مگِ میشه امام رضا ع جوابمو نده؟🙂💔
هدایت شده از بعشق طُ 💙
4.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍️ این متن را محمد با خونِ دل، بر صفحه کاغذ نقش می زند:
دلگرفتگیام را نمیتوان با واژهای ساده توصیف کرد؛ غمیست نرم و آرام، مثل مهی که بیصدا در دل کوچههای خاطره میخزد. دلم هوای باران کرده؛ بارانی که بیاجازه بر شانههایم بنشیند و بوی خاکِ تازه را در جانم بپراکند.
در خیالم، خودم را در کافهای دنج میبینم، با فنجانی شیرکاکائوی گرم در دست، که بخار لطیفش چون آغوشی مهربان صورتم را نوازش میکند. در گوشهایم، صدای «بزن باران» میپیچد؛ نغمهای که انگار از دل آسمان میآید، از دل کسی که مثل من، دلش گرفته و به باران پناه آورده.
و من، در این لحظهی خیالانگیز، میان طعم شیرین کاکائو، صدای باران و موسیقی، آرام آرام در خود فرو میروم؛ شاید اینگونه، اندوهی که در دلم لانه کرده، کمی سبکتر شود...