#صدقه_فقیر
🌟حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روزی فرمودند که:
💎«یک درهم صدقه میتواند افضل باشد از صد هزار درهم. شخصی عرض کرد که: این چگونه میشود؟
فرمود:
شخصی از منافع مال خود و زیادتی آن صد هزار درهم تصدق میکند و مردی دو درهم دارد و به غیر از این هیچ چیز دیگر را مالک نیست و یکی از آن دو درهم را با طیب نفس در راه خدا میدهد، صاحب یک درهم افضل است از صاحب صد هزار درهم.
📚فیض کاشانی، محسن، محجة البیضاء، ج۷، ص۳۳۱.
📚 غزالی، محمد بن محمد، احیاء علوم العلوم، ج۴، ص۱۷۸
کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور ،،،،
👌راه های مقابله با خجالت
خود را در موقعیتی قرار دهید که از آن می ترسید و خجالت می کشید.
سعی کنید به جای چت کردن در فضای مجازی، با دیگران تماس بگیرید.
در مدرسه، دانشگاه و محیط کار و خانواده برای نظر دادن داوطلب شوید و نظر خود را بیان کنید.
روی توانایی های گفتاریتان کار کنید.
رو به آینه ایستاده و با نگاه کردن به چشمان خود سعی کنید در مورد موضوع مشخصی صحبت نمایید.
صدای خود را هنگام صحبت در تنهایی ضبط کرده،آن را پخش نمایید و گوش دهید تا به پخش صدای خود عادت کنید.
کتاب را با صدای بلند بخوانید و سعی کنید در این زمان حداقل یک نفر صدایتان را بشنود.
کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور
خلاصه فصل سوم کتاب " جایگزین های تنبیه "
چگونه با نوجوانان صحبت کنیم تا گوش دهند و چگونه گوش دهیم تا نوجوانان صحبت کنند؟ نویسنده آدل فابر و الین مازلیش
🌱🌱🌱🌱🌱
جایگزینهای تنبیه
۱. احساسات خود را بیان کنید.
۲. انتظاراتتان را بیان کنید.
۳. به نوجوانتان نشان دهید روش اصلاح چیست؟
۴. فرصت انتخاب بدهید.
۵. عمل کنید.
✨✨✨✨✨
مثال در مورد دختری است که بنام لورا
که دیرتر از زمان مورد نظر به مهمانی تولد دوستش جیل میرسد و مادر دوستش جیل
به مادر لورا تلفن میزند و به او میگوید که دخترش لورا هنوز نرسیده است و مادر لورا از رفتار دخترش عصبانی و نگران می شود .کارهایی که مادر لورا وقتی لورا به خانه برمیگردد انجام میدهد به جای اینکه عصبانی شود و او را تنبیه کند ابتدا با بیان احساساتش شروع میکند.
۱. بیان احساسات
مادر لورا : وقتی مادر جیل به من تلفن کرد و گفت هنوز به مهمانی نرسیدهای عصبانی شدم
لورا : مادر من فقط کمی دیر کردم
مادر: برای تو کم بود ، برای دیگران که بایست منتظر تو میشدند خیلی هم زیاد بود.
لورا: جای هیچگونه نگرانی نبود.
۲. بیان انتظارات
لورا: یکی از همکلاسیهایم را دیدم و مشغول صحبت شدیم و به نظرم زمان از دستم رفت
مادر: من توقع دارم وقتی میگویی در ساعت معینی باید جایی بروی خیلی خوب است که روی حرفت باشی.
۳. نشان دادن روش اصلاحی
مادر لورا: مادر جیل عصبانی به نظر میرسید جیل هم همینطور ، باید از آنها عذرخواهی کنی!
لورا: به جیل گفتم، متاسفم! او دیگر از دست من ناراحت نیست.چه کار دیگری باید انجام دهم زانو بزنم و طلب بخشش کنم
مادر لورا: نه اما اگر یادداشتی برای مادر جیل بفرستی ممکن است احساس بهتری کند.
و در مرحله بعد مادر میتواند به لورا فرصت دهد.
۴. دادن فرصت انتخاب
لورا : نمیخواهم یادداشتی برای او بنویسم.
مادر لورا: آیا ترجیح میدهی تلفن کنی؟
لورا: نه ، این کار خیلی دستپاچه ام میکند. بسیار خوب مینویسم اما به من کمک میکنی؟مادر : تو شروع کن اگر گیر کردی ، من کمکت میکنم.
اما فرض کنید لورا رفتار نادرستش را تکرار کند، فرض کنید کسی از جایی که قرار بود لورا باشد تلفن میکند و سراغ او را میگیرد دفعه بعد که لورا میخواهد دوستی را ملاقات کند مادر میتواند اقدام کند.
لورا : مامان، جیل تلفن کرده و از من خواسته به خانهشان بروم.
مادر: امشب نمیشود
لورا : چرا نمیشود؟ این خیلی بدجنسی است فقط به علت دفعه قبل! درست است
مادر: امشب نمیشود امشب نمیخواهم نگران شوم
لورا : باشه پس حالا میتوانم بروم؟تو به من اعتماد نداری؟
مادر : اعتماد من نسبت به تو متزلزل شده است تو باید اون را برگردانی!
🌱🌱🌱🌱🌱
در این روش شما آنچه را احساس میکنید و آنچه را که توقع دارید بیان میکنید و فرصتی به نوجوان میدهید که برای رفتارش مسئولیت بپذیرد.
شما این پیام را به نوجوانان انتقال نمیدهید که او را تحت کنترل خودتان دارید و اجازه چنین کاری را به او نمیدهید در عوض شما قدرت را به نوجوانتان برمیگردانید در این مثال توپ در زمین لورا است. این بستگی به او دارد که به درستی درک کند چه باید بکند تا نگرانی را از ذهن مادرش دور کند.
به عنوان مثال اگر تاخیر دارد تلفن کند و وقتی به مقصدی میرسد تلفن کند و مطمئن شود دوباره قبل از اینکه به سوی خانه حرکت کند تلفن میکند.
✨✨✨✨✨✨
کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور
← اکثراً زمانی که خواب هستیم در کنار همسرمان هستیم در حالی که داشتن رابطه جنسی با کیفیت نیازمند برقراری ارتباط عاطفی در زمان بیداری است.
❓اما راه حل چیست:
← هر شب قبل از بستن چشمانتان 30 دقیقه وقت برای صحبت کردن با شریک زندگیتان صرف کنید.
همه لامپ ها را خاموش کرده و هیچ حرف، بحث یا پیشنهادی در مورد مسائل روزمره نزنید. درسته که علاقه زیادی به فرزندانتان دارید ولی مسائل آنها را هم از این زمان ارزشمند دور نگه دارید.
❣فقط حرف های عاشقانه بزنید تا هر دویتان سرشار از عشق شوید، درست مثل روزهای قبل از ازدواج
♥️♥️♥️♥️♥️
⭕️
۱. به مردان قدرت دهید تا صمیمیت فوران کند.
شوهر خود را حلال مشکلات بدانید. مشکل را به او بگویید و از او بخواهید آن را حل کند و تایید کنید که تنها او قادر به حل این مسئله است.
۲.به مردان اندرز ندهید.
مردان دوست دارند که مشکلات را به تنهایی حل کنند و اگر به شما چیزی نمیگویند یعنی به تنهایی قادر است موضوع را حل کند و در صورت لزوم با شما در میان میگذارند. با نصیحت نکردن زندگی خود را عاشقانه کنید.
۳. سکوت مردان را نشکنید.
این اشتباه خانمهاست که وقتی مرد ساکت است مدام به سمت آنها میروند و با آنها حرف میزنند. اگر او ساکت است به سکوت نیازمند است و احترام به این سکوت یعنی صمیمیت بیشتر. سکوت طولانی در زنان ممکن است به معنی آزرده خاطر بودن باشد اما در مردها این طور نیست.
❤قابل توجه خانمهای محترم❤
یه معلم ریاضی داشتیم
یه روز وسط کلاس گفت این علیرضارو میبینید نهایتا یه دلقک بشه تو سیرک
یه روز تو اطاق عمل رفتم بالا سرش منو دید جا خورد گفت علیرضا منو حلال کن
گفتم این حرفا چیه آدما زود قضاوت میکنن
گفت الان دکتر شدی ؟
گفتم لطفا پاتون و بلند کنید جارو رو بردارم توضیح میدم😂😂
کانال مشاوره وروان شناسی منتظر ان نور
باسلام خدمت همه عزیزان ازعقدکنون سوتی گفتیدیادخودم افتادم
عقدپسرخاله شوهرم بودرفتیم محضرقندودادن من بسابم 😁😁😁منم باافاده وایستادم بالاسرعروس ودامادقشنگ قندومیسابم بعدعروس که بله روگفت من قنداروول کردم دست بزنم قندافتادسردامادبدبخت😂😂😂دیگه من همون آدم سابق نشدم ضایع شدم رفت😁😁😂
کانال مشاوره وروان شناسی
❤️🔥┈┈••✾❀👩❤️💋👨❀✾••┈┈❤️🔥
.💠تست قدردانی مدیر برای استخدام کارمند
🪴یک شخص جوان با تحصیلـات عالی برای شغل مدیریتی در یک شرکت بزرگ درخواست داد.
در اولین مصاحبه پذیرفته شد؛ رئیس شرکت آخرین مصاحبه را انجام داد.
🪴رئیس شرکت از شرح سوابق متوجه شد که پیشرفت های تحصیلی جوان از دبیرستان تا پژوهشهای پس از لیسانس همه بسیار خوب بوده است، و هرگز سالی نبوده که نمره نگرفته باشد.
🪴رئیس پرسید: آیا هیچ گونه بورس آموزشی در مدرسه کسب کردید؟
جوان پاسخ داد: هیچ.
🪴رئیس پرسید: آیا پدرتان بود که شهریه های مدرسه شما را پرداخت کرد؟
جوان پاسخ داد: پدرم فوت کرد زمانی که یک سال داشتم، مادرم بود که شهریه های مدرسه ام را پرداخت می کرد.
🪴رئیس پرسید: مادرتان کجا کار می کرد؟
جوان پاسخ داد: مادرم بعنوان کارگر رختشوی خانه کار می کرد.
رئیس از جوان درخواست کرد تا دستهایش را نشان دهد.
🪴جوان دو تا دست خود را که نرم و سالم بود نشان داد.
رئیس پرسید: آیا قبلن هیچ وقت در شستن رخت ها به مادرتان کمک کرده اید؟
🪴جوان پاسخ داد: هرگز، مادرم همیشه از من خواسته که درس بخوانم و کتابهای بیشتری مطالعه کنم. بعلـاوه، مادرم می تواند سریع تر از من رخت بشوید.
🪴رئیس گفت: درخواستی دارم. وقتی امروز برگشتید، بروید و دستهای مادرتان را تمیز کنید، و سپس فردا صبح پیش من بیایید.
جوان احساس کرد که شانس او برای بدست آوردن شغل مدیریتی زیاد است.
وقتی که برگشت، با خوشحالی از مادرش درخواست کرد تا اجازه دهد دستهای او را تمیز کند.
🪴مادرش احساس عجیبی می کرد، شادی اما همراه با احساس خوب و بد، او دستهایش را به مرد جوان نشان داد.
جوان دستهای مادرش را به آرامی تمیز کرد. همانطور که آن کار را انجام می داد اشکهایش سرازیر شد...
🪴اولین بار بود که او متوجه شد که دستهای مادرش خیلی چروکیده شده، و اینکه کبودی های بسیار زیادی در پوست دستهایش است.
بعضی کبودی ها خیلی دردناک بود که مادرش می لرزید وقتی که دستهایش با آب تمیز میشد.
این اولین بار بود که جوان فهمید که این دو تا دست هاست که هر روز رخت ها را می شوید تا او بتواند شهریه مدرسه را پرداخت کند.
کبودی های دستهای مادرش قیمتی بود که مادر مجبور بود برای پایان تحصیلـاتش، تعالی دانشگاهی و آینده اش پرداخت کند.بعد از اتمام تمیز کردن دستهای مادرش، جوان همه رخت های باقیمانده را برای مادرش یواشکی شست.
آن شب، مادر و پسر مدت زمان طولـانی گفتگو کردند.
🪴صبح روز بعد، جوان به دفتر رئیس شرکت رفت و رییس متوجه اشکهای توی چشم های جوان شد، پرسید:آیا می توانید به من بگویید دیروز در خانه تان چه کاری انجام داده اید و چه چیزی یاد گرفتید؟
جوان پاسخ داد: دستهای مادرم را تمیز کردم، و شستشوی همه باقیمانده رخت ها را نیز تمام کردم.
رئیس پرسید: لطفن احساس تان را به من بگویید.
جوان گفت:
🪴اکنون می دانم که قدردانی چیست. بدون مادرم، من موفق امروز وجود نداشت.
از طریق با هم کار کردن و کمک به مادرم، فقط اینک می فهمم که چقدر سخت و دشوار است برای اینکه یک چیزی انجام شود.
به نتیجه رسیده ام که اهمیت و ارزش روابط خانوادگی را درک کنم.
🪴رئیس شرکت گفت: این چیزیست که دنبالش می گشتم که مدیرم شود...
می خواهم کسی را به کار بگیرم که بتواند قدر کمک دیگران را بداند، کسی که زحمات دیگران را برای انجام کارها بفهمد، و کسی که پول را بعنوان تنها هدفش در زندگی قرار ندهد. شما استخدام شدید.
🪴بعدها، این شخص جوان خیلی سخت کار می کرد، و احترام زیردستانش را بدست آورد.
هر کارمندی با کوشش و بصورت گروهی کار می کرد. عملکرد شرکت به طور فوق العاده ای بهبود یافت.
🪴یک بچه، که حمایت شده و هر آنچه که خواسته است از روی عادت به او داده اند، (ذهنیت مقرری) را پرورش داده و همیشه خودش را مقدم می داند.
🪴او از زحمات والدین خود بی خبر است و وقتی که کار را شروع می کند، می پندارد که هر کسی باید حرف او را گوش دهد، زمانی که مدیر می شود، هر گز زحمات کارمندانش را نمی فهمد و همیشه دیگران را سرزنش می کند.
برای این جور شخصی، که ممکن است از نظر آموزشی خوب باشد، ممکن است یک مدتی موفق باشد، اما عاقبت احساس کامیابی نمی کند.
🪴او غر خواهد زد و آکنده از تنفر می شود و برای بیشتر بدست آوردن می جنگند.
اگر این جور والدین حامی هستیم، آیا ما داریم واقعن عشق را نشان می دهیم یا در عوض داریم بچه هایمان را خراب می کنیم؟
🪴شما می توانید بگذارید بچه هایتان در خانه بزرگ زندگی کنند، غذای خوب بخورند، پیانو بیاموزند، تلویزیون صفحه بزرگ تماشا کنند. اما هنگامی که دارید چمن ها را می زنید، لطفن اجازه دهید آن را تجربه کنند. بعد از غذا، بگذارید بشقاب و کاسه های خود را همراه با خواهر و برادر هایشان بشویند. کانال مشاوره وروان شناسی
🌱♥️
💫
💠💠چگونه شوهرم را عاشق خودم کنم؟
🔸به احساسات یکدیگر توجه کنید.
🔹نیازها و عواطفتان را با یکدیگر در میان بگذارید.
🔹در تمامی لحظات حامی یکدیگر باشید.
🔸محبت فیزیکی را از همسرتان دریغ نکنید.
🔸از معجزه عشق ورزی کلامی غافل نشوید.
🔹بیشتر با یکدیگر وقت بگذرانید.
🔸به حریم شخصی یکدیگر احترام بگذارید.
🔹اختلافات را با حرف زدن حل کنید.
🔹تلاش نکنید که همسرتان را تغییر دهید.
🔸خود واقعی تان باشید.
🔸قدردانی روزانه را فراموش نکنید.
🔹به نیازهای جنسی یکدیگر اهمیت دهید
🔹مهارت عذر خواهی کردن را فرا گیرد.
کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور
❤️🔥┈┈••✾❀👩❤️💋👨❀✾••┈┈❤️🔥
چوب خداصدانداره هرچندسهراب توکاربسازوبفروش بود اماهیچوقت کا رخلاف نمی کردونان حلال درمی اوردوخانمش رعناهم بهش گفته بودمن حرام نمی خورم،هم کارگراوهم همکاراش دربسازوبفروش وبانک ازش راضی بودند رعناهم به همین صورت،درکارش عمل می کرد.هردو پیشرفت زیادی کردندهم سهراب وهم رعنادربانک ادمهای خوشنام وخوش برخورد وپیگیرکارمردم بودند.رعناتقریباتوسرپرستی بانک استان نفردوم بود بااین حال سعی می کرد اعتقاداتشوازدست نده وبه نیازمندان کمک کنه ومجالس روزه،ودعا،نذرابوالفضل درمنزلشون برپابودوازمجالس عزاداری ومسجدوتکیه هم غافل نبودندیه روزازطرف باشگاه زنگ می زنندبراسهراب که،چه،بچه خوبی،دارید هم نمازخونه،وهم،دروغ نمیگه هم،جوانمردهست خواستیم،مسابقه،قهرمانی بذاریم پسرت حسین داشت می اومدسمت باشگاه که دید دوستش تصادف کردسریع دوستشوبرد بیمارستان اگربموقع نمی رسید،براثرتصادفی که کرده،بوددوستش می مرد واقعا چه پسرخوبی دارید ،درسش هم،خیلی خوب بود،تومدرسه همه بهش می گفتن حسین پهلوان ،بموقع کارهاش روانجام می،دادبخشی ازکارهای خونه روهم انجام می دادبه پدربز گ،ومادربزرگشم رسیدگی می کرد براهمین پیش همه عزیزبود،هم ورزش وهم اخلاق وهم،درسش عالی بود معلم ورزشش به،سهراب پیشنهادکردحسینوبفرست،بره،باشگاه فوتبال بازیش خوبه ،لذاحسین،ازکلاس سوم راهنمایی رفت کلاس فوتبال،توخط حمله،بازی می کردامابشنوید ازپسردایی رعنا،علی خیلی خاطر رعنارومی خواست ودوستش داشت،ودلش می خواست،بارعناازدواج کنه امارعنا می دونست،علی ازنظراخلاقی سالم،نیست ودوستش نداشت پدرومادررعناهم چون علی رومی شناختندوازکارهاش مطلع بودندراضی به ازدواج نبودند وبین خانواده هادعوای سختی میشه وازهم،قهرمی کنند پدرعلی بیماری قندداشت زودمی میره ومادرعلی هم دراثرسکته قلبی فوت می کنه ،علی توکارعتیقه وزیرخاکی هم،بودوضع مالیشم خیلی خیلی خوب بود وتومحل خودشو موجه جلوه می دادوتواداره،برق استان مسوولیت بالایی داشت البته اینم بگم،چندسال کارداشت پدرومادرعلی بمیرن دوخانواده باهم اشتی می کنندبعدازدواج علی باهم،ارتباط معمولی داشتنداماعلی کینه سهراب و رعناوپدرومادررعناروبدل،داشت امااینوبروزنمی،داد ظاهرشو خیلی خوب حفظ می کردوحتی،دعوتشون می کرد واحترام زیادی هم براشون،به حسب ظاهرقایل می شد ،پدرومادررعناهم هرکاری ازدستشون،برمیامدبرا علی وزن وبچه اش کمال انجام می دادن........ پایان قسمت سوم چوب خداصدانداره کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور
،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸کلیپی پر انرژی و شاد
🎙 مجید اخشابی
🍃🌸 سلام صبح بخير دوستان
اولین روز هفته رابا شادی شروع كنيد😍
🍃🌸کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور 👉
🔶دلزدگی زناشویی چیست؛ علائم و عوامل مؤثر بر آن کدام است؟
▪مشاوران، دلزدگی را به عنوان یك حالت خستگی جسمی، عاطفی و ذهنی در شرایط درگیری طولانی مدت تعریف میکنند.در واقع، دلزدگی زناشویی در یك رابطه زوجی، به معنای نگرش منفی و غیر لذت بخشی است که زن و شوهر از جنبه های مختلف روابط زناشویی خود دارند.
➖مراحل مختلف دلزدگی کدامند؟
در 👈مرحله نخست دلزدگی یک ناهمخوانی میان خواستههای فردی، انتظارات وی با پدیدههای موجود در زندگی رخ میدهد. فرد کلا در مورد شریک زندگی و همچنین خود، روند زندگی، افکار رویایی و زیبایی داشته است، اما آنچه میبیند فرسنگها از تفکراتش دور است. همین موجب میشود که استرس در فرد و زندگی فردی او رخ دهد که در نهایت منجر به تشویش در رابطه خواهد شد.
در👈 مرحله دوم استرس فردی شدیدتر شده و فشار عاطفی، افسردگی و خستگی بدون کوچکترین دلیلی در فرد پدید خواهد آمد. در مرحله سوم تغییراتی در تفکر و نگرش فرد نسبت به زندگی زناشویی و شریک زندگی وی اتفاق میافتد که منجر به کمی فاصله از وی میگردد.
در 👈مرحله آخر دلزدگی رخ خواهد داد. فرد به هیچ وجه نمیتواند ارتباط با همسر خود برقرار کند. تمامی رفتار همسرش از نظر وی سرشار ازخودخواهی و نخواستن است. زندگی برای او سخت میشود و فاصله خود را با شریک زندگی زیاد میکند که در این زمان طلاق عاطفی شروع میشود. در واقع دلزدگی یکباره رخ نمیدهد فرآیندی کاملاً تدریجی است که
👈 اگر در همان ابتدا فرد به آن توجه کند و آگاهانه جهت رفع آن قدم بردارد، میتواند زندگی خود را حفظ کند....
🍃🌸کانال مشاوره وروانشناسی منتظران نور 👉
❤️🔥💔 نگذارید قهــرتان طولانی شـود!
🔸قهر کردن، سمّ مهلکی است که روابط #همسران را به شدّت سرد میکند. و توصیه میشود سریع پیش قدم شوید و نگذارید فضای #زندگی مسموم شود.
🔸یکی از سوالات زیاد #زن و #شوهرها این است که اگر همسرم قهر کرد چگونه پیشقدم شوم و با چه شیوهای #قهر او را تبدیل به آشتی کنم.
🔸فرمول های زیادی برای این کار وجود دارد اما یکی از راه های پیشنهادی این است که شما باید با یک رفتار یا گفتاری شیرین و جذاب که باب میل همسرتان است او را بخندانید. البته دقت کنید شرایط این کار وجود داشته باشد.
🔸در این کار حتما قلق همسرتان را در نظر بگیرید و با توجه به قلق او، کاری کنید که او بخندد حتی گاهی با قلقک کردن همسر و یا تعریف یک چیز بامزه، میتوانید او را بخندانید و فضای آشتی را برای او آماده کنید.
🔸زمان را از دست ندهید چرا که در فضای قهر، شیطان حجم ناراحتی را بیشتر کرده، تبدیل به #کینه میشود و راه برگشت را برای فرد سخت میکند.
#همسرداری
#خانواده
🍃🌸کانال مشاوره وروانشناسی منتظران نور 👉
🔴 #گفتگوی_بدون_ویروس
💠 زن و شوهرهایی که در طول روز باهم گفتگو میکنند #رابطه گرمتر و صمیمانهتری دارند.
💠 ضمن اینکه شناختشان از #افکار و روحیات یکدیگر بیشتر شده و در مواجهه با مشکلات و سختیها، #اتّحاد بیشتری برای حلّ مشکل یکدیگر خواهند داشت.
💠 همسران باید تلاش کنند هر روز #بهانهای برای گفتگو پیدا کنند. بهانهای مثل کارهای روزمره خود، موضوعات دینی، امور اقتصادی منزل، تربیت فرزند، حلّ مشکل دیگران و دهها موضوع دیگر.
💠 حتما دقت کنید گفتگوی صمیمانه شما با ویروسهای خطرناکی چون #غیبت دیگران، تهمت، سوءظن و دیگر صفات زشت اخلاقی، آلوده نگردد چرا که #ضربات روحی سهمگینی بر شما وارد میکند.
🍃🌸کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور 👉
🔴 #رفتار_باد_بزنی
💠 چند تکّه #چوب و زغال را تصوّر کنید که در حال آتش گرفتن است وقتی حجم چوبها زیاد میشوند شعلههای #آتش، کم میشوند مهمترین کار در این هنگام این است که به فضای بین چوبها اکسیژن و هوا برسد لذا باد زدن آنها با #بادبزن باعث میشود شعلههای آتش زبانه بکشد.
💠 در زندگی مشترک گاه آتش دعوا و مشاجره #شعلهور میشود و زن یا مرد با یکی از اعضای خانوادهی همسر یا خانوادهی خود و یا اطرافیان بر سر موضوعی #منازعه و اختلاف جدّی پیدا میکنند که نتیجه آن تخریب و سرد شدن رابطه زن و شوهر است.
💠 در این شرایط نباید رفتار یا گفتاری از ما سر بزند که نقش #بادبزن برای آتش داشته باشد. به طور مثال خبر چینی، یادآوری عیوب طرفِ مشاجره، دفاع متعصّبانه از خانوادهی خود و هرگونه عکسالعملی که #آتش خشم همسرمان را زیاد میکند ممنوع است.
💠 دستور اسلام در این مواقع این است نقش آتش نشان داشته باشیم و حتّی گاه با ترفند و جملهی #غیر_راست، دلهای طرفین دعوا را به یکدیگر نزدیک کرده و با تشویق آنها به گذشت و بخشش، دلها را #نرم کنیم.
💠 امام علی علیهالسلام در نامه ۴۷ نهجالبلاغه میفرمایند: "صَلاحُ ذاتِ البَينِ اَفضَلُ مِن عامَّةِ الصَّلاةِ و الصّيامِ" اصلاح و سازش دادن ميان مسلمانان از همهی نمازها و روزهها #افضل و بالاتر است.
کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور
مداحی_آنلاین_گل_بیارید_دختر_علی_و_فاطمه_رسیده_محمد_فصولی.mp3
7.06M
#میلاد_حضرت_زینب_س
🌷گل بیارید دختر علی و فاطمه رسیده
اونی که امید قلب نا امیده
🎙#محمد_فصولی
#سرود
بسیار زیبا👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر دختری که دختر زهرا نمی شود
هر بانویی که زینب کبری نمی شود
دار و ندار حضرت حیدر، مجلّله
جز تو کسی که "زینت بابا" نمی شود
میلاد حضرت زینب💫💞
وروز پرستار تبریڪ و تهنیٺ باد💫💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز پرستار مبارک💚
« پرستار فرشتهی رحمت بیمار است»
#میلاد_حضرت_زینب سلام الله علیها
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#روز_پرستار
🌿🌺﷽🌿🌺
💌معنای زندگی
انسان، موجودی است کمال گرا و هدفمند که از بیهودگی، بی معنایی و بی هدفی، سخت گریزان است. بیهودگی و پوچی، چنین موجودی را ارضا نمی کند و از این رو اگر زندگی، معنا و هدفی نداشته باشد، زنده ماندن، ارزشی نخواهد داشت ؛ هرچند تمامی امکانات زندگی فراهم باشد. علّت نارضایتی و سرد شدن زندگی، «ناکامی در رفاه» نیست. زندگی ساده و حتّی سخت را میتوان دوست داشت و راضی بود، به شرط آن که معنای زندگی را درک کرده باشیم.
🪴 آنچه موجب بن بست و ناامیدی در زندگی میشود، «ناکامی در معناطلبی» است.
✅ مسئله معنا چند حالت پیدا میکند. یکی «فقدان معنا» است. این حالت، مخصوص کسانی است که از آغاز، معنایی برای حیات نمی یابند و زندگی را هیچ و پوچ میدانند.
✅حالت دوم، «ناتمام بودن معنا» است. این وضعیت، مخصوص کسانی است که معنایی برای زندگی در نظر داشته اند ؛ اما وقتی به آن میرسند، آن را بی ارزش تر از آن میبینند که به خاطرش زندگی کنند.
💌 آنچه میخواهد فلسفه زندگی را توجیه کند، باید فراتر از زندگی و ارزشمندتر از آن باشد. در غیر این صورت، پدیده «زیان دیدگی» که در ادبیات دین از آن به عنوان «خُسران» یاد میشود، رخ میدهد. دنیا مقطعی از زندگی است که به لحاظ زمانی،
بخش ناچیزی از حیات انسانی را تشکیل میدهد. به لحاظ ارزش نیز دنیا و هر آنچه در آن است، ناچیز است.
خداوند متعال، دنیا را ناچیزتر از آن میداند که هدف تلاشهای انسان باشد. «قُلْ مَتَعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ وَالْأَخِرَةُ خَیْرٌ لِّمَنِ اتَّقَی. بگو کالای دنیا اندک است و آخرت برای آنان که تقوا پیشه کنند بهتر است».
✅کسانی که معنای زندگی شان دنیاست، با کسب دنیا خشنود میشوند؛ همانند کودکی که با دانه ای شکلات، از شادی در پوست خود نمی گنجد. قرآن کریم درباره این گروه میفرماید: «وَ فَرِحُواْ بِالْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ مَا الْحَیَوةُ الدُّنْیَا فِی الْأَخِرَةِ إِلَا مَتَعٌ.
آنان به زندگی دنیا خشنودند و حال آن که زندگی دنیا در برابر زندگی آخرت، جز کالایی اندک نیست».
کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور
چوب خداصداندارد ،،،،،، ،گاهی اوقات کمال روپیش خودشون نگه می داشتن ،کمال وحسین تویه مدرسه بودن ،کمال مثل حسین درسخوان اما وشلوغ وسربه هوابودولی حسین بسیارمودب ودرسخوان وورزشکاربااخلاق بود ،اماهردوتویه،باشگاه فوتبال بودند کمال توخط هافبک وحسین توخط حمله بود وبه عناوین مختلف کمال براحسین اشکال تراشی می کرداما حسین گذشت می کردحسین کاپیتان هم،بودحسین شد ۱۵ساله وکمال هم شد ۱۶ساله مادرحسین شد۴۰ساله وپدرحسین ۴۲ ساله وپدرحسین ۲۰سال سابقه کارومادرحسین با۴۰سال سن و۱۷سابقه کار،وعلی ۲۳سال سابقه کار۴۵ساله وشیوا۴۴ساله و ۲۲سال سابقه کار،علی دنبال فرصتی بودتازهرشوبریزه ،براشام پدرومادررعنارودعوت می کنه ،پدررعنا یکی دوساعت زودترمیره می دونست کلیدکجاست درزددربازنشد وکلیدروازجایی که می دونست کجاست برداشت چون این کلیدروعلی برای پدرسهراب تکثیرکرده بودو رفت داخل ،دید خیلی خلوته رومبل توپذیرایی نشست بعدده دقیقه دیدعلی ازحمام اومده رفت سراغ زیرخاکیهامتوجه پدررعنانشد داشت اینهاروجابجامی کردزنگ زدزن همسایه اومداینهاباهم سروسری داشتندباهم کارمی کردند شوهرهمسایه هم اهل خلاف بود قرارمی ذارن این زیرخاکی رو افردابفروشن ،اماعلی سعی می کردباشوهرش زیادارتباط نداشته باشه چون دوست نداشت تومحل وجهه اش خراب می شد . زنش به هوای دوستی باشیواتوخونه علی رفت وامدمی کردوزن همسایه واسطه بودخلاصه باخریدارعتیقه وزیرخاکی قرارخریدوفروش رومی ذارن میادکه بشینه می بینه پدررعنااینجاخوابیده علی یواش یه ضربه محکم به سرش می زنه به اتفاق زن همسایه سوارش می کنند،وتوگونی می پیچن ومی برن،بیرون شهرتویه چاه می اندازنش وعلی بعدسه ساعت میادخونه می بینه مادرعنااومده وشیواداره غذادرست می کنه علی باپررویی تمام میگه حاج خانم،حاج اقا اومد؟،مادررعناگفت الان سه چهارساعته گفت،داره،میاد سمت خونه شما ، علی گفت من کارداشتم تازه اومدم شیواتوکی اومدی شیواگفت دوساعت میشه ،هرچی گشتن وصبرکردن اثری ازپدررعنانبود.شوهرعمه علی گم شده بود ومدتهاخبری ازپدریهراب نشد دیگه یواش یواش قبول کردندکه واقعادیگه پیداش نمی کنن .عمه شبانه روزگریه می کرد وهرجایی روسرزدن پیگیرشکایت شدن اماخبری ازپدررعنانبود وزندگی شاداونهاتبدیل به زندگی پرازغم وغصه شد علی درنهایت بی رحمی وقساوت باهمکاری همسایه معتادوخلافکارش به کارهای ضداخلاقیش ادامه می داد وروزبروزثروتش افزایش پیدامی کرد وچندکارخانه دایرکردودیگرسراغ عتیقه فروشی وزیرخاکی نرفت علی دم ودستگاهی بهم زد حدود ۴۰۰تاکارگربراش کارمی کردند شروع به ساخت خونه ۴۰۰متری لوکس کردتادرانجازندگی کنند،همچنان خودشوطرفدارمردم نشون می داد باسهراب ورعناهم خیلی ارتباط خوبی،داشت ظاهرشوازدست نمی داد بچه دوم ،رعناکه دختربود اسمش زیباواسم دخترعلی هم مریم بودباهم بزرگ می شدن رعنااصلا به ذهنش خطورنمی کردکه قاتل پدرش علی باشه، کمال بعدازمدتی دراثررفاقت با حسین اخلاق ورفتارش خوب شده،بود هردوپزشکی قبول،شدند وزیبا ۱۵ساله ومریم ۱۴ساله این ۴نفرخیلی باهم صمیمی بودند علی سرگرم،کارهای خودش و شبواهم بازنشست شده،بود ورعناوسهراب هم بازنشست شده بودن.........ادامه داستان چوب خداصدانداره قسمت چهارم
🌟رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند :
💎 #نخستین #اسباب_نافرمانی خداوند بزرگ شش چیز است : ۱٫دنیا دوستی ۲٫ریاست طلبی ۳٫شکمبارگی ۴٫پرخوابی ۵٫راحت طلبی ۶٫زن بارگی
📚اصول کافی جلد ۳ صفحه397
کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور
🌷
📌 گله ها و ناراحتيهاي خود را با متانت و نرمی با شوهر در ميان بگذاريد:
در موقع ناراحتي گله خود را اظهار نكنيد.تحمل كنيد تا وقتي شما و شوهرتان در آرامش روحي وخيال هستيد آن وقت شكايت خودتونو بگوييد و
_ اينكه تنها باشيد فقط شما و شوهرتان
_ اينكه لحن حرف زدن شما تند نباشد و بوي تحكم وبرتري جويي ندهد.
اينكه طريقه گفتن شما طوري باشد كه واقعايكراست برويد سر اصل مطلب .و ساعتها مقدمه چيني نكنيد و رنجش خود را به شوهرتان بفهمانيد.مثلا بگوييد:"من از اين كه تو فلان حرف رو پيش خانوادت به من زدي رنجيده خاطر شدم." و در ادامه بگوييد" چه خوب بود كه اگر هم حرفي داري وقتي تنها هستيم به خودم بگويي" وامثال اينها .
اينكه عاقل و متين و منطقی باشيد.
کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور
مقایسه را متوقف کن.
تمرکزت را روی آنچه دیگران دارند، نگذار: موفقیتشان، شادیشان، روابط شگفتانگیزشان، فراوانیشان. وقتی مقایسه میکنی، فقدان و حسادت را تجربه میکنی؛ جایی که هستی و آنچه داری در برابر تو مقاومت میکند. احساس میکنی از جایی که باید باشی بسیار دوری، از خانه و زندگی بسیار دوری.
اما زندگی این جاست. زندگی هرگز دور نیست. توجه خود را از دیگران بگردان، و آنرا نزدیکتر بخوان، به جایی که هستی، به تنفس، به احساسات بدن. ارتباطت با زمین و ریشه دار بودنت در حضور را احساس کن. به خودت اجازه بده آنچه را احساس میکنی - اندوه، خشم و حتی نومیدی- را احساس کنی. بگذار این مهمانان قدیمی در میان بدن حرکت کنند. تو آنها را ایجاد نکردی و وظیفهی تو نیست که از شر آنها خلاص شوی.
تو یک "شخص" ثابت در زمان و مکان نیستی، بلکه یک مخزن، یک ظرفیت آماده برای هر فکری، هر احساسی، هر امیدی، هر رؤیایی و هر موجی از اندوه یا سرور هستی.
فراوانیِ تو در تنفسات نهفته است، دوست من، در نزدیکیات به زمین، در اصالتات، در قلب باز و پذیرایت در تواناییات برای خندیدن به این دنیای جدی 👈 تو وسیعی و ورای مقایسه
کانال مشاوره وروان شناسی منتظران نور✍️✍️✍️
از تفریحات روزانم اینه که :
تو مترو یهو از جام بلند میشم
ملت که هجوم میارن سمت صندلی خالی
از جیبم موبایلمو در میارم دوباره میشینم😂
دکتر هم رفتم؛ گفته مرض داری وقابل درمان هو نیست😁😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🌼🍀🍁💐
صبح
آغاز ماجرای جديدی ست
از دوست داشتنمان
وقتی طلوع چشم های تو
شهر دلم را گرم می کند...
الهی صبحتون بخیر و شادی باشه
سلام و درود صبحتون بهشت
🍃🌸کانال مشاوره وروانشناسی منتظران نور 👉