eitaa logo
💖کانال مشاوره خانواده نور💖
196 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
604 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ‌🔹 ‌۴ ‌درس رابرت الکس جانسون برای رهایی از اضطراب‌ها و تنش‌های زندگی، این موارد هستند: ‌ 🔸اول این‌که هرچه هستید و هرکه هستید، تمام همّ و غم‌تان را به کار بگیرید و به‌طور منظم با خودتان خلوت کنید و تنها بمانید، تا ببینید که اولا تنها ماندن ترس ندارد و دوما فقط در تنهایی با عظمت خودتان می‌توانید مواجه شوید و زبان کهن‌الگویی خودتان را پیدا نموده و خردمند شوید. ‌ 🔸دوم این‌که از دیدن سایه‌ها یا همان بخش‌های ناجور شخصیتی‌تان نترسید و انکارشان نکنید تا از طلسم آن‌ها رهایی پیدا کنید و حاکم سرزمین خودتان شوید. ‌ 🔸سوم این‌که اگر عاشق شدید، هیچ‌وقت طرف مقابل را خدا نبینید و بار او را هم سنگین‌تر نکنید. اگر عشق خداگونه می‌خواهید بروید سراغ خود خدا و در معنویت این عشق را پیدا کنید و عشق زمینی را بگذارید همان‌طور معمولی و بدون زرق و برق بماند. یعنی شیفته خوبی‌ها و زیبایی‌های کسی نشوید تا بتوانید احساس رهایی داشته باشید و او را هم به بند نکشید. ‌ 🔸چهارم هم این‌که برای رها شدن از کابوس‌ها و خواب‌های تکراری و مسائل آزاردهنده به سراغ تخیل فعالتان بروید و از آن کمک بگیرید.‌ رابرت الکس جانسون ‌کانال مشاوره نور ‌https://eitaa.com/mech53442
‌ ‌🔹 ‌۴ ‌درس رابرت الکس جانسون برای رهایی از اضطراب‌ها و تنش‌های زندگی، این موارد هستند: ‌ 🔸اول این‌که هرچه هستید و هرکه هستید، تمام همّ و غم‌تان را به کار بگیرید و به‌طور منظم با خودتان خلوت کنید و تنها بمانید، تا ببینید که اولا تنها ماندن ترس ندارد و دوما فقط در تنهایی با عظمت خودتان می‌توانید مواجه شوید و زبان کهن‌الگویی خودتان را پیدا نموده و خردمند شوید. ‌ 🔸دوم این‌که از دیدن سایه‌ها یا همان بخش‌های ناجور شخصیتی‌تان نترسید و انکارشان نکنید تا از طلسم آن‌ها رهایی پیدا کنید و حاکم سرزمین خودتان شوید. ‌ 🔸سوم این‌که اگر عاشق شدید، هیچ‌وقت طرف مقابل را خدا نبینید و بار او را هم سنگین‌تر نکنید. اگر عشق خداگونه می‌خواهید بروید سراغ خود خدا و در معنویت این عشق را پیدا کنید و عشق زمینی را بگذارید همان‌طور معمولی و بدون زرق و برق بماند. یعنی شیفته خوبی‌ها و زیبایی‌های کسی نشوید تا بتوانید احساس رهایی داشته باشید و او را هم به بند نکشید. ‌ 🔸چهارم هم این‌که برای رها شدن از کابوس‌ها و خواب‌های تکراری و مسائل آزاردهنده به سراغ تخیل فعالتان بروید و از آن کمک بگیرید.‌ رابرت الکس جانسون ‌کانال مشاوره نور ‌ ‌https://eitaa.com/mech53442
ﺳﻪ نفر ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﯾﮏ ﯾﺨﭽﺎﻟﻮ ﺑﺒﺮﻥ ﻃﺒﻘﻪ ﺷﯿﺸﻢ ﺗﻮ ﻃﺒﻘﻪ 5 ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﻪ : ﻣﻦ ﺑﺮﻡ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﭼﻘﺪﺭﻣﻮﻧﺪﻩ ﻣﯿﺮﻩ ﻭ ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩﻩ ﻣﯿﮕﻪ: ﯾﮏ ﺧﺒﺮ ﺧﻮﺏ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﯾﮏ ﺧﺒﺮ ﺑﺪ میگن اول خبر خوب بگو و بعد خبر بد. میگه : ﺧﺒﺮ ﺧﻮﺏ اینکه : 1 ﻃﺒﻘﻪ ﻣﻮﻧﺪﻩ ☺️ ﺧﺒﺮ ﺑﺪ : ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ 😂😂😂 مشاوره نور ‌https://eitaa.com/mech53442
➕این سه کلید در کامپیوتر مهم اند، اما در زندگی مهم‌تر! 👈🏼 کنترل کردن خودمان 👈🏼 پیدا کردن راه حل جایگزین 👈🏼 حذف موقعیت‌هایی که به شما تنش و انرژی منفی می‌دهند. کانال مشاوره نور ‌https://eitaa.com/mech53442
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یڪ سبد گــــ🌼🍃🌸ــــل تقدیم به🌼🍃🌸 تڪ تڪ شما خوبان🌼🍃🌸 سلام روزتون زیبا و بینظیر 🌼🍃🌸 💖کانال مشاوره خانواده نور💖 https://eitaa.com/mech53442
🔴 💠 یکی از چیزهایی که دانش‌آموزان مقطع ابتدایی در مدرسه با از آن استقبال می‌کنند گرفتن کارت است. اینکه هر روز از معلّم خود کارت امتیاز بگیرند و مدام آنها را کنند برایشان لذّت‌آور است. در واقع گرفتن کارت امتیاز انگیزه‌ای برای تحصیلِ با نشاط دانش‌آموز و عامل داوطلبانه‌ی او در فعّالیت‌های کلاسی می‌شود. 💠 برخی رفتارها در زندگی مشترک می‌تواند نقش امتیاز را ایفا کند. قدردانی زیبا با جملات مبتکرانه و احساسی، کتبی و پیامکی ویژه و مستمرّ، تعریف و تمجید از همسر در جمع، تحسین و او نسبت به برخی رفتارها و صفات پسندیده‌‌اش، دادن هدیه‌ی ولو در ایّام عادی سال یعنی در غیر از سالگرد تولّد و ازدواج و ... همگی اثرات همان کارت امتیاز دانش‌آموز را دارد و همسر را در زندگی سرزنده، با انگیزه، پرتلاش، و به دور از بهانه‌جویی و زبان گلایه نگه می‌دارد. 💠 رعایت این سیستم در زندگی، حتماً شما را روز افزون می‌کند و برای درک متقابل یکدیگر بسیار اثرگذار است. بگردید بهانه‌هایی ارزشمند و مخفی برای و قدردانی از همسرتان پیدا کنید و با این‌کار امید، آرامش و شَعَف را همسرتان کنید. 💖کانال مشاوره خانواده نور 💖 https://eitaa.com/mech53442
❌ دخالت خانواده همسر در زندگی 😱 ❌ یکی از مشکلات زندگی مشترک، دخالت اطرافیان در زندگی زناشویی است! خصوصا زوج‌هایی که با زندگی می‌کنند؛ زیرا احساس می‌کنند که حریم خصوصی ندارند.😣 اولین اشتباه در این شرایط، این است که احترام بین طرفین از بین برود و وارد مشاجره با خانواده‌ی همسرتان بشوید! ⭕️در این صورت ممکن است از ارزش های شما کاسته شود و مورد بی‌احترامی نیز قرار بگیرید. 🌀اشتباه بعدی این است که از کارهای خانواده همسرتان به او شکایت کنید و او را مقصر بدانید. ❌هرگز از همسرتان نخواهید بین شما و خانواده‌اش قرار گیرد، و یکی را انتخاب کند! و چه بسا با این خواسته، ارزش شما پیش همسرتان پایین بیاید و در زندگی شخصی تان نیز دچار مشکل شوید...❌ ✅بهتر است این قبیل مسائل را از همان ابتدا با مشاور متخصص در میان بگذارید. 💖کانال مشاوره خانواده نور💖 https://eitaa.com/mech53442
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ⭕️ با رعایت این دو نکات زندگی‌تون رو زیر و رو کنید. 💖کانال مشاوره خانواده نور💖 https://eitaa.com/mech53442
❌"دعوای پیامکی ممنوع!!!"❌ 🔸 و به وسیله پیام نوشتاری، بدترین نوع بحث کردن است. ⬅️ زیرا طرفین نمی‌توانند لحن و حالت یکدیگر را ببینند و این مسئله در اکثر موارد باعث می‌شود! 🔹اگر گاهی مجبور شدید مطلبی را در مواقع دلخوری، با انتقال دهید حتما منظور خود و یا حالت درونی خود را بیان کنید. مثلا بیان کنید که این پیامم شوخی بود و یا از روی و یا و ... بود. اما سعی کنید حضوری و یا تلفنی مسئله را حل کنید. 💖کانال مشاوره خانواده نور💖 https://eitaa.com/mech53442
⛔️ مامانِ شـوهـرِ خـود نباشید!! 🔹 باید همسر شوهرش باشد نه مادرش؛ آقایان از اینکه همسرشان نقش مادر را بازی کند، متنفرند. مثلاً؛ 🔺 عزیزم با این لباس بیرون نرو، سرما میخوری. 🔺 غذا خوردی؟ حتما بخور چون ضعف می‌کنی. 🔺 راستی عزیزم؛ یادت باشه ساعت سه نوبت دکتر داری و ... 🔹این نوع برخورد باعث می‌شود مردها فکر کنند ناتوانند؛ فکر می‌کنند یکی دیگر باید زندگیشان را و کند و یکی از معمول‌ترین و مخرب‌ترین عادات ارتباطی با مردان، مادری کردن برای آنهاست. 🔹🔸 بهتر است طوری رفتار کنید که هم خودتان و هم همسرتان احساس کنید که او تکیه‌گاه مطمئنی برای شماست.... 💖کانال مشاوره خانواده نور💖 https://eitaa.com/mech53442
قسمت ۲۴ چوب خداصداندارد ‌شیوا برخلاف علی، روحیه خودراباخته بودوهمیشه غم درچهره اش بودوگاهی اوقات که تنهامی شد چون سبل اشکاش ازچشمش سرازیرمی شد.یک باردراتاقش برای پسرش اشک می ریخت وازکوتاهیهای خودش وعلی می گفت ،سیمامتوجه شدوشروع به،دلداری دانش کزد واورادرآغوش گرفت تاارامش کند وشب آن روزکه علی ازکارخانه برگشت راجع،به گریه های ممتدوزیاد،شیواگفت وبه علی پیشنهاددادشیوانیازبه،یک مسافرت دارداین موضوع رابامریم وحسین وخودشیوا درمیان گذاشتندکه علی شیوارامتقاعدکردالبته ازمریم،هم کمک گرفتندو مریم خیلی اصرارکردکه حتما مادرش به یک مسافرت برود.وقتی مریم زیاداصرارکرد شیوا علی رغم میل باطنی اش وبی حوصلگی قبول کرد سیمابه علی گفت شماوشیوا ودوتا پرستاروکارگرکه راننده هم بودبه مسافرت برین ،مریم گفت چر اسیماخانم شمامسافرت نمی روید هم فال وهم تماشاست هم مشهدمی روید وهم نیشابوربه بچه هات سرمی زنی .سیماگفت من مازندران باشم بهتراست وعلی گفت دخترم سیماباید اینجاباشد تابه کارخانه رسیدگی کندنمی شودکه همه ماکارمان راول کنیم یامن باید همراه شیوابرم یاسیما،شماکه هم درس،داری وهم نمی توانی کارخودت‌رهاکنی ،بااین استدلال ،مریم ساکت شد وهردوبه سمت،مشهد پس ازبستن وسایل سفروساک لباس، حرکت کردند.راننده سعی می کردبه گونه ای حرکت کندتا شیواخانم خسته نشودوزیادبه کمروبدنش فشارواردنشود.مسافرت ۶روزطول کشید واین مسافرت، روحیه شیوارابالابردوودرعین حال این مساله باعث شد که شیوا وهرروزباکمک پرستارهاسعی می کردنداورادرحیاط بگردانند ووکنارحوض بنشیندورقصیدن ماهیهاراتماشاکندوگاهی علی هم که وقت،داشت درکنارش می نشست ودستورمی داد غذاومیوه وشبرینی راکنارحوض والاچیق بیارندتافضا رابرایش لذتبخش کنند وازطرف دیگربه توصیه دکتر،مدت بیرون بردن شیواراافزایش بدهند وسیماودیگران هم سعی می کردندبیشتربااوصحبت کنندتاسرگرم شودعلی هم ازکارخانه باهاش صحبت می کرددکترگفته بود بهترین راه برای کاهش آلام شبوا وحتی فراموشی غمش ،اینه که مراودات اورابیشترکنید وهمیشه درکنارش باشید وله عبارتی سرگرمش کنید تاکمترتنهاباشد وفکرکند، .سیماباتمام توانش باکمک اطرافیان چنین برنامه ریزی راکرده بودندهمچنان سعی می کردطوری برخوردکندکه انگارازهمه ضعیف ترهست و خدمت به انهاراوظیفه خودمی داند.یک روزپس ازبرگشت علی ازمسافرت، به کارخانه رفت وبه مدت یک هفته هرروزعملکزدبخشخارابررسی کزدتابه رفع موانع وحل مشکلات احیاناپیش امده کمک کندوازطرفی جریان روندکارقرارگیردومتوجه شد که سیماطوری نظارت،داشت که ،تمام کارکنان وکارگران جرات تخلف وحتی کوتاهی ویاکم کاری رابه خودنمی دانند سیمامثل یک مردبه تمام،قسمتهانظارت می کردوازنقاط ضعف وقوت کارهاووسایل مطلع می شد وپس ازمشورت بامهندسان درصدد رفع اشکالات وبراورده کردن خواسته های معقول سرکارگران درتهسه وسایل موردنیازبرمی آمد.اماخودسیما بخاطرکینه ای که ازعلی داشت سعی کردخودش رابه علی نزدیک کندسیماوصادق عاشق هم بودندوزندگی خوبی،داشتندتااینکه علی درزندگیشان واردشد وازصادق خواست درکشف زیرخاکی وفروش انهااهمکاری کنداوایل سیماوصادق زیربارنمی رفتندتااینکه صادق باماشینش که کامیون بودتصادف می کنه وبعدهامعلوم شد که این تصادف توسط عمال علی انجام گرفته ،وهمین تصادف باعث تغییرمشیرزندگیش شد ومجبورمیشه تقاضای قرض ازعلی کنه اماعلی قبول نمی کنه وصادق مجبورمیشه بره ازدوستان خودش که قبولش داشتندقرض کنه واین کارروهم می کنه ود‌وباره کارکردن باکامیون راشروع می کنه برای اینکه علی بتونه اززوربازووقلدری صادق استفاده کنه موادتوماشین صادق می ذاره وبه ماموراگزار ش میده صادق یه مدت زندانی میشه وباوساطت ودخالت وضمانت علی ازادمیشه وکمک زیادی هم به،صادق می کنه ن تاکارهاروباهم شروع کنندیواش یواش صادق رومعتادهم می کنه بطوریکه صادق مجبورمیشه هرکاری برای علی بکنه،سیمابعدامتوجه این کارهای علی میشه که شوهرشوازش گرفت ‌وزندگیشونابودکردبه فکرانتقام می افته منتهی باروش خاص خودش ،پس ازاینکه صادق اعتیادش زیادشد همکاری سیماباعلی بیشترشد تابچه هاش ازگرسنگی نمیرن ونقش دلال روبذزی می کردتاموقعی که شوهرداشت خیانت به همسرش نکرد امابعدازمدتی اعتیاد وفسادصادق که بیشترشد برای حفظ بچه هاش ازش طلاق گرفت وصادق هم اززندگیش رفت اوایل نمی دانست این بدبختی های زندگیش زیرسرعلی هست،بعدهامتوجه شد . ‌پایان قسمت ۲۴ چوب خداصدانداره کانال مشاوره خانواده نور ‌ ‌https://eitaa.com/mech53442
کانال مشاوره خانواده نور
شادترین رنگ را به زندگی بزن👌 نگاه مهربانت صورتی🌸 اندیشه ات سبز🍀 آسمان دلت آبی💙 و قلب مهربانت طلایی💛 زندگی زیباست😍 اگر آن را به زیبایی رنگ بزنیم💕 🌞🌻 سلام صبح تون رنگیِ رنگی❤🧡 💖کانال مشاوره خانواده نور 💖 https://eitaa.com/mech53442
🉐حس تامین مردت رو نابود نکن🉐 خانوما بدترین چیز برای یه اینه که بگه فلان چیز رو بخریم و ما بگیم نه!! ❗️این و حس تامین مرد رومیشکنه. ما قصدمون دلسوزیه اما مرد رو از داشتن حس تامین محروم کردیم. 💮مرد اگر برای زنی خرج کنه و اون هم خوشحال بشه اون مرد به اوج لذت میرسه مرد واسه تامین کردن ساخته شده، ذاتش و آفرینشش همینه، اگر کنی و نخوای، با آفرینشش مخالفت کردی و از بین بردیش مردهایی که خرج میکنن واسه زنشون بیشتر هم هواشو دارن 🉐این یه اصله🉐 💖کانال مشاوره خانواده نور💖 https://eitaa.com/mech53442
🔴 💠 هنگامی که با همسر خود بیرون منزلید نشان دهید که از بودن کنار او هستید! 💠 گاه به دور از چشم دیگران دست او را بگیرید، به او یا چشمک بزنید و هیچگاه در جمع، همسرتان را نکنید. 💠 بعداً از اینکه همسرتان در مهمانی، فلان توجّه خاص و شیرین‌ را به شما داشت از او ویژه کنید تا برای تکرار آن در دفعات بعدی انرژی داشته باشد. 💖کانال مشاوره خانواده نور💖 https://eitaa.com/mech53442
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙دکترعزیزی ⭕️ این آقایونی که در مهمانی‌ها جنتلمن هستند در خانه زیرپوش سوراخ تنشونه و وقتی از دستشویی میان، دستشان را با پشت شلوارشان خشک می‌کنند! 😂😂 💖کانال مشاوره خانواده نور💖 https://eitaa.com/mech53442
💠 بیشتر زوجین قبل از ازدواج و در دوران نامزدی به همدیگر تعارف می‌کنند مثلاً درب ماشین را برای هم باز می‌کنند، صندلی میز غذاخوری را بیرون می‌کشند و با دقت به حرف‌های هم گوش می‌کنند؛ اما بعد از ازدواج اکثر این رفتارها ترک می‌شود. 💠 زوجین موفق همدیگر را در اولویت هر کاری قرار می‌دهند. البته این به معنای این نیست که زن و مرد رفتار رسمی با همدیگر دارند و مدام در حال تعارف کردن هستند! بلکه منظور این است که زن و شوهر به حرفهای طرف مقابل علاقه نشان می‌دهند، او را جدی می‌گیرند و رفتار آمیزی دارند. در واقع برای یکدیگر وقت می‌گذارند و از افکار، احساسات، علایق و مشکلات طرف مقابل سرسری و به سادگی نمی‌گذرند! 💖کانال مشاوره خانواده نور💖 https://eitaa.com/mech53442
Recording 154404-071523.mp3
3.34M
🔴کارهایی که باعث رنجش خانم ها در زندگی مشترک میشود 💖کانال مشاوره خانواده نور💖 https://eitaa.com/mech53442
قسمت ۲۵چوب خداصداندارد ‌سیماپس ازهماهنگی باعلی بدون اینکه شیواوحسین و مریم سردربیارن وبدون اینکه به محسن هم چیزی بگه بدون سروصدابه هوای اینکه مثلا می خوادبره مسافرت،باخواهربزرگترش که یه دامادی پیداکرده بودندبازنشسته ارتش بودورنش فوت کرده بودوبچه هاش اونو ولش کرده بودندورفتن اتریش، اون مردهم تنهابود. باخواهرسیما که سوری بود آشنامیشن وازدواج می کنند ،سیمابدون سروصدا دست دامادوخواهرشو می گیره و بدون اینکه اطلاعی به بچه هاش وبرادرش بده ،راهی ترکیه میشن،سیماکه یه پسرویه دخترداشت. پسرش پزشکی داشت می خواندودخترش رشته داروسازی،خیلی ارام وبدون سروصدا به دانشگاههای دختروپسرش رفت چون مرتب بادانشگاهشان درارتباط بودو می شناختنش ،بلافاصله که سیماواردشد براش احترام زیادی قایل شدندوکاملا مواظب بچه هاش بودندپس ازورودبه اتاق رییس ازمسوولان مربوطه خواسته شد تابچه هاشونوازدانشکده پزشکی وداروسازی صدابزنند بمحض دیدن مادرشان متعجب شدند وخیلی خوشحال شدند،انهاراننده شخصی داشتند ودرسشان راهم خیلی خوب می خواندندپس ازپایان کلاس به سمت اپارتمان بچه هارفتندمادرسبماهم خیلی خوشحال شد. یک، دو،سه ساعتی صبرکردندمحسن هم امدبادیدن سیما،محسن تعجب کردوگفت چطوربدون اطلاع وهماهنگی آمدی ؟،لااقل می گفتی ،فرودگاه به استقبالت می آمدیم .شوهرخواهرهم ،به همه معرفی شدخلاصه ان شب حسابی همه دورهم جمع بودندوشادشدند فرداصبح ازمادرش راجع به محسن سوال کردمتوجه شد که سرمحسن تومغازه کلاه گذاشتن،وبدهی بالاآورده وبعدازصرف صبحانه به طرف مغازه براه افتاددیدتومغازه اش دوتاخانم هستندپس ازتحقیقات اولیه متوجه شد تمام بدهی محسن بابت همین دوتازن هست چون خوشگل،بودندازمحسن،باج می گرفتندسیماجلوروی دوتازنه که شوهرنداشتندوزندگی انگلی درکنارمحسن داشتند سیلی محکمی توگوش محسن خوابوندوبه اوندوتازنه که انگلیسی هم بلدبودند وسیماهم کاملا مسلط شده بودکه محسن تعجب کرد. راجع به قراردادکارگری ومقدارحقوق سوال کردچون سیمازرنگ بود مغازه بنام خودش خرید تامبادا بچه هاش رهابشوند وقتی زنهادیدند سیماخیلی جدی هست گفتندهمینجوری پیشش هستیم وبعضی شبها همین جابامحسن هستیم سیمابیشترعصبانی شدو بادادن طلب انهاوگرفتن پولهای اضافه ای که محسن به انهاداده بودوثبت بود،دوتازنه رواخراج کردالبته برگه ترک مخاصمه وصلح نامه قانونی هم گرفت بامحسن رفتندتواتاق بالا تااطلاعات بیشتری ازمحسن بدست بیاره متوجه شد بجای مواظبت محسن ازبچه ها، بچه هامواظب محسن هستند،محسن به مشروبات الکی واعتیادوقماررواورده بودیک سیلی دیگه هم خوابوندتوگوش محسن وگفت تمام کارهای خلافتوکنارمی ذاری ونمی ذاری بچه هامتوجه اشتباهات توبشندوالا تروازهستی ساقط می کنم ماشینی که بابت قمارفروخته بوددوباره براش یه ماشین خرید وگفت ازاین ببعد مواظب خودت وبچه هاباش. به مغازه فقط خودت رسیدگی می کنی .صاحبان چندتاازمغازه دارهای اطراف روکه می شناخت گفت هروقت دست ازپاخطاکردمنودرجریان بذارید .محسن که زن هم برده بودوبه بچه ۴ساله بنام سیمین داشت اسم زنش مینابود محسن گفت خواهش می کنم اینهاروپیش زنم نگواگربفهمه داغونم می کنه ،سیماگفت زمانهایی که شب بااین زنهابودی به زنت چی می گفتی ،محسن گفت به مینا می گفتم دارم میرم لباس بیارم واون ساده هم ازمن تشکرمی کردوباورمی کردبرای اونهاسوغاتی وهدیه می خریدم. محسن گفت تادوماه بهت فرصت میدم رفتارخودتواصلاح کنی اگراصلاح نشدی هم تمام چیزاروازت می گیرم وهم به زن تومیگم .محسن قول دادتغییرکنه. مادرسیماازتمام مشکلاتش اطلاع داشت چون بسیارزرنگ بود وازهمه کارهای محسن سردراورده بودوغیرمستقیم سیماازحرفهای مادرش متوجه کارهای احمقانه اش شده بود ‌ ، ، ادامه دارد.......‌.‌.... ‌ ‌پایان قسمت ۲۵چوب خداصدانداره ‌ ‌کانال مشاوره خانواده نور
✍️ اگر زندگی بهتر می‌خواهی، خودت را تغییر بده نه دیگران را 🔸مردی برای مشاوره نزد من آمد. او پسر مؤمنی است. 🔹شروع به تعریف از زندگی‌اش می‌کند و می‌گوید: یک بار همسرش طلاق گرفته و ازدواج دوم کرده و اکنون زن دوم او هم از او طلاق می‌خواهد. 🔸می‌گویم: متوجه شدم! کفایت می‌کند. 🔹در خودرو یک چرخ شیارداری هست که به آن فولی می‌گویند و تسمه بر آن سوار می‌شود. اگر این فولی خراش برداشته و نامیزان شود هر تسمه‌ای بخواهد آن را بگرداند، به‌مرور رشته‌رشته شده و پاره می‌شود. 🔸اکنون نیز فولی تو ریش‌ریش شده و باید اصلاح شود، که اگر اصلاح نشود هر زنی که برای تسمه و گرداندن زندگی‌ات بر زندگی تو وارد شود، دیر یا زود عاصی شده و طلاق خواهد خواست. 🔹تو باید خودت را اصلاح کنی تا زندگی‌ات اصلاح شود، چراکه تغییر همسر هیچ تغییری در زندگی تو ایجاد نخواهد کرد. کانال مشاوره حانواده نور ‌‌‌‌ https://eitaa.com/mech53442
🍀🍀 خاطرات ماندگار⚘️⚘️ باسلام،یه خاطره ازهمسرم می خوام براتون بگم،من ۲۹سالمه وشوهرم ۳۶سال،هردوهم شاغل هستیم ،ایشون کارمندوزارت اموزش عالی ومن کارمند،وزارت آموزش وپرورش ،صبحهابچه های دوقلورومی ذاریم مدرسه دوباره برمی گردونیم فقط روزهای تعطیل ازصبح پیش ماهستند.یه روزکه همسرم خیلی عجله داشت وقراربود بموقع به جلسه برسه ،واگردیرمی رسید امتحانی که قراربود برگزاربشه به تاخیرمی افتادمااماده شدیم وایشون به علت استرس وعجله ای که داشتند ده وقیقه زودترازماتوماشین می شینندوماهم می رسیم وحرکت می کنیم منم دیدم ایشون عجله داره اصلا نگاهش نکردم وزودهم من پیاده شدم وهم بچه ها ،ساعت ۹ونیم صبح دیدم زنگ می زنه بشدت عصبانی هست واصلا نمی فهمم چی میگه،گفتم ایرج ،شمرده شمرده صحبت کن ببینم چی شده ،دودقیقه سکوت کردم تاآرامش خودشوحفظ کنه ،بعدگفت تونباید به من می گفتی ،گفتم چی روبهت بگم،توکه عجله،داشتی ،ده دقیقه زودترسوارماشین شدی ،وتوراه هم دیدم ناراحتی اصلا حرفی نزدم ،بگوحالا چی شده ،گفت وقتی واردسالن جلسات شدم دیدم خانمهاوآقایان جلسه به من نگاه می کنندو دارندمی خندند ،من کمی اخم کردم اونهاچون می دونستندشوهرم جدی هست ساکت شدند وموقع صحبت وارایه راهکارودستورات به من نگاه نمی کردند فقط به لباسم نگاه می کردند به همه نگاه کردم دیدم همه دارند به من نگاه می کنندوازخنده،دارندروده برمیشن اما خودشونوکنترل می کنن،نگاه کردم دیدم بله انقدراسترس داشتم ،صبح روی شلوار،بیژامه پوشیدم اونهم رنگی ،وپسرشیطونم پشت بیژامه باباش نوشته بود این بیژامه به فروش می رسد ودرضمن یه پادمپایی خودش ویه پادمپایی منوپوشیده بود ،وقتی متوجه شدم سرم سیاهی رفت ،زود جلسه روتعطیل کردم وهمه روبیرون کردم دیگه ابروبرام نمونده وبه فنارفتم وقتی ایناروگفت ،داشتم رومیزی اتاق دبیران روازخنده گازمی زدم🙃🙃😃😃🤣🤣 انقدرخندیدم دونفرازهمکارابخاطرخنده من که اشکم درامده بود چایی گلوشون گیرکردوبه سرفه شدید افتادن شدت خنده من بحدی بود که ازصندلی افتادم پایین 🤣🤣😂😂،این خاطره مال یک سال پیش همسرم هست ‌ _عسل_ق_ازاصفهان ‌ ‌کانال مشاوره خانواده نور ‌ ‌ ‌https://eitaa.com/mech53442
بحرانِ زندگیِ زناشویی از کجا آغاز می شود؟ در برابر آن چه باید کرد؟ بسیاری از رابطه ها نه بر مبنای عشق، بلکه بر اساس کشش جنسی استوارند. در این گونه پیوندها، همسر کالایی است که مورد بهره برداری قرار میگیرد. و به سطح نازل اشیاء تنزل پیدا میکند. بنابراین ترس ایجاد می شود. همین ترس است که به حسادت تبدیل می شود. آنگاه باید از اشیاء محافظت کرد. آنگاه انواع قفل های ایمنی و زنجیرها ساخته می شود. و زن و مرد مدام یکدیگر را می پایند و زیر نظر و کنترل قرار می دهند. بحرانِ زندگیِ زناشویی دقیقاً از همین جا آغاز میشود و " اعتماد " که خمیر مایه اصلی یک رابطه عاشقانه است نابود می شود. وقتی ترس به جای عشق مینشیند، زندگی به زندان تبدیل میشود، و زن و شوهر زندانبان یکدیگر می شوند. هیچ کس عاشق زندانبان خود که نام همسر بر خود دارد نیست. هیچ کس عاشق دیوارهای زندان خویش که نام خانه بر خود دارد نیست. عشق همیشه اعتماد میکند. بدون استثناء. اعتماد کردن امری ساختگی و زورکی نیست. اعتماد پایه و اساس و شالوده یک پیوند حقیقی است. اگر هست که باعث پیوستگی و پیوند است. اگر نیست، پس جدایی تنها راه است. جنگیدن برای ایجاد و تحمیل اعتماد به دیگری کاری بیهوده است. اتلاف وقت است. به این نکته توجه کن: خود را اسیر کسی نکن که دوستت ندارد. و نمیتواند به تو اعتماد کند. خشمگین هم نشو. فایده ای ندارد. سعی نکن اعتماد را بر خود و بر دیگری تحمیل کنی. اینگونه فقط زمان و توانت را از دست خواهی داد. ممکن است زمانی به خود بیایی که خیلی دیر شده است. برخیز و گامی بردار. یا اعتماد هست، یا نیست. اگر نیست، برخیز و برو. اگر کسی را دوست میداری و ژرفای وجودت با ژرفای او سخن میگوید، دیدار و پیوندتان اتفاقی مبارک و زیبا در هستی است. اما اگر اعتمادی در کار نیست، جدایی بهترین کار است. هر چه زودتر بهتر. زیرا بدین سان با جدایی نابود نمیشوی. ویران نمیشوی. قابلیت عشق ورزیدن را برای همیشه از دست نمیدهی. جدا شوید، اما یکدیگر را ویران نکنید. کانال مشاوره خانواده نور ‌https://eitaa.com/mech53442 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