بسم الله الرحمن الرحیم
این کانال در آذر ماه ۱۳۹۹ ایجاد شد، برای نشر گزیدهای از نابترین معارف نهجالبلاغه.
به امید خدا.
1⃣📝
✅ این فرخندهجانان؛ طوبی بر آنان!
🔰حکمت ۱۰۴ نهجالبلاغه
🖋 ترجمه و شرح: علیاکبر مظاهری
💠 اشارت
احوال امیرمومنان علیهالسلام در تاریکای شبان، چنان است که به وصف نمیآید. هرکس ادعا کند که توان درک احوال آن مولای عابدان را دارد، بهگزاف سخن گفته است. چهسان میتوان با این توانِ ناتوانِ ما خاکنشینان و زندانیان این خاکدان، حالات آن مخدوم فرشتگان را درک کرد! او که انوار تابناک الاهی، پیاپی بر جان پرتوانش میتابد و ظرف روانش را، که از همۀ هستی فراختر است، لبالب میکند. هم او که شبهایش، در پرتو درخشش انوار خدایی، سراسر روز جهانافروز است و تمامی لحظههای حیات فرخندهاش، نورٌ علی نور است.
«نوف بکالی» که از صحابیان امیرمؤمنان علیهالسلام است و شبی را مهمان آن حضرت بوده و فرصت را مغتنم شمرده و زیرکانه بیدار مانده و جانش را مهیّا کرده تا شاید پارهای از آن انوار بیکرانه، بر او نیز ببارد، گوشهای از احوال مولای عارفان را چنین وصف میکند:
شبی نزد امیرمؤمنان علیهالسلام بودم؛ در بستر خود آرمیده، اما بیدار بودم و مولایم را میپاییدم! دیدم که امام از بسترش بیرون شد، به آسمان نگاه کرد و چشم در چشم ستارگان افکند. (نمیدانستم که آنجا چه میجوید و از آنجا به کجاها میرود!)
آنگاه به من روی کرد و فرمود:
🔹يَا نَوْفُ! أَ رَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ؟
فَقُلْتُ بَلْ رَامِقٌ. فَقَالَ:
يَا نَوْفُ! طُوبَى لِلزَّاهِدِينَ فِي الدُّنْيَا الرَّاغِبِينَ فِي الْآخِرَةِ،
أُولَئِكَ قَوْمٌ:
۱. اتَّخَذُوا الْأَرْضَ بِسَاطاً
۲. وَ تُرَابَهَا فِرَاشاً
۳. وَ مَاءَهَا طِيباً
۴. وَ الْقُرْآنَ شِعَاراً
۵. وَ الدُّعَاءَ دِثَاراً،
ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْيَا قَرْضاً عَلَى مِنْهَاجِ الْمَسِيحِ. يَا نَوْفُ إِنَّ دَاوُدَ (عليه السلام) قَامَ فِي مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّيْلِ فَقَالَ: إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لَا يَدْعُوا فِيهَا عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِيبَ لَهُ... .
🔸«ای نَوف! خوابی یا بیدار؟»
گفتم: بیدارم و شما را مینگرم!
آن حضرت فرمود:
ای نَوف! خوشا حال پارسایان خویشتندار! (طوبی بر زهدورزان وارسته!) آن دلبریدگان از دنیا و دلدادگان به آخرت؛ همانان که از این جهان رستند و به آن جهان پیوستند. آن زاهدان پاکجان کسانیاند که:
۱. زمین را فرش خویش ساختند (و خویش را از تختها و کرسیهای زیورآلود پیراستند و به فراها تاختند و بهسوی فراترها شتافتند).
۲. و خاک را بستر خود کردند (و از آن خاک به افلاک پر گشودند).
۳. و آب را عطر خود کردند (و از دلبرهای بویناک دل کندند).
۴. و قرآن را شعار خویشتن ساختند (و آن را بر فرازها برافراشتند و کردار و حیات خود را به آن صحیفۀ الاهی آراستند).
۵. و دعا را زینت جانشان کردند (و با نیایش، روانشان را طراوت بخشیدند و به دامان پرمهر خداوند آویختند و خجستگی حیات جاوید را خریدند).
