eitaa logo
رسانه الهی
353 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
690 ویدیو
12 فایل
خدایا چنان کن سر انجامِ کار تو خشنود باشی و ما رستگار ارتباط با ما @Doostgharin
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸 همواره میکنم حتی اگر به خواسته ام نرسم نا امید نمیشوم و راه های دیگر را امتحان میکنم. ✅ ایمان دارم اگر به صلاحم باشد به به هدفم خواهم رسید. رسانه الهی 🕌 @mediumelahi 🌸🌸🌸🌸🌸
رسانه الهی
#رمان_مذهبی_از_جهنم_تا_بهشت #قسمت_بیستم با صدای گوشی از خواب پریدم. طبق معمول نجمه خانم ساعت نه صبح
یه حس خاصی بهم دست داد. نمیدونم دلیلش چی بود. امیرعلی: اینجا مزار شهداس . _ اون خوشگله هم اینجاست. امیرعلی خندید و گفت : اون خوشگله لبنانه. -من میشینم تو ماشین حوصله ندارم. امیرعلی: حوصلت سر میره ها. _ اومممم. خیلی خب بریم . وارد اون قطعه شدیم. برام جالب بود. یه خانم محجبه که داشت ریسه گل درست میکرد برای قبر یکی از شهدا. یکی دیگه داشت حلوا پخش میکرد. یه پیر زن هم نشسته بود سر قبر یه شهید و داشت گریه میکرد. نمیدونم چرا ولی بدجور دلم براش سوخت . و کمی اونور تر..... نمیتونستم چیزی رو که میبینم باور کنم. یه دختر بچه چهار پنج ساله سرش رو گذاشته بود رو یه قبر و گریه می‌کرد و میگفت: بابایی. بابا پاشو دیگه. بابا دلم برات تنگ شده. یعنی باباش شهید شده بود؟ نه مگه میشه ؟ الهی بمیرم. با حس خیسی گونم متوجه شدم حسی که به اون دختر کوچولو داشتم فراتر از یه دل سوزیه ساده بود. اشک ریختن برای کسی که اصلا نمیشناختمش... برگشتم ببینم امیرعلی چه عکس العملی نشون میده که همزمان با برگشتن من یه قطره اشک از چشمش ریخت. میدونستم که امیرعلی ارادت خاصی به شهدا داره ولی فکر نمی‌کردم ارادتش در حدی باشه که اشک یه مرد رو در بیاره. دل از نگاه کردن به امیرعلی و اون دختر کوچولو کندم و رفتم یه گوشه وایسادم ؛ واقعا نمیتونستم اشک های اون بچه معصوم رو تحمل کنم. امیر علی هم چند دقیقه بعد اومد ؛ امیرعلی: خواهری من میخوام برم سمت مدافعان حرم ،مامان ایناهم فکر کنم رفتن اونجا. میای؟ اول اومدم بگم نه. ولی یاد اون پسر خوشگله افتادم. امیر می‌گفت اونم مدافع حرم بوده. تو یه تصمیم آنی گفتم خیلی خب بریم. وای چقدر شلوغ بود. همه چشماشون خیس بود حتی مردا. و اکثرا هم از اون تیپ آدمایی که من اصلا خوشم نمیومد ازشون. آدمایی مثل مهدی. البته نمیدونم چرا انگار چهره های اینا خیلی معصوم تر از اون گودزیلا بود. یادآوری امیرعلی و برخورداش برام یادآور شد که همه آدما مثله هم نیستن. همچنین برخوردی که از فاطمه و زهراسادات و ملیکا سادات دیده بودم خیلی با برخوردای اون دختر محجبه‌های دانشگاه و حتی مدرسه فرق داشت. با صدای امیرعلی برگشتم سمتش. امیرعلی: سلام حاج آقا. حال شما؟ روحانی: سلام امیرعلی جان. خوبی؟ کم پیدایی از شلمچه که برگشتیم دیگه....... گفتم شاید امیرعلی دوست نداشته باشه اون حاج آقاعه منو با این تیپ ببینه به خاطر همین رفتم اونور و دیگه حرفاشون رو نشنیدم. . رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸 💫 یڪ دل شاد و بی غصه 🌸و یڪ دعای خیر از ته دل 💫 نصیـب لحظه ‌هاتون 🌸 در این شـب آرام 💫 خونه دلتون گـرم 🌸شبتون بخیر و سراسر آرامش 💫در آغوش پر از مهر خدا باشید💐 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹 🌸 مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ (سوره ق آیه ۱۸)👇 هیچ سخنی را بر زبان نمی‌آورد، مگر اینکه نزدش مراقبی حاضر و آماده نوشتن است.🌸 ⭕️ یکی از بزرگترین حسرتهای قیامت اینه که می‌بینی عبادتهات به حساب کس دیگری نوشته شده🤔 📛 از بپرهیزیم. ⚠️ رسانه الهی 🕌 @mediumelahi 🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼اصلا به اینجای اسفند که می رسد، باید بزنی سر شانه خودت، که این همه فکر و خیال و دوندگی را رها کن! بیا برویم نفس بکشیم؛ بوی بهار می آید. 🌼هرچند که هیچ کس هم نمی داند به این روزها که می رسیم، چرا کارها بیشتر می شود و استرس سرازیر. ولی باید بزنی سر شانه خودت، 🌼که هرسال که حرص خوردی چه شد و کجای دنیا را گرفتی. بیا برویم کمی نفس بکشیم 🌼می دانی❗️ اصلا همه مزه بهار 🌸 به روزهای قبل از آمدنش است. به بویش، به آفتابش که هنوز رمق ندارد. خودش لطفی دارد و انتظار آمدنش لطفی دیگر. آخ آخ که چقدر می شود از بهار نوشت..🌸 همه چیز را کنار بگذار؛ بیا برویم کمی نفس بکشیم؛ بوی بهار می آید! 🌸🍃 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5823276806362369064.mp3
4.22M
📼 📝 «شرایط وخیم قبل از ظهور» 🔹 وقتی مدیریت انسان‌ها بر جهان باعث جنگ و خون ریزی‌های فراوان می‌شود. 🔸آیا قبل از ظهور یک سوم مردم دنیا بر اثر جنگ و خونریزی و یک سوم بر اثر بیماری از بین می‌روند!؟🤔 🎵استاد رائفی پور رسانه الهی🕌 @mediumelahi
namaaz52.mp3
4.24M
با کسالــت و خمودگی به نماز نایست!❌❌❌❌❌❌ نماز نشــاط میخواد! 😍😍😍😍 قبلــش؛خودتو برای حضـــور آماده کن.✅ بالهایِ پروازت، باید حالِ پریدن داشته باشن.💪💪💪💪💪💪 رسانه الهی🕌 @mediumelahi
رسانه الهی
#رمان_مذهبی_از_جهنم_تا_بهشت #قسمت_بیست_و_یکم یه حس خاصی بهم دست داد. نمیدونم دلیلش چی بود. امیرعلی
_ مامان ، من دارم میرم امیرعلی:ببخشید بانو. میتونم بپرسم کجا تشریف میبرید؟ البته اگه فضولی نیستاااااا _ اختیار دارید حاج آقا. دارم تشریف میبرم مسجد راز و نیاز کنم .دعا کنم یه عقلی به تو بده . وای کاش مسجد نمیگفتم. الان میفهمه مسخرش کردم ناراحت میشه یه وقت. امیرعلی: مچکرم خواهر. مارو هم از دعای خیرتون محروم نفرمایید. بله طبق معمول خان داداش ما از مسخره شدن توسط دیگران ناراحت نشد. اوووووف البته خوبه ها. _ باشه. افتخار میدم که بدونی کجا تشریف میبرم . داریم با بر و بچ میریم دربند. امیرعلی: خواهری دربند محیطش خوب نیست به خصوص برای چندتا دختر تنها. کاش هماهنگ می‌کردی باهم می‌رفتیم یه سری. _ امیر داداش اولا که ضد حال نزن. بعدشم دوستای من همه آشنان ؛ یاسی و شقایق و نجمه. الان بیا بریم. امیرعلی: الان که نمیتونم قرار دارم. _ پس بابای امیرعلی: حانیه _ تانیا هستم. امیرعلی: خواهری مواظب خودت باش. این دل نگرانی های برادرانشه رو دوست داشتم ؛ اما آرزو به دلم موندم یه بار تانیا صدام کنه😏. کلا تو فامیل همه حانیه صدام میکردن ، اسمی که ازش متنفر بودم... . رسانه الهی 🕌 @mediumelahi