⭕️با بچهای که محتوای ⚠️ +18 ⚠️ دیده چطور رفتار کنیم؟!
🔴‐ قبل از رعایت نکات تصویر، بهتره تا جایی که میتونین بچههارو از این فضای تاکسیکی دور کنید!
پیشگیری بهتر از درمانه!
#فرهنگ
#خانواده
#تربیت_کودکان
⭕️بیشترین نرخ باروری در جهان؛ یهود پیشتاز است!
🔴‐ رسانههای غربی مردمِ کشورهاشون رو به فرزندآوری تشویق میکنن اما رسانههای فارسیزبانِ غربی تشویق فرزندآوری در ایران رو ناقض حقوق زنان میدونن!
⭕️‐ نمونهی بارز تبلیغات ضد ازدواج و فرزند آوری، جنبش فاسد فمینیسم هستش که به راحتی و با استفاده از احساسات ظریف دختران، اونهارو به هرزههای دارای توهم مظلومیت تبدیل میکنه!
🔴‐ و خبر بد اینکه ۳۰ درصد جمعیت ایران تا ۱۴۲۵ سالمند میشه و ما فرهنگسازی در این زمینه نداریم!
#فرهنگ
#جامعه
#فمینیسم
#نرخ_باروری
🇵🇸𝐌𝐞𝐝𝐢𝐚-𝐬𝐞𝐜𝐫𝐞𝐭|اسرار رسانه
⭕️بیشترین نرخ باروری در جهان؛ یهود پیشتاز است! 🔴‐ رسانههای غربی مردمِ کشورهاشون رو به فرزندآوری تش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴نسلکشی در ایران با شعار "فرزند کمتر زندگی بهتر"
⭕️‐ چگونه یک فمنیست در زمان دولت هاشمی و دعوت رسمی علی اکبر ولایتی به ایران آمد و نسخه " فرزند کمتر ،زندگی بهتر" را برای ایران پیچید.
🔷‐ جالب اینجاست که این برنامه ای رو که به ایران داد، رئیس جمهور وقت آمریکا با اجرایش در آمریکا مخالفت کرده بود!
#فرهنگ
#جامعه
#فرزندآوری
#توطئه
🔴مجازات جرائم سایبری چیه؟
🔸فحاشی در پست و کامنت
🔻شلاق و جزای نقدی
🔸انتشار بیاجازه تصاویر دیگران
🔻جزای نقدی و حبس داره
🔸انتشار شایعه و خبر دروغ
🔻جزای نقدی و حبس
🔸نشر محتویات مستهجن
🔻جزای نقدی و حبس
#سواد_رسانه #امنیت_مجازی
⭕️کره جنوبی و آمریکا
🔴 روسپیگری میراث پیمان سوفا در کره
🔷چند سال پس از اشغال کره جنوبی توسط آمریکا پس از جنگ جهانی دوّم، پیمان سوفا بین کره و آمریکا در سال ۱۹۶۷ به امضا رسید تا خاک کره بیکم و کاست در اختیار یانکیها قرار بگیرد.
🔻 تجاوز دو نظامی آمریکایی به دختر بچه
🔻 تجاوز چهار سرباز آمریکایی به یک زن
🔻 تجاوز جمعی هشت سرباز آمریکایی به یک زن
🔻 تجاوز به یک دختر بچه ۶ ساله کرهای
تنها گوشهای از این جنایات است.
⚠️ مهمتر از همه میراثی بود که آمریکایی از خود در کره جنوبی به جا گذاشتند: #روسپیگری
🔻فقر شدید و راضی نگهداشتن آمریکاییها بهانههایی بود تا دولت کره را مجبور کند زنان و دختران را در اختیارشان قرار دهد!
🔸 بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۳ شمار فاحشههای کره به ۳۵۰ هزار نفر رسید که ۶۰ درصد آنها در اطراف کمپهای نظامی آمریکا زندگی میکردند.
❗️امروز نیز در پس آن روزهای سیاه مکانهایی در کره وجود دارد که مملو از سربازان آمریکایی است.❗️
📚 کتاب جنایات غرب: ص ۷۴۰
منبع :👇
https://www.amnesty.org/en/latest/campaigns/2015/09/70-years-on-comfort-women-speak-out-so-the-truth-wont-die/
#کره_جنوبی #آمریکا
هدایت شده از مجمع عاشقان بقیع اردکان
#داستان_کوتاه 📵
🌱قسمت نهم
نگاهش سخت شده بود
نگاهش پر از غصه شده بود
نگاهش نگران شده بود
نگاهش شرمگین و سرافکنده شده بود
اصلا نگاهش یه کتاب حرف نانوشته شده بود
خبر داشت ...😔
با چشماش داشت باهام حرف میزد
سرخ شدم
داغی گونه هام و ب خوبی حس میکردم
سر به زیر انداختم 🤦🏻♂
سید با صدایی خشدار گفت حرف بزن عباس
چه کردی تو این مدت با خودت؟
با چه رویی واسش میگفتم
قطعا حسام بهش گفته بود و من ...حرفی نداشتم واسه گفتن...
صداشو بالاتر برد و گفت عباس چیکار کردی که سرت و بالا نمیاری؟؟؟
شروع کردم گفتن
هر چی جلو تر میرفتم حال سید حیدر بدتر میشد
به اواخرش ک رسیدم سید میکوبید روی پاش و خودم زار میزدم...
با دیدن بازخورد های آقا امیرحیدر تازه میفهمیدم چه گندی زدم
با جلز و ولز های ایشون تازه داشتم ب خودم میومدم
سیاه کرده بودم ....
خراب کرده بودم ....
من خیلی خطا رفته بودم....اون شب ....
یه شب عجیب غریب بود 🌙
سید امیرحیدر و هیچ وقت این شکلی ندیده بودم
اینقدر عصبی بود که بعد از تموم شدن داستان سیاهم یه سیلی خوابوند تو گوشم...
و اون سیلی انگار فیوز های مغزم و دوباره وصل کرد ...
تا صبح سید باهام حرف میزد
گریه کردیم باهم
من از پشیمونی سید از شرمندگی
مدام خودش و ملامت میکرد ک نباید این همه وقت بی خبر میشد از من ....
صدای اذان صبح ک اومد
سید اشکاشو پاک کرد
زد رو شونم و گفت تهش با خودت داداشم
حواست به دل مولا نبود
حواستو جمع کن به دل مولا💔
رفتم سراغ گوشی
۱۰۰ تا پیام داده بود 📲
تلخ خندی زدم ...من، سید و داشتم و بیدار شده بودم از خواب غفلت ولی اون....
شروع کردموبه تایپ کردن
خیلی مطمئن بودم نسبت به تصمیمم
میدونستم بهترین تصمیم همینه!
و عاقلانه ترینش🌡
یه پیام بلند بالا نوشتم ⌨
"سلام خانم ...
بلد نیستم مقدمه چینی کنم و اصلا مقدمه چینی برای یه همچین بحثی مناسب هم نیست
ما یه رابطه بسیار غلطی رو شروع کردیم
و تا جاهای خیلی اشتباهیَم جلو رفتیم
هردو فراموش کردیم که خدا میبینه
و قبح این گناه سنگین واسمون ریخت
خدا هردوی ما رو ببخشه....من و شما اصلا بهم نمیخوریم و رابطه اشتباهی هم که داشتیم بر مبنای احساسات زود گذر و گناه بود
هرچه قدر زودتر جلوی ضرر رو بگیریم سود هست...خداروشکر میکنم که به واسطه یکی از بنده های خیلی خوب خدا چشمام باز شد و مجددا تونستم خودم رو از این غرقاب بکشم بیرون...
هیچ پسری ارزش نداره که شما زیبایی هاتون رو براش به اشتراک بگذارین مگر اینکه محرمتون باشه...
موفق باشید. یاعلی."
و با یه نفس عمیق سند کردم و بعد
خودش و شماره اش و از دفتر تلفن گوشیم و تمام اپ هام بلک کردم 🕹
و با حس خوبی که گرفته بودم قامت به نماز بستم
بعد از نماز کلی گریه کردم ...دعای عهد خوندم و از امام زمان علیه السلام کلی عذرخواهی کردم
خیلی پشیمون بودم ...
نفهمیدم کی خوابم برد...
🍃ادامه دارد...
هدایت شده از مجمع عاشقان بقیع اردکان
#داستان_کوتاه 📵
🌱قسمت آخر
وقتی بیدار شدم یه پتوی نازک روم بود و یه دست نوشته روی گوشیم بود مبنی بر اینکه آقا سید رفته نون بگیره و زود بر میگرده👣
ساعت ۸ صبح بود
پاشدم و نشستم سر گوشی
تمام عکسا و فیلم ها و ویس ها و هرررچیزی که من و یاد اون خطا مینداخت رو حذف کردم و بعد هم اون برنامه بازی ک باعث و بانی اون گرداب بود رو دیلیت کردم
یکم بعد اقاامیر حیدر برگشت و باهم صبحانه خوردیم ...😋
*
۴ ماه بعد...
مشغول بستن پرچم سیاه های حسینیه بودیم و یه مداحی باحال از آسید مجید بنی فاطمه هم در حال پخش بود 🏴
{نوبت غم میشود ...تکیه علم میشود
خانه ی دل های ما ....مثل حرم میشود}
از نردبام پایین اومدم و رفتم واسه بچه ها چایی اوردم
{همه تقریبا کارشون تموم شده بود
که حسینیه یه سر سیاه شده بود}
خوش حال بودم که اینجام
دوباره زیر خیمه ی امام حسین علیه السلام
در پناه حضرت عباس علیه السلام🍃
با سید حیدر رفتیم توی حیاط تا اونجا رو هم آماده کنیم
که از بلندگو های حیاط یه شعر دیگه پلی شد که عجییب حال و هوامو عوض کرد ...
{کشتی به گل نشسته اومده
با حال خسته اومده
توبه شکسته ولی با
دل شکسته اومده
ای جانم تویی راحت روح و روانم تویی کشتی امن و امانم تویی علت هر ضربانم
با اینکه خودم میدونم که بدم
راهم دادی که اومدم
آقا در خونه ی تو
گدایی رو خوب بلدم
ای شاهم...روی دوشمه بارِ گناهم
خجالت میکشم رو سیاهم ....
پناهم بده که بی پناهم ....}💔
***
درست ۱۷ روز بعد از محرم و صفر دقیقا شب ۱۷ ربیع به خواستگاری خواهر آسید امیرحیدر رفتم اونم با کلییی شرمندگی ولی سید با مردونگی هیچی از گذشته ی سیاهم به روم نیاورد و خواهر سید هم فقط یه جمله گفت که وقتی خدا میبخشه بنده ی توبه کننده رو ، من کی باشم....💫
و بعد از مدتی من شدم داماد استادم .....🥰
📌پایان...