eitaa logo
آرما مدیا
4.7هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
29 فایل
"واحدفیلم،مستندوآموزش سوادرسانه مصاف ایرانیان"
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️تئوری پنجره شکسته 💢در دهه هشتاد در نیویورك باج‌گیری در ایستگاه‌ها و در داخل قطارها امری روزمره و عادی بود. مردم از روی نرده‌ها به‌داخل ایستگاه می‌پریدند و یا ماشین‌ها را به عمد خراب می‌کردند و یکباره سیل جمعیت بدون پرداخت بلیط به داخل مترو يا اتوبوس‌ها و...سرازیر می‌شد. 💢اما آنچه که بیش از همه به چشم می‌خورد گرَفیتی (Graffiti) يا نوشته‌هاي روي در و ديوار، واگن‌ها و اتاقك‌هاي اتوبوس‌ها بود. گرَفیتی‌‌ها نقش‌ها و عبارات عجیب و غریب و درهمی‌‌ است که بر روی دیوار نقاشی و نوشته می‌شوند. این‌گونه بود وضعیت شهر نیویورک در دهه ١٩٨٠ شهری که موجودیتش در چنگال جرم، جنایت و خشونت فشرده می‌شد. 💢با آغاز دهه ١٩٩٠ به ناگاه سیر نزولی آغازشد. قتل و جنایت به میزان ٧٠ درصد و جرایم کوچکتر مانند دزدی و غیره ۵٠ درصد کاهش یافت. در ایستگاه‌های مترو با پایان یافتن دهه ١٩٩٠، ٧۵ درصد از جرائم از میان رفته بود. زمانی که نیویورک به امن‌ترین شهر بزرگ آمریکا تبديل شده بود دیگر حافظه‌ها علاقه‌ای به بازگشت به روزهای زشت گذشته را نداشتند. 💢اتفاقی که در نیویورک افتاد این بود که کاهش جرائم و خشونت ناگهانی و به سرعت اتفاق افتاد. درست مثل یک اپیدمی. این تئوری به تئوری «پنجره شکسته (Broken Window Theory)» معروف است. تئوری پنجره شکسته محصول فکری دو جرم شناس آمریکائی به نام‌هاي ‌جيمز ویلسون (James Wilson) و جورج کلینگ (George Kelling) بود. 🔻این دو كارشناس استدلال ‌کردند که جرم نتیجه یک نابسامانی است. به عنوان مثال؛ اگر پنجره‌ای شکسته باشد و مرمت نشود آنکس که تمایل به شکستن قانون و هنجارهای اجتماعی را دارد با مشاهده بی تفاوتی جامعه به این امر دست به شکستن شیشه دیگری خواهد ‌زند. دیری نمی‌پاید که شیشه‌های بیشتری شکسته می‌شود و این احساس آنارشستی، بي‌قانونی و هرج و مرج از خیابان به خیابان و از محله‌ای به محله دیگر گسترش يافته و با خود اعلائم و پيام‌هايی را به همراه خواهد داشت. 💢به عبارتی اين پيام را مي‌دهند كه از این قرار؛ هر کاری را که بخواهید مجازید انجام دهید بدون آنکه کسی مزاحم شما شود. در میان تمامی‌مصائب اجتماعی که گریبان نیویورک را گرفته بود ویلسون و کلینگ دست روی «باج خواهی‌های کوچک» در ایستگاه‌های مترو، «نقاشی‌های گرفیتی» و نیز «فرار از پرداخت پول بلیط» گذاشتند. 💢باور آن‌ها با استفاده از «پنجره شکسته» این بود که بی‌توجهی به جرائم کوچک پیامی‌است به جنایتکاران و مجرمین بزرگتر که جامعه از هم گسیخته است و بالعکس مقابله با این جرائم کوچک به این معنی بود که اگر پلیس تحمل این حرکات را نداشته باشد پس طبیعتا با جرائم بزرگتر برخورد شدیدتر و جدی‌تری خواهد داشت. 💢قلب این نظریه اینجاست که این تغییرات لازم نیست بنیادی و اساسی باشند بلکه تغییراتی کوچک چون از بین بردن گرَفیتی و یا جلوگیری از تقلب در خرید بلیط قطار می‌تواند تحولی سریع و ناگهانی و اپیدمیک را در جامعه به وجود آورده به ناگاه جرائم بزرگ را نیز به طور باور نکردنی کاهش دهد. این تفکر در زمان خود پدیده‌ای رادیکال و غیر واقعی محسوب می‌شد. اما سیر تحولات، درستی نظریه ویلسون و کلینگ را به اثبات رساند. ✅آرما(آرمان ناتمام) @media_arma
🔴استفاده از تلگرام در سراشیبی سقوط مجموع بازدید های کانال های تلگرامی در تیر ماه در مقایسه باماه قبل از آن به طور میانگین در هر روز ۱۳۵ میلیون بازدید در روز کاهش داشته و تولیدات کانال های تلگرامی در تیر ماه در مقایسه با ماه قبل بطور میانگین در هر روز میانگین ۵۵ هزار مطالب در روز کاهش داشته #رصدخانه_آرما ✅آرما(آرمان ناتمام) @media_arma
⭕️شبکه های اجتماعی و معضلات فردی-اجتماعی 🔻آخرین تحقیقات صورت گرفته پیرامون معضلات ناشی از و بررسی و جهت یابی اثرات اجتماعی این گونه شبکه ها، حاکی از آن است که کاربران فعال در شبکه اجتماعی (Twitter) دچار مشکلات زناشویی بیشتری نسبت به سایر افراد در جامعه می شوند. 👤راسل کلایتون دانشجوی دکترای دانشکده خبر نگاری دانشگاه میسوری در این تحقیق، 581 کاربر فعال در شبکه اجتماعی توییتر (Twitter) را در سنین متفاوت مورد بررسی قرار داده و سوالات مفهومی در مورد نحوه استفاده از شبکه اجتماعی توییتر، ساعات استفاده، توییت کردن جستجو در لیست توییت دیگران و خواندن پیام‌های شخصی پرسیده است؛ سوالاتی که جمع بندی آنها در گزارش علمی وی نشان دهنده آن بود که مشکلات حاصل از فعالیت در شبکه اجتماعی توییتر به نتایج منفی در شامل خیانت ذهنی و فیزیکی، جدایی و طلاق منجر می شود. 💢البته او پیش از این، تحقیقات وسیعی را در مورد شبکه اجتماعی انجام داده بود و طی آن به این جمع بندی رسیده بود که تاثیرات منفی شبکه اجتماعی فیس بوک بر روابط زناشویی با عمر کمتر از ۳۶ ماه به شدت مخرب بوده و اثرات اجتماعی (Social Impact) غیر قابل جبرانی را بر روابط زناشویی در پی خواهد داشت. 👤محمدحسین نژادی ✅آرما(آرمان ناتمام) @media_arma
#ارتش_فیک_ها 🔻فیسبوک صدها حساب جعلی وابسته به حکومت سعودی را تعلیق کرد 🔹«فیسبوک» برای اولین بار رسما اعلام کرد که شبکه‌ای متشکل از صدها حساب کاربری #جعلی در فیسبوک و #اینستاگرام را شناسایی کرده است که در تلاش بوده تا دیدگاه‌های مورد نظر ریاض را هرچه بیشتر انتشار داده و به کشورهای رقیب عربستان سعودی از جمله #ایران حمله کند. 🔻به نوشته پایگاه خبری شبکه «سی‌ان‌ان»، فیسبوک گفته است که بیش از ۳۵۰ حساب و صفحه را که حدود ۱.۴ میلیون دنبال‌کننده داشته‌اند، به حالت تعلیق درآورده است. 🔻فیسبوک افراد پشت پرده راه‌اندازی این شبکه پروپاگاندا را معرفی نکرده، اما گفته است که این افراد به حکومت عربستان سعودی وابسته هستند و تنها برای تبلیغ صفحات مد نظر خود، بیش از ۱۰۰ هزار دلار هزینه کرده‌اند. #جنگ_رسانه_ای ✅آرما(آرمان ناتمام) @media_arma
20.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬کلیپ 💢فضای مجازی و خانواده 👤 علیرضا پورمسعود 🔺قسمت دوم ◀️تهیه شده در صدا وسیمای بوشهر اردیبهشت ماه 97 ✅آرما(آرمان ناتمام) @media_arma
اعتیاد نوجوانان به اینترنت طبق گزارش‌های پیشین، بالغ بر ۴۰ درصد از معتادان به اینترنت و شبکه‌های اجتماعی بیش‌تر در محدوده سنی ۱۸ تا ۲۴ سال قرار گرفته‌اند؛ این در حالیست که نزدیک به ۴۰ درصد از آن‌ها در آخرین آمارها، به گروه سنی زیر ۱۸ سال تعلق دارند. بر اساس نتایج یک مؤسسه تحقیقاتی به نام پیو ریسرچ سنتر به نقل از استار آنلاین، ۵۹ درصد از کاربران اذعان کرده‌اند که بدون شبکه‌های اجتماعی و اینترنت نمی‌توانند زندگی کرده و به فعالیت‌های عادی خود بازگردند. به عبارتی دیگر، می‌توان گفت که بالغ بر دو سوم کاربران اینترنتی هم‌اکنون به شدت به اینترنت و استفاده از شبکه‌های اجتماعی اعتیاد پیدا کرده‌اند و حتی به گفته آن‌ها، تصور زندگی بدون شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها غیر ممکن است. این پژوهش‌ها همچنین نشان می‌دهد که آن دسته از کاربرانی که بالای ۵۵ سال سن دارند، خیلی راحت‌تر با نداشتن اینترنت و کنار گذاشتن عادت استفاده از شبکه‌های اجتماعی می‌توانند زندگی کنند. این در حالیست که جوان‌ترها بخصوص افراد زیر ۴۵ سال، به شدت اعتیاد اینترنتی پیدا کرده و قادر نخواهند بود به راحتی از این میزان اعتیاد بکاهد. @media_arma
⭕️چه کسانی پشت پرده تعلیق حساب‌های کاربری ایرانی‌ها هستند؟ 💢در چند ماه اخیر، به دفعات اخبار و گزارش‌هایی درباره فعالیت‌های مخرب گروه‌های ضدایرانی در فضای مجازی منتشر شده است. گزارش الجزیره درباره کمپ منافقین در آلبانی و مدیریت حساب‌های کاربری متعدد برای تاثیرگزاری بر افکار عمومی ایران تنها یکی از نمونه‌های سیاست دوگانه شرکت‌هایی چندملیتی همچون توئیتر است. آنها در حالی دست به تعلیق کاربران فارسی‌زبان و خبرگزاری‌های ایران زده‌اند که نه تنها از کنار فعالیت‌های روباتیک، غیرواقعی و پروپاگاندای رسانه‌ای مخالفان ایران عبور کردند؛ بلکه در موضوعات همچون حشمت علوی نیز به تعلیق یک روزه این اکانت فیک وابسته به منافقین بسنده کردند! 👤حشمت علوی یک کاربر توئیتر فارسی است که بیش از ۳۶ هزار دنبال کننده دارد و معلوم شد که نه تنها چنین شخصی وجود خارجی نداشته و توسط گروه تروریستی منافقین مدیریت می‌شود؛ بلکه مقالاتی را نیز در برخی از مجلات و رسانه‌های غربی بر علیه ایران منتشر کرده که بعداً توسط مقامات کاخ سفید نیز مورد ارجاع قرار گرفته است! 💢از مدتی پیش بارها اخباری درباره بسته شدن برخی از حساب‌های کاربری فارسی زبان منتشر شده است که اینستاگرام، توئیتر و فیسبوک در صدر این جدول قرار دارند. سوالی که این روزها در فضای مجازی و به ویژه در توئیتر پرسیده می‌شود این است که دقیقاً چه کسانی پشت‌پرده بسته شدن حساب‌های کاربری ایرانی‌های در شبکه‌هایی مجازی هستند. 💢واقعیت آن است که بر خلاف ظواهر قانون‌مدارانه این اپلیکیشن‌ها، آنچه در رویه این شبکه‌ها دیده شده این است که ادمین‌ها و رابط‌هایی ایرانی دارند که با گزارش نویسی یک جانبه علیه کاربران ایرانی باعث تعلیق آنها می‌شوند. یکی از این افراد که در خارج از کشور به سر می‌برد، نریمان غریب از عوامل سابق شبکه ضدایرانی منوتو است. این فرد که خود را متخصص رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی معرفی می‌کند، فارغ‌التحصیل رشته کامپیوتر بوده و از سال ۱۳۸۲ از ایران خارج شده است. او اخیراً نیز با انتشار مقاله‌ای به زبان انگلیسی، باعث از کار افتادن برنامه‌های ایرانی بر روی سیستم عامل iOS شد و بسیاری از کسب‌وکارها و استارتاپ‌های ایرانی را با مشکلاتی مواجه کرد. 💢برخی از کاربران فضای مجازی بر اساس شواهد رفتاری اینستاگرام و توئیتر، معتقدند که ممکن است برخی دیگر از روزنامه‌نگاران و سیاسیون فراری از ایران در این کار دست داشته باشند. ✅آرما(آرمان ناتمام) @media_arma
⭕️هفت گروهی که ما را در شبکه های اجتماعی آزار می دهند ✍️بخش اول ۱. حسود مخفی 💢شاید موفقیتی در حوزه یا پروژۀ خاصی داشته باشیم و این موضوع علنی شود. در نقطه‌ای، ناگهان خودمان را زیر حملۀ دوست یا فالوری در رسانه‌های اجتماعی‌مان می‌بینیم. این فرد شاید فقط دوستی مجازی باشد، اما اغلب با ما هم‌حوزه است. شاید سعی کند تناقض‌ها در کارمان یا عیب‌های شخصیتی‌مان یا نقاط منفی آوازه‌مان را نشان بدهد. چون این افراد عموماً متعلق به حلقه یا محیط اجتماعی‌مان هستند؛ این اشارات خیلی بیشتر آزرده‌مان می‌کند. با این فکر تنها می‌مانیم که این از حمله از کجا می‌آید. شاید کمی به خودمان شک کنیم، اما بعد میل به دفاع از خودمان وارد عمل می‌شود و، با حرارت، از موقعیتمان دفاع می‌کنیم و نبردی ادامه‌دار شکل می‌گیرد. بااین‌حال، درنهایت، باز هم کمی احساس ناراحتی می‌کنیم و حسرت می‌خوریم که چرا آن‌قدر درگیر شده‌ایم. شاید حتی حس کنیم دُم به تله داده‌ایم و دعوایی را شروع کرده‌ایم که آن فرد خواهانش بود. اینجا اصل سردرگمی واقعی ما دربارۀ منبع و دلیل این حمله است. باید بفهمیم که این مسئله ربطی به حقیقت یا بحثی واقعی ندارد،‌ بلکه نشانۀ حسادت بچه‌گانۀ محضی است که پشت نقدی حق‌به‌جانب پنهان شده است. اکثر اوقات افراد با احساس نهفته‌ای از دلخوری به‌خاطر اینکه بیشتر از آن‌ها موفقیت داشته‌ایم، دوست یا فالورمان می‌شوند. آن‌ها در خفا علاقه‌مند به فرصتی هستند تا یک پله ما را پایین‌تر بکشند؛ به‌دنبال هر قدم کجی از سوی ما هستند تا بتوانند از آن سوءاستفاده کنند. 💢ما انسان‌ها ذاتاً مستعد حس حسادت هستیم؛ این حس ناشی از نیاز دائمی‌مان به مقایسۀ منزلتمان با بقیه است. و در بین افرادی که مخصوصاً اعتماد‌به‌نفس ندارند، حسادت ممکن است محرک بخش زیادی از رفتارشان باشد. اما در جهان واقعی، حسودها باید مراقب باشند؛ در حمله به افراد قدرتمند هم‌حوزه‌شان ممکن است تاوانش را بپردازند و اگر تفاوت بین حمله‌کننده و هدف زیادی آشکار باشد، ممکن است خیلی راحت مشخص شود که حسادت ریشۀ حمله است و باعث شرمندگی حمله‌کننده شود، چون احساس قبیحی به نمایش درمی‌آید. اما در رسانه‌های اجتماعی بازی فرق دارد. اغلب سخت است که منزلت نسبی فردی را بسنجیم که به ما حمله می‌کند و درنتیجه سخت‌تر است که تشخیص بدهیم منبع حمله حسادت است. نه‌تنها هیچ عواقبی برای حمله به همتایان یا افراد موفق وجود ندارد، بلکه حسودان مخفی می‌توانند همه نوع توجهی را در این کار به خود جلب کنند و حتی اسمی برای خود دست‌وپا کنند. و اغلب می‌بینند حمله‌هایشان با هجوم حسودان دیگری تقویت می‌شود که بی‌صبرانه منتظر فرصتی هستند تا فرد قدرتمندی را پایین بکشند. 💢با درک اینکه حسادت ریشۀ حمله است، راحت‌تر می‌توانیم احساساتمان را کنترل کنیم و هرگونه احساس تشویش یا گناهی که ممکن است داشته باشیم را سرکوب کنیم. درک می‌کنیم که حسودها خطرناک هستند و معمولاً ارزش درگیری ندارند؛ شاید آن‌ها در دعوای عمومی کمتر از ما چیزی برای از دست دادن داشته باشند. وقتی از ذات حمله آگاه شویم، می‌توانیم جلوی خودمان را بگیریم که دم به تلۀ آن‌ها ندهیم. اگر باعث آسیب جدی به حیثیت ما می‌شوند، می‌توانیم مؤدبانه و با خونسردی از خودمان دفاع کنیم: به بی‌منطقی استدلال‌هایشان اشاره کنیم و این آخرین حرفمان دراین‌باره باشد. در صورت لزوم همیشه می‌توانیم پشیمان ظاهر شویم، ظاهراً با آن‌ها موافقت کنیم و با شوخی خودمان را دست بیندازیم و حسادت آن‌ها را فروبنشانیم و خنثی کنیم. در هر اتفاقی، مهم است که بدانیم چه اتفاقی واقعاً در حال رخ‌دادن است تا چنین حق انتخاب‌هایی داشته باشیم. ادامه دارد ... ✅آرما(آرمان ناتمام) @media_arma
⭕️اهمیت افکار عمومی ✍️بخش پنجم ⭕️ عوامل موثر بر شکل‌گیری افکارعمومی: 💢مارپیچ سکوت یکی از نظریه‌هایی که بیش از بسیاری از نظریه‌های دیگر به رسانه‌های جمعی قدرت می‌دهد نظریه مارپیچ سکوت است که الیزابت نوئل نئومان (11980-1973) آن را مدون کرده است. استدلال نوئل- نئومان این است که رسانه‌های جمعی حتما بر افکارعمومی اثرهای قوی دارند اما این اثرها به خاطر محدودیت‌های پژوهش، در گذشته کم اهمیت شمرده شده یا کشف نشده باقی مانده است. یک پدیده اجتماعی به خاطر اثرات سویی که پشت سر هم بر زندگی مردم می‌گذارد می‌تواند تدریجا به افکار مردم جهت بدهد و آن را متحد کند مانند پدیده‌هایی از قبیل گرانی، ترافیک، آب و هوای آلوده و... که یک واقعه مرکزی محسوب نمی‌شوند، اما به خاطر اثرات سویی که پشت سر هم بر زندگی مردم می‌گذارد ممکن است در شرایطی خاص به عنوان یک موضوع در افکارعمومی مردم قرار گیرد. 👤نوئل- نئومان استدلال می‌کند که سه ویژگی ارتباط جمعی، یعنی تراکم، همه جایی بودن و هم صدایی در ایجاد اثرهای قوی بر افکارعمومی با هم ترکیب می‌شوند. هم صدایی به تصویر هم شکلی از رویداد یا موضوعی که می‌توان توسعه داد اشاره دارد و اغلب میان روزنامه‌های مختلف مجلات، شبکه‌های تلویزیون و رسانه‌های دیگر مشترک است. اثر هم صدایی این است که بر مواجهه گزینشی غلبه می‌کند تا افراد نتوانند پیام دیگری را انتخاب کنند و نشان دهنده این گمان است که بیشتر افراد به گونه‌ای به موضوع نگاه می‌کنند که رسانه‌های جمعی آن را عرضه می‌دارند. 💢عامل دیگری که وارد عمل می‌شود مارپیچ سکوت است. در خصوص یک موضوع مناقشه برانگیز، افراد درباره توزیع افکارعمومی حدس‌هایی می‌زنند، آنها سعی می‌کنند تعیین نمایند آیا در اکثریت قرار دارند یا خیر و سپس سعی می‌کنند تعیین کنند آیا تغییر افکارعمومی در جهت موافق با آنهاست یا خیر. اگر احساس کنند در اقلیت قرار دارند تمایل پیدا می‌کنند که درباره موضوع سکوت کنند و اگر هم فکر کنند تغییر افکارعمومی در جهت فاصله گرفتن از آنهاست گرایش پیدا می‌کنند در خصوص موضوع ساکت بمانند. 🔺هر چه بیشتر سکوت کنند افراد دیگر بیشتر احساس می‌کنند که دیدگاه خاصی (متفاوت) عرضه نشده است و آنها هم بیشتر ساکت می‌مانند. نقش رسانه‌های جمعی مهم است زیرا مرجعی هستند که افراد به آنها نظر دارند تا توزیع افکارعمومی را پیدا کنند. رسانه‌ها می‌توانند به سه طریق بر مارپیچ سکوت اثر بگذارند: الف- رسانه‌ها، تصورات افراد را راجع به اینکه چه عقایدی مسلط است، شکل می‌دهند. ب- رسانه‌ها تصورات مربوط به عقاید رو به افزایش را شکل می‌دهند. ج- رسانه‌ها تصوراتی را شکل می‌دهند راجع به اینکه شخص چه عقیده‌ای را می‌تواند در افکارعمومی ابراز کند بدون اینکه منزوی شود. 💢نئومان استدلال می‌کند که تمایل به سخن گفتن راجع به موضوعات به طور عمده تحت تأثیر تصور فضای عقیده است و اگر فضای عقیده بر خلاف تصور شخص باشد ترجیح می‌دهد ساکت بماند. ادامه دارد ... ✅آرما(آرمان ناتمام) @media_arma
⭕️هفت گروهی که ما را در شبکه های اجتماعی آزار می دهند ✍️بخش دوم ۲. مهاجم منفعل وسط بحث آنلاینی هستیم که صدایی اجتناب‌ناپذیر ظاهر می‌شود و اظهارنظری می‌کند که کفرمان را درمی‌آورد. آن‌ها جواب بحثمان را می‌دهند که عملی کاملاً مجاز است، اما طوری این کار را می‌کنند که به‌نوعی باعث تمسخر ما و نظراتمان می‌شود، بدون اینکه واقعاً درک کنند در تلاشیم تا چه بگوییم. مثلاً از انواع کلمات دوپهلو برای توصیف موقعیت ما استفاده می‌کنند -‌کنایه‌آمیز، غیراخلاقی، واپس‌گرایانه، ماکیاوللیستی‌- درحالی‌که تظاهر می‌کنند بی‌طرفانه در حال بحث با ما هستند. اگر دقیق به انتقادهایشان نگاه شود، مبهم، توهین‌آمیز و پر از تعمیم‌های نامطمئنی هستند که دفاع از خودمان در برابرشان دشوار است. آن‌ها واقعاً چه می‌گویند؟ یا بحثمان را تا حد مسخره‌ای پیش می‌برند؛ اگر استدلال کنیم که گرمایش جهانی بزرگ‌ترین تهدیدی است که با آن روبه‌رو هستیم و باید برایش کاری کنیم، آن‌ها جواب می‌دهند: «فکر کنم تصمیم گرفته‌ای در غار زندگی کنی یا به دوران اسب‌سواری و درشکه‌سواری برگردی». یا شاید به‌نحوی تحسینمان کنند که طعنه‌ای تلویحی باشد، مثل تعریف از اینکه کتابمان چقدر دارد پول درمی‌آورد که اشاره به این است که از اول با چه هدفی شروع به نوشتن کرده‌ایم. 💢یا، با فرض ژستی از برتری اخلاقی، با تکنیک ربط‌دادن، از گناهی قدیمی استفاده می‌کنند. مثلاً، از یک شخصیت تاریخی صحبت می‌کنیم -فرض کنیم طراح مد کوکو شانل- تا توصیف کنیم که چطور فردی، با مهارت، برندی را ساخته است. آن‌ها دخالت می‌کنند تا همه را مطلع کنند که شانل در طول جنگ جهانی دوم با نازی‌ها همدل بوده است؛ اشارۀ ضمنی به اینکه داریم چشممان را روی عیب‌های شخصیتی او می‌بندیم و سربسته تأییدش می‌کنیم. اگر سعی کنیم برای دفاع از خودمان توضیح بدهیم که تمرکزمان فقط بر موفقیتش به‌عنوان یک زن تاجر و درس‌هایی است که می‌توان از او یاد گرفت و اغلب همین کار را در مهاجم منفعل کاملاً شبیه به مدل اول است که در آن حسادت اغلب محرک افراد است. اما برخلاف حسودی که می‌تواند کاملاً رذل باشد، این مدل آدم دوست دارد ظاهر منصف و متمدن خود را حفظ کند: فقط در بحث مشارکت می‌کند. حمله‌هایش غیرمستقیم و توهین‌آمیز است، همیشه جلوی جمع بازی می‌کند، آن‌قدر دنبال به دام انداختمان است تا از کوره دربرویم. در زندگی واقعی، از افرادی که به این شیوه صحبت و بحث می‌کنند، سریع فاصله گرفته می‌شود؛ آن‌ها کاملاً آشکارا آزاردهنده و بی‌ادب هستند و با گذشت زمان افراد را بیزار می‌کنند. اما در رسانه‌های اجتماعی، هیچ‌کس نباید هر روز با آن‌ها سروکار داشته باشد. به نظر می‌رسد آن‌ها رفتار تمسخرآمیزشان را تازه کرده و مخاطبی پیدا می‌کنند. 💢با شناخت این مدل افراد که صریح حرف نمی‌زنند، نباید در دام جواب مستقیم به آن‌ها بیفتیم. جواب آتش را باید با آتش داد. بدون اینکه تهاجمی یا عصبانی شوید، از تاکتیکی که استفاده می‌کنند صحبت کنید و با آرامش ذات حمله‌شان را افشا کنید. آینه را مقابلشان بگیرید و، با ربط‌دادن مسائل یا استدلال آدم پوشالی، به‌نحوی گناه را به خودشان برگردانید که ذات نامطمئنشان را آشکار می‌کند و اوضاع را عوض می‌کند و ایده‌هایشان را به تمسخر می‌گیرد. ادامه دارد ... ✅آرما(آرمان ناتمام) @media_arma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴جنون سلبریتی پرستی کاری که امپریالیسم رسانه ای با سلبریتی پروری با آدمها کرده است: از بدل مسی رسیدیم به ماکت مسی ✅آرما(آرمان ناتمام) @media_arma
⭕️اهمیت افکار عمومی ✍️بخش ششم(پایانی) 💢 با توجه به نظریات و دیدگاههای موجود و در جمع‌بندی و نقد آنها به نظر می‌رسد تأثیر رسانه‌ها در زمانها، مکانها، رویدادهای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... وحتی نسبت به افراد مختلف جامعه یکسان نمی‌باشد. ممکن است در یک واقعة سیاسی، مثل انتخابات عده‌ای از مردم از یک رسانة خاص تأثیر زیادی بپذیرند، اما عدة دیگری از مردم از آن رسانه اصلا تأثیر نپذیرند و یا حتی بر ضد پیامهایی که از سوی آن رسانه داده می‌شود عمل کنند. 💢بنابراین تأثیر رسانه در افراد یک جامعه یکسان نبوده و به عوامل گوناگونی وابسته است. از جملة این عوامل نوع دیدگاه و عقیده‌ای است که یک فرد نسبت به یک موضوع دارد. به این معنا که اگر فردی نسبت به یک مسأله عقیدة خاصی داشته باشد و مخصوصا آن عقیده و دیدگاه در ذهنش تثبیت شده باشد، رسانه‌ها کمتر می‌توانند باعث تغییر عقیدة او گردند، هر چند با انواع شگردهای رسانه‌ای در صدد حمله به آن عقیده باشند. 💢به عنوان مثال ساخت فیلمها و دادن پیامهایی بر ضد اصول اساسی دین مانند وجود خدا، معاد، پیامبر و...کمتر می‌تواند یک مسلمان شیعه را تحت تأثیر قرار دهد مخصوصا اگر مخاطب کاملا به این اصول معتقد بوده و اعتقادش از روی تحقیق و استدلال بوده باشد. اما در مورد اموری که فرد نسبت به آنها نظر خاصی ندارد و اصطلاحا نسبت به آنها خنثی است و یا اطلاعی از آن موضوع ندارد، یا اطلاعاتش ناقص و مبهم است و یا عقیده‌اش نسبت به آن موضوع سطحی بوده و از استحکام لازم برخوردار نباشد، در چنین مواردی رسانه‌ها می‌توانند مخاطبین خود را تحت تأثیر قرار دهند و حتی نظر آنها را نسبت به یک موضوع تغییر دهند. 💢البته اینکه مخاطب فعال باشد یا منفعل نیز در میزان تأثیری که از رسانه می‌گیرد مؤثر است. بنابراین هر یک از نظریات می-تواند نسبت به بخشی از افکار عمومی مصداق پیدا کند و اینطور نیست که افکار عمومی تنها با این نظریات قابل تبیین باشد. به هر حال، آنچه مسلم است رسانه‌ها در گسترش، هدایت و حتی انحراف افکارعمومی نقش دارند. آنها با برجسته سازی، تکرار، تحریف، بزرگ‌نمایی، سکوت و دیگر تکنیک‌های رسانه‌ای تلاش می‌کنند افکارعمومی را آن چنان که خط و مشی خبری شان ایجاب می‌کند هدایت کنند . 🔺به عنوان مثال، در دهة اخیر رسانه‌های غربی در زمینه پخش اخبار فعالیت‌های هسته‌ای ایران از همه تکنیک‌های گفته شده برای تأثیر گذاری بر افکارعمومی جهانیان، حتی اعضای شورای حکام آژانس انرژی اتمی بهره گرفتند و همانگونه که پیداست بر آنها تأثیر داشته است. در نقطه مقابل همین رسانه‌ها اخبار توسعه و پیشرفت کشورهای در حال توسعه را به صورت تحقیری و با کوچک‌نمایی انتشار می‌دهند تا افکارعمومی دنیا همواره مردم این کشورها را افراد فقیری تصور کنند که در تحولات جهانی هیچ نقشی به عهده ندارند. بخش ششم(پایانی) ✅آرما(آرمان ناتمام) @media_arma