#رمان
#پارت_ اول
نزدیکای ظهر بود تازه از دانشگاه برگشته بودم وارد اتاقم شدم هنوز چادرمو از سرم در نیاورده بودم دیدم گوشیم داره زنگ میخوره گوشی رو برداشتم امین بود داداش محدثه
_واای باز این زنگ زد ٬الو
_الو سلام مهسا خانم
_الو سلام آقا امین شمااین ببخشید نشناختم کاری داشتین؟
_بله میخواستم بگم.. امم هیچی میخواستم بگم محدثه کارتون داره
وا این چرا اینجوری کرد
_الو سلام مهسا جون
_سلام محدثه جان بله عزیزم کاری داشتی؟
_آره میخواستم بهت بگم میای امروز بریم بیرون؟
_آره میام پس همدیگرو جلوی پارک میبینیم
واای نتونستم بهش بگم امروز قراره برم خونه ی مامانبزرگم
اما اشکالی نداره به مامان میگم کار مهمی برام
پیش اومده نمیتونم بیام به داداشم میگم منو تا جلوی
پارک برسونه آره خودشه!
سریع حاضر شدم چادرمو سرم کردم و رفتم پیش
مامان قضیه رو براش تعریف کردم و بعد رفتم پیش داداشم:
_داداش منو میبری جلوی پارک؟
_حالا کدوم پارک میخوای بری؟
_همین دوتا خیابون پایین تره
_با اینکه کار دارم ولی باشه میبرمت
_ممنون داداش
@mazhabi8888
#رمان
#پارت_دوم
داداش منو تا جلوی پارک رسوند یکم وایستادم دیدم خبری
از محدثه نیست زنگ زدم بهش گوشیش خاموش بود.
_ای بابا پس این دختر کجاست
یکم دیگه وایستادم یک ساعت گذشته بود اما دیدم نیومد برگشتم
داداش:عه چه زود برگشتی
من:محدثه نیومد؛ مامان رفته بود رفتم توی اتاقم
محدثه زنگ زد:
_الو
_الو سلام مهسا جان کجایی؟
_سلام من اومدم خونه یک ساعت جلوی پارک وایستاده بودم
به گوشیتم زنگ زدم اما جواب ندادی
_ببخشید مهسا جان کاری برام پیش اومد نتونستم بیام
گوشیمم خاموش شده بود.
_اشکالی نداره پیش میاد خب دیگه کاری نداری؟
_نه عزیزم ممنون خدافظ ٬بازهم ببخشید
_خدافظ عزیزم
شب شده بود مامان برگشت
_سلام مامان
_سلام عزیزم رفتی بیرون؟ خوب بود؟
_آره ولی محدثه نیومد زود برگشتم
صبح شده بود آماده شدم چادرمو سرم کردم
و بدو بدو کفشامو پوشیدم
دیرم شده بود
رسیدم جلوی در کلاس در زدم :
_سلام استاد
_سلااام خانم معین چه عجب یادی از ما کردی
کجایی شما خانم معین؟
_ام م ببخشید استاد کاری برام پیش اومد نتونستم بیام
_اشکالی نداره ولی دیگه تکرار نشه حالا
بیا بشین سر کلاس
_چشم استاد
@mazhabi8888
#رمان
#پارت_سوم
رفتم خونه خیلی خسته بودم مامانم بهم گفت
قراره عیادت دختر خالم آخه اون پاش شکسته بود
مامانم رفت از مغازه برای دختر خالم خوراکی
بخره من روی صندلی پارک کنار بیمارستان نشستم داشتم
به بچه هایی که توی پارک بازی میکردن نگاه میکردم
یکی زد روی دوشم
برگشتم دیدم نیلا دوستمه تعجب کردم آخه اون شیراز بود:
_سلام نیلا تویی؟
_سلاام مهسا جون آره منم چقدر دلم برات تنگ شده بود
_منم همین طور عزیزم کی اومدی؟
_دیروز اومدم راستی میای بریم بیرون؟
_باشه بریم کی میخواین برین؟
_فردا
رفتم پیش مامانم بهش گفتم نیلا اومده فردام میخواد بره
من میخوام باهاش برم بیرون منو ببخش
بانیلا رفتیم بیرون اذان که گفتن با نیلا رفتیم مسجد و نماز
خوندیم
وقتی اومدیم بیرون از بیمارستان
به نیلا زنگ زدن
داداشش بو مامانش بی هوش شده بود
برده بودنش بیمارستان
_مهسا مامانم رفته بیمارستان تا بیمارستان منو میرسونی؟
_آره عزیزم.....
#تلنگر
✍ از حموم عمومی شهر در اومدیم و نم نم بارون میزد، خانومی جوون و محجبه بساط لیف و جوراب و ... جلوش پهن بود .
رفت جلو و آروم سلام کرد و نصفه بیشتره لیف و جوراباشو خرید ...
تعجب کردم و ازش پرسیدم : داداش واسه کی میخری ؟!
ما که تازه از حموم در اومدیم، اونم اینهمه !
گفت : تو این سرما از سر غیرتشه که با دستفروشی خرجشو در میاره وگرنه میتونست الآن تو یه بغل نرم و یه جای گرم تن فروشی و فاحشگی کنه !
پس بخر و بخریم تا شرف و ناموس مملکتمون حفظ شه ...
برگشت تو حموم و صدا زد :
نصرت اینارو بزار دم دست مردم و بگو صلواتیه ...
#جهان_پهلوان_تختی
@
🏝صبحتبخیرمولایمن🏝
⚘خوش آمدی ای نیمهی جان
ای بهار راستین
ای مولود شعبان
ای کسی که
شمیم گل نرگس را
در حریم کعبه
منشعب میکنی
مهدی جان
ای هدایتگر قلب های ما
ای عادل ترین
ای صبور ترین
ای دلیل زندگی شیعیان
با ولادتت همه ی گل ها خجل شدند از خودنمایی
جهان جانی تازه به خود گرفت و مشتاقانه میزبانی عدالت را در سر پرورید⚘
#نیمه_شعبان
#میلاد_امام_زمان
#ماه_شعبان
@mazhabi8888
8.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️ ⃟ ⃟❁
⇦شهادتچجوریہوچگونہرقممیخوره؟☝️⇨
✨شهیدنویدصفرۍ✨
#نیمه_شعبان
#میلاد_امام_زمان
@mazhabi8888
وقت اذان که میرسد به حق هم دعا کنیم
باز شود گره ز کار خدای خود صدا کنیم
چقدر شکسته قلبها چقدر غصه است به دل
قرارمان محبت است به حق هم روا کنیم.
💐 ألـلَّـھُمَ الرُزقنا زِیارَة ڪَربَلا💐
🌹ألـلَّـھُمَ ؏َـجــِّلْ لِوَلــیِـڪْ ألفـرَج🌹
🍃✨🍃✨🍃
🕗 ساعت دوباره هشت
دلم می تپد عجیب ❤️
مثل کسی که گم شده درغربتی غریب 💚
🌹 اللّهُمَّ صَلِّ عَلى 🌹
🌹 علِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى 🌹
🌹 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ 🌹
🌹 و حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ 🌹
🌹 و مَنْ تَحْتَ الثَّرى 🌹
🌹 الصِّدّیقِ الشَّهیدِ 🌹
🌹 صلاةً کَثیرَةً تامَّةً 🌹
🌹 زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً 🌹
🌹 کاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ 🌹
✍کانون فرهنگی میثاق👇
@mazhabi8888
وقت اذان که میرسد به حق هم دعا کنیم
باز شود گره ز کار خدای خود صدا کنیم
چقدر شکسته قلبها چقدر غصه است به دل
قرارمان محبت است به حق هم روا کنیم.
💐 ألـلَّـھُمَ الرُزقنا زِیارَة ڪَربَلا💐
🌹ألـلَّـھُمَ ؏َـجــِّلْ لِوَلــیِـڪْ ألفـرَج🌹