eitaa logo
مداد من
528 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
175 ویدیو
9 فایل
🔰حجة‌الاسلام جواد حاجی‌اکبری ✔ موسس مکتب‌خانه قرآنی امام رضا(ع) ✔ کارشناس ارشدفقه واصول ✔ کارشناس تاریخ ✔ مدرس زبان اسپانیایی ✔ نویسنده و مدرس یادداشت‌نویسیِ رسانه‌ای ✔ مبلغ و مشاور جوانان و خانواده ✔ طلبه‌ سطح ۴ شیعه‌شناسی فعالیت توسط ادمین: @medadman
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿 ۹۹ 🌿 ✅به نام خداوند بخشنده و مهربان ✅هیاهوی شهر... به منظره رو به روم خیره بودم.خیابونی آب گرفته.رهگذر ها با عجله رد میشدن.صداهای زیادی کل شهر رو فرا گرفته بود.صدای بوق ماشینا،صدای رد شدن ماشینا از وسط خیابون پر آب،صدای قدم های پر سر و صدای رهگذر ها... آدم هایی که با دغدغه هایی که داشتن از جلوم رد میشدن. کودکی که در هیاهوی شهر مادرشو گم کرده بود و گریه میکرد،مادری که سفت و محکم دست بچشو تو دستاش گذاشته بود تا گم نشه،پدری که اصرار داشت بچش کلاه سوییشرتش رو روی سرش بکشه تا سرما نخوره،دوتا دوست که زیر یه چتر کنارهم راه میرفتن تا خیس نشن و انگار رفاقتشون شیرین ترین رفاقت دنیا بود...از سر جام بلند شدم و شروع کردم به قدم زدن،به کودکی که مادرشو گم کرده بود نگاهی انداختم که حالا آروم و با لبخند رو لب کنار مادرش راه میرفت... قدم زدم و قدم زدم...کم کم صداها قطع شد و به جایی رسید که تنها صدایی که میومد صدای آروم چک چک بارون و قدم های رهگذر ها بود... ناگهان صدایی آشنا شنیدم،صدایی که آرامش رو به سر تا سر وجودم تزريق میکرد... _اللّهُ اکبر...اللّهُ اکبر... نگاهمو به آسمون و منبع صدا دوختم.گل دسته های طلایی رو دیدم.بی هوا اشک تو چشمام جمع شد.چقدر شیرین بود ارتباط با خدا...راهمو ادامه دادم و اول به سمت مقبره شهید گمنام رفتم.چقدر یه انسان میتونه فداکار باشه؟! و مسیرمو به سمت درب ورودی مسجد کشوندم...وقتی پا به مسجد گذاشتم با یه عالمه باد گرمی که به صورتم میخورد مواجه شدم...چقدر لذت داشت... با مهر و تسبیح گوشه ای نشستم و مشغول خوندن نمازم شدم.احساس شیرینی داشتم از اینکه با خدا ارتباط برقرار میکردم.انگار خدا تمام حواسشو بهم داده بود تا بتونم بهتر حسش کنم... به اطرافم نگاهی انداختم.خانم های زیادی با چادر های سفید،گوشه و کنار مشغول عبادت بودن.بی هوا لبخندی روی لبام نشست،دستم رو روی چادرم کشیدم و با نفس عمیقی بو کشیدمش...خوشحالم از داشتنش... کاش حواسمون بیشتر به خدا باشه.کاش در هیاهوی شهر خدا رو گم نکنیم و همیشه خدارو تکیه گاه خودمون بدونیم... و چقد دلتنگم برای زمانایی که بدون هیچ ترس و دلهره و دغدغه ای میرفتم مسجد و کنار آدمای دیگه تو صف نماز وایمیسادم و بعد از نمازم با دستام بهشون قبول باشه میگفتم..... ✍ زهرا السادات موسوی 🗓 تابستان ۹۹ ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
🌿 ۹۹ 🌿 ✅به نام الله رحمن و رحیم ✅ویروس در کمینگاه!! چرا واقعا برخی ها رعایت نمی کنند!؟ در صورت بی خیالی، هم برای خودت خطر دارد و هم برای دیگران. رعایت کردن و ماسک زدن، حق همگی است. نمی توانی بگویی برا من مهم نیست. پس دیگران چه؟؟ رعایت بهداشت معنوی دقیقا مانند بهداشت تنی می ماند. نمی توانی بگویی، من خودم میدانم یا «چهار دیواری اختیاری!!» آیا می دانید خودت هم مال خودت نیستی!؟ تو عزیز و محبوب خالقت هستی!! همانی که تو را با نهایت عشق آفرید. بر خود بالید. ابرویی جلوی ملائکه اش بالا انداخت. تو شیشه عطر خدایی!! شیشه عطرش را در فاضلاب گناه نینداز؟ از شیشه پرودگار مواظبت کن. بگذار این عطر پاک و خشبوی فطرت الهی ات، میکده جهانی را مست الهی کند نه مست حیوانی!! بهشت همین‌جاست! بهشتت را بساز! خودت را به محبوب خدایت بیشتر نزدیک کن. همان محبوبی که «رُزِقَ الوَری» موجودات را بواسطه وجودش، روزی می خورند. نگاهش چشم به راهت است. او را دریاب. پا در رکاب امامت، در مسیر عشق قدم گذار! تو یک امیدی برایش! نا امیدش مکن! ✍ علی شاکر اردکانی 🗓 تابستان ۹۹ ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
🗓 ☘ سه‌شنبه 🔅 ۴ شهریور ماه ۱۳۹۹ 🌙 ۵ محرم ۱۴۴۲ 🎄 ۲۵ اوت ۲۰۲۰ 🔎رویدادهای مهم تاریخی امروز: 🔸روز کارمند ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدای علیم و حکیم ✅ پای درد و دل زمینی دلشکسته سه چهار سالی از روز واقعه گذشت! واقعه‌ای که از یک سنت حسنه، سنت‌های سیئه بسیاری می‌ساخت. بارها عزم خویش را جزم کردم تا به دیدارش روم اما به‌خاطر حال زار و پریشانش و دلایل و مصالحی قسمت نشد. وقتی فهمیدم امسال به مرادش رسیده، خوشحال شده و به سروقتش رفتم. زمینی که تا چند روز پیش اسم و رسمی نداشت، الآن اما، همنشین نام (ع) شده بود! آمده بودم تا او بگوید؛ لذا مدادم را به دست گرفته و به زمین گفتم: بگو! هر آنچه می‌خواهد دلت؛ از این چند سال؛ از خون دل‌هایت؛ از حال و روز امسالت؛ از مالک و امانت‌دارانت! و دیگر منتظر ماندم.... 🔸به نام صاحب و مالکم خدا! اگر اجازه دهید خودم را معرفی کنم؟ 🔹بله با کمال میل. بفرمایید. 🔸بنده زمینی کوچک، واقع در خیابان ولیعصر (عج) احمدآبادم که سالیانی پیش وقف شدم. امانت‌دارانم چنین پسندیدند! نمی‌خواهم در مورد سنت حسنه وقف سخن بگویم. شما هم می‌دانید این قصه سر دراز دارد. پس از وقف، متولیانی بر سرم گماشته شد. به آنها هم کار ندارم. هر چندصباحی در دست افراد مختلف جابجا شدم؛ این‌ها همه گذشت تا اینکه یک روز خبردار شدم کسی خریدارم شده است. اولش توجه نکردم؛ چون خریدار، زیاد دیده بودم. از این خریدارانی که امثال من را ملک طلق خود می‌دانند، نه امانتی از جانب خدا! منتها این دفعه فرق می‌کرد! وقتی فهمیدم خریدارم کیست، دگرگون شدم! خوشحال بودم از انتخاب شدنم از بین این همه زمین. اما این حس خیلی طول نکشید! عده‌ای از روی احساس وظیفه مانع معامله شدند! این روزهای سخت، سه چهار سال طول کشید. من به این سه چهار سال هم کاری ندارم. این‌ها در سینه می‌ماند برای روزی که باید شهادت دهم!! سخن الآنم بیشتر رو به خودم است؛ من به این سه چهار سال نیاز داشتم تا پاک‌تر شوم. آخر هر زمینی که لیاقت ندارد خریدارش ارباب باشد! دیگر داشتم ناامید می‌شدم. معامله عملا منتفی شده بود. قرار شد امانت‌دار دلسوخته‌ام، کاربری دیگری برایم در نظر گیرد! مقدمات کار مهیا شد. اما در عین ناباوری آمد و یکی رفت!! دوباره به عنوان معرفی شدم. از زیادی گزینه‌ها دچار استرس شده بودم. نکند دوباره رد شوم؟! اما خدا را شکر این دفعه روسفید شدم. شنیده بودم خدا همنشین دل‌های شکسته است. ارباب مرا خرید. هرچند فعلا موقت است؛ اما همین هم عشق است. الآن میزبان عزاداران ! خوشحال می‌شوم در خدمت شما نیز، باشم. به امید اینکه پس از این دهه، ارباب پسندد و معامله ابدی شود. 🔹إن‌شاءالله، حتما من و مدادم مزاحم می‌شویم. 🔸مراحمید. فقط یک جمله به آدمیان عرض کنم: آنچه انسان‌ها خواستند نه آن می‌شود آنچه خدا خواست همان می‌شود در آخر نیز، جا دارد از امانت‌دارم و خانواده ایشان که با خدا معامله کردند، بسی تشکر کنم. مطمئن باشند در حقشان شهادت خواهم داد. 🔹ما هم از شما تشکر می‌کنیم؛ من و مدادم. واقعیت تلخ است عزیزان. گاهی یک قطعه زمین از برخی انسان‌ها مقرب‌تر و بهتر می‌شود. «ما اکثر العبر و اقل الاعتبار» ✍ مرتضی رشیدی احمدآبادی 🗓 محرم ۱۴۴۲ ق ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
🗓 ☘ چهارشنبه 🔅 ۵ شهریور ماه ۱۳۹۹ 🌙 ۶ محرم ۱۴۴۲ 🎄 ۲۶ اوت ۲۰۲۰ 🔎رویدادهای مهم تاریخی امروز: 🔸روز داروسازی / روز بزرگداشت محمد بن زکریای رازی 🔹روز کشتی ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
🗓 ☘ پنجشنبه 🔅 ۶ شهریور ماه ۱۳۹۹ 🌙 ۷ محرم ۱۴۴۲ 🎄 ۲۷ اوت ۲۰۲۰ ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
🌿 ۹۹ 🌿 ✅بسم الله الرحمن الرحیم ✅وقت یارکَشی! زمان یارکشی فرا رسید. مربی تیم هنوز نیامده است! عده ای گفتند: می نشینیم تا او بیاید. عده ای هم: حالا خودمان را گرم می کنیم. مربی که آمد آماده ایم!! کمی دیر کرد!! نکند نیاید؟ تیم داشت از هم می پاشید. صدایی بلند شد؛ او خواهد آمد. امید به تیم برگشت. چقدر خوب که مربی کارکشته ای دارند. بازی، در تیم او فرق می کند. او بازیکن «جوانمرد» می خواهد. بازیکنی که در بازی اش، بازی نخورد. نام این مربی قَدَر، ابا صالح المهدی(عجل الله فرجه) است. او تو را انتخاب کرده است. در نزد مربی، چشم پاک بودن، هنگام چرخیدن در اینستا، تلگرام، ایتا و کوچه خیابان ها، ارزش دارد. از تیم ملی فاصله نگیر. همراه تیم باش! آن هم تیم ملی. او مرتب وضعیت تو را رصد می کند. اگر خوب بازی نکردی، دلگیر می شود اما برای تو دعا می کند و دست تو را با گرمی و مهربانی می فشارد و در گوش دلت نجوا می کند که: عزیزم مراقب خودت باش!! تو در تیم مایی! صدایش را شنیدی؟؟ گرمی دستانش را لمس کردی؟؟ او تو را برای تیم خودش خریداری کرده است! بازیکن خوبی باش! ✍ علی شاکر اردکانی 🗓 تابستان ۹۹ ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدای منان! ✅ دهان صدرآباد آسفالت شد!! آیا ذهن شما هم مثل ذهن «مداد من»، در مورد خیابان صدرآباد مشغول شده است؟! بطور متوسط هر شهردار جدیدی کارش را از آسفالت کردن خیابان صدرآباد شروع می کند. خیابان معروفی که از کتابخانه مرحوم حائری شروع و به موسسه بارانِ جریانِ اصلاحات ختم می شود. شاید اگر اسم این خیابان به خیابان «اصلاحات» تغییر نام پیدا کند بد نباشد! زیرا شهردارها، اصلاحات را از خیابان صدرآباد شروع می کنند.!! به هر حال؛ ادله مسؤولین مربوطه برای این کار، قطعاً موجه خواهد بود زیرا همگی از بچه های انقلاب هستند و جان و مقام و مال خودشان را مدیون نظام می دانند. علاوه بر این؛ حتماً در مصرف بیت المال و تقسیم اموال عمومی در محلات مختلف، نهایت دقت را دارند. بحث سرِ آسفالت کردن و نکردن نیست، بحث سرِ کیفیت آسفالت است و هماهنگی ادارات برای کندن ها!! هر جا بوی آسفالت جدید می آید، بوی کندن هم به مشام می رسد. عجیب است! چندی پس از ترمیم و اصلاح، شاهد کندن خیابان بابت یک پروژه جدید هستیم. ان شاالله تا 20 سال آینده، صدرآباد به آسفالت جدید نیاز نداشته باشد، بلکه بیشتر!! ضمن عرض تشکر از شهردار سابق، بابت اهتمام به توسعه و پیشرفت اردکان و تبریک به منتخب جدید شورای شهر برای کرسی شهرداری، پیشنهاد می شود به محلات مختلف و کوچه پس کوچه های شهر سری زده شود بلکه کوچه های خالی از آسفالت و کوچه های داغون! بی بهره نمانند. باشد که به برکت تخصص شهردار جدید، کوچه ها نفسی تازه کنند.!! ✍️ جواد حاجی اکبری 🗓 تابستان ۹۹ش ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc