Every curve, every sway, a temptation. Strip away the walls. Let your body surrender, and lose yourself in the heat.
صــــداے خندهات در گوشــم طنــینانداز است، و من گم میشوم در حرارت و وسوســۀ آن، در کششــی که هیچ آرامشی برایم باقی نمیگذارد. دستانم میخواهــندت، اما نه برای در آغــوش کشیدن، برای تســــلیم شدن به آن چیزی که نمیتوان نامش را گذاشت. تو مثل آتشــــی هستی که هم میسوزاند و هم گرم میکند، و من این آتش را طلب میکنم، حتی وقتی میدانم که شعلههایــم را به خاکســتر تبدیل خواهد کرد. اینجا، میان تاریکــی و میل، تنها چیزی که باقی میماند نفــسهای من و توست.