یه وقتایی آدم به خاطر بیارزشی طرف ناراحت نمیشه ؛
از خودش ناراحت میشه برای ارزشی ك بهش داد .
بعضی آدما تو رو پیش خودت شرمنده میکنن .
آدم نهایتاً یکی دو بار خودشو ثابت میکنه ،
دفعه سوم میذاره هر جور دوست دارید فکر کنید .
کلی زحمت میکشیم ، کار رو درست میکنیم ..
آخرش یه [ من ِدرشت ] میاریم وسط ؛
کلا خرابش میکنیم ..
بابا اصلا منی وجود نداره !
اگر [ او ] نخواد ، نفس نمیتونیم بکشیم ،
چه برسه که بخوایم قدمی برای کسی برداریم .
لحظهلحظهی انجام کار ، توفیق ِ.
اول توفیقش ُمیدن که ما تصمیم میگیریم
انجامش بدیم یا ندیم ..
دستور از بالاست ، بفهمیم اینو .
[ اول از همه با خودمم ] .
بهوالله که سخته ، همه اطرافیانت چه دوست چه غریبه بهت برخورد کنه و بگه عازم کربلام ، یا بفهمی که عازم کربلاست .
به خودت بیای و ببینی که فقط تویی که جاموندی :)))))))))))
قرار نبود سوامون کنی ، از همدیگه جدامون کنی .
میشه اگه عازم ِکربلا هستید رفتنتون رو جار نزنید ؟
اخه ما جاموندهها هم دل داریم ؛
با تشکر .
بطری وقتی پره و میخوای خالی کنی
خمش میکنی دیگه ؛ دل ِآدمم همینطوره ،
بعضی وقتها از غم ، حرف و طعنه دیگران پر میشه .
خدا میگه ما میدونیم دلت میگیره به خاطر حرفهایی که میزنند ..
پس سرت رو بـه سجده بگذار و خدا رو تسبیح کن .
- شیخ رجبعلی خیاط .
بهوالله ، همین که میگید عازمین ،
واسه نابود کردن ما بسه ، دیگه سوال
پرسیدنتون و اینکه توهم کربلا میری ،
چیه ؟ چقدر باید تکرار شه که جاموندیم :)) .
تا وقتی خوبم ك بخندونمتون ؟
ازتون علنی مراقبت بکنم ؟
دنبالتون باشم ؟
از رفتار و اخلاق مزخرفتون ناراحت نشم ؟
حالتون رو خوب کنم ؟
هرچی گفتین قبول کنم ؟
خوب ك سهله ، اصلا ًمیخوام نباشم .
بمونه از امشب ُغم و غصهش ؟ :)) .