بسم رب المهدی این چند روزی که نبودیم درگیر یه جشنواره هیجان انگیز بودیم . حالا امروز اومدیم یه گزارش کوچیک از این جشنواره و حضورمون تو اردوی دو روزه رو براتون بگیم .🤩 اثر فرهنگی گروه جهادی ما از بین سی و دو هزار اثر و بعد از تایید استانی بین هفتصد اثر و بعد از اون از بین چهارصد اثر انتخاب شد .😅 برای مرحله ی نهایی اثر ما به همراه ۱۵۰ اثر دیگه تایید شد و رفت برای اختتامیه جشنواره ملی .. ما این فرصت و افتخار رو به خاطر فضل و توکل به امام زمان و صاحب این زمان داریم .. درسته نتونستیم مقام برتر جشنواره رو به دست بیاریم اما برای ما تلاش ۱ یک ساله و نیمه ی اعضای گروه ارزش داره . ان شاالله بتونیم اثر گذار باشیم و در آینده ای نه چندان دور جزو سه گروه برتر باشیم🌱🤝 . - برای اطلاعات بیشتر پیرامون این جشنواره میتونید عضو کانال جهاردگران باشید : https://eitaa.com/festival_jahadgaran #افتخارِ_ما #گروه_جهادی_دختران_عقیله @Dokhtarane_Aghiilee

ضمن عرض تبریک و خدا قوت به گروه جهادی دختران عقیله 💐 امیدواریم همواره شاهد موفقیت‌های روزافزون شما بزرگواران باشیم 🌱 🌺🌺🌺

#ارسالی به نام خدای بخشنده مهربان با سلام خدمت حضرت ولیعصر(عج) و رهبری فرزانه انقلاب امام خامنه ایی بنده خطاکار و روسیاه مهدی در جو و احساساتی پیام هایی در پست اینستاگرام فرزند برومند شهید سرافراز اسلام افتخار اردکان و اردکانی ، افتخار استان یزد ، اولین فرمانده تیپ الغدیر استان سردار شهید ذبیح الله عاصی زاده الفاظی بکار بردم که اصلا عقیده شخصی ام نبود و بنده افتخار نوکری خانواده آزاده، پاسدار و جانباز را دارم و همچنین افتخار نوکری همسر شهید که عمه ی بزرگوارم هست را دارم...بنده از تمام وجود در پیشگاه خداوند منان و توبه پذیر، از این گناه بزرگ توبه کرده ام و از خانواده شهید بزرگوار عاصی زاده نیز طلب بخشش و عفو علوی و حسینی را دارم...بنده خود را مدیون انقلاب اسلامی و نظام الهی و رهبری فرزانه امام خامنه ایی می دانم و از ایشان نیز طلب عفو را دارم...از پیشگاه حضرت ولیعصر (عج) و تمامی شهدای راه اسلام بخصوص شهدای گرانقدر سردار عاصی زاده و تمام مردم شهیدپرور ایران اسلامی بخصوص مردم شهر عزیزم اردکان، نیز طلب بخشش دارم...امیدوارم همانطور که پیشوا و مولایمان سیدالشهدا حر را بخشید، خانواده شهید عاصی زاده بخصوص فرزند برومندش آقای عباس عاصی زاده بنده حقیر را حسینی وار ببخشند...و نگذارند راه این گنه کار توبه کننده از راه اسلام انقلاب رهبری و شهدا جدا گردد و دشمن شاد شویم.. بنده روسیاه شهدا: مهدی ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc

ولادت امام رضا (ع) مبارک باد💐 حضور خادمین آستان قدس رضوی⭐️ و اجرای سرود و صلوات خاصه توسط نوگلان🌾 ثواب و بهره این برنامه را تقدیم می کنیم به شهدای خدمت؛ آیت الله آل هاشم، ایت الله رئیسی و هیئت همراهشون💐😭 ✅ پیش دبستانی شکوفه های رضوی ✅ مجتمع آموزشی میم ✅ مکتب خانه قرآنی امام رضا علیه السلام ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc

سلام بر ابراهیم! 🔻 از بین تمام مناصبت، خادم الرضا بودنت چه زیبا بود. شهادتت مبارک ابراهیم! إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ✅ مکتب خانه قرآنی امام رضا (ع) ✅ کانون فرهنگی- جهادی شهید بهشتی (ره) ✅ انجمن مدادستان شهرستان اردکان ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc

👌#ببینید 😔دنیا عزیزان دار بلاست.... 🎙 #گزیده_مراسم_حرم | حجت الاسلام نظافت 🖤 در حرم بمانید؛ کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع) 🆔 @razavi_aqr_ir

📢 هم‌اکنون؛ پخش مراسم تشییع و اقامه نماز بر پیکر رئیس‌جمهور اسلامی ایران و همراهان ایشان از FARSI.KHAMENEI.IR/live و شبکه‌های سیما ❤️ #رئیسی_عزیز 💻 Farsi.Khamenei.ir

اینجا حاجی اباد رستاق است. آخرین نقطه از ایالات چند گانه رستاق. در جوار امامزاده توفیقی شد میهمان جلسه یادبود شهید خدمت باشیم. امشب باورم شد که سید ابراهیم ، میهمان آسمان شده است چون بدنش در کنار مرادش، دفن شد. خدا حافظ ابراهیم ... جواد حاجی اکبری بهار ۱۴۰۳ ش

🌷یَارَبَّ المَهْدِیــــــٖ 🔻خدای ابراهیم رئیسی هست... انقلاب اسلامی ایران هنوز دو سال از پیروزی خود ندیده بود که کشور با ترور های بی شمار منافقین و جنگ با صدام روبرو شد. سه سال از پیروزی این انقلاب نگذشته بود که نظام جمهوری اسلامی ایران اتفاقات زیادی را در سال ۱۳۶۰ شاهد بود. ولی این انقلابِ نوپا با قدرت هرچه تمام به مسیر خود ادامه می داد. در ادامه فقط به بعضی از این حوادث اشاره می شود. مجلس رای بی کفایتی بنی صدر را در ۲۶ خرداد ۱۳۶۰ صادر کرد و بعد از آن امام راحل بنی صدر را از سمت ریاست جمهوری کشور عزل کرد. در چنین حالی کشور بدون رئیس جمهور است. ده روز بعد، در تاریخ ۶ تیر ۱۳۶۰ امام جمعه تهران و نماینده امام راحل، یعنی سید علی خامنه ای ترور شدند. یک روز بعد، در تاریخ ۷ تیر ۱۳۶۰ شهید بهشتی که دومین رئیس دیوان عالی کشور و نایب رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی بودند، در دفتر حزب جمهوری به همراه هفتاد و دو تن از یاران خود توسط گروهک منافقین که در ارتباط با مجاهدین خلق بود؛ به شهادت رسیدند. یک ماه و چهار روز بعد، در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۶۰ مردم ایران شهید رجایی را بعنوان رئیس جمهور خود انتخاب کردند. متاسفانه در کمتر از دو ماه یعنی در تاریخ ۸ شهریور ۱۳۶۰ این دوره ریاست جمهوری با ترور ایشان و نخست وزیر وقت یعنی شهید باهنر به پایان رسید. در کمتر از یک ماه بعد، فرمانده خرمشهر و آبادان یعنی محمد جهان آرا به دلیل سقوط هواپیما به شهادت نائل آمد. اما انقلاب توقف نکرد. بنیانگذار انقلاب، امام راحل عظیم الشأن در همان سال فرمودند: کاری که برای خداست، نه برای افراد، نه برای اشخاص، نه برای شخصیتها، این کار رکود نمی‌کند با رفتن افراد و با رفتن‌ شخصیتها. کشوری از رفتن شخصیتهای خود تزلزل پیدا می‌کند که ملت او و افراد آن ملت دل به شخص بسته باشند، دل به اشخاص بسته باشند. اما کشوری که دل او به خدا پیوسته است و برای خدا قیام کرده است و از اول، «نه شرقی و نه غربی و جمهوری اسلامی» را ندا داده است و با بانگ «الله اکبر»، صغیر و کبیر و زن و مردش در صحنه حاضر شده‌اند و این نهضت را و این انقلاب را بپا کرده‌اند، همین ملت هستند؛ برای اینکه خدا هست. رجایی و دیگران اگر نیستند، خدا هست. ۹/شهریور/۱۳۶۰ ✍ محمد طلایی اردکانی - بهار ۱۴۰۳ ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc

#محموله_تریاک #طنز باز گرد و خاک در هوای شهر ولگردی می کرد. تازه از سفر زیارتی برگشته بودم؛ سوهان ها در کوله پشتی ام سنگینی می‌کردند. دو بسته از آنها برای رضا بود. از فقر جا سوهان هایش را در کیف من چپانده بود. قرار شد بیاید در خانه ما و سوهان ها را تحویل بگیرد. برای در امان ماندن از گرد و خاک، چفیه عربی نارنجی ام را دور صورتم پیچاندم. رضا که هیکلی و سبزه بود؛ پشت در خانه منتظرم بود. بیرون آمدم. از شدت باد در خانه بسته شد. چهره ام مثل قاچاقچیان شده بود. بسته ها را تحویلش دادم و رفت. چند دقیقه بعد همسایه مان در خانه را زد! پدرم رفت بیرون. وقتی برگشت داخل خانه سرش را به نشانه تاسف تکان می داد؛ پرسیدم: همسایه چه می گفت؟ آهی کشید و گفت: هیچی! می گفت مواظب خانه تان باشید! دزد و معتاد زیاد شده! _همین؟ پدرم سری تکان داد و گفت: علی آقا می گفت: همین دو دقیقه قبل دو جوان را دیدم که جلوی خانه شما مشغول جابه‌جایی تریاک بودند! یکی شان برای اینکه لو نرود، چفیه بسته بود و بسته های بزرگی را به دیگری می داد! نچ نچی کردم و گفتم: حتما حکمشان اعدام است! پدرم گفت: به خاک سیاه بنشینند که محله را ناامن و بچه های مردم را معتاد می کنند! نمی دانم‌ چرا باید این بی سر و پا ها جلوی در خانه ما پیدایشان شود! وقتی این جمله را شنیدم تازه فهمیدم ماجرا از چه قرار بوده؛ رو به پدرم گفتم: گفتید یکی شان چفیه داشت؟ _ بله پسرجان! _معتادان را می شناسم! یکیشان جلویت ایستاده! فقط محموله ای که علی آقا میگفت، تریاک نبود؛ بسته های سوهان بود! ✍محمد مهدی پیری ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc