eitaa logo
💖کانال مشاوره خانواده نور💖
197 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
605 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور: قسمت ۱۶چوب خداصدانداره ‌عمادچون انسان مغروری هم بودودرعین حال نمی خواست کسی نقطه ضعفشو متوجه بشه ازکسی سوال نکردکه این دخترچرابا علی صاحب کارخانه کارداشت روزهاگذشت تاکاملا اوضاع حسابداری مرتب ومنظم،شد وتمام حسابهاردیف شد وقتی سیماو علی یک بررسی دقیق وهمه جانبه به کار حسابداری کارخانه انجام دادند نه تنهانقصی نداشت بلکه عالی هم شده بود و برای اینکه علی بتونه حسابدارروبه سمت خودش جلب کنه یک شب بدون برنامه قبلی اونومیاره خونه خودش ،وعمادهم سیمارومی بینه وهم مریم روسعی می کردخودشو کنترل کنه شیواازاینکه عمادبطوردایم به مریم نگاه کیرکردخوشش اومد هم خوشگل وخوش تیپ بود وهم تحصیلکرده وهم حسابدارشرکت خلاصه اونشب گذشت ،شیوابه علی گفت این عمادپسرخوبیه اگردامادمامی شد خوب بود. سیمابلافاصله گفت شیواجان مریم کجاو این اقاکجا،علی بلافاصله باعصبانیت گفت شیوا ادم قحطه مگه ،بعدازچنددقیقه مریم ازاتاقش اومدبیرون شیواازمریم راجع به عمادسوال کرد مریم گفت الان مشغول درس خوندن هستم وکارهای تخصص،لطفاسرتون به کارخودتون باشه ، شیوا بلافاصله به مریم گفت ماکی باید عروسبتوببینیم نوه هامونوببینیم واینهاروبابغض گفت بعدازیک دقیقه مریم گفت ممنونم مادرجان خدابموقع همه چی روجوردرمیاره وبعدازگفتن این حرف به سمت رفت اتاق خودش رفت ،وقتی مهمونی تمام شد وعماداز خونه علی خارج سد سبمابه شیواگفت،عزیزم کسی رابایدبرای مریم درنظربگیرید که باهم دریک ترازباشند علی وشیواازحرف سیمااظهاررضایت کردندوشیوا سیمارودرآغوش گرفت وگفت ازاینکه درکنارمنی وبرای بچه من دل می سوزونی ممنون توهستم بعدازاین ماجرا،سیمابه عمادگفت سرتوازفکرمریم خالی کن اونهابه هرکس دخترنمیدن اماعمادگفت مگر من چی نیستم،سیماگفت پولدارنیستی ،اونهاصدبرابرتووپدرومادرت پولدارترهستندپس خودتوسبک نکن بیاماکارخودمونوبکنیم عمادچندین بارخواست این قضیه روبه پدرومادرمریم بگه اونهاهم به گونه ای فهموندش لقمه اندازه دهنت بردار،عمادوقتی دید اوضاع اینه به فکرانتقام افتادوبه،سیماگفت باید یک نقشه حسابی برای چاپیدنشون بکشیم عمادبلافاصله باکمک سیماکه به زبان انگلیسی هم مسلط شده بود یه،شرکت صوری وجعلی درامارات تحت عنوان ساخت وسازراه می اندازند .دفترکارخانه این مساله روبه اطلاع علی می رسونند علی باکسی مشورت نمی کنه و۴ میلیون دلارپول به حساب می ذاره که همه کاره اون سیمابوده وسیماگفته تحقیق کنیم بعد پول بحساب بریزیم،علی طمع می کنه وسریع پول،بحساب می ریزه وبعدازمدت کوتاهی علی متوجه میشه این شرکت صوری بوده حال علی وشیوا کمی بهم می خوره ،شیواگفت چرابحرف سیماگوش نمیدی ؟ بازهم سیمادرنقش منجی ظاهرمیشه وهزینه هنگفت برای نجات این دونفرمی کنه ومبلغ دومیلیون دلارروزنده می کنه واین کارسیما باعث شادی علی وشیوامیشه وبه قولرخودش باتسلط به زبان انگلیسی وپیداکردن عاملان این شرکت صوری نصف پول روزنده می کنه هم یک ونیم میلیون دلارازشراکت باعمادنصیبش شد وهم علی وشیوا چهارصدهزاردلاربهش دادند،دیگه عملا علی بازنشست میشه وازفعالیت استرس،دارمنع میشه ،بعدازمدتی ،سیما پولی که قراربودبه عمادبده پرداخت می کنه وعمادهم به بهانه قهربا شیواوعلی واینکه مادرش مریض هست به انگلستان میره،وحسابداردیگه میارن که کاملا مطیع سیماهست امابه ظاهرباشیواوعلی هست سیماانقدرپولدارشده بودکه ثروتش بیشترازثروت علی وشیواشده بود همه اینرپولهارادراصفهان سرمایه گذاری می کرد اینوبه اونهانگفت دوتابچه وبرادر ومادرشو فرستادترکیه ،تابچه هادرکلاسهای عالی درس بخوانند مریم هم چون ازاول حسابش ازخانواده جدابود وضع مالیش عالی بود وثروتش کمترازپدرش نبودمدام مریم وحسین باهم بودند بک شب که علی وشیواوسیماوکمال و مریم باهم نشسته بودند علی به مریم گفت نمی خواهی ازدواج کنی ،مریم گفت ان شاالله درسم تموم بشه چشم علی گفت وضعم خوب نیست دوست دارم عروسیتوببینم ،امامریم گفت من الان وقت ازدواج ندارم،دارم عضوهیات علمی مثل حسین میشم تااینوگفت علی دادزدگفت مگه بهت نگفتم بااون کاری نداشته باش مریم گفت کارهای عضوهیات علمی شدن منو حسین درست کردچطورباهاش کاری نداشته باشم تمام کنفرانسهای خارجی رواون میره فوق تخصص قلب هست وشماهاهمش دارید ازش کمک می گیرید من کمک بگیرم میشم کافر؟مریم گفت پس من هم اصلا ازدواج نمی کنم اینوگفت ورفت تواتاق خودش . ادامه دارد.... ‌ ‌کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور ‌https://eitaa.com/mech53442
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 💠 اگر از همسرتان کار سر زد، به هیچ وجه از او نشوید بلکه از انتقاد کنید و یا ناراحت باشید. 💠 تنفر از همسر، باعث می‌شود تا او را نبینید و فقط در جستجوی دیگر او برآیید. نیز به این قضیه کمک می‌کند. 💠 حتما همسرتان رفتارهای غیر از خطایش دارد که با یادآوری آنها می‌شوید و دلتان نسبت به او نرم می‌گردد. 💠 با این روش از جلوگیری کنید. کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور https://eitaa.com/mech53442
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 همین رفتارهای جزئی و تکراری به اعضای خانواده می‌فهماند وجود تو برای ما مهم است یا وجود تو خنثی است. کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور https://eitaa.com/mech53442
💠 فرض کنید فیلم چند ثانیه‌ای بدون صدا از یک فوتبالیست که در حین بازی، خیلی و در حال داد زدن است برای چند کارشناس فوتبال پخش شود و هر کدام برای علّت عصبانیّت این بازیکن یک را مطرح کند؛ احتمالاتی مثل ناداوری، کم‌کاری بازیکن هم تیمی، تعویض شدن وی، خطای بازیکن حریف، درد یکی از اعضای بدنش و احتمالات دیگری که کار را برای کارشناسان سخت می‌کند. امّا اگر خود بازیکن علّت عصبانیّت خود را با خویش بیان کند تمام احتمالات کنار می‌رود و بر روی علّت اصلی عصبانیّت بازیکن بحث می‌شود. 💠 یکی از مشکلاتی که در زندگی مشترک می‌تواند باعث ایجاد معضلات بزرگ‌تر گردد این است که زن یا مرد علّت ناراحتی و دلخوری از همسر خود را بیان نمی‌کنند و فقط با چهره‌ی اخمو و یا قهر و کم محلّی به همسر، و دلخوری خود را ابراز می‌کنند در حالیکه همسرش علّت این دلخوری را نمی‌داند و شاید چندین احتمال را به عنوان علّت ناراحتی وی در ذهن خود ردیف می‌کند که باعث او می‌شود. 💠 ناراحتی خود را یا به شکل صحیح مدیریّت کرده و ابراز نکنید و یا علّت آن را خیلی ، دوستانه و بدون داد و قال به همسرتان بگویید تا جلوی سوءتفاهم‌ها و برداشت‌های غلط و در نتیجه تصمیمات نادرستی که اوضاع را می‌کند بگیرید. کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور https://eitaa.com/mech53442
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت ۱۷چوب خداصدانداره ‌حرفهایی که بین علی وشیواومریم ردوبدل شده بودباعث دلخوری مریم شد ومریم ضمن احترام به پدرومادرش ،معاینه وبررسی وضعیت پزشکی انهارامدنظرداشت واین جزاولویتهای کاری مریم بود،وقتی علی وشیواروبه بیمارستان می بردند مریم دربیمارستان شرایطی رامهیاکرده بودکه کاملا درخدمت پدرومادرش باشندوپزشکان ومتخصقان وفوق تخصقهاوپرستاران وپرسنل بیمارستان که شیفته اخلاق ورفتاروحرفه ای گری او بودندوهم تخصص مریم راقبول داشتندعلی وشیواراکاملا موردلطف خودقرارمی دادندکه پدرومادرش بادین این صحنه ها، حالشون بسیارخوب می شد اماحاضرنبودند بپذیرند حسین ومریم باهم ازدواج کنند.پس ازمعاینه کامل توسط پزشکان فوق تخصص ،علی وشیواازبیمارستان مرخص شدند.ودوسه روزی ازمرخص شدن انهاازبیمارستان گذشته بودکه علی وشیواوسیماتوهال بودندکه تلویزیون برنامه کنفرانس بین المللی پزشکی درسوییس رانشان می دادکه یکدفعه همه دیدن مجری کنفرانی گفت جناب اقای دکترحسین احمدی ،به عنوان سخنران بین المللی ازایشون تقاضامی شود سخنرانی کندوحسین،شروع به سخنرانی بازبان انگلیسی کرد‌ودرپایان گفت من هرچه دارم ازخداوقران وپدرومادرم وهمکارخوبم خانم دکترمریم شمالی دارم ،وتمام دستاوردهای دوساله مادرکتاب ۵جلدی بزودی منتشرمی شودمن نمی توانم زحمات خانم دکترمریم شمالی رانادیده بگیرم ،به محض گفتن این مطلب که تماما به انگلیسی گفته می شد تمام حضاربه احترام حسین ازجایشان،بلندشدند،‌براش کف زدند علی که دید حسین اینهمه معروف بودوبامریم هم همکاری پزشکی داشت تعجب کرد مریم این موضوع رامی دانست ان شب دربیمارستان بود،که علی به دخترش رنگ زدومریم به علت مجم کارزیادمتوجه تلفن پدرش نشد.صبح که به خانه آمدسلام کردکه به اتاق خودش برود امامادرش صداش زدوگفت میشه بیایی باهم صحبت کنیم مریم گفت الان خسته هستم بعدازخوابیدن درخدمت شماهستم موقع ناهارکه دورهم بودندعلی گفت مریم ،سخنرانی حسین روشنیدی ودیدی!؟ مریم با حالت سردی گفت بله ،گفت چطورمگه ،علی گفت به من نگفتی حسین انقدرمشهورهست مریم گفت چیزی که ا،حسین برام مهمه ،صداقت وپاکدامنی وایمان وبعدتخصصشه، پدر علی گفت میشه بهش بگی برای خواستگاری می تونندبیان شیواگفت چندتاشرط دارم که باید اوناروانجام بده مریم گفت من شرطهاروبهش نمیگم اماممکنه هرشرطی،روقبول نکنه توبگو مریم گفت درشب خواستگاری خودتون بگید امامن مجبورش نمی کنم اگرشرط شمامنطقی باشه می پذیره اگرنباشه نمی پذیره ،من اخلاقشو می دونم مریم به حسین گفت حسین هم به سهراب ورعناگفت شب پنج شنبه باشیرینی ودسته گل به خونه علی اومدن وپس ازصحبتهای مقدماتی شیواگفت مادوسه تاشرط داریم اول اینکه شمابریددرامریکایاانگلستان زندگی کنید دوم اینکه ،حق طلاق بادخترم باشه ومهریه سنگین باشه سوم اینکه ،اسم بچه هاتون من وعلی انتخاب کنیم چهارم اینکه کتابهایی که می نویسی به نام مریم باشه ،مریم به محض شنیدن این شرطهاخجالت کشیدوگفت مادرمن، ا ین چه شرطهای عهدعتیقه که گذاشتی، پدرحسین گفت مریم خانم ناراحت نشو مادرته دوستت داره این شرطهاروگذاشته امامن می دونم که حسین بانامگذاری فرزندان توسط پدرومادرت ونوشتن کتاب به اسم تو اصلا مخالفتی نداره من روحیه اونومی دونم امادربقیه مواردخودش تصمیم می گیره ،حسین گفت ضمن احترام به بزرگترهای مجلس ،من کشورخودم ایران رابرتمام دنیاترجیح می دهم امادرموردحق طلاق هرتصمیمی مریم خانم بگیرن ومهریه بخوان من همان راعمل می کنم اما ترک ایران رابه هیچ وجه قبول ندارم مریم گفت من هیچ کدام ازاین شرطهاراقبول ندارم من نمی خوام،به کسی تحمیل بشم ضمن احترام به دکترحسین،شاید مادرمن نمی دونه این شرطهای ساده لوحانه روگذاشته من خودم دارای اعتبارهستم ،من لیرانی هستم من هم حاضرنیستم وطن خودم روترک بکنم،نکته دوم من چه نقطه ضعفی دارم که حق طلاق بامن باشه ویامهریه من زیادباشه ؟ ،مساله بعدی ضمن احترام به پدرومادرم نامگذاری اسم بچه مساله بسیارپیش وپاافتاده هست سالم بودن بچه مهم هست که ۸نفرآدم عاقل هستیم باهم مشورت می کنیم اسم خوبی انتخاب می کنیم ضمن اینکه اسم خوب هم مهمه ،مهم تراینکه بچه بعدهادرست تربیت بشه .پس بحث کردن ویامانوردادن روی مسایل جزیی وکاهش پیداکردن شخصیت وموقعیت ووقارمن مرااذیت می کنه لطفاروی مسایل مهم تراگرحرفی دارید بزنید شیواکه تااین لحظه گیج شده بودوتابحال قضایارابه این صورت ندیده بودبحال خودش تاسف خوردوازمریم عذرخواهی کردوهمه براش دست زدند..............ادامه دارد ‌کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور ‌https://eitaa.com/mech53442
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸 💙 دلتنگی می دانی چیست؟! غرق شدن در یادت، فکر به صدایت، و مرور هر شب خاطراتت... دلتنگی ساده تر از همه معانی است، دلتنگی یعنی "تو" نباشی و "من" تو را زندگی ک کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور ‌https://eitaa.com/mech53442 🍃🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃
💢پیرمرد خردمند در یک دهکده، پیرمرد خرمندی زندگی می کرد. افرادی که به مشکلی بر می خوردند یا سوالی داشتند، به او مراجعه می کردند. یک روز یک بچه باهوش و زِبل که می خواست سر به سر پیرمرد خردمند بگذارد، پرنده ی کوچکی گرفت و آن را طوری در دستش گرفت که دیده نشود. بعد پیش پیرمرد رفت و به او گفت: پدربزرگ، من شنیده ام شما باهوش ترین مرد دهکده هستید. اما من باور نمی کنم. اگر راست است، می توانید بگویید که این پرنده ای که در دست من است زنده است یا مرده؟ پیرمرد نگاهی به پسر انداخت و فکر کرد: اگر به او بگوید که پرنده زنده است، او با یک حرکت کوچک دستش پرنده را می کشد، و اگر بگوید که پرنده مرده است، او پرنده را آزاد می کند تا به خیال خودش ثابت کند که از پیرمرد باهوش تر است. پیرمرد دستش را روی شانه ی پسرک زبل گذاشت و با لبخند گفت: مرگ و زندگی این پرنده به اراده ی تو بستگی دارد. کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور ‌https://eitaa.com/mech53442
با کلامتان به زندگی تان برکت دهید خیلی از مردم متوجه نمیشوند که با کلامشان زندگیشان را نفرین میکنند. باجملاتی مانند: از کار هیچ خبری نیست ،من هرگز استراحت خوبی ندارم واز این قبیل جملات هربار که شما میگویید نمیتوانم به ان خانه زیبا با ان شغل دلخواه برسم زندگی خودتان را نفرین کرده اید. در رابطه عاشقانه دلخواهتان نیز هر کلامی که به زبان جاری میکنید برکت یا نفرین را جاری کرده اید. دست از نفرین کردن اینده تان بردارید گاهی اوقات دشمن لازم نیست ما را شکست دهد. ماخودمان، خودمان را شکست میدهیم. از همین لحظه نیت کنید؛ چیزهای خوب را پیش بینی کنید ،شروع به برکت دادن به زندگی کنید. کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور ‌https://eitaa.com/mech53442
🔻 📚 * وقتی کودک به سنّ رشد می‏رسد، باید با فاصله گرفتن از تخیّلات کودکانه، با واقعیت‏ها اُنس بیشتری بگیرد؛ امّا کودکی که با بازی های رایانه ای گرفتار سلطان مقتدری به نام خیال شده، نمی‏تواند به این راحتی از بند خیال رها شود و به وسیلۀ تفکّر با عالم واقعیت، اُنس بگیرد. باید توجّه داشته باشید آثاری که با تقویت خیال به دنبالش هستید، با تقویت عقل به دست می ‏آید. امام صادق علیه السلام فرمود: ستون انسانیت، عقل است. از عقل، زیرکی، فهم، حفظ و دانش بر می‏خیزد. با عقل، انسان به کمال می‏ رسد. عقل، راه‏نمای انسان، بینایی‏ بخش و کلید کارهای اوست.* کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور ‌https://eitaa.com/mech53442
فصل پنجم: جلسه با نوجوانان چگونه با نوجوانان صحبت کنیم تا گوش دهند و چگونه گوش دهیم تا نوجوانان صحبت کنند؟ نویسنده آدل فابر و الین مازلیش 🌱🌱🌱🌱🌱 در این فصل جلسه ای با نوجوانان ترتیب داده می شود و نظرات آنها راجع به سوالات زیر پرسیده می شود: ✨اگر بتوانید توصیه‌ای به والدین بکنید آن چیست؟ - به ما نگویید هرچه دلت می‌خواهد به من بگو و بعد وقتی ما حرف دلمان را می‌زنیم عصبانی شوید و با بد اخلاقی با ما صحبت کنید - چیزهایی شبیه هنوز داری با تلفن صحبت می‌کنی یا دوباره داری می‌خوری به ما نگویید وقتی می‌بینید مشغول انجام آنها هستیم به ما نگویید این کار را نکن و سپس خودتان همان کار را بکنید مثل سیگار کشیدن و .‌‌.‌ - اگر با بدخلقی به خانه می‌آیید مشکلاتتان را بر سر ما خراب نکنید یا برای روز بدتان ما را سرزنش نکنید.- از دوستانمان انتقاد نکنید وقتی شما آنها را نمی‌شناسید. -اگر دوست داریم با دوستانمان باشیم نه با اعضای خانواده در ما احساس گناه به وجود نیاورید. - اگر می‌خواهید بچه‌هایتان حقیقت را به شما بگویند آنها را برای هر موضوع کوچکی تنبیه نکنید. - اگرچه بچه‌های شما دیگر کوچک نیستند و نوجوان شده اند به آنها بگویید عاشقشان هستید و آنها را بغل کنید و ببوسید. ✨اگر بتوانید به دیگر نوجوانان توصیه‌ای کنید به آنها چه می‌گویید؟ - کارهای احمقانه‌ای مثل استعمال مواد مخدر انجام ندهید فقط برای اینکه بچه‌های دیگر شما را دوست داشته باشند. - با همه حتی بچه‌هایی که معروف نیستند دوستانه برخورد کنید و زورگو نباشید. - وقتی بچه‌های دیگر کسی را اذیت می‌کنند به آنها ملحق نشوید.- ارتباطات حقیقی و خوب را رشد دهید سپس وقتی شرایط زندگی سخت می‌شود و کسی در کنارتان نیست کسانی هستند که به شما کمک کنند. ✨آرزو می‌کردی چه چیزی در زندگیتان متفاوت بود؟ ( در خانه در مدرسه یا با دوستان) - ای کاش والدینم متوجه بودند که من دیگر بچه نیستم و اجازه می‌دادند کارهای بیشتری انجام دهم. - ای کاش برنامه‌ام با مطالعه و کلاس‌های موسیقی پر نبود تا می‌توانستم زمان بیشتری با دوستانم باشم. - ای کاش دوستانم ارتباطشان با هم خوب بود و از من نمی‌خواستند از طرف خاصی حمایت کنم. - ای کاش مردم بر اساس ظاهرتان به آنچه می‌پوشید درباره شما قضاوت نمی‌کردند. 🌱🌱🌱 والدین گرامی شما نیز این سوالات را از نوجوانان خود بپرسید و نظرات آنها را راجع به سوالات در قسمت نظرات مطرح کنید. ✨✨✨✨✨✨✨✨ کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور ‌https://eitaa.com/mech53442
کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور
یک روز به زیبایی رنگین کمان یک صبح به شادابی گلها یک آغاز خوب و یک دشت آرامش آرزوی امروز من برای شما 🍁🌱🧡 🍃🌸کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور 👉 https://eitaa.com/mech53442
🔴 💠حرفهای خود را با مطرح کنید؛ نه با چرا که از کلام همان برداشت می‌شود که شما می‌گویید؛ ولی از رفتارتان هزاران برداشت می‌شود. 💠 رفتارهای توام با کم محلی و قهرگونه باعث می‌شود که کینه‌ها، سوءظن‌ها و اختلافات پیدا کند! 💠 فقط کنید با همسرتون تا او بداند ناراحتی شما از چیست! 💠 برای گلایه کردن نیز، با آرامش و بدون طعنه و با احترام به همسرتان صحبت کنید. 🍃🌸کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور👉 https://eitaa.com/mech53442
🔴 ! 💠 : ⭕️ آدم‌های شکست خورده و غمگین غالباً ناله می‌زنند، شکوه دارند و درد دل می‌کنند! پای حرف‌هایشان ننشین که نگاه تو را هم به عالم سیاه می‌کنند، هر چند با صدایی خوش و نغمه‌ی زیبا ترانه‌سرایی کنند. تنها صدای شاد آدم‌های خوش‌بین را بشنو که به‌جای درد دل، درک خود را از خوشبختی بیان می‌کنند و قدرت می‌دهند. 🍃🌸کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور 👉 https://eitaa.com/mech53442
قسمت ۱۸ چوب خداصدانداره ‌باحرفهای مریم، علی که تابحال دریک جمع به صحبتهاش گوش نکرده بود فوق العاده هیجان زده شدوگفت دخترم من ازتومعذرت می خوام من متوجه دیدگاه ونظراتت نشده بودم. واقعادیدگاه تو ارزشمندهست سپس حسین گفت جناب آقای شمالی انتخاب مریم به عنوان همسرم درصورت موافقت مریم وشماها،بخاطرمال ومنال وثروت نیست ، فقط بخاطرشخصیت خودساخته وانسان دوستانه وخداباورانه ‌وویژگیهای منحصربفرد اوست والا همه مادرعرض چندسال به این ثروت رسیدیم ومی رسیم من تاالان به پدرومادرم ومریم راجع به ثروتم نگفتم البته من بیش از۵۰عمل جراحی قلب انجام دادم اما با۵عمل جراحی قلبی که انجام دادم اون افراددرشمال وتهران زمینهاواملاک وساختمانهایی رابه نام من زدندکه جسارتا قیمتشان میلیاردهاتومان هست من درکارساخت وسازهم هستم هر۲۵واحدی که می سازم یک واحدرابه انسانهای نیازمندوعروس،ودامادهای نیازمندمی دهم وگاهی درجراحی وکارهای کوچکتردرموردقلب ازنیارمندان پول نمی گیرم ،فقط یک فقره خریدزمین رادرحوالی نوشهر خدمت شماعرض کنم ۱۵ هکتارزمین خریدم که درعرض ۵سال قراره جاده بزنند واین زمین میلیاردهاتومن ارزش آن هست . این مساله را،نه به پدرومادرم گفتم ونه به مریم ،ازنظرمن ارزش علم ومعرفت واخلاق قابل مقایسه با ثروت نیست بنادارم یک مجتمع بزرگ سالمندان نیازمندبزنم که بچه هایی که به پدرومادرشان بی محبت شدندبه صورت رایگان خدمات دهی کنم همه اینهارامدیون پدربزرگهاومادربزرگهای مادری وپدری خودم هستم. که به من راه درست رایاددادندومحبت زیادی به من کردند وحلال زندگی کردندوسعی کردم بیشترین وبهترین احترام روبه اونهابکنم وهنوزهم دستان اونهارومی بوسم وبه این بوسه افتخارمی کنم من دربرابرعظمت مقام پدرومادرم ذره ای بیش نیستم وبلندشد دستان پدرومادرش رابوسید وپدرومادرش به گریه افتادند علی مات ومبهوت مانده بودخدایاچه می بیندمن که فکرمی کردم ثروتمندم وخانواده سهراب ضعیف ترازمن هستند احساس حقارت کردوعرق شرم برپیشانیش نشست مریم گفت همانطوریکه گفتم پول وثروت ومال حسین ومال ومنال پدرم برای من مهم نیست .من اگرجواب مثبت به حسین اگربدهم بخاطراخلاق وادب ومعرفت وکارصادقانه اش درپزشکی هست چون احساس می کردم حسین هم صادق هست وهم صالح ،اما حسین تابحال این چیزهاروبنابه هرنیتی به من نگفت بنابراین فعلا پاسخم منفی هست من باید فکرکنم. حسین باورش نمی شدکه مریم اینجوری پاسخ بدهد وعلی وشیواهم بشدت ناراحت شدندکه این چه حرفیه که مریم می زند امامریم پاسخش قاطعانه ومحکم بودوباعذرخواهی ازجلسه خواستگاری خارج وبه بیمارستان رفت. همه مات ومبهوت شدند وبعدازنیم،ساعت خانواده حسین به خونه خونشون رفتنداماعلی وشیواکلی حرص خوردند که اولاچراحسین روخوب نشناختنددوم اینکه چرامریم جواب منفی به حسین داده ...........‌ ادامه دارد ........... ‌قسمت ۱۸چوب خداصداندارد ‌ ‌کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور ‌‌ ‌https://eitaa.com/mech53442
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معجزه قرائت ترتیل زیبای دختر خردسال را را ببینید ولذت ببرید ماشاءالله... اگرباگوش جان بشنوید آرامش می گیرید ‌ ‌کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور ‌ ‌https://eitaa.com/mech53442
اگر رازی در گذشته دارید و مردد هستید درباره آن با همسرتان یا همسر آینده خود صحبت کنید یا خیر یا اگر شما آن شخصی هستید که به گذشته همسر خود شک دارید و نمی­‌دانید کنکاش و دانستن درباره آن، اوضاع را بهتر می­‌کند یا بدتر، لازم است قبل از هر اقدامی با مشاور صحبت کنید. گاهی بیان مسائلی که مربوط به گذشته است و یا سرک کشیدن در گذشته همسر تمام اعتماد و احساس امنیتی که مدت­ها برای ساختن و حفظ آن تلاش کرده بودید را از بین می­‌برد که بازسازی آن کار چندان آسانی نیست. پس بی­‌مهابا اقدام نکنید. 🍃🌸کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور https://eitaa.com/mech53442
گاهی اشتباهی که ما در رابطه با میکنیم اینه که با حرف هامون یه جوری احساس و و بهش میدیم ! مثلا وقتی یه کاری میکنه یا یه چیزی میگه میگیم : 🔸یکم منطقی فک کن! 🔹آخه چرا انقد بی فکر و ساده ای؟ 🔸چرا میذاری انقدر راحت گولت بزنن؟ 🔹چقدر بچه گانه فکر میکنی! و..... وقتی اینجوری میگیم تا عکس العمل ممکنه ببینیم : 👈 یا شوهرمون برای خودش لجبازی رو در پیش میگیره و تازه اول ماجراست! 👈👈یا اینکه شوهرمون از ما دور میشه و برای اینکه سرزنش نبینه و نشنوه ترجیح میده یکم مخفیانه تر اقدام کنه و شرح کارها و حرف هاش رو دیگه به ما ! ۱کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور ‌https://eitaa.com/mech53442
✍️✍️(باسلام واحترام من خانم ۲۴ساله هستم وعضوهمین کانال ، با پسرهمسایه شوهرخواهرم وخواهرم به توصیه انها باایشون ۳ساله ازدواج کردم ایشون کارمند دانشگاه هستند.من هم کارمند بهداشت هستم هردومون تاساعت ۳عصروگاهی ۵عصروالبته من گاهی یک الی دوساعت زودتربه خونه میام،اصلا مایل نیست خونه بستگان من یابستگان اون بریم ،بهش میگم جادید ماکه همیشه نمی تونیم توخونه زندانی باشیم ویامن همیشه تنهایی به خونه اقام تووخودم برم همیشه،من همراه خداهروخواهرشوهرام میرم واحساس خجالت می کنم خیلی ادم خوبیه ،اصلا باهم دعوانمی کنیم بابچه امون بازی می کنه ونگهش می داره واونوپارک کی بره ومسافرت می ریم اماتنها،حتی برادروخواهراش خونمون میان اماسالی یکباربهزمنرمیگن چونرجاوید نمیادماهم نمی اییم خونه پدرم وپدرشوهرم جمعه هاهمهرجمع میشن ،من یک هفته،باپسرم خونه پدرم میرم بک هفته خونه پدرشوهرم گاهی اوقات هم خانواده پدرم وهم پدرشوهرم به من متلک میگن که شوهرت می ترسه غذابده نکنه تونمی خوای ،خیلی باهاش صحبت کردم تاثیری نداره میگه حوصله کسی روندارم تمام پولهاوکارت حقوقش دست من هست ماشبن به نام من خریده ،خونه نصف به نام من هست نصف به نام اون توروستای خودشون باغ دارن ،رسیدگی به کارکارگراهم بعهده من وبرادرشوهرکوچیکم یاداداش کوچیک من هست اصلا،باهیچکس دمخورنیست بهش پیشنهاددادم که مشاوره بریم دوهفته بامن سرسنگین،بود لطفا ازشماراهکارمی خوام ممنونم که به من کمک می کنید .باتشکرس_ی۲۴ساله ) # عزیزوبزرگواربه جهت اخذتجربیات واستفاده ازنظرات خوب شماوکمک به این خواهرخوبمون لطفاراهکارخودتان رادرکمک به این خواهرعزیزمون به پیوی سرکارخانم بدری مدیرمحترم کانال ارسال بفرمایید تا پاسخ شما دراین کانال به اشتراک گذاشته شود## سوال ازشماوپاسخ ازشما ‌ _ باتشکرگروه مدیران ، ‌ کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور ‌https://eitaa.com/mech53442