✅ نگاه #وحید_جلیلی به وارونهنمایی از ماهیت اصیل #سربازان_گمنام_امام_زمان (عج) در فیلم « #روز_صفر»
♨️ سربازان گمنام امام زمان ربات نیستند!
💢 وحید جلیلی درباره فیلم «روز صفر» در روزنامه جوان نوشت:قاسم سلیمانیها را فراموش کنید، ایران را روباتها حفظ میکنند، این اصلیترین تم «روز صفر» است که کارگردان البته با تعابیر دیگری در نشست بعد از فیلم بر آن تصریح میکند: «این فیلم را ساختم تا به حافظان امنیت بگویم این قدر طلبکار نباشید از ملت، خودتان این شغل را انتخاب کردهاید، کارت را انجام دادی بیا برو... دیگه اینقدر طلبکار نمان!»
💢 وحید جلیلی در ادامه مینویسد: تنها گروهی که همه به آنها بدهکارند، دستهای از روشنفکران ایرانی هستند که میتوانند بابت طلبشان حتی سربازان گمنام امام زمان (عج) را (به هر دو معنا) لخت کنند! روشنفکر ایرانی دوست دارد تو جیمز باند باشی، حالش گرفته میشود وقتی نماز میخوانی، کلافه میشود وقتی یاحسین یازهرا میگویی، حتی وقتی کنار پرچم ایران میایستی. به خشم میآید وقتی کارت را جهاد فیسبیلالله میدانی، چگونه تحمل کند تو را وقتی نقشه ریگی را نقش بر آب و دین قلابیاش را رسوا میکنی؟ از نگاه آنها مأموریت ریگی نباید شکست بخورد! از نگاه حاج قاسم، مهمترین جرم ریگی آن است که به غارت ایمان مردم آمده است و نه فقط امنیتشان و از نگاه روشنفکرها مهمترین جرم حاج قاسم آن است که تصویری که کاخ سفید دوست دارد از اسلام بدهد را، رسوا میکند.
💢 قاسم سلیمانیها، با هویت عمیقاً دینی و معنویشان کابوس طیف روشنفکران ایرانی از سکولار و لائیک تا ملحد وآتئیست هستند.
💢 فیلم «روز صفر» رسماً دو فیلم است؛ یک فیلم، ماجرای پیدا شدن ریگی است و فیلم دوم ماجرای مفقود شدن مجاهدان متدین مخلصی که شرّ این مهره اسلام امریکایی را از سر ملت کم کردند.
💢 «روز صفر» ماجرای فیلمسازی است که میلیاردها تومان از وزیری که زیرکی و اینتلیجنس در چشمهایش موج میزند، پول میگیرد تا مأمورانش را پیش چشم او لخت و بیهویت و از ذیل پرچم ایران خارج کند.
💢 جالب است فیلمساز که قطعاً بیش از رضای واقعی (و نه آن روبات ساخت امریکا که در فیلم میبینیم) برای فیلمش پول گرفته، به دنبال کنشی سیاسی و اجتماعی و دادن پیام به حافظان امنیت است که: «رویتان را زیاد نکنید»، اما مدافعان بیمرز ایران، به فتوای فیلمساز محترم فقط باید بیزنسمن باشند و حق ندارند پیام و آرمانی برای جامعهشان داشته باشند.
💢 فرو کاستن وطن به آغل، پروژه قدیمی روشنفکری ایرانی است که ترور شخصیت قاسم سلیمانیها مرحله جدیدی از آن است. قاتل حاج قاسم تنها آن سگ زردی نیست که در کاخ سفید زوزه میکشد، بلک واترهای ایرانی، زدن تیر خلاص و حل کردن هویت قاسم سلیمانیها در اسید سینمای لائیک را بر عهده گرفتهاند.
💢 آنها که از نزدیک، شکارچیان اطلاعاتی ریگی را- که از مؤمنترین و متدینترین بچههای وزارت هستند- میشناسند در برابر این حجم از وقاحت روشنفکری ایرانی برای مصادره حماسههای مجاهدان مسلمان مبهوت شدهاند و البته چه جای تعجب؟
💢 غرب اراده کرده است که جهنم و بهشت و خدا و رسولالله و شهادت و جهاد و... را در روایتی کاریکاتوری از زبان داعش و جندالله و... به نمایش بگذارد و روشنفکر ایرانی در انجام این مأموریت به یاریاش برمیخیزد.
💢 روشنفکر خشمگین که نمیتواند مردمانی را که صیاد شیرازیها و حججیها و قاسم سلیمانیها را با فریاد یاحسین یازهرا تشییع میکنند از یاد ببرد، وارد میدان میشود تا اگر امریکاییها جسم سلیمانی را قطعه قطعه میکنند و از ملت میگیرند، او روح و تفکر و روحیه و مکتب سلیمانی را محو و با یک ورژن عمیقاً دروغین با ویژگیهای لائیک و امریکایی جایگزین کند.
💢 «روز صفر» مصداق اتم یک فیلم ایدئولوژیک است؛ ایدئولوژیای به مثابه آگاهی کاذب و برساخته از معادلات قدرتطلبانهای که یک سویش برآوردن ریگیهاست و سوی دیگرش ترور فیزیکی و شخصیتی حاج قاسمها. دقیقاً در امتداد مأموریتی که امریکاییها برای ریگی تعیین کرده بودند عمل میکند؛ منحصر کردن چهره دین در تحجر و منجینمایی و قهرمانسازی از سکولاریسم و لائیسیته و قاعدتاً هر دو پیش امریکا مأجورند.
💢 ریشوی فرصتطلب آخر فیلم، دقیقاً خود کارگردان است که به نمایندگی از جریان روشنفکری (که کوچکترین نقشی در دفاع از ایران در ۴۰ سال گذشته نداشته است) به سرقت و مصادره حماسه فرزندان مؤمن یک ملت مسلمان آمده است.
💢 نسل جدید سینمای انقلاب اسلامی، سینمای سانسور و بایکوت را شکست داده و گام بعدی، غلبه بر سینمای تحریف است.
هدایت شده از یک لاقبای پابرهنه
#روح_الله_زم به کیفر اعمال خباثت آمیزش به دار مجازات آویخته شد.
💠 سپاسی مجدد از #سربازان_گمنام_امام_زمان (عج) که او را از پیش چشمان #سرویس_اطلاعاتی_غرب ربودند و کت بسته در اختیار نظام اسلامی قرار دادند.
💠 لکن باید توجه داشت که زم عاملی بود آشکار و نباید غفلت کرد از #نفوذ_عوامل_مخرب در لایههای نظام جمهوری اسلامی، که با تشکیل و سازماندهی فتنه ها خسارتهای بسیاری را در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ... به كشور وارد کرده و میکنند.
💠 نفوذیهایی که در قالب خبر، نقد و تحلیل به دشمن #کد داده و اطلاعات مهم را در پیش چشم همگان در دسترس بیگانگان قرار میدهند.
💠 نفوذیهایی که ماموریت آنها ارائه #تحلیلها_و_اطلاعات_غلط به مسئولان با هدف تغییر محاسبات آنان و در نهایت اتخاذ تصمیمهای ویرانگر و خسارتآفرین است. آنها دیدگاهی را که کانون نفوذ دیکته کرده است به مسئولان تصمیمساز و تصمیمگیرنده می قبولانند و محاسبات آنان را با خواست و منافع دشمن همسو میکنند.
💠 نفوذیهایی که با وجود اسناد بالادستی متعدد مانند:« سند تحول بنیادین آموزش و پرورش»، « سند نقشه جامع علمی کشور»، « نقشه مهندسی فرهنگی کشور» و ... ، به جدیت پیگیر #سند_2030 یونسکو هستند تا تفکرات لیبرالیستی و سکولاریستی را در نظام تعلیم و تربیت کشورهای مختلف بگنجانند و به واسطه آن از اصطکاک نسلهای جدید با نظامهای استکباری و سرمایه داری، جلوگیری کنند.
💠 نفوذیهای خزیده در تیم هستهای که با جلب اعتماد تیم مذاکره کننده، #کلاه_گشاد_برجام را بر سر ملت نهادهاند. جاسوسانی که در پوشش محیطزیست، گرای موشکها را به دشمن میدادند و همزمان در پی نابودی کشاورزی کشورمان بودند، نفوذیهایی که بازار ارز را به اغتشاش کشیدند و ذخایر ارزی کشور را به تاراج دادند و بازار مسکن، سکه، روغن، مرغ و تخم مرغ... را آشفته کردند.
💠 نفوذیهایی که این روزها در پوشش خیرخواهی! نسخه حذف برنامه موشکی ایران و سرازیر شدن تروریستها به این کشور را میپیچند کسانی که با تحلیلهای غلط و دیکتهشده خود تلاش دارند تا #برجام_خسارتآفرین دیگری را به مسئولان قالب کنند.
💠 نفوذیهایی که به علت حضور در مسئولیتهای نظام، #تابلوی_خودی در دستشان است ولی #شناسنامه_دشمن را در جیب دارند.
#بهوش_باشیم.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
💠 پاسخ سعدی علیه الرحمه به #اصلاح_طلبان_زیاده_خواه و فرصت طلبی که هماهنگ با #سلبریتی_های_بی_مصرف و #براندازان_ناامید جز نق زدن و زِر نشخوار کردن، ثمره ای برای این سرزمین نداشته و این ایام، بعد از ناکامیهای مکرر غرب در توطئه و دسیسه چینی برای #دولت_مردمی_رئیسی، هر روز به بهانهای از سوراخهای خود بیرون خزیده اند تیغ طعن و نیشخند بر #مدافعان_امنیت و #سربازان_گمنام_امام_زمان کشیده اند:
«پادشاهی با غلامی عجمی در کشتی نشست و غلام، دیگر دریا را ندیده بود و محنت کشتی نیازموده گریه و زاری در نهاد و لرزه بر اندامش اوفتاد. چندان که ملاطفت کردند آرام نمیگرفت و عیش ملک از او منغص بود. چاره ندانستند. حکیمی در آن کشتی بود، ملک را گفت: اگر فرمان دهی من او را به طریقی خامُش گردانم. گفت: غایت لطف و کرم باشد.
بفرمود تا غلام به دریا انداختند. باری چند غوطه خورد، مویش گرفتند و پیش کشتی آوردند. به دو دست در سکان کشتی آویخت. چون بر آمد به گوشهای بنشست و قرار یافت. ملک را عجب آمد. پرسید: در این چه حکمت بود؟ گفت: از اول محنت غرقه شدن نچشیده بود و قدر سلامت کشتی نمیدانست. همچنین قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.»
📚📚📚