🌸🍃🌸🍃🌸
✨﷽✨
#تلنگر
✍مورد داشتيم طرف سوسيس کالباس نميخورده ميگفته گوشتش مطمئن نيست✘بعد راحت #غيبت ميکرده و گوشت مرده ميخورده.✘
استاد قرائتی میگفت: اگر يك نوار ده تومانى داشته باشى حاضر نيستى صداى گربه روى آن ضبط كنى، ولى حاضرى روى نوار مغزت هر چرت و پرتى را ضبط كنى! چرا شنيدن #دروغ و #تهمت و غيبت و ... برايت بى اهميّت است؟!
یکی نزد حکیمی آمد و گفت :خبرداری فلانی درباره ات چه قدر غیبت و بدگویی کرده ؟؟؟
حