eitaa logo
مداد من
528 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
150 ویدیو
8 فایل
🔰حجة‌الاسلام جواد حاجی‌اکبری ✔ موسس مکتب‌خانه قرآنی امام رضا(ع) ✔ کارشناس ارشدفقه واصول ✔ کارشناس تاریخ ✔ مدرس زبان اسپانیایی ✔ نویسنده و مدرس یادداشت‌نویسیِ رسانه‌ای ✔ مبلغ و مشاور جوانان و خانواده ✔ طلبه‌ سطح ۴ شیعه‌شناسی فعالیت توسط ادمین: @medadman
مشاهده در ایتا
دانلود
✅اردکانی‌ها خوش درخشیدن 🔹برگزاری راهپیمایی یوم اللّه۲۲ بهمن و جشن باشکوه چهل و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی با حضور پرشور اقشار مختلف مردم اردکان 🇮🇷 @Ardakan_gov
هنگامی که هدف، تربيت و انسان سازی باشد. دیگر اسم مجموعه و مکانش مهم نیست! پایگاه باشد، مسجد باشد، هیئت باشد،مدرسه و... حتی مهم نیست فرد به مسجدی که ما در آن کار می کنیم هم بیاید! چون اهداف مجموعه ها یکی اند. اما باید ترسید از آنهایی که به اسم تربيت و... دکان و دکه برای خود گشوده اند؛ خروجی های یک مجموعه نشان دهنده دکان یا تربیتی بودن آن است؛ گول ظواهر و گزارش های تصویری را نخوریم خروجی ها را ببینم، ببینیم این مجموعه که سه سال شروع به کارکرده چند انسان تحویل جامعه داده، چند طلبه تربيت کرده چند تا جوان را مسجدی کرده! نه اینکه ببینیم چند تا حلقه و چند تا اردو برگزار کرده است! اینها ظواهر است؛ اصل خروجی است؛ فردی که آمده چه تغییراتی داشته؟ بهتر شده یا بدتر یا اصلا راکد شده است. ✍محمد مهدی پیری ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدای گل های صورتی ✅ شخصيت حضرت محمد (ص) در اشعار مولانا (1) شناخت شخصیت نبی مکرم اسلام (ص) برای اهل احساس، از مسیر اشعار ناب، سهل الوصول تر است. یکی از بزرگان علم و ادب، جناب مولاناست که اشعارش صیقل دهنده روح و دل است. سرودن شعر برای نبی مکرم و خاندان مکرمش آرزوی هر شاعر متعهدی است. در ادامه شما را دعوت می کنیم به مطالعه جمال و کمال اشعاری ناب، در باب معرفی گل سر سبد عالم هستی از زبان ملّای بلخی؛ بهر این خاتم شدست او که به جود مثل او نه بود و نه خواهند بود هست اشارات محمد المراد کل گشاد اندر گشاد اندر گشاد در مثنوی مولوی، لفظ و نام پیامبر اسلام، نزدیک به پانصد بار و به مناسبت‌های مختلف، فضای مثنوی را عطرآگین کرده است. گفت بوي بلعجب آمد به من همچنان كه مصطفي را از يمن تا پيمبر گفت بر دست صبا از يمن مي‌آيدم بوي خدا از اويس و از قرن بوي عجب مصطفي را مست كرد و پر طرب مولانا معتقد است براي شناخت خداوند بايد حضرت محمد (ص) را بشناسيم؛ چرا كه خداوند عاشق پيامبر (ص) بوده و خلقت جهان به دليل وجود مبارك ايشان صورت گرفته است. از احمد تا احد يك ميم فرق است دو عالم در همين يك ميم غرق است ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدای مهربان ✅ به عشق مولا علی (ع) (6) 2- زهد و پارسایی امام (علیه السلام) او در دوران زندگیش، هیچ گاه از غذایی سیر نخورد، خوراکش خشک ترین غذاها بود. بر سر سفره اش نمک و یا سرکه و اگر گهگاهی چیز دیگری بر آن می افزود، از سبزی ها بود. کمی بالاتر که می رفت اندکی شیر بود. گوشت خیلی کم می خورد و چنین می گفت: «لاتجعلوا بطونکم مقابر الحیوان؛ شکم های خود را گورستان حیوانات قرار ندهید.» ( شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 1، ص 26) • از زهد سخن می راند و به اختصار و بیانی نیکو آن را به کلام خدا مستند می ساخت و می فرمود: «الزهد، کله بین کلمتین من القرآن: قال الله سبحانه (لکیلا تاسوا علی مافاتکم ولا تفرحوابما آتاکم) و من لم یاس علی الماضی و لم یفرح بالآتی، فقد اخذ الزهد بطرفیه؛ تمام معنی زهد در دو جمله از قرآن مجید خلاصه شده است: خداوند سبحان می فرماید: بر آنچه از دستتان رفته اندوه و دریغ مخورید و بر آنچه به شما رسیده، شادمان مباشید. هر کس بر گذشته تاسف نخورد و بر آینده شادمان نباشد همه زهد را، از هر دو سو به دست آورده است.» (نهج البلاغه، حکمت 439) • او زهد را محرومیت نمی دانست بلکه آن را ثروتی گرانقدر به شمار می آورد که به آن رغبت داشت. آن حضرت می فرمود: «الزهد ثروة؛ بی میلی به دنیا ثروت و دارایی است. (نهج البلاغه، حکمت 4) • او گوینده این شعر است که می گوید: افادتنی القناعة کل عز وای غنی اعز من القناعة؟ قناعت همه گونه عزتی به من بخشید و کدام ثروتی گرامی تر از قناعت است؟! فصیرها لنفسک راس مال و صیر بعدها التقوی بضاعة قناعت را برای خود، سرمایه قرار ده و بعد از آن تقوا را نقدینه و کالای خویش ساز؟ (عبدالعزیز سیدالاهل از اشعار منسوب به جانشین پیامبر امام علی بن ابی طالب- دیوان امام، ص634) تجارتی سودآورتر و تواناتر از قناعت برای تضمین آزادی انسان نیست. ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ به نام خدای گل های صورتی ✅ شخصيت حضرت محمد (ص) در اشعار مولانا (2) جلال‌الدين مولوي چون ديگر عارفان مسلمان محمد امین را مصداق بارز آيه مباركه «وانك لعلي خلق عظيم» و حديث قدسي «لولاك لما خلقت الافلاك» می داند. با محمد (ص) بود عشق پاك جفت بهر عشق او خدا «لولاك» گفت گر نبودي بحر عشق پاك را كي وجودي دادمي افلاك را من بر آن افراشتم چرخ سني تا علو عشق را فهمي كني او انسانی کامل، شفیع دو سرا و چهره ممتاز عالم هستی است. بهر اين خاتم شدست او كه به جود مثل او نه بود و نه خواهند بود ! ختم‌هايي كه انبيا بگذاشتند آن به دين احمدي برداشتند قفلهاي ناگشاده مانده بود از كف انا فتحنا برگشود! او شفيع است اين جهان و آن جهان اين جهان زي دين و آن جا زي جنان ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
🔔🔔 زنگ انقلاب 🌟🌟 یک برنامه ویژه برای دهه نودی ها! ✅ یک برنامه متنوع و شاد برای 4 تا 8 ساله ها ◀️ صبح ها ویژه مدارس ◀️ عصرها ویژه عموم مردم 🔸جهت هماهنگی لطفا تماس بگیرید؛ ۰9366093303 ۰۹۱۳۵۲۵۶۳۹۴ 🔹مکان؛ ابتدای خ. سعدی روبروی فروشگاه افق کوروش، پیش دبستانی شکوفه های رضوی 🕰زمان؛ ۱۵ لغایت ۲۶ بهمن ماه ❇️ همزمان با راهپیمایی روز ۲۲بهمن برای دهه نودی ها برنامه داریم. حتما یه سری بزنید😉😉 🔻مجتمع آموزشی میم 🔻آموزش و پرورش اردکان 🔻کانون فرهنگی جهادی شهید بهشتی(ره) ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
....بِسْمْ أللّٰھِ الرَّحْمٰنِ الرَّحْیٖمْ.... مصاحبه با رزمنده دفاع مقدس سردار حاج جواد کمالی خودتان را معرفی بفرمایید؟ بنده جواد کمالی اردکانی، فرزند حسین، متولد سال1341 هستم. در سال 1359 به توفیق الهی به عضویت سپاه پاسداران در آمدم. حدود 12 سال است که از وظیفه مقدس پاسداری بازنشسته شده ام. حال و هوای اردکان در دوران انقلاب چگونه بود؟ حدود ۱۰ تا ۱۵ هزار نفر جمعیت داشت. حاکمیت طاغوت بر شهر اردکان به گونه‌ای بود که اکثر ادارات دست افراد وابسته به طاغوت اداره می شد. حال و هوای حاکمیت به این صورت بود که یک پاسبان بر یک محل حکومت می‌کرد، زور می‌گفت، رشوه می‌گرفت و... . اردکان با وجود اینکه شهر مذهبی بود. از نظر فساد و فحشا، وضعیت مطلوبی نداشت. رژیم طاغوت قصد داشت کم کم فرهنگ مذهبی مردم را تغییر دهد، به طوری که اکثر مسئولینی که در اردکان اقامت می کردند، خانواده‌های آنها بی حجاب بودند. یکی دیگر از این فساد ها، مشروب خواری بود که شب ها نااهلان امنیت روانی شهر را به هم می زدند. به گونه ای که زنان جرأت بیرون آمدن از خانه را نداشتند. این موارد جمله‌ای از اقدامات حکومت پهلوی در جهت ضد فرهنگ و حرکت دینی بود. در چنین شرایطی بود که اواخر سال ۱۳۵۶ و اوایل سال ۱۳۵۷ انقلاب در اردکان شروع شد. اولین راهپیمایی از مسجد جامع اردکان شروع شد و به سمت خیابان شهید قانعی ادامه پیدا کرد. مردم اردکان در دوران انقلاب و شروع آن چند دسته بودند: دسته اول: روحانیت سلحشور مجاهد و انقلابی اردکان. دسته دوم: دانشجویان انقلابی که در شهرهایی مثل تهران و اصفهان و تبریز تحصیل می‌کردند و خط انقلابی را از دانشگاه‌ها می‌گرفتند و در اردکان پیاده می‌کردند. دسته سوم: دسته‌ای از مردم جوانان پر شوری بودند که در نمازهای جماعت شرکت می‌کردند و فعالیت‌های انقلابی بسیار چشمگیری داشتند. دسته چهارم: عده‌ای از مردم که از شاه می‌ترسیدند و سرسپرده شاه بودند. ✍ سعید معتقدی ١۴٠٢/١١/١٩ مصادف با مبعث ١۴۴۵ ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ به نام خدای مهربان ✅ به عشق مولا علی (ع) (7) • عمربن عبدالعزیز، خلیفه اموی که در زمان خود به زهد معروف بود، می گوید: در این امت، بعد از پیامبر (صلی الله علیه وآله) زاهدتر از علی بن ابی طالب نیامده است. (کشف الغمه، ج 1، ص 162 ; مناقب، ج 2، ص 94) • خواجه نصیرالدین طوسی در برتری امام علی بن ابی طالب (علیه السلام) می گوید: و کان ازهد الناس بعدالنبی (صلی الله علیه وآله)؛ او پارساترین مردم پس از پیامبر (صلی الله علیه وآله) بود. و علامه در شرح آن می گوید: لباس و طعام او از همه خشن تر و غلیظ تر بود، هرگز از طعام سیر نخورد. علامه می فرماید: این برنامه ویژه امام بود و دیگری با او مشارکت نداشت و هیچ کس حتی به بعضی از درجات او نرسید. کفش های او از شاخ درخت خرما بود پیراهن خود را گاهی با پوست و دیگر گاه با لیف خرما وصله می کرد. (شرح تجرید، ص 301) 3- انعطاف ناپذیری در برقراری مساوات • بزرگانی از یارانش برای خاموشی فتنه ها از آن حضرت استدعا کردند که فعلا مصلحت ایجاب می کند به اعیان و بزرگان اصحاب، مقدار بیشتری از بیت المال داده شود تا امام را در مقابل دشمن یاری کنند. البته این پیشنهاد، به خاطر این بود که معاویه چنین می کرد، امام از شنیدن این سخن برآشفت و گفت: «اتامرونی ان اطلب النصر بالجور، لا و الله لاافعل ما طلعت شمس و ما لاح فی السماء نجم والله لوکان المال لی، لواسیت بینهم، فکیف و انما هی اموالهم؛ آیا به من دستور می دهید که بوسیله بذل و بخشش های نابجا و ستم کردن به امت اسلام به دنبال پیروزی باشم؟ به خدا قسم هرگز این کار را تا جهان باقی است انجام نمی دهم. اگر این مال، مال شخصی من بود آن را به طور مساوی تقسیم می نمودم. پس چگونه یکی را بر دیگری ترجیح دهم و حال آنکه مال، مال عموم مسلمانان است؟» (شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 2، ص 203) ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
📣📣📣📣 نظر به استقبال با شکوه از این برنامه فاخر فرهنگی؛ تا 30 بهمن ماه تمدید شد. 🔔🔔 بچه های انقلاب 🌟🌟 یک برنامه ویژه برای دهه نودی ها! ✅ یک برنامه متنوع و شاد برای 4 تا 8 ساله ها ◀️ صبح ها ویژه مدارس ◀️ عصرها ویژه عموم مردم 🔸جهت هماهنگی لطفا تماس بگیرید؛ ۰9366093303 ۰۹۱۳۵۲۵۶۳۹۴ 🔹مکان؛ ابتدای خ. سعدی روبروی فروشگاه افق کوروش، پیش دبستانی شکوفه های رضوی 🕰زمان؛ تا 30 بهمن ماه 🔻مجتمع آموزشی میم 🔻آموزش و پرورش اردکان 🔻کانون فرهنگی جهادی شهید بهشتی(ره) ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدای مهربان ✅ به عشق مولا علی (ع) (8) 4- برخورد قاطع امام با تخلفات یارانش • برخورد با «نجاشی» شاعر امام (علیه السلام) در جنگ صفین؛ پس از جنگ صفین هنگامی که در کوفه بود در روز اول ماه رمضان به شاعر دیگری به نام «ابوسمال » برخورد، او نجاشی را به خانه خود فرا خواند و وسوسه اش کرد و هر دو باهم به باده نوشی پرداختند. این خبر به امام رسید، جمعی را فرستاد تا آن دو را دستگیر کنند. ابوسمال خود گریخت، ولی نجاشی گرفتار شد و او را نزد امام (علیه السلام) بردند. امام فرمود او را 80 تازیانه زدند، پس از آن 20 تازیانه بر آن افزودند. نجاشی رو به امام کرد و گفت: یا امیرالمؤمنین آنچه به عنوان حد بود، دانستم، ولی نفهمیدم 20 تازیانه اضافی برای چه بود؟ فرمود؛ برای گستاخی تو نسبت به پروردگارت و روزه خوردن در ماه رمضان. (الغارات، ج 2، صص 536-533) حضرت در پاسخ یکی از یاران خود که از دوستان و همشهریان نزدیک نجاشی بود و با جمعی دیگر از مردم یمن درباره تازیانه زدن نجاشی اعتراض کردند و گفتند: تو میان دوستان و بیگانگان و مطیعان و مخالفان یکسان عمل می کنی؟! و با برادر ما نجاشی بدانگونه شدت عمل نشان دادی، از این جهت دل ما را آزردی و میان ما جدایی افکندی و ما را به راهی وادار کردی که عاقبت آن رفتن به دوزخ است؟! فرمود: احکام خدا فقط بر مردمی پارسا و مطیع دستور خدا آسان است. ای برادر یمنی، نجاشی یکی از مسلمانان است که آنچه را خداوند حرام کرده است، انجام داده و حرمت حریم الهی را از بین برده است. درباره او حدی اجرا شد که خداوند کیفر چنین گناهی قرار داده است. می گویند که این فرد اعتراض کننده (که نامش «طارق » بود) با نجاشی شبانه از کوفه نزد معاویه می روند. معاویه بسیار شاد می شود و در مجلسی که سران و بزرگان یارانش جمع بودند شرحی در ستایش خود و نکوهش علی (علیه السلام) بیان می کند. طارق طاقت نمی آورد و بپا می ایستد و بر شمشیر خود تکیه می کند، آنگاه خطبه ای بسیار شیوا در ستایش و تنزیه خدا و مدح رسول خدا (صلی الله علیه وآله) می خواند و می گوید: ای معاویه! ما نزد امامی پرهیزگار و عادل بودیم که پیرامون او گروهی از اصحاب پرهیزگار و هدایت یافته پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) جمع شده اند که همگی اهل دین هستند نه مردم دنیا، آنان همیشه شمع فروزان هدایت بوده اند. اگر کسانی از پیرامون او کنار می روند، نه برای آن است که حق را در جای دیگر می بینند، بلکه برای این است که تحمل حق بر مردم سخت است!. و پس از آنکه شرح مبسوطی بیان می کند به نجاشی می گوید که اینجا جای تو نیست. (الغارات، ج 2، ص 536) این سخت گیری ها در اجرای عدالت نه فقط طلحه و زبیر و طارق و نجاشی و... را از وی رنجانید بلکه برادرش عقیل ابن ابی طالب و پسرعمش عبدالله بن عباس را هم از وی ناخشنود کرد. ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک بند انگشت است و بند دل دشمن! مصاحبه با سوپری معروف اردکانی آقای ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدای گل های صورتی ✅ شخصيت حضرت محمد (ص) در اشعار مولانا (3) ابعاد بسيار برجسته‌اي از پيامبر اعظم (ص) در مثنوي معنوي مطرح است، از جمله موارد زیر؛ 1- رابطه نبی مکرم اسلام با خدای سبحان مولانا در داستان‌هايش هنگامي كه سخن از پيامبر اعظم (ص) به ميان مي‌آورد، او را چنان به تصوير مي‌كشد كه گويي آنچنان پيامبر به خداوند نزديك است كه در آغوش او قرار گرفته است. سبك مثنوي، سبك قرآن است و از داستاني به داستاني ديگر مي‌رود و گاهي اشعار حكايت‌هاي اصلي بيشتر مي‌شود. در اين حكايت‌ها مولانا گاهي مستقيماً و گاهي غيرمستقيم از پيامبر اعظم (ص) ياد مي‌كند و وقتي مي‌خواهد اسم پيامبر را بياورد، بيشتر از نام «احمد» استفاده مي‌كند. 2- پيامبري حضرت محمد (ص) مولانا با اشاره به اينكه پيامبر در درجه اول يك انسان است، بيان مي‌كند؛ پيامبر بر اساس رشد معنوي و تقوي توانست به مقام پيامبري نايل شود. پيامبر در هيچ لحظه‌اي از عمر شريفش مشرك يا كافر نبوده است. 3- پيام اصلي مثنوي كه در اشعار ني نامه، يعني هجده بيت اول مثنوي گنجانده شده، همان پيام اصلي پيامبر اعظم (ص) است و اين پيام را اين بيت بيان مي‌كند: «هر كسي كو دور ماند از اصل خويش / باز جويد روزگار وصل خويش» 4- انسانيت 5- مكارم اخلاقي 6- شايستگي و تذهيب نفس 7- نور انسانيت 8- جلوه كمال انساني گفت پيغمبر كه حق فرموده است من نگنجم هيچ در بالا و پست در زمين و آسمان و عرش نيز من نگنجم اين يقين دان اي عزيز در دل مؤمن بگنجم اي عجب گر مرا جويي در آن دل‌ها طلب ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدای مهربان ✅ به عشق مولا علی (ع) (9) 5- سختگیری در اجرای دین و قانون • می گویند: علی (علیه السلام) امر کرد، قنبر، مردی را حد بزند. قنبر تحت تاثیر احساسات، سه تازیانه اضافه زد. علی (علیه السلام) آن مرد را وادار کرد قنبر را، برای جبران آن زیادی، سه تازیانه بزند. (سفینة البحار، ج 2، ص 167) • علی (علیه السلام) با مشاهده کوچکترین انحراف از نمایندگان و عمال خویش شدیدا دلتنگ می شد. عثمان بن حنیف، پیر مرد با سابقه و پرهیزگاری بوده است که از طرف امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به فرمانداری بصره برگزیده می شود. شبی یکی از توانگران بصره او را مهمان می کند و مجلس ضیافتی بس باشکوه به خاطر وی ترتیب می دهد. گزارش این ضیافت به گوش آن حضرت می رسد بر پیشوای بینوایان، بس گران می آید که میان یکی از عمال وی، با طبقه مرفه و اشراف «روابط سر سفره» برقرار شود، لذا نامه ای را به «عثمان بن حنیف» می نگارد: ای پسر حنیف! شنیده ام، مردی از متمکنان اهل بصره تو را به مهمانی فرا خوانده و تو هم دعوت او را پذیرفته و به سرعت به سوی آن شتافته ای، در حالی که طعام های رنگارنگ و ظرف های بزرگ غذا یکی بعد از دیگری پیش تو قرار داده می شد. من گمان نمی کردم تو دعوت جمعیتی را قبول کنی که نیازمندان شان ممنوع و ثروتمندان شان دعوت شوند. به آنچه می خوری بنگر. (آیا حلال است یا حرام؟) « أَلاَ وَإِنَّ لِکُلِّ مَأْمُوم إِمَاماً، یَقْتَدِی بِهِ وَیَسْتَضِیءُ بِنُورِ عِلْمِهِ; أَلاَ وَإِنَّ إِمَامَکُمْ قَدِ اکْتَفَى مِنْ دُنْیَاهُ بِطِمْرَیْهِ، وَمِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَیْهِ، أَلاَ وَإِنَّکُمْ لاَ تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِکَ، وَلَکِنْ أَعِینُونِی بِوَرَع وَاجْتِهَاد، وَعِفَّة وَسَدَاد. فَوَ اللهِ مَا کَنَزْتُ مِنْ دُنْیَاکُمْ تِبْراً، وَلاَ ادَّخَرْتُ مِنْ غَنَائِمِهَا وَفْراً، وَلاَ أَعْدَدْتُ لِبَالِی ثَوْبِی طِمْراً، وَلاَ حُزْتُ مِنْ أَرْضِهَا شِبْراً، وَلاَ أَخَذْتُ مِنْهُ إِلاَّ کَقُوتِ أَتَان دَبِرَة، وَلَهِیَ فِی عَیْنِی أَوْهَى وَأَوْهَنُ مِنْ عَفْصَة مَقِرَة» آگاه باش! هر مامومی امامی دارد که باید به او اقتدا کند و از نور دانش او بهره گیرد، بدان امام شما از دنیایش به همین دو جامه کهنه و از غذاها به دو قرص نان اکتفا کرده است. آگاه باش! شما توانایی آن را ندارید که چنین باشید، پس لااقل مرا با ورع، تلاش، عفت، پاکی و پیمودن راه صحیح یاری دهید. «به خدا سوگند من از دنیای شما طلا و نقره ای نیندوخته ام و از غنایم و ثروت های آن مالی، ذخیره نکرده ام و برای این لباس کهنه بدلی مهیا نساخته ام و از زمین آن حتی، یک وجب برای خود برنداشته ام و از دنیا بیش از خوراک مختصر و ناچیزی برنگرفته ام. این دنیا در چشم من بی ارزشتر و خوارتر از دانه تلخی است که بر شاخه درخت بلوطی بروید... اگر می خواستم می توانستم از عسل مصفا و مغز گندم و بافته های ابریشم برای خود خوراک و لباس تهیه کنم، اما هیهات که هوا و هوس بر من غلبه کند و حرص و طمع مرا وادار کند تا طعام های لذید برگزینم، در حالی که ممکن است در سرزمین حجاز یا یمامه کسی باشد که حتی امید به دست آوردن یک قرص نان را نداشته باشد و نه هرگز شکمی سیر خورده باشد. آیا من با شکمی سیر بخوابم در حالی که در اطرافم شکم های گرسنه و کبدهای سوزانی باشند؟ و آیا آنچنان باشم که آن شاعر گفته است: و حسبک داء ان تبیت ببطنة وحولک اکباد تحن الی القد «این درد ترا بس که شب با شکم سیر بخوابی، در حالی که در اطراف تو شکمهایی گرسنه و به پشت چسبیده باشند» «أَ أَقْنَعُ مِنْ نَفْسِي بِأَنْ يُقَالَ هَذَا أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ لاَ أُشَارِكُهُمْ فِي مَكَارِهِ اَلدَّهْرِ أَوْ أَكُونَ أُسْوَةً لَهُمْ فِي جُشُوبَةِ اَلْعَيْشِ » آیا به همین قناعت کنم که گفته شود: من امیر مومنانم، اما با آنان در سختی های روزگار شرکت نکنم؟! و پیشوا و مقتدایشان در تلخی های زندگی نباشم؟ من آفریده نشده ام که خوردن خوراکی های پاکیزه مرا به خود مشغول دارد و همچون حیوان پرواری که تمام همش علف است و یا همچون حیوان رها شده ای که شغلش چریدن و خوردن و پرکردن شکم می باشد و از سرنوشتی که در انتظار او است بی خبر است، آیا بیهوده و عبث آفریده شده ام.» (نهج البلاغه، نامه 45) ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدای گل های صورتی ✅ شخصيت حضرت محمد (ص) در اشعار مولانا (4) 9- شاهد جمال حقیقت طبق روایتی، حضرت رسول اكرم (ص) و يارانش در يكي از سفرها و برحسب روايت «ابوهريره» در بازگشت از خيبر، يك شب تا نزديك صبح راه مي‌پيمود تا همه كوفته شدند و به منزلي فرو آمدند و تا برآمدن آفتاب بيدار نشدند چنانچه نماز صبح فوت گرديد. به گفته ابوهريره پيغمبر (ص) بلال را فرموده بود كه بيدار بماند و وقت نماز را پاس دارد ليكن خواب بر او نيز غالب آمد. پيغمبر از آن منزل حركت كرد و آنگاه فرود آمد و نماز صبح را قضا فرمود. مولانا مي‌گويد خواب بر پيغمبر چيره نگشت و آن، حالت استغراقي بود كه از مشاهدة جمال حقيقت بر وي عارض گرديد و در اين حالت، حكم ظاهر از وي ساقط شد. جان كمالست و نداي او كمال مصطفي گويان اَرِحْنا يا بلال اي بلال افراز بانگ سيلْسِلت زان دمي كاندر دميدم در دلت زآن دمي كآدم از آن مدهوش گشت هوش اهل آسمان بيهوش گشت مصطفي بي‌خويش شد ز آن خوب صوت شد نمازش از شب تَعْريس فوت سر از آن خواب مبارك برنداشت تا نماز صبحدم آمد بچاشت در شب تعريس پيش آن عروس يافت جان پاك ايشان دستبوس عشق و جان هر دو نهانند و ستير گر عروسش خوانده‌ام عيبي مگير البته این حکایت باید بررسی ماهوی شود و روایتش مورد بررسی سندی قرار گیرد زیرا تا آنجا که ما اطلاع داریم، نبی مکرم اسلام حتی نماز شب و مناجاتش قضا نشده است چه رسد به نماز واجب صبحش.! ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
🔊🔊🔊🔊 اگر در اردکان دنبال محل مناسبی برای جشن تولد می گردی حتما با ما در ارتباط باش. محیطی شاد و جذاب برای شما و خانواده شما💐💐💐 🔰هر سانسی 90 دقیقه تنها با پرداخت 250 هزار تومان😳😳 یه تخفیف ویژه هم برای دوباره اومدن شما یا اونایی که از طرف شما میان، داریم!😉☺️ 👈👈 مکان؛ ابتدای خ.سعدی، روبروی بانک مهر ایران، حیاط قشنگ پیش دبستانی شکوفه های رضوی 🔹تلفن تماس جهت هماهنگی؛ 09366093303 🔆🔆🔆 تخفیفات ویژه برای خانواه های پرجمعیت، مدارس، ارگان های نظامی، صنایع و ... ✅ مکتب خانه قرآنی امام رضا علیه السلام ✅ کانون فرهنگی جهادی شهید بهشتی (ره) ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدای مهربان ✅ به عشق مولا علی (ع) (10) 6- احترام به شخصیت و حقوق مردم • حضرت (علیه السلام) در بخشنامه ای که برای مامورین جمع آوری مالیات نوشته است، پس از چند جمله موعظه و تذکر می فرماید: «... فَأَنْصِفُوا النَّاسَ مِنْ أَنْفُسِكُمْ وَ اصْبِرُوا لِحَوَائِجِهِمْ، فَإِنَّكُمْ خُزَّانُ الرَّعِيَّةِ وَ وُكَلَاءُ الْأُمَّةِ وَ سُفَرَاءُ الْأَئِمَّةِ» (نهج البلاغه، نامه 51) به عدل و انصاف رفتار کنید و به مردم در باره خودتان حق بدهید، پرحوصله باشید و در برآوردن حاجات مردم صبر و استقامت به خرج دهید که شما خزانه داران رعیت و نمایندگان ملت و سفیران حکومتید. بر هیچ کس به خاطر نیازمندیش خشم نگیرید، هیچ کس را از خواسته های مشروعش باز مدارید و به خاطر گرفتن خراج از بدهکار، لباس تابستانی یا زمستانی و مرکبی را که با آن به کارش می رسد، به فروش نرسانید و نیز به خاطر گرفتن درهمی، کسی را تازیانه نزنید، همچنین برای جمع آوری بیت المال، به مال هیچکس، چه مسلمان و چه غیرمسلمان که در پناه اسلام است، دست نزنید مگر اینکه اسب یا اسلحه ای باشد که برای تجاوز به مسلمانان به کار گرفته شود، چرا که برای مسلمان درست نیست بگذارد چنین اسلحه ای در اختیار دشمنان اسلام باشد... • در بخشنامه دیگری که به سران سپاه نوشته است، می فرماید: «أمّا بَعْدُ ، فإنَّ حَقّا عَلَى الوالي أَلاّ يُغَيِّرَهُ على رَعِيَّتِهِ فَضْلٌ نالَهُ ، و لا طَوْلٌ خُصَّ بِهِ ، و أنْ يَزيدَهُ ما قَسَمَ اللّه ُ لَهُ مِنْ نِعَمِهِ دُنُوّا مِنْ عِبادِهِ ، و عَطْفا على إخْوانِهِ؛ ... حقی که بر والی و زمامدار، انجام آن لازم است این است: فضل و برتری که به او رسیده و مقام خاصی که به او داده شده نباید او را نسبت به رعیت دگرگون کند و این نعمتی که خداوند به او ارزانی داشته، باید هر چه بیشتر او را به بندگان خدا نزدیک، و نسبت به برادرانش رئوف و مهربان سازد.» ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدای سبحان ✅ من رای نمی دهم!! (۱) جمعه ای که گذشت میهمان نماز جمعه دهنو از توابع شهرستان یزد بودم. خطیب محترم موقت جمعه، ماجرایی گفت که حیف است به اطلاعات شما اضافه نشود؛ مردی کفش فوتبالی می خواست. به یکی از اطرافیانش امر کرد که برایش بگیرد. طرف به مرد گفت؛ کفش، چیزی نیست که دیگران برای تو بخرند. مرد اصرار کرد. طرف رفت و برایش کفش خرید. مرد کفش نو را گرفت و زیر و بمش را نگاه کرد. با ناراحتی گفت؛ این چه کفشی است که گرفته ای؟ صد رحمت به گیوه خودم.! طرف هم نه گذاشت و نه برداشت، گفت؛ وقتی زحمت را به خودت نمی دهی باید به انتخاب دیگران تن دهی.! آری رفتن در صف انتخاب، مهم است اما اینکه چه چیزی را انتخاب کنی، مهمتر است.! سرعت پیشرفت، با کفش های سالم و مناسب رابطه مستقیم دارد عزیزم! ✍ جواد حاجی اکبری 🗓 زمستان گرم ۱۴۰۲ ش ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc