eitaa logo
ناب‌ترین‌های نهج‌البلاغه
51 دنبال‌کننده
41 عکس
17 ویدیو
6 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️سوگنامهٔ برترین بانو ◾️اشارت: نالیدن دلاوران، شگفتی‌آور است. مگر دلیران نیز، مانند عاجزان، می‌نالند؟! اما باید دانست که نالهٔ آنان، نه چونان نالهٔ اینان، از سر عجز و نابردباری در برابر ناملایمات این‌جهانی است؛ بلكه نالیدن‌شان، چونان غرش نیمه‌شبان شیران است در غربت کوهستان. هیبت و صلابت امیر مؤمنان - علیه‌السلام - چنان بود که هنگام رویارویی با جنگاوران، حتى دل پهلوان‌ترین‌هایشان، می‌لرزید و همهٔ وجودشان، مقهور و مغلوب آن حضرت می‌شد. امیر دلیران - علیه‌السلام - در هیچ میدانی و در پیکار با هیچ جنگاوری و در کارزار با هیچ لشکری، هرگز ننالید. اما این دلاور مظلوم، هنگام خاک‌سپاری پیکر همسر محبوبش، فاطمه - سلام‌الله‌علیها - اینسان می‌نالد و با پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - نجواگونه، چنین راز دل می‌گوید: سلام بر تو ای پیامبر خدا؛ سلام من و دخترت، که اینک در جوارت آرمیده و شتابان و بی‌تاب، به تو پیوسته! یا رسول‌الله! داغ مرگ دختر نازنینت، صبوری‌ام را کاسته و فراق او، بی‌تابم ساخته و غم فقدانش، طاقتم را فرسوده است؛ اما من که - پیش از این - داغ فراق تو را (که توان‌فرساتر بود) چشیده‌ام و سنگینی جدایی تو را کشیده‌ام، این مصیبت را نیز می‌توانم طاقت آورم. آری؛ هنگامه‌ای بود که سر مبارکت را به سینه‌ام چسبانده بودم و جان عزیزت، در میان سینه و گلوی من، از پیکرت بیرون رفت و تو را بر بالین خاکین قبر، خوابانیدم. «إنا لله و إنا إليه راجعون»؛ همه‌مان از خداییم و همگی به او بازمی‌گردیم. اینک امانتی که به من سپردی و کسی که برایش از من پیمان وفا و پاس‌داشتن گرفتی، به سویت بازگشت و به دستت سپرده شد. اکنون این منم که اندوهناکم؛ اندوهی پردامنه و جاودانه. شب‌هایم بیداری و بی‌تابی است؛ بیداری همیشگی و بی‌تابی جانکاه، تا آن‌گاه که خداوند، مرا نیز به سرایی که شما در آنید، فرابخواند و به شمایم ملحق گرداند. اکنون که دخترت، نزدت آمد، خبرها برایت دارد. تو نیز، به اصرار، از او بپرس و گزارش زمانه و احوال پس از رحلتت را بخواه تا برایت بازگوید که چه‌سان، با اینکه هنوز زمانی از رفتنت نگذشته بود و نام و یادت تازه بود، امتت، هم‌دست و همداستان شدند و به دخترت ستم‌ها کردند. سلامم بر شما؛ سلام من که اگرچه خواهان ماندن در جوارتانم، اما از سر اضطرار، وداع‌تان می‌گویم و به بشارتی که خداوند بر پاداش صابران داده است، دل می‌بندم. ◾️نهج‌البلاغه، خطبهٔ ۲۰۲، ترجمه و توضیح علی‌اکبر مظاهری، نشر به‌نشر، چاپ سوم (دوم این ناشر). ۲۷ دی ۹۹ تلگرام 👇👇 t.me/mazaheriesfahani_ir سروش👇👇 https://sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا👇👇 eitaa.com/Mazaheriesfahani
1⃣6⃣📝 🔰 حکمت ۱۶۴ نهج‌البلاغه 🖋 ترجمه و شرح: علی‌اکبر مظاهری ✅ رعایت و ذلّت مَنْ قَضَى حَقَّ مَنْ لَا يَقْضِى حَقَّهُ فَقَدْ عَبَدَهُ؛ آن‌کس که حق کسی را ادا کند که او حق وی را ادا نمی‌کند، بردگی او را پذیرفته است. (آری! رعایت حق آنـان که حـق را پاس نمی‌دارند، تن به ذلّت دادن است و خویشتن را خوار ساختن.) 🔰 حکمت ۱۶۵ نهج‌البلاغه ✅ طاعت و معصیت لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِى مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ؛ اطاعت از مخلوق، که سبب معصیت خالق باشد، نارواست و ممنوع! 🔰 حکمت ۱۷۰ نهج‌البلاغه ✅ آسان‌تر از توبه تَرْكُ الذَّنْبِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْمَعُونَةِ؛ گناه را وانهادن و‌خویشتن را به معصیت نیالودن، آسان‌تر است از جبران کردن و توبه نمودن. ۲۹ دی ۹۹ 🌸 نـامٺ ٺرانـہ ے هفٺ آسمان‍‍ــ اسٺ ی‍ـا علے !༄ 📌 ناب‌ترین‌های نهج‌البلاغه را دنبال کنید: https://eitaa.com/mazaheri37
1⃣7⃣📝 ⚘ سه حکمت گرانسنگ 🖋 ترجمه و توضیح: علی‌اکبر مظاهری 🔰 حکمت ۲۱۷ نهج‌البلاغه گوهرهای نهفته فِى تَقَلُّبِ الْأَحْوَالِ عِلْمُ جَوَاهِرِ الرِّجَالِ؛ در دگرگونی‌های احوال و در گردش‌های روزگـاران، گـوهرهای نهفتهٔ درون آدمیان، پدیدار می‌گردد و باطن مردمان، شناخته و آشکار می‌شود. 🔰 حکمت ۲۲۲ نهج‌البلاغه غفلت‌ورزیدن کریمانه مِنْ أَشْرَفِ أَعْمَالِ الْكَرِيمِ غَفْلَتُهُ عَمَّا يَعْلَمُ؛ از شریف‌ترین کردارهای کریمان و بزرگواران، «تَغافُلِ آگاهانه» است. (آری! پاره‌ای از دانسته‌ها را نادانسته انگاشتن و بر پاره‌ای از امور، چشم پوشاندن، حقّا که خصلتی فرخنده است!) 🔰 حکمت ۲۲۴ نهج‌البلاغه خاموشی و هیبت بِكَثْرَةِ الصَّمْتِ تَكُونُ الْهَيْبَةُ...؛ خاموشی و سکوت بسیار، شکوه‌مندی می‌آورد و وقار... . ۳ بهمن ۹۹ 🌸 نـامٺ ٺرانـہ ے هفٺ آسمان‍‍ــ اسٺ ی‍ـا علے !༄ 📌 ناب‌ترین‌های نهج‌البلاغه را دنبال کنید: https://eitaa.com/mazaheri37
1️⃣8⃣📝 ✅ ذلّت دین‌فروشان 🔰 حکمت ۲۲۸ نهج‌البلاغه 🖋 ترجمه و شرح: علی‌اکبر مظاهری ... مَنْ أَتَى غَنِيّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِينِهِ؛ آن کس که نزد ثروتمندی، به خاطر ثـروتش، فـروتنی ورزد، دو سوم دینش از میان می‌رود! (و علاوه بر اینکه خویشتن را به ذلّت کشانده، بخش عمدهٔ دین و ایمانش را نیز باخته. آه که چه خسران دردناکی است آلودن گوهر جان و باختن بن‌مایهٔ ایمان!) ۵ بهمن ۹۹ 🌸 نـامٺ ٺرانـہ ے هفٺ آسمان‍‍ــ اسٺ ی‍ـا علے !༄ 📌 بهترین‌های نهج‌البلاغه را دنبال کنید: https://eitaa.com/mazaheri37
1️⃣9️⃣📝 ✅ اگر امید شهادتم نبود...! 🔰 از خطبه ۱۱۹ نهج‌البلاغه 🖋️ ترجمه و شرح: علی‌اکبر مظاهری وَ اللَّهِ لَوْ لَا رَجَائِي الشَّهَادَةَ عِنْدَ لِقَائِي الْعَدُوَّ وَ لَوْ قَدْ حُمَّ لِي لِقَاؤُهُ لَقَرَّبْتُ رِكَابِي ثُمَّ شَخَصْتُ عَنْكُمْ فَلَا أَطْلُبُكُمْ مَا اخْتَلَفَ جَنُوبٌ وَ شَمَالٌ؛ طَعَّانِينَ عَيَّابِينَ حَيَّادِينَ رَوَّاغِينَ، إِنَّهُ لَا غَنَاءَ فِي كَثْرَةِ عَدَدِكُمْ مَعَ قِلَّةِ اجْتِمَاعِ قُلُوبِكُمْ. لَقَدْ حَمَلْتُكُمْ عَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ الَّتِي لَا يَهْلِكُ عَلَيْهَا إِلَّا هَالِكٌ، مَنِ اسْتَقَامَ فَإِلَى الْجَنَّةِ وَ مَنْ زَلَّ فَإِلَى النَّارِ؛ وَاللهِ! اگر امید شهادتم به گاه رویارویی دشمن نبود - و ای‌کاش که نصیبم شود - رکاب می‌زدم و شتابان، رهاتان می‌کردم و از شمایان دور می‌گشتم و دیگر هرگز، تا آن‌ هنگام که بادهای جنوب و شمال می‌وزند(و تا آن‌گاه که چرخ روزگار، در گردش است) جویای‌تان نمی‌شدم! شمایانی که: طعنه زنان‌اید؛ عیب‌جویان‌اید؛ از حق، روی‌گردان‌اید؛ حیله گـران‌اید. با پراکـندگی دل‌هـاتان، فزونی شمارتان را بهره‌ای نیست. حقّا که من به راه آشکارتان راه‌بری نمودم؛ راهی که روندهٔ بر آن، هلاکت نمی‌شود، مگر شقاوت‌مندی که هلاک خـویشتن را خواهد. آن کس که بر ایـن طـریقت، پایداری ورزد، به بـهشت درآید؛ و آن کس که از آن بلغزد، به دوزخ در افتد. ۱۰ بهمن ۹۹ 🌸 نـامٺ ٺرانـہ ے هفٺ آسمان‍‍ــ اسٺ ی‍ـا علے !༄ *┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄* ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید: تلگرام: t.me/mazaheriesfahani_ir سروش sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله https://ble.ir/mazaheriesfahani
2⃣0⃣📝 ✅ خشم و جنون 🔰 حکمت ۲۵۵ نهج‌البلاغه 🖋️ ترجمه و شرح: علی‌اکبر مظاهری الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكِمٌ؛ تندخویی و خشم ناگهانی، گونه‌ای از دیوانگی است (و آن، جنون ادواری است)، زیراکه آدم خشم‌ناک (پس از فرونشینی خشمش، از حال و کردارش) پشیمان می‌گردد؛ امّا اگر پشیمان نگشت، دانسته می‌شود که دیوانگی‌اش پایدار است (و آن جنون دائمی است). ۱۸ بهمن ۹۹ 🌸 نـامٺ ٺرانـہ ے هفٺ آسمان‍‍ــ اسٺ ی‍ـا علے !༄ ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید: تلگرام: t.me/mazaheriesfahani_ir سروش sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله https://ble.ir/mazaheriesfahani
⭕️ تهران فقیرتر شد! حضرت آیت‌الله سید محمد ضیاءآبادی، از اولیاء الهی و اساتید بنام اخلاق شهر تهران از این دنیای فانی رخت بر بستند و به اجداد طاهرین‌شون محلق شدند.
2⃣1⃣📝 ✅ یاد آن یارِ ارج‌دار (۱) 🔰 حکمت ۲۸۹ نهج‌البلاغه 🖋 ترجمه و شرح: علی‌اکبر مظاهری 💠 اشارت از شیوه‌های تربیتی امیرمؤمنان یکی این بود که اوصاف خوبان را بیان می‌فرمود و زیبایی‌ها و فرخندگی‌هاشان را توصیف می‌نمود، تا رغبتی شیرین در جان آدمیان برای وصول به مکانت ستودهٔ آنان برانگیزاند و مردمان را به اقتدای آن مقتدایان فرا بخواند. مولای خوبان در این سخن ارج‌مند، کسی را نیکو و عظیم توصیف می‌نماید و او را برادر خویش می‌نامد که زمانی با وی روزگار می‌گذرانده است؛ امّا نام او را نمی‌آورد. برخی، به گمان، وی را ابوذر می‌دانند و کسانی دیگر، کسان دیگری را، به پندار، نام می‌برند؛ امّا همین نام نیاوردن امیر رازدانان از آن یار ارج‌دار خویش، حلاوتی و ذکاوتی را به همراه دارد؛ زیرا هم حسّ کاوش‌گری و رازدانی را در آدمی برمی‌انگیزاند و هم این رغبت را در آدمی می‌شکوفاند که هر کس خویشتن را به جای آن یار بی‌نام امیرمؤمنان فرض کند و بکوشد تـا آن مـنزلـت ارج‌مند و آن اوصاف خجسته را تحصیل نماید و چنان شود که مولا وی را نیز برادر خویش بخواند. اینک اوصاف و خصلت‌های آن یار فرخندهٔ امیر فرخندگان را از زبان عطرافشان مولامان می‌شنویم: كَانَ لِى فِيمَا مَضَى أَخٌ فِى اللَّهِ وَ كَانَ يُعْظِمُهُ فِى عَيْنِى صِغَرُ الدُّنْيَا فِى عَيْنِهِ وَ كَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلَا يَشْتَهِى مَا لَا يَجِدُ وَ لَا يُكْثِرُ إِذَا وَجَدَ وَ كَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِينَ وَ نَقَعَ غَلِيلَ السَّائِلِينَ وَ كَانَ ضَعِيفاً مُسْتَضْعَفاً فَإِنْ جَاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَيْثُ غَابٍ وَ صِلُّ وَادٍ؛ در گذشتهٔ روزگاران، برادری داشتم «خدایی» که برادری‌مـان بـر طریقت الاهی بود. او چنان بود: ۱. کوچکی دنیا در چشم او، وی را در دیدهٔ من، بزرگ نموده بود! (چون متاع فریبای این‌جهانی و خواهش‌های ناروای نفسانی، نزد وی حقیر می‌نمود، وی در جان من، عظیم نشسته بود.) ۲. از سیطرهٔ شکم خویش، بیرون بود؛ از این رو، به آنچه نمی‌یافت، اشتها نمی‌کرد و در آنچه می‌یافت، زیاده‌روی نمی‌نمود. ۳. بیش‌ترینهٔ روزگارش را خاموش بود. (امّا خاموشی‌اش نـه از سر ناتوانی در گفتار بود، بلکه برای بـیش‌تر اندیشیدن و به وادی بیهوده‌گویی نیفتادن بود؛ زیرا هنگامی که ضـرورت سخن‌راندن فراهم می‌آمد و :) ۴. چون سخن می‌گفت، چنان بود که سخن‌وران را از سخن رانـدن بازمی‌داشت و بر آنان چیرگی مـی‌یافت و عطش پرسندگان را فرومی‌نشاند (و حقیقت‌طلبان را از زلال‌معرفت، سیراب می‌ساخت.) ۵. (از فرط بی‌آزاری و فروتنی، به‌ظاهر و در دیدهٔ‌ ظاهربینان،) ناتوان و مستضعف بود! ۶. امّا هنگامهٔ تلاش و کار زار، چونان شیر بیشه بود و مار بیابان! (خشم‌گین و خروشان و پر زهر و شتابان.) {باقی حکمت، در پست فردا. ان‌شاءالله.} ۲۴ بهمن ۹۹ 🌸 نـامٺ ٺرانـہ ے هفٺ آسمان‍‍ــ اسٺ ی‍ـا علے !༄ 📌 بهترین‌های نهج‌البلاغه را دنبال کنید: https://eitaa.com/mazaheri37
2️⃣2️⃣📝 ✅ یاد آن یارِ ارج‌دار 🔰 ادامهٔ حکمت ۲۸۹ نهج‌البلاغه 🖋 ترجمه و شرح: علی‌اکبر مظاهری لَا يُدْلِى بِحُجَّةٍ حَتَّى يَأْتِيَ قَاضِياً وَ كَانَ لَا يَلُومُ أَحَداً عَلَى مَا يَجِدُ الْعُذْرَ فِى مِثْلِهِ حَتَّى يَسْمَعَ اعْتِذَارَهُ وَ كَانَ لَا يَشْكُو وَجَعاً إِلَّا عِنْدَ بُرْئِهِ وَ كَانَ يَقُولُ مَا يَفْعَلُ وَ لَا يَقُولُ مَا لَا يَفْعَلُ وَ كَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى الْكَلَامِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى السُّكُوتِ وَ كَانَ عَلَى مَا يَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ يَتَكَلَّمَ وَ كَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ يَنْظُرُ أَيُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى فَيُخَالِفُهُ فَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوهَا فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِيلِ خَيْرٌ مِنْ تَرْكِ الْكَثِيرِ؛ ۷. (از منازعه‌های فضیلت سوز و جدال‌هـای خـصمانه، پـرهیز می‌نمود و تا کار به داوری نمی‌رسید و) تا نزد قاضی نمی‌آمد، دلیلی نمی‌‌آورد و برهانی اقامه نمی‌کرد. ۸. کسی را بر کاری که (به ظـاهر، نـاروا بـود و) امکـان عذر و بهانه‌ای در آن می‌بود، مـلامت نـمی‌نمود، تـا آنک‍ـه عذر و دلیلش را می‌شنید. ۹. از هیچ دردی نمی‌نالید و شکایت نمی‌کرد، مگر پس از بهبود و سلامت، (آن هم از باب حکایت.) ۱۰. آنچه را عمل می‌کرد، می‌گفت و آنچه را عمل نمی‌کرد، نمی‌گفت. ۱۱. اگر در گفتن، از وی سبقت می‌جستند؛ امّا در خاموشی، بر او چیرگی نمی‌یافتند. ۱۲. بر سخن شنیدن، شوق‌ناک‌تر بود تا بر سخن‌ گفتن. ۱۳. و هرگاه که دو کار برایش پیش مـی‌آمد، مـی‌نگریست کـه کدامـین‌شان به هوای نفس، نـزدیک‌تر و به هوس دل، شیرین‌تر است، تـا بـا آن مخالفت ورزد (زیرا به وضوح می‌دانست که آنچه با هوای نفس، ملایم‌تر است، با عقل و شرع، مخالف‌تر است.) پس، شمایان نیز این خصلت‌ها را فراگیرید و خویشتن را بر آن‌ها وابدارید و برای یافتن آن‌هـا بـکوشید و بـه آن‌هـا رغبت ورزید. (شمایان نیز چونان آن برادر الاهی من، شایستگی یافتن این اوصاف حمیده و اخلاق پسندیده را در خویشتن فـراهـم آرید،) امّا اگر توان یافتن همهٔ آن‌ها را ندارید، هر مـقدار را کـه می‌توانید، فراگـیرید؛ زیرا برخی را فرا چنگ آوردن، بهتر است از همه را یک‌سره وانهادن. ↩️ نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح: علی‌اکبر مظاهری، نشر جمال. ۲۵ بهمن ۹۹ 🌸 نـامٺ ٺرانـہ ے هفٺ آسمان‍‍ــ اسٺ ی‍ـا علے !༄ 📌 بهترین‌های نهج‌البلاغه را دنبال کنید: https://eitaa.com/mazaheri37
💍 جـوانــان و انٺـخـابِ هَمسـر ❤🧡 کتاب «جوانان و انتخاب همسر»، در آستانهٔ چاپ چهلم. این کتاب را در سال ۱۳۷۱ و ۷۲ نوشتم و در سال ۷۳ منتشر شد. این‌ دردانهٔ چالاکم، دارد وارد «چهل‌چاپگی»اش می‌شود. عمرش دراز بادا! این دلبر دانا، به زبان‌های انگلیسی، اردو، عربی، و تامیلی هم سخن می‌گوید. نطقش پرطنین باد. علی‌اکبر مظاهری ۲۷ بهمن ۹۹ *┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄* ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید: تلگرام: t.me/mazaheriesfahani_ir سروش sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله https://ble.ir/mazaheriesfahani
2⃣3⃣📝 ✅ هیبت مولا! 🔰 حکمت ۳۱۸ نهج‌البلاغه 🖋 ترجمه و شرح: علی‌اکبر مظاهری وَقِيلَ لَهُ علیه السلام: بِأَيِّ شَيْءٍ غَلَبْتَ الاَْقْرَانَ؟ مَا لَقِيتُ رَجُلاً إِلاَّ أَعَانَنِي عَلَى نَفْسِهِ. (قَالَ الرَّضِىُ: يُومِىءُ بِذلِکَ إلى تَمَكُّنِ هَيْبَتِهِ فِي الْقُلُوبِ)؛ به امیر مؤمنان(ع) گفتند: «چه‌سان و با کدامین توان، بر هماوردان خویش چیره گشتی؟» امیردلاوران(ع) فرمود: با هر کس رویارو گشتم خودش مرا در شکست دادنش کمک کرد! سیّد رضی - که خدا از او راضی باد - می گوید: «حضرت، بدین سخن، به هیبت خویش اشارت می‌فرماید، که چنان بر دل ها چیره می‌گشت و آن‌ها را می‌ترساند که هر دلاوری را به وحشت و هزیمت می‌کشاند و توان نبرد را از آنان می‌ستاند!» ↩️ نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح: علی‌اکبر مظاهری، نشر جمال. ۳ اسفند ۹۹ 🌸 نـامٺ ٺرانـہ ے هفٺ آسمان‍‍ــ اسٺ ی‍ـا علے !༄ 📌 بهترین‌های نهج‌البلاغه را دنبال کنید: https://eitaa.com/mazaheri37
2⃣4⃣📝 ✅ تقوا‌‌‌‌ورزی در نهان‌گاهان 🔰 حکمت ۳۲۴ نهج‌البلاغه 🖋 ترجمه و شرح: علی‌اکبر مظاهری اِتَّقُوا مَعَاصِیَ اللّهِ فِی الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاکِمُ؛ در خلوت‌گاهان از معصیت خداوند، بپرهیزید؛ زیرا همو که شاهد است، همو نیز قاضی و حاکم است!(شاهد و حاکم، یکی است). ↩️ نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح: علی‌اکبر مظاهری، نشر جمال. ۶ اسفند ۹۹ 🌸 نـامٺ ٺرانـہ ے هفٺ آسمان‍‍ــ اسٺ ی‍ـا علے !༄ 📌 بهترین‌های نهج‌البلاغه را دنبال کنید: https://eitaa.com/mazaheri37
2⃣5⃣📝 ✅ حکمت‌های علوی 🔰 حکمت ۳۴۹ نهج‌البلاغه 🖋 ترجمه و شرح: علی‌اکبر مظاهری مَنْ نَظَرَ فِى عَيْبِ نَفْسِهِ اشْتَغَلَ عَنْ عَيْبِ غَيْرِهِ وَ مَنْ رَضِيَ بِرِزْقِ اللَّهِ لَمْ يَحْزَنْ عَلَى مَا فَاتَهُ وَ مَنْ سَلَّ سَيْفَ الْبَغْيِ قُتِلَ بِهِ وَ مَنْ كَابَدَ الْأُمُورَ عَطِبَ وَ مَنِ اقْتَحَمَ اللُّجَجَ غَرِقَ وَ مَنْ دَخَلَ مَدَاخِلَ السُّوءِ اتُّهِمَ وَ مَنْ كَثُرَ كَلَامُهُ كَثُرَ خَطَؤُهُ وَ مَنْ كَثُرَ خَطَؤُهُ قَلَّ حَيَاؤُهُ وَ مَنْ قَلَّ حَيَاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ مَاتَ قَلْبُهُ وَ مَنْ مَاتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النَّارَ وَ مَنْ نَظَرَ فِى عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ وَ الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ وَ مَنْ أَكْثَرَ مِنْ ذِكْرِ الْمَوْتِ رَضِيَ مِنَ الدُّنْيَا بِالْيَسِيرِ وَ مَنْ عَلِمَ أَنَّ كَلَامَهُ مِنْ عَمَلِهِ قَلَّ كَلَامُهُ إِلَّا فِيمَا يَعْنِيهِ؛ ۱. آن‌کس که به عیب خویش بنگرد، از پرداختن به عیب دیگری بازمانَد. ۲. آن‌کس که به روزی خدا خشنود باشد، بر آنچه از دستش رود اندوه نخورد. ۳. آن‌کس که شمشیر ستم برکشد، با آن کشته شود. ۴. آن‌کس که خویشتن را در کارها به مشقّت افکند، هلاک شود. ۵. آن‌کس که در گرداب‌ها فرو رود، غرق شود. ۶. آن‌کس که به جاهای بدنام درآید، متّهم و بدنام شود. ۷. آن‌کس که بسیار سخن گوید، بسیار خطاکند. ۸. آن‌کس که بسیار خطاکند، حیایش کاستی پذیرد. ۹. آن‌کس که حیایش کاستی پذیرد، پارسایی‌اش کاستی گیرد. ۱۰. آن‌کس که پارسایی‌اش کاستی گیرد، دلش بمیرد. ۱۱. آن‌کس که دلش بمیرد، به دوزخ درافتد. ۱۲. آن‌کس که به عیب‌های دیگران بنگرد و آن‌ها را زشت شمارد، سپس همان‌ها را برای خویش روا انگارد، حقّاکه احمق است! ۱۳. قناعت، ثروتی است که پایان نپذیرد. ۱۴. آن‌کس که بسیار یادمرگ کند، به اندکِ دنیا راضی باشد. ۱۵. و آن‌کس که بداند گفتارش از کردارش به حساب آید، جز در آنچه به کارش آید، سخن نگوید. ↩️ نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح: علی‌اکبر مظاهری، نشر جمال. ۱۴ اسفند ۹۹ 🌸 نـامٺ ٺرانـہ ے هفٺ آسمان‍‍ــ اسٺ ی‍ـا علے !༄ 📌 بهترین‌های نهج‌البلاغه را دنبال کنید: https://eitaa.com/mazaheri37
2️⃣6️⃣📝 ✅ حقوق پدر و فرزند 🔰 حکمت ۳۹۹ نهج‌البلاغه 🖋️ ترجمه و شرح: علی‌اکبر مظاهری إِنَّ لِلْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ حَقّاً، وَ إِنَّ لِلْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ حَقّاً؛ فَحَقُّ الْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ أَنْ يُطِيعَهُ فِي كُلِّ شَيْءٍ إِلَّا فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ؛ وَ حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ أَنْ يُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ يُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ يُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ؛ فرزند بر پدر حقّی دارد و پدر نیز بر فرزند حقّی دارد: حق پدر بر فرزند آن است که فرزند، پدر را در همـه چیز، فرمان بَرَد و اطاعتش کند، مگر در معصیت خداوند سبحان. و حق فرزند بر پدر آن‌است که: ۱. نامش را نیکو نهد. ۲. نیکو ادبش نماید. ۳. و قرآن را تعلیمش دهد. ↩️ نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح: علی‌اکبر مظاهری، نشر جمال. ۲۱ اسفند ۹۹ 🌸 نـامٺ ٺرانـہ ے هفٺ آسمان‍‍ــ اسٺ ی‍ـا علے !༄ 📌 ناب‌ترین‌های نهج‌البلاغه را دنبال کنید: https://eitaa.com/mazaheri37
🌊 رود همیشه‌روان 📙 جلد دوم کتاب «از زبان مشاور» 🖋️ علی‌اکبر مظاهری نوشته‌هایم، مشاوره‌هایم، درس‌هایم، رودهایی‌اند که خدا جاری کرده‌است و تا هنگامی‌که بخواهد، روان‌اند. «از زبان مشاورها» نهرهایی‌اند که تا همیشه جاری‌اند، زیرا تا مشاوره هست، زبان مشاور گویاست و قلم مشاور روان است. به لطف خداوند لطیف، این رود روان، همیشه جریان دارد؛ تا هنگامی‌که خداوند اراده فرموده باشد. جلد اول کتاب «از زبان مشاور»، خوش درخشید و بر اندیشه‌های کثیری از صاحب اندیشگان، نیکو تابید و بر دل‌های فراوانی از حریردلان، دلپذیر نشست. این جلد دوم، سر در پی جلد اول دارد. و انگار که قامتش افراشته‌تر است و گردنش فرازتر. الاهی! این رود روان را به نهرهای آسمان، پیوند ده. قطرهٔ دانش که بخشیدی ز پیش متصل گردان به دریاهای خویش ۲۴ اسفند ۹۹ *┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄* ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید: تلگرام: t.me/mazaheriesfahani_ir سروش sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله https://ble.ir/mazaheriesfahani
2⃣7⃣📝 ⚘ چهار حکمت گرانسنگ 🖋 ترجمه و توضیح: علی‌اکبر مظاهری 🔰 حکمت ۴۴۹ نهج‌البلاغه کرامت انسان مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَيْهِ شَهَواتُهُ؛ آن‌کس که خویشتنش برایش بزرگوار و ارج‌مند باشد و کرامت نفس داشته باشد، شهوت‌ها و خواهش‌ه‍ـای نـاروایش، نزدش کوچک و خوار می‌گردند. 🔰 حکمت ۴۵۰ نهج‌البلاغه لودگی و دیوانگی مَا مَزَحَ امْرُؤٌ مَزْحَةً، إِلَّا مَجَّ مِنْ عَقْلِهِ مَجَّةً؛ هرکس به لودگی پرداخت، پاره‌ای از عقل خود را دور انداخت! 🔰 حکمت ۴۵۱ نهج‌البلاغه معاشرت خردمندانه زُهْدُكَ فِي رَاغِبٍ فِيكَ، نُقْصَانُ حَظٍّ؛ وَ رَغْبَتُكَ فِي زَاهِدٍ فِيكَ، ذُلُّ نَفْسٍ؛ دوری گزیدنت از آن‌کس که تو را خواهان است، بی‌بهرگی و زیان است. و رغبت ورزیدنت به آن‌کس که نمی‌خواهدت، خویشتن را خوار و زبون ساختن است. 🔰 حکمت ۴۵۲ نهج‌البلاغه عرصهٔ عرضه الْغِنَى وَ الْفَقْرُ، بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّه؛ توان‌گری و بینوایی، پس از عرضهٔ بر خداوند (در عرصهٔ قیامت) آشکار می‌گردد. ↩️ نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح: علی‌اکبر مظاهری، نشر جمال. ۲۷ اسفند ۹۹ 🌸 نـامٺ ٺࢪاݩـہ ے هفٺ آسمان‍‍ــ اسٺ ی‍ـا عَلے ! !༄ 📌 ناب‌ترین‌های نهج‌البلاغه را دنبال کنید: https://eitaa.com/mazaheri37
4_5803258453421983262.pdf
3.67M
✴️ ما و نوروز ✴️ رواها و نارواهای نوروز 📝 علی‌اکبر مظاهری ☑️ مجله خانه خوبان ☑️ فایل پی دی اف عضوشدن در کانال «از زبان مشاور»: تلگرام: t.me/mazaheriesfahani_ir سروش sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله https://ble.ir/mazaheriesfahani
⚛ ما و نوروز ✔️ مشاوره اخلاقی - اجتماعی ⁉️ پرسش پرسیده‌اند: اگر بخواهید برای ایام نوروز چند توصیة مهم بکنید، چه می‌گویید؟ پاسخ ما: 1. ذکر خدا و یاد معاد خجسته‌ترین حالت آدمی آن است که ذاکر خدا باشد. ذاکر خدا بودن، مذکور خدا شدن را باعث می‌شود. خداوند سبحان فرموده است: «یادم کنید تا یادتان کنم».1 آمدن بهار و شکوفان شدن پدیده‌های خلقت، دو اندیشه را در جان آدمی می‌شکوفاند: یکم. اندیشة خالق؛ دوم. اندیشة معاد. پیامبرمان(ص) فرموده‌اند: «آن گاه که بهار را دیدید، معاد را بسیار به یاد آرید».2 ۲. مهمانی‌های هدفمند دانایان کسانی‌اند که همة کردارهایشان هدفمند است و سودمند. مهمانی‌های عاقلان، هدف یا اهدافی را می‌جوید: صلة ارحام، تقویت پیوند خویشاوندی و دوستی، یا اکرام بزرگان (آنان که از ما بزرگ‌ترند، به سال یا به تقوا یا به دانش) و تفقد فرودستان (آنان که از ما کوچک‌ترند، به سال یا به ثروت یا به دانش). از دیگر اهداف مهمانی‌ها: شادکردن دل دیگران، شاداب‌کردن جان خویشتن، آگاه شدن از نیازهای دیگران و برآوردن آن‌ها به اندازة توان است. یادمان باشد که نونهالان و نوجوانان و جوانان، با شادابی و دلبری‌هایشان، توجه ما را به خود جلب می‌کنند؛ اما هشدار و هشدار که مبادا سالمندان را از چشم و دل خود دور بداریم! ایشان شادابی و دل‌ربایی دیگران را ندارند؛ ازاین‌رو چندان جلوه نمی‌کنند و به دیده نمی‌آیند؛ اما ما منت‌دار ایشانیم. امیرمؤمنان(ع) فرموده‌اند: «تدبیر کهن‌سال را بیش از شادابی جوان، دوست می‌دارم».3 ۳. پرهیز از آفت‌ها این جهان چنان ساخته شده که در کنار هر گل، خاری است. به همراه هر نعمت، نقمتی است و در دل هر خوبی، بدی‌ای است. بهشت، همه‌اش خوب خوب است. جهنم، همه‌اش بد بد است. و این جهان، درآمیخته به نیکی‌ها و بدی‌هاست. شرط خردمندی آن است که نیکویی‌هایش را بگیریم و از بدی‌هایش بپرهیزیم. آداب نوروز نیز چنین است؛ نیکو و نانیکو، خداپسند و خداناپسند، زشت و زیبا، طاعت و معصیت، ثواب و گناه. شرط عقل و ایمان است که آداب نیکوی نوروز را بگیریم و رسم‌های عاقلانه‌اش را عمل کنیم و از آداب نانیکو و رسم‌های ناعاقلانه‌اش فاصله بگیریم. مباد که به گاه سرخوشی‌های بهارانه، غفلت ورزیم و به معصیت افتیم! مباد که در مزاح‌های عیدانه، دلی را برنجانیم! مباد که آداب نوروزانه را به خرافات بیالاییم! مباد که شادمانی‌های جوانانه، ما را از توجه به کهن‌سالان شکسته‌دل غافل کند! یادمان باشد که یاد و طاعت خداوند، همیشه نیکوست، به‌ویژه در هنگامه‌های سرخوشی و شادمانی. و غفلت و معصیت، همیشه شوم است؛ به‌ویژه در هنگامه‌های حساس و خطردار. این معیار را ببینید: «هر روز که در آن معصیت خدا نشود، عید است».4 4 . آشتی‌های نوروزانه از کودکی به یاد دارم که اگر میان دو کس شکرآب شده بود، چشم‌به‌راه عید نوروز می‌شدند تا آشتی کنند یا دیگران آشتی‌شان دهند. وه که چه رسم نیکویی! اکنون صدای خوش‌نوای گام‌های نوروز می‌آید. قهرکردگان آمادة آشتی شوند. آشتی‌دهندگان مهیای آشتی دادن شوند. قهروها اهریمن قهر را از خویش برانند. حیف این دل که حرم و عرش خداوند است، آلوده به کینه و نفرت باشد. «القلب حرم الله؛ دل، حرم خداست». «قلب ‌المؤمن، عرش الرحمن؛ دل مؤمن، عرش خدای رحمان است». بیایید دل‌ها را صفا دهیم. همان‌گونه که خانه‌تکانی می‌کنیم، دل‌هایمان را کدورت‌زدایی کنیم. الهی چنین باشد و چنین کنیم. عید آمد و عید آمد، یاری که رمید آمد/ عیدانه فراوان شد، تا باد چنین بادا! (مولوی، دیوان شمس) علی‌اکبر مظاهری، مجله خانه خوبان، شماره ۱۲۱، ویژه‌نامه نوروز. پی‌نوشت‌ها: 1. بقره، 152. 2. مفاتیح‌الغیب، ج۱۷، ص۱۹۴. 3. نهج‌البلاغه، حکمت 86. 4. همان، حکمت 428. *┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄* ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید: تلگرام: t.me/mazaheriesfahani_ir سروش sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله https://ble.ir/mazaheriesfahani
⚛ نارواهای نوروز ✔️ مشاوره اخلاقی - اجتماعی ⁉️ پرسش پرسیده‌اند: ما، در طول سال، رابطة خوبی با اقوام داریم؛ ولی علاقه نداریم ایام تعطیل، در بند رسم‌ها باشیم و هر چه رسوم بگوید، آن را عمل کنیم. مثلاً دوست نداریم ده روز پشت سر هم در نوروز، برای ناهار و شام، مهمان دعوت کنیم یا به مهمانی برویم و همان آدم‌های تکراری را دوباره ببینیم. علاقه داریم حالا که فرصت تعطیلی دست داده، با خانوادة پنج‌نفره و کوچک خودمان، بیشتر دور هم باشیم و خوش بگذرانیم. آیا این کار که مطابق شادی ماست، ولی باعث ناراحتی دیگران می‌شود، درست است یا نادرست؟ حق دارند از اینکه ما در جمع آن‌ها نیستیم، ناراحت شوند؟ پاسخ ما: تحلیل مسئله: رسم‌ها و عادت‌هایی که خلاف میل آدمی باشد و آن را به‌اجبار و رودربایستی و مراعات دیگران انجام دهد، ناروا است. از واجب‌ها و حرام‌های دینی که بگذریم، هر عملی که به جان انسان قید بزند، نامبارک است و تکامل آدمی را دشوار و روان او را رنجور می‌کند. اینکه حافظ عارف «غلام همت آن است که زیر چرخ کبود، از آنچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است»، یک مرام سرفرازانه است. هر آنچه که بال‌های جان و اندیشه را سنگین و بلندپروازی را دشوار کند و سبک‌روحی را از آدمی بستاند، شوم است و خداناپسند؛ اما امرها و نهی‌های الهی، عین سرفرازی‌اند؛ آن‌ها جان را فربه می‌کنند و رسوم نامبارک، جان را رنجور می‌نمایند. پاسخ اصلی: ۱. شما خانوادة پنج‌نفره، هیچ آدابی و ترتیبی مجویید. هر کاری که دلتان می‌خواهد انجام دهید. هر کاری را که خوشتان نمی‌آید، نکنید. آزاد آزاد باشید. فقط مراقب مرزهای الهی باشید؛ واجب‌ها را انجام دهید و حرام‌ها را ترک کنید و دیگر هیچ زنجیری بر پای جانتان نبندید. ۲. صلة ارحام، تجدید پیوند با خویشان، آشتی کردن، همیشه خوب است و شاید در نوروز فرصتی برای آن‌ها فراهم شود؛ اما رفت و آمدهای «خاله‌بازی»، دیدارهای اکراهی، ایجاد مزاحمت برای دیگران، به تکلف افکندن خود و خانواده، هیچ خوب نیست و متأسفانه همین ناخوب‌ها، در جامعة ما و در ایام نوروز، بسیار رواج دارند. شما پنج‌ تن، نمی‌توانید همة جامعه را یک‌باره و یک‌جا اصلاح کنید؛ اما جمع پنج نفرة خودتان را که می‌توانید سامان دهید. پس سامان دهید. به‌ویژه پدر و مادر، پرهیز از تکلف‌های بیهوده را به فرزندان خود نشان دهند. ۳. هیچ کس از شما ناراحت نمی‌شود. نگران نباشید. اگر هم ناراحت شوند، ناراحتی‌شان نارواست. پس باکی نیست. ما هیچ‌گاه نمی‌توانیم همه را از خود خشنود کنیم. لازم هم نیست. ما باید زندگی پویایی داشته باشیم و خدا را از خود راضی کنیم. همین! خدا که از ما راضی باشد، همة هستی با ما آشتی است. 💠 حکایتی پندآموز عیادت از بیمار، عملی پسندیده است و ثواب دارد؛ ولی باید ملاحظة حال بیمار و خانواده‌اش را کرد؛ اگر عیادت برای ایشان زحمت و رنج ایجاد کند، دیگر ناپسند است و ثواب ندارد. گناه هم دارد. یکی از آشنایان، بیمار است. بیماری‌اش طولانی و ملایم است. زمین‌گیر نیست. دارد زندگی‌اش را می‌کند. خویشان و دوستان که از بیماری ایشان آگاه شدند، شروع کردند به عیادت رفتن. وضعیت منزلشان به‌گونه‌ای شده بود که بیمار و خانواده‌اش باید همیشه آماده باشند. آن بیمار دانا، تدبیری اندیشید؛ قرار شد تلفن‌هایی را که اقوام برای هماهنگ‌کردن زمان عیادت از ایشان می‌زنند، خودش پاسخ دهد. و چنین کرد. هر کس زنگ می‌زد، چنان با او سخن می‌گفت که تلفن‌کننده می‌فهمید به عیادت حضوری نیازی نیست و به همان احوال‌پرسی تلفنی اکتفا می‌کرد. فرزند نکته‌‌سنج و خوش‌سخن ایشان می‌گفت: پدر چنان سخن می‌گویند که تلفن‌کننده را خاطرجمع می‌کنند که هیچ نیازی به عیادت حضوری نیست! دید و بازدیدهای عید نوروز و هر دیدار و مهمانی دیگر نیز همین‌گونه است. خداوند سبحان، گروه پنج‌نفره‌تان را شاداب و شادان بدارد. آمین یا الاهی. علی‌اکبر مظاهری، مجله خانه خوبان، شماره ۱۲۱، ویژه‌نامه نوروز. *┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄* ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید: تلگرام: t.me/mazaheriesfahani_ir سروش sapp.ir/mazaheriesfahani_ir ایتا eitaa.com/Mazaheriesfahani اینستاگرام instagram.com/mazaheriesfahani_ir واتس‌اپ https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81 بله https://ble.ir/mazaheriesfahani
2⃣8⃣📝 ⚘ سه حکمت گرانسنگ 🖋 ترجمه و توضیح: علی‌اکبر مظاهری 🔰 حکمت ۴۵۶ نهج‌البلاغه بهای بهشت أَلَا حُرٌّ يَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا؛آیا آزاده‌ای نیست که این اندک واماندهٔ غذاهای در دهان(و این متاع بوی‌ناک دنیائیان) را برای اهل آن واگذارد؟! هان! که برای جان‌هاتان، بهایی نیست جز بهشت برین. پس، جان‌هاتان را مفروشید، مگر به همان(سرای خجسته و جاویدان). 🔰 حکمت ۴۷۴ نهج‌البلاغه پاداش پاکدامنان مَا الْمُجاهِدُ الشَّهيدُ فى سَبيلِ اللّهِ بِاَعْظَمَ اَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ. لَكادَ الْعَفيفُ اَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلائِكَةِ؛ پاداش مجاهد شهید در راه خدا، برتر نیست از پاداش آن کس که بتواند گناه کند و دامان خود را بیالاید، امّا عفّت ورزد و دامنش را پاکیزه نگه دارد. هان! که آدم عفیف و پاکدامان، گویا فرشته‌ای است از فرشتگان! 🔰 حکمت ۴۷۹ نهج‌البلاغه بدترین برادران شَرُّ الاِْخْوَانِ مَنْ تُكُلِّفَ لَهُ؛ بدترین برادران و دوستان، آن است که آدمی برای او به تکلّف و رنج افتد(و همنشینی و پذیرایی‌اش موجب زحمت و مشقّت باشد). ↩️ نهج‌البلاغه، ترجمه و شرح: علی‌اکبر مظاهری، نشر جمال. ۷ فروردین ۱۴۰۰ 🌸 نـامٺ ٺࢪاݩـہ ے هفٺ آسمان‍‍ــ اسٺ ی‍ـا عَلے ! !༄ 📌 ناب‌ترین‌های نهج‌البلاغه را دنبال کنید: https://eitaa.com/mazaheri37
ای مرد همیشه‌جوان! میلادتان خجسته بادا