فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهتزاز پرچم امام حسین علیه السلام در زیر آب .
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
شبی در خرابه های شام دلتنگ پدر شد،دلش هوای آغوش گرم پدر را کرد ،وقتی خبری از پدر نشد بیقراری کرد.
بی تابی او یزید را آشفته کرد. دستور داد سر پدر را به نزد دختر ببرند تا مبادا بی تابی دخترک از این رسوا تر ش کند.
دخترک با دیدن سر پدر با او نجوا کرد .
و آرام شد ؛برای همیشه .
آغوش پدر سهم او شد برای همیشه.
✍️آمنه خالقی فرد
یا ابا عبدالله آن زمان که بر بالین برادر و برای مظلومیت او گریستی
امام مجتبی علیه السلام در گوش تو نجوا کرد:
لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِاللهِ
روزی چون روز تو نیست ای اباعبدالله
تو برای برادر اندوهگین بودی و او برای مصائبی که انتظار تو و آل الله را می کشید.
#شهادت_امام_مجتبی
#مصیبت_کربلا
✍️آمنه خالقی فرد
@mavaaeghalam
به وقت رفتن از شوق روی پا بند نمی شوی چون بال پریدن داری
به وقت بازگشت جانت خسته اما روحت جلا گرفته ...
دوستت دارم ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین.
*به یاد اربعین سال گذشته.
#اربعین
#زیارت_امام_حسین
#حال_خوب
✍️آمنه خالقی فرد
@mavaaeghalam
خاطره زیارت اربعین در جامعه الزهرا
هر سال اربعین که نزدیک می شد موکب های جامعه هم دایر می شد دل من حرکت می کرد برای زیارت حضرت ،با چنان حسرتی به بچه هایی که از موکب ها خرید می کردند نگاه می کردم و حسرت زیارت اربعین بر دلم می ماند .
تنها چایی روضه بود که کمی حالم را رو براه می کرد،
و مرا با یک دنیا حسرت راهی کلاس می کرد .
گاهی که در خلوت با خودم فکر می کنم تنها این فکر که وقتی دوست داری زائر حضرت باشی و نمی توانی ،مورد عنایت حضرت که هستی ؛ حرکت دل، خودش نشانه عنایت حضرت است؛آرامم می کرد.
هیچ وقت زائر اربعین نبودم اما روحم قدم به قدم با زائرین اربعین همراه بوده و هست .
همیشه دوست داشتم کنار اول زائر اربعین جابر قدم به قدم تا کربلا حرکت کنم و غم جابر و خستگی جانش و گرد و غبار راهی که بر جان خسته اش مانده را درک کنم.
جابر ،جابر...
و چه سعادتی داشت جابر ...
جابر رسید
هم به مقصد ،هم به مقصود
جابر رسید
به کربلا
جابر رسید
به حسین
جابر رسید
به آل الله
جابر رسید
به محشر کبری
به داغ در گلو مانده
به داغ آل الله
داغی که تا همیشه تاریخ جوشش دارد و به برکت این داغ است؛ که هر سال دلهایمان غبار روبی می شود؛ از کدورت ها و هر چه که مایه دوریمان از خداست .
خدا یا حسرت زیارت اربعین آن هم زیارت با معرفت بر دلم نماند .
و خداوند دعایم را اجابت کرد ؛ من درسال بعد راهی زیارت اربعین سید الشهدا شدم .
#زیارت_اربعین
#خاطره
✍️آمنه خالقی فرد
@mavaaeghalam
چهل روز ی که قد چهل سال گذشت.
از سمت شام سیاهی به چشم می خورد .عطیه بود که این بار دقیق تر نگاه می کرد .
جابر را صدا زد و موضوع را با او در میان گذاشت.
جابر ،غلام خود را به آن سو رهسپار کرد.به او گفت برو و ببین سپاه شام است که به این سو روانه شده یا که نه ، آل الله اند که یعقوب وار در پی یوسف خود دوباره به سرزمین بلا رهسپارند .
اگر سپاه شام است که گوشه ای پنهان شویم تا از گزند آنان در امان باشیم .اما اگر خبر بازگشت اهل بیت رسول خدا را به من برسانی بشارت می دهم که تو را در راه خدا آزاد خواهم کرد .غلام رفت با خبر ورود کاروان اسرا بازگشت .
اسرا صبر نکردند ؛که با احترام آنان را از مرکب پیاده کنند ؛ آنان همچون برگ خزان خود را از بالای مرکب ها به زمین انداختند و هر کس در پی نشانی از یوسف خود بود؛ تا توتیای جان و روح خسته و مرهم قلب بیمارش کند.
هر کس بر سر مزاری مویه می کرد و از داغ رفتن عزیزان می گفت. از رنج پس از عاشورا و از سختی روزهای اسارت ،از شام بلا می گفت .
در این میان رباب بود که،به دنبال علی اصغر قبور شهدا را از نظر می گذراند .
زینب که همه را مشغول درد دل دید و خیالش از زنان حرم آسوده شد؛ راه کج کرد به سمت حبیب خود صبر زینب هم حدی داشت باید می گفت از تمام رنج های روزهای بی حسین باید می بارید باید عقده دل باز می کرد پیش محرم اسرار .
باید می گفت از مگو های سر به مهر، اینجا نگوید کجا بگوید به حسین نگوید ، به که بگوید .
زینب گفت ...
گفت از چهل روزی که قد چهل سال بر او گذشت .
#اربعین
#بازگشت_اسرا
#اولین_زائران
✍️آمنه خالقی فرد
@mavaaeghalam
شب،
نام تو را بردم؛
و صبح،
باغچه پر بود از گل های محمدی.
#هایکو
#میلاد_پیامبر
✍️آمنه خالقی فرد
بانوی قم
قم با قدومش عطر فاطمه گرفت .
و چه زود از این دیار عزم سفر به سرای آخرت کرد.
مزارش اما،مأمنی شد برای دل خستگان .
#شهادت_حضرت_معصومه
#بانوی_قم
✍️آمنه خالقی فرد
@mavaaeghalam