آش رشته آش دوغ آش زرشک آش ریواس سالاد الویه (خیلی سرد) لوبیاپلو (خیلی سرد) نشاسته غذاهای کنسرو شده پای مرغ کوکو سیب زمینی باقالا قاتق سالاد کاهو انواع ژله نان تست نان تافتون نان لواش نان بربری غذاهای فریز شده (سودازا) ماءالشعیر نوشابه دوغ رب گوجه رب آلوچه رب انار قهوه چای شربت آبلیمو شربت آلبالو روغنهای صنعتی (جامد، مایع، سرخ کردنی) سس مایونز (خیلی سرد و مضر ) گوشت گاو و گوساله لبنیات اعم از شیر ، ماست ، پنیر ، دوغ همگی سرد هستند، به جز کره گاوی که گرمه، کره گوسفندی هم سرد هست. ✅💐 http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc