eitaa logo
🇮🇷مذهبــیـــون🇮🇷
950 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.7هزار ویدیو
43 فایل
˼ بِسۡـم‌ِرَب‌ِالْحُ‌ـسِی‍ـنۡ...˹♥️ آمد که بگیرد ز علی نقطه ضعفی بیچاره ندانست "علی" نقطه ندارد... #غلام_حیدریم #باباعلی #110❤️ #مذهبیون🇮🇷 مدیر کانال♥: @abolfazl_m1880 @Akbary_88 انجام تمام تبادلات وتبلیغات 👆👆
مشاهده در ایتا
دانلود
💫در محضر شهدا💫 《حیا داشتن مردو زن نمیشناسد چه در رفتار چه در گفتار ما مردان نباید هر گفتاری هر پوششی استفاده کنیم جوان باحیا کسی است که بالاتر از مچ دستش رانامحرم نبیند..》
⭕️ توئیت عالی درباره دختر محجبه در میان پنج ستاره المپیاد نجوم ایران مگه حجاب محدودیت نبود؟
سلام دوستان نیازمند ۳ تا الهی به رقیه ام (: 🌿 بدجور گیرم 💔
[Sarallah-zn.ir] 030531 07.mp3
10.12M
هذا القلیل؛ گریه سینه زناته هذا القلیل؛ به امید یک نگاته(:🤍
نام : کانال کمیل تعداد اعضا: 300 شهید مدیر کانال: شهیدابراهیم هادی و شهیدان مدافع حرم❤️ کانالی با سایر کانال ها کانالی که اعضایش تا آخرین لحظه کردند و جان دادند اما نشدن و جا نزدن 💔
طلبه های جوان آمده بودند برای بازدید از جبهه ۳۰ نفری بودند... شب که خوابیده بودیم دو سه نفر بیدارم کردند و شروع کردند به پرسیدن سوال های مسخره و الکی! مثلا میگفتند: قرمز چه رنگیه برادر؟!😐 عصبی شده بودم😤 گفتند: بابا بی خیال! تو که بیدارشدی حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو بیدار کنیم!😎 دیدم بد هم نمیگویند😂 خلاصه همین طوری سی نفر را بیدار کردیم! حالا نصف شبی جماعتی بیدار شدیم و همه مان دنبال شلوغ کاری هستیم!😀 قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه در محوطه قرارگاه تشییعش کنند!😃 فوری پارچه سفیدی انداختیم روی محمد رضا و قول گرفتیم تحت هر شرایطی خودش را نگه دارد! گذاشتیمش روی دوش بچه ها و راه افتادیم گریه و زاری!😢 یکی میگفت: ممدرضا! نامرد چرا رفتیییی؟😭 یکی میگفت: تو قرار نبود شهید شی! دیگری داد میزد: شهیده دیگ چی میگی؟ مگه تو جبهه نمرده! یکی عربده می‌کشید😫 یکی غش می‌کرد😑 در مسیر بقیه بچه‌ها هم اضافه میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند واقعا گریه و شیون راه می انداختند! گفتیم برویم سمت اتاق طلبه‌ها جنازه را بردیم داخل اتاق این بندگان خدا که فکر میکردند قضیه جدیه رفتند وضو گرفتند و نشستند به قرآن خواندن بالای سر میت در همین بین من به یکی از بچه ها گفتم: برو خودت رو روی محمدرضا بینداز و یک نیشگون محکم بگیر😂 رفت گریه کنان پرید روی محمد‌رضا و گفت: محمد رضا این قرارمون نبود😩 منم میخوام باهات بیااااام😭 بعد نیشگونی گرفت که محمد‌رضا از جا پرید و چنان جیغی کشید که هفت هشت نفر از بچه‌ها از حال رفتند! ماهم قاه قاه می‌خندیدیم😂 خلاصه آن شب با اینکه تنبیه سختی شدیم ولی حسابی خندیدیم
سلام لطفا ٥٢٦ تا صلوات بفرستيد … سخته ؟ باشه ، پس ۵۲۶ بار بگید یا حسین اونم سخته اصن از یک تا ۵۲۶ رو به سریع ترین شکل بشمارید اینم سخته ؟ این عدد ها که حتی شمردنش برامون سخته و حالشو نداریم ، تعداد روزهای اسارت محمدرضا نوری به بدترین شکل ، در غربت است😔
حسن درویش به پدرش که وقتی متوجه شده بود پسرش در جبهه فـرمـانـده هستش می گويد: من فقط برای اسلام و اجرای احكام قرآن به سپاه رفته ام. به‌من فرمانده نگوييد. من خاك پای بسيجيانم،من فقط يک خدمتگزارم. حضرت امام با آن عظمت روحی اش می گويد: به من رهبر نگوييد خدمتگزار بگوييد و من که خاك پای اويم به خود لقب فرمانده بدهم؟ در عملیات بدر، بصورت گمنام و بدون مسئولیت شرکت و در سخت ترین نقطه عملیات برای نابودی کمین های دشمن از ناحیه سر مورد اصابت تیر خصم قرار گرفت و جاودانه شد... موسس تیپ ۱۷ علی بن ابیطالب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‏سـراغ‌ قبرِ شهید هایی که زیاد زائر ندارند بروید! آنها چیزهایی که می‌خواهند به صد نفر بدهند را به یک‌ نفر می‌دهند"((:
دختری می‌گفت: من هم‌کلاسی بابک بودم؛ خیلی تو نخش بودیم هممون! اما انقدر باوقار بود که همه دخترا می‌گفتند: این نوری انقد سروسنگینه حتما خودش دوس دختر داره و خیلی عاشقشه!"😏 بعد من گفتم میرم ازش میپرسم، تا تکلیفمون روشن بشه... رفتم رودررو پرسیدم گفتم:"بابک نوری شمایی دیگه؟! بابک گفت: بفرمایید گفتم:"چرا انقدر خودتو میگیری؟! چرا محل نمیدی به دخترا؟! بابک یه نگاه پر از تعجب و شرمگین بهم کرد و سریع رفت و واینستاد اصلا! بعدها که شهید شد، همون دخترا و من فهمیدیم بابک عاشق کی بوده که به دخترا و من محل نمیداد! عاشق بود، خیلی هم عاشق بود... عاشق‌حضرت‌زینب‌وشهادت:)🥺💔 بابک نوری هریس و رسم زندگی