عزیزم
من نه دوست دارم و نه بلدم که با حرفهام تحت تاثیر قرارت بدم
عوضش ولی میتونم با کارام بهت ثابتش کنم:)
کلا آدم دو کلمه ای نیستم که بخوام احساساتم رو بگم
واسه همچی پنج صفحه مینویسم و آخر سر میگم:
بعضی چیزارو نمیشه با کلمات بیان کرد:)
من همونطور که میتونم یه آدم خیلی باحال باشم
میتونم یه آدم حوصله سر بر شدید هم باشم..
کلا معلوم نیست چمه😂
نمیشود که همیشه گفت و خندید.!
یا مُدام "دوستت دارم" را ثابت کرد
و "عاشقی" را شنید!
بگذار کمی دعوا کنیم..!
میخواهم بفهمی "جنگ جهانیِ سوم"
هم که بین ما رخ بدهد؛
من از "تو" نمیگذرم..!
یه جا خوندم نوشته بود:
من میتونستم هر موجودی باشم؛
میتونستم سنگ باشم،
درخت باشم یا حتی دختر باشم..
ولی به قول چاووشی
اما پسر شدم که تورا آرزو کنم:)
شـاید من:)
https://daigo.ir/secret/53280470 میشنوم همرو:)
#پاراگراف
۵۳_خاتمه
مرا ببخشید؛
اکنون که قصد کرده ام تیغ را برروی رگ های بیرون زده سبزم بکشم
هنوز هم اندک شوقی در درون قلبم جریان دارد که میتوانیم دوباره آغازش کنیم و به جریان بیندازیم این زندگی را ؛
حتی هنوز هم منتظر نشانه ای یا حرفی هستم که دست از کشیدن تیغ بر دارم اما شما بیشتر از هر آن دیگر درگیر خود هستید،
حق هم دارید البته،
من انقدر خود را درگیر شما کردم
و اشکهای شمارا در اغوش کشیدم که
که از یاد بردم
اشکهای آخر شب خودم هم نیز نیاز به دستی برای پاک شدن دارد،
به هرحال مدت های زیادیست که من از یاد رفته ام
هم من از یاد شما
هم من از یاد خودم،
من هم نیز مانند شما خود را فراموش کردم.
مرا ببخشید
که اکنون خاتمه میدهم به زندگی ساده ام؛
که اکنون تیغ را برروی رگهای آرزوهایم و احساساتم میکشم و نه
برروی رگ های دستم!
مرا ببخشید
گفته بودم حالم خوش نیست:)
_سیده زهرا موسوی