#استوری📱 ارسالی🤗 🌸@MazhabiiiTor🌸

رویای عشق پارت سی و سوم وقتی درو باز کردم با بغض وارد خونه شد روژان رو بغل کردو بوسید و بعد نشست رو مبل _ کیان چیشده؟ چرا بغض کردی؟ + از ناراحتی نیست _ خب چیشده؟ + بالاخره میتونم برم _ کجا؟ + بالاخره نوبت منم شد _ چی؟ کیان دارم سکته میکنم عین ادم حرف بزن + میخوام برم سوریه اسم سوریه که اومد خشکم زد دست و پاهام بی اراده میلرزید با صدای لرزون گفتم _ سوریه که جنگه + منم میخوام برم جنگ _ دیوانه شدی؟ بری جنگ؟ خب میمیری + شهید میشم _ کیان لازم نیست شعار بدی من نمیخوام شهید شی پاشو برو لباساتو عوض کن میخوام ناهار بیارم +یاس؟ چه شعاری؟ فکر میکردم تو درک کنی باصدای بلند و گریه داد زدم سرش و گفتم _ درک؟ چه درکی؟ بعد از مدتها ارامش اومد تو این خراب شده اونم تو میگی میخوام شهید شم مگه من چه گناهی کردم که هر چی بلاعه باید سرمن بیاد کیان روژان رو گزاشت سرجاش و اومد پیشم زانو زد اشکامو پاک کردو گفت + یاس تو باید افتخار کنی من به خاطر حفظ تو و این بچه و وطنم دارم میرم تازه سردار سلیمانی نابودشون کرده خیلی کم شدن فقط چند ماه میرم یا برمیگردم یا شهید میشم و مایه افتخار تو و روژان میشم _ شهید که بشی روژان یتیم میشه منم بیوه من این افتخارو نمیخوام + یاس تا تو راضی نشی نمیتونم برم فکر کن یکم شایدم برگشتم _ جنگه میفهمی جنگ مگه میشه برگشت + من به خونوادم نگفتم چون مطمئنم که اوناهم مخالفت میکنن ولی من الان خیلی وقته که منتظرم تا بتونم برم _ کیان سرتو میبرن اونا + مگه الکیه شروع به گریه کردن کردم چون میدونستم اگه هم راضی نشم کیان بازم میره + وای وای وای تو چقدر لوسی بابا نترس چیزیم نمیشه بشه هم شهید میشم مدافع حرم بی بی زینب میشم همون زینبی که الگوی تو بوده گریه نکن تروخدا یاس حالمو خراب نکن _ نمیتونم + چرا میتونی قوی باش بدون که من همیشه پیش تو هستم ‌وحواسم بهت هست _ قول بده که شهید نمیشی + چی؟ مگه دسته منه؟ _ به من ربطی نداره قول بده که شهید نشی + انشالله برمیگردم _ من انشالله منشالله نمیفهمم باید برگردی همین که گفتم + یاس عع منشالله چیه بی ادب؟ چرا داری مسخره میگیری همه چیو عع _ کیان قول بده + قول نمیدم ولی همه تلاشمو میکنم _ خب لااقل جلو نرو + یعنی چی؟ _ یعنی عقب وایسا فقط نگاه کن زودم برگرد کیان که معلوم بود از حرفهام کلافه شده خندش گرفت و گفت مگه دعواست ؟ جنگه +خب اخه... _اخه نداره دوروز اینجام بزار این دوروز خوشبگذره بعد میرم چند ماه دیگه میام +چند ماه؟ _ نمیدونم فک کنم یه چهار پنج ماهی شایدم بیشتر شایدم کمتر + وایییی 😭 _ گریه نکن پاشو نهار بخوریم بریم گردش خیلی ناراحت بودم بیش از اندازه اما اینم میدونستم که اول اخر کیان میره بعد از ناهار رفتیم بیرون یجورایی خوش گذشت اما به خودش و روژان نه من من هنوز دلم اشوب بود کپی🚫 💜@MazhabiiiTor💜

. [° #تلنگر °] ❗خرید جهنم ؟؟؟ !!! پیر مرد دانایی به نوه اش گفت : فرزندم تا حالا دانسته ای که بهشت مجانی است و دوزخ را باید با پول خرید ؟🍂 نوه اش گفت : پدربزرگ چگونه بهشت مجانی است اما دوزخ رو باید با پول خرید ؟؟؟ !!! پیرمرد گفت: پسرم نماز و روزه و کارهای نیک ، بابتشان هیچ پولی پرداخت نمیکنی🤍 و بهشت مجانی به دست می آید ؛🌸 اما شراب و زنا و قمار و ربا🔥 بابتشان پول پرداخت میکنی پس جهنم را باید با پول خرید .🥀

#استوری📱 #سردار_دلها ارسالی فاطمه بانو🤗 🌸@MazhabiiiTor🌸

#استوری📱 #عاشقانه😊 ارسالی فاطمه بانو🤗 🌸@MazhabiiiTor🌸

#پروفایل #صاحب_الزمان ارسالی🤗 🌸@MazhabiiiTor🌸

عکس تازه منتشر شده از سردار دلها #شهید_عزیز_ما 🌸@MazhabiiiTor🌸

•💜• روی پـرده کعبه حک شده است؛ نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَُــورُ الرَّحِـیمُ و من هنـوز وتا همیشه به همین یک آیه دلخـوشم بندگانم راآگاه کن که من بخشنده ےمهـربانم !💜 #خدا #آیه_گرافی #یافاطمہ‌الزهرا~💔 #فاطمیہ 🏴 🖤 #سردار_دلها❤️ 🌼@MazhabiiiTor🌼