۶. آنگاه این جهان را به شیوۀ حضرت مسیح علیهالسلام درنوردیدند (و از دنیا، چونان آن پیامبر پارسا، یکسره دل بریدند)!
ای نَوف! داوود پیامبر علیهالسلام در این هنگام شب برخاست و گفت: «این همان هنگامهای است که هر بندهای در آن دعا کند، پاسخ میشنود و دعایش به اجابت میرسد... .»
۹۹/۹/۵
🌸 نـامٺ ٺرانـہ ے هفٺ آسمانــ اسٺ یـا علے !༄
📌 بهترینهای نهجالبلاغه را دنبال کنید
@mazaheri37
2⃣📝
✅ دنیاگریزی امیرمؤمنان
🔰 حکمت ۷۷ نهجالبلاغه
🖋 ترجمه و شرح: علیاکبر مظاهری
💠 اشارت
از پیامبر اکرم که بگذریم، زمین و آسمان و شبان و روزان، عابد و زاهدی چونان امیرمؤمنان را به خود ندیده و نخواهد دید. راز و نیازهای او با خداوند رحمان و عبادتهای آن مولای نیایشگران، در تاریکای شبان و در خلوتگاه نخلستان و در هر زمان و مکان، از حکایتهای وصفناشدنی است.
ضَرار بن حمزهٔ ضبائی، که از صحابیان امام المتقین است، گوشهای کوچک از مناجات و حالات آن حضرت را - که از همهٔ مناجاتها و حالتهای تمامی عابدان و عارفان و زاهدان عظیمتر است - چنین وصف میکند:
«در تاریکای شب، امیرمؤمنان را دیدم که در عبادتگاهش ایستاده و محاسن شریفش را به دست گرفته و چونان مارگزیدگان، به خود میپیچد و محزونانه میگرید و میگوید:»
یا دُنْیا! یا دُنْیا!
إلَیْکِ عَنّي، أبِی تَعَرَّضْتِ؟ أمْ إلَيَّ تَشَوَّقْتِ؟ لا حانَ حِینُکِ! هَیْهاتِ! غُرِّي غَیْري، لاحاجَةَ لِي فِیکِ، قَدْ طَلَّقْتُکِ ثَلاثاً لا رَجْعَةَ فِیها! فَعَیْشُکِ قَصِیرٌ، وَخَطَرُکِ یَسـِیرٌ، وَ أمَلُکِ حَقِیرٌ.
آهِ مِنْ قِلَّةِ الزّادِ، وَ طُولِ الطَّریقِ، وَ بُعْدِ السَّفَرِ، وَ عَظِیمِ الْمَوْرِد؛
ای دنیا! ای دنیا! از من دور شو! (خود را آراستهای و) به من روی نهادهای و خودت را به من مینمایانی (که فریفتهام نمایی؟!) یا که شیفته و شیدایم شدهای؟! هیهات! روزگار کامرواییات نرسیده و هرگز مباد که بر من ظفریابی!
غیر من را بفریب. من از تو بـینیازم. حقّا کـه سهطلاقهات کردهام که دیگر بازگشتنی در آن نباشد!
زندگانیات چه کوتاه است!
منزلت و ارزشت چه ناچیز است!
آرزویت را داشتن چه حقیر است!
آه از کمیتوشه، و درازایراه، و دوری سفر و قرارگاه، و عظمت ورودگاه (و هیبت و مهـابت قیامت و حضور در دادگاه)!
۹۹/۹/۵
🌸 نـامٺ ٺرانـہ ے هفٺ آسمانــ اسٺ یـا علے !༄
📌 بهترینهای نهجالبلاغه را دنبال کنید:
@mazaheri37
3⃣📝
✅ عزت و ذلت
🔰 حکمت ۳۷ نهجالبلاغه
🖋 ترجمه و شرح: علیاکبر مظاهری
💠 اشارت
آن هنگام که امیرمومنان علیهالسلام با سپاهیان خویش به سوی شام میرفت تا فتنهٔ شامیان را فرونشاند و طغیان یاغیان آن دیار را فروخواباند، از کنار شهر الانبار، که اهالی آن از ایرانیان بودند، گذشت. انباریان که پیشتر، از عبور امیرمؤمنان خبردار بودند، به پیشباز آمدند. کدخدایان و دهبانان و پارهای از دیگر مردمان آن سامان، از مرکبهایشان فرود آمدند و به جانب امام شتافتند و پیرامون آن حضرت گرد آمدند و بردهوار ، به دویدن همراه ایشان پرداختند.
حضرت به آنان فرمود:
ما هَذَا الَّذِي صَنَعْتُمُوهُ؛
این چهکاری است که میکنید؟!
گفتند: «عادت و آدابی است که داریم و با آن، رهـبران و فرمانروایانمان را بزرگ میشماریم و گرامیشان میداریم».
امیر عزّتمندان فرمود:
وَ اللَّهِ ما یَنْتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاؤُکُمْ وَ إِنَّکُمْ لَتَشُقُّونَ عَلَی أَنْفُسِکُمْ فِي دُنْــیَاکُمْ، وَ تَشْقَوْنَ بِهِ في آخِرَتِکُمْ. وَما أخْسَرَ الْمَشَقَّةَ وَراءَهَا الْعِقابُ،وَ أرْبَحَ الدَّعَةَ الْأمانُ مَعَها الْأمانُ مِنَ النّارِ!.
وَاللّٰهٍ! امیرانتان از این کارتان سودی نمیبرند (و ایبسا که به خودْشیفتگی گرفتار آیند و به تباهی گرایند). و امّا شمایان، با این کردارتان، خویشتن را در این جهان به مشقّت (و ذلّت) میافکنید و در آن جهان نیز به شقاوت و تباهی گرفتار میآیید.
و چه زیانمند است آن رنج و مشقتی که در پی آن کیفر باشد (و عذاب آخرت). و چه سودمند است آن آسایشی که دنبال آن ایمنی باشد و رهیدن از آتش!
۹۹/۹/۵
🌸 نـامٺ ٺرانـہ ے هفٺ آسمانــ اسٺ یـا علے !༄
📌 بهترینهای نهجالبلاغه را دنبال کنید:
@mazaheri37
4⃣📝
✅ ترجمههای نو به نو
🖋 نوشتهای از جناب آقای مهدی بختیاری، ارشد زبان و ادبیات فارسی.
منتقدان ادبی معتقدند که ترجمه آثار بزرگ (و بالتبع متون دینی) هر ده سال نیاز به ترجمه جدید دارد. چون افق دید هر نسل با نسل قبلی متفاوت است و نیازهای تازهای میآفریند.
بنده سالها با ترجمه مرحوم سید جعفر شهیدی از نهج البلاغه دمخور بودم. ترجمه ایشان ترجمهای آهنگین و مانند کلام مولا دارای سجع و موسیقی درونی ویژهای بود.
اخیرا با ترجمهای آشنا شدم که بسیار مورد توجه بنده قرار گرفت. پس از خواندن متوجه شدم این ترجمه قابلیتهای بسیاری دارد. بنده گزیده این ترجمه را سالها قبل نیز خوانده بودم.
توصیه میکنم اگر دوست دارید با کلام مولا آشنا شوید، ترجمه آقای علیاکبر مظاهری را مطالعه کنید.
ترجمان نور/ آذر ۹۹
🌸 نامت ترانهٔ هفت آسمان است یا علی!
📌 بهترینهای نهجالبلاغه را دنبال کنید:
@mazaheri37
5⃣📝
✅ با پیشگامان کاروان آدمیان
🔰 حکمت ۱۳۰ نهجالبلاغه
🖋 ترجمه و شرح: علیاکبر مظاهری
💠 اشارت
پس از کارزار صفّین، وقتی که امیرمؤمنان با جمعی از یاران، از نبرد با شامیان بازمیگشت، نزدیکای کوفه به گورستانی رسید. ایستاد. یاران نیز در پی حضرت ایستادند. امام عارفان بادقّت به گورها نگریست و آن ها را وارسید. آنگاه به آن در گورستانْ خفتگان فرمود:
یا أهْلَ الدِّیـارِ الْمُـوحِشَةِ، وَٱلْمَحالِّ المُقْفِرَةِ، وَٱلْقُبُورِ ٱلْمُظْلِمَةِ، یا أهْلَ التُّرْبَةِ، یا أهْلَ ٱلْغُرْبَةِ، یا أهْلَ ٱلْوَحْدَةِ، یا أهْلَ ٱلْوَحْشَةِ،
أنتُمْ لَنا فَرَطٌ سابِقٌ، وَ نَحْنُ لَکُمْ تَبَعٌ لاحِقٌ. أمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُکِنَتْ، وَ أمَّا ٱلْأزواجُ فَقَدْ نُکِحَتْ، وَ أمَّا ٱلأموالُ فَقَدْ قُسِمَتْ. هٰذا خَبَرُ ما عِنْدَنا، فَما خَبَرُ ما عِنْدَکُــمْ؟
ای اهالی سراهای هراسناکان! ای ساکنان غربتگاهان! ای در تاریکای گورها خفتگان! ای خاکیان! ای غریبان! ای تنهایان! ای ترسندگان! شمایان پیشروان بودید و از ما سبقت ربودید. ما نیز در پیتان آیندگانیم و به شما پیوستگانیم. (اینک میخواهید تا بگویمتان که پس از رفتنتان، بر خانومانتان چه گذشت؟)
امّا خانههاتان را : دیگران ساکن شدند.
امّا همسرانتان را : دیگران پیوند بستند.
امّا داراییهاتان را : وارثان تقسیم کردند!
این هابود خبرهای ما برای شما. شما را چه خبر برای ما؟
سپس مولای رازدانان به صحابیان خویش، روی نمود و فرمود:
أما لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِي ٱلکَلامِ لَأَخْبَروکُمْ أنَّ «خَیْرَ الزّادِ التَّقْویٰ».
هان! اگر اینان رخصت سخن میداشتند، شمایان را(از اسرار آن جهان) خبر میدادند و چنینتان میگفتند:
«حقّا که نیکوترین توشه (و کارسازترین کارافزار این دیار) *تقوا* است.»
۹۹/۹/۶
🌸 نـامٺ ٺرانـہ ے هفٺ آسمانــ اسٺ یـا علے !༄
📌 بهترینهای نهجالبلاغه را دنبال کنید:
@mazaheri37
6⃣📝
✅ با کمیل در صحرا (۱)
🔰 حکمت ۱۴۷ نهجالبلاغه
🖋 ترجمه و شرح: علیاکبر مظاهری
💠 اشارت
امیرمؤمنان رازهایی در سینه دارد و بر اسراری آگاه است که هرکس را توان فهم و حل آن نیست. فهم و حل آن، سینههایی میطلبد فراخناک و قلبهایی میخواهد دریاصفت و جانهایی میجوید آسمانگون.
درمیان صحابیان امامالمتّقین کسانی اندکْشمار بودند که فراگرفتن پارههایی از آن اسرار را تاب میآوردند؛ کمیل یکی از آنان است.
کمیل، از یاران ارجدار و از ویژگان راز بردار امیر اسراردانان است. او میگوید:
«امیرمؤمنان دستم را گرفت و مرا باخود به سوی صحرا برد. آنگاه که از شهر بیرون شدیم و به صحرا درآمدیم، امام نفسی کشید بلند، و آهی برآورد افسوسمند، و فرمود:»
دلهای آدمیان
یاکـُمَیْلُ بْنَ زِیادٍ! إنَّ هٰذِهِ ٱلْقُلُوبَ أوْعِیَةٌ، فَخَیْرُها أوْعاها، فَاحْفَظْ عَنِّي ما أقُولُ لَکَ؛
یاکمیـل! دلهای آدمیان، چـونان ظرفهایند، بـهترینشان آنـهایند که فراخترند و نگاهدارندهتر.
اکنون آنچه را میگویمت، فرابگیر و بهخاطر سپار و نـیکو نگاهبدار:
گونههای مردمان
الْنَّاسُ ثَلاثَةٌ: فَعالِمٌ رَبَّانِيُّ، وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَیٰ سَبیلٍ نَجاةٍ، وَ هَمَجٌ رَعاعٌ أتْباعُ کُلِّ ناعِقٍ، یَمیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ، لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِنُورِ ٱلْعِلْمِ، وَ لَمْ یَلْجَؤوا إلَیٰ رُکْنٍ وَثِیقٍ.
مردمان، سـهگونهاند:
۱. عالمانی ربّانی.
۲. دانشجویانی بر طریقت رستگاری.
۳. و فرومایگانی بیمنزلت و پشّگانی بیمکانت؛ آن نادانان که در پی هر آوایی، روانانـد و دعوت هر فـراخوانـندهای را پاسخگویاناند. اینان با وزش هر بادی، به سویی پژاناند و از روشنایدانش، پرتو نگرفتهاند و به استوانهای استوار، تکیه نکردهاند و به پناهگاهی پایدار، پناه نجستهاند.
۹۹/۹/۱۱
[ادامه دارد]
🌸 نـامٺ ٺرانـہ ے هفٺ آسمانــ اسٺ یـا علے !༄
📌 بهترینهای نهجالبلاغه را دنبال کنید:
@mazaheri37
7⃣📝
✅ با کمیل در صحرا (۲)
🔰 حکمت ۱۴۷ نهجالبلاغه
🖋 ترجمه و شرح: علیاکبر مظاهری
💠 ادامه
حکمت و ثروت
یاکـُمَیْلُ، ٱلْعِلْمُ خَیْرٌ مِنَ ٱلْمالِ، ٱلْعِلْمُ یَحْرُسُکَ وَ أنْتَ تَحْرُسُ ٱلْمالَ. وَ ٱلْمالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ، وَ ٱلْعِلْمُ یَزْکُو عَلَیٰ ٱلْإنْفاقِ، وَ صَنِیعُ ٱلْمالِ یَزُولُ بِزَوالِهِ.
یا کُمَیْلُ بْنَ زِیادٍ، مَعْرِفَةُ ٱلْعِلْمِ دِینٌ یُدانُ بِهِ، بِهِ یَکْسِبُ ٱلْإنْسانُ الطَّاعَةَ فِي حَیاتِهِ، وَ جَمِیلَ ٱلْأُحْدوثَةِ بَعْدَ وَفاتِهِ. وَٱلْعِلْمُ حاکِمٌ، وَٱلْمالُ مَحْکُومٌ عَلَیْهِ.
یاکمیل! دانش و معرفت، بهتراست از دارایی و ثروت؛ زیراکه:
۱. دانش، تو را نگاهبان است؛ امّا ثروت را تو پاسبان آنی!
۲. ثروت، با هزینهکـردن، کـاستی میگیرد؛ امّـا دانش، بـا آموزاندن، بالنده میگردد و فزونی مییابد.
۳. پروردهٔ ثروت ( و آن شکوه و جلالت و آن پیوند و محبّت که بر پایهٔ ثروت پدید آید) با زوال ثروت، ناپدید میگردد!
۴. یاکمیل! معرفتیافتن به گوهردانش، آیین و مَنِشی است که جان آدمی پذیرای آن است.
۵. و عبودیت و پرستشی است که خداوند سبحان، دهندهٔ پاداش آن است.
۶. و انسان، با آن، بندگی و طاعت خدا را در حیات اینجهانی خویش و نیکونامی و سعادت را برای حیات آنجهانی خود تحصیل میکند.
۷. دانش، فرمانفرماست و ثروت، فرمانبردار.
۸. یاکمیل! گنجبانان ثروتها همان زمانکه در این جهاناند، به ظاهر زندهاند، به واقع مردهاند و تباهشدهاند؛ امّا عالمان، تا همیشهٔ روزگاران، زندهانـد و بـاقیمـاندهاند؛ هـرچند کـه تـنهاشان از پـیش دیـدگان، نـاپدید گشته باشد، یـادها و آثارشان در دلها ماندگار است و جاویدان.
فراخنای معرفت
آنگاه مولای دانایان، افسوسناکانه، به سـینهٔ مبارک خویش اشارت نمود و فرمود:
ها إنَّ هاهُنا لَعِلْماً جَمّاً ( وَ أشارَ بِیَدِهِ إلَیٰ صَدْرِهِ) لَوْ أصَبْتُ لَهُ حَمَلَةً!
آه! حقّا که اینجا (در این فراخنای سینه و گسترهٔجان) دانشی است سرشار و فراوان، اگر فراگیرندگانی مییافتم برای آن. ( کاش مـیبودند کسانی فـراخْجان، تا این گـنجینهٔنهان را به میراث دهمشان!)
حاملان دانش و حکمت
بَلَیٰ أصَبْتُ لَقِناً غَیْرَ مَأْمُونٍ عَلَیْهِ، مُسْتَعْمِلاً آلَةَ الدِّینِ لِلدُّنْیا، وَ مُسْتَظْهِراً بِنِعَمِ ٱللهِ عَلَیٰ عِبادِهِ، وَ بِحُجَجِهِ عَلَیٰ أوْلِیائِهِ؛ أوْ مُنْقاداً لِحَمَلَةِ ٱلْحَقِّ، لابَصیرَةَ لَهُ فِي أحْنائِهِ، یَنْقَدِحُ الشَّکُّ فِي قَلْبِهِ لِأَوَّلِ عارِضٍ مِنْ شُبْهَةٍ.
ألا لاذا وَلاذاکَ! أوْ مَنْهُوماً بِاللَّذَّةِ، سَلِسَ ٱلْقِیادِ لِلشَّهْوَةِ، أوْ مُغْرَماً بِالْجَمْعِ وَ ٱلْادِّخارِ، لَیْسا مِنْ رُعاةِ الدِّینِ في شَيْءٍ، أقْرَبُ شَيْءٍ شَبَهاً بِهِما ٱلْأنْعامُ السّائِمَةُ! کَذٰلِکَ یَمُوتُ ٱلْعِلْمُ بِمَوْتِ حامِلِیهِ.
آری،( کسـانی را مـیتوان یـافت؛ امّا آنـان شـایستگان ایـن امانتداری و رازسپاری نیستند؛ آنان یا:)
۱- تیزهوشانیاند که توانند این دانشوحکمت را دریـابند؛ امّـا آنان امین نیستند؛ زیرا دین را ابزار رسیدن به دنیا میسازند و با پشتوانهٔ نعمتهای خداوند، بر بندگان او برتری میجویند و بر ایشان چیرگی مییابند و با برهانهای خدایی، بر دوستانخدا کبریا میفروشند!
۲- یا دیگرانیاند که اگرچه حقْپذیرند و رهرو حقْمداراناند؛ امّا اینان به جوانب و گسترهٔحق، بصیرت ندارند؛ تا که شبههای بر آنان درآید، تردید در دلهاشان ریشه مـیدواند و شعله میافروزاند. هان! نه این و نه آن! ( هیچ کدامشان شایستهٔ میراثداری دانش و حکمت نیستند.)
۳. یا آندیگری که فروشدهٔ در لذٌت شکمبارگی است و اسیر پنجهٔ شهوات و خواهشهایناروای دل است و یا حریص انباشتن و اندوختن ثروت است. اینان نیز از دیـنداران و آیـینمداران نیستند. اینان بیشتر به چرندگان میمانند! و چنین است که دانش، بامرگ دانشمند، میمیرد!
۹۹/۹/۱۲
[ادامه دارد]
🌸 نـامٺ ٺرانـہ ے هفٺ آسمانــ اسٺ یـا علے !༄
📌 بهترینهای نهجالبلاغه را دنبال کنید:
@mazaheri37
سلام خدمت دوستان گرامی
کانال «بهترینهای نهجالبلاغه»، ایجاد شده است برای نشر گزیدههایی از نابترین معارف نهجالبلاغه.
۹۹/۹/۵
لینک
@mazaheri37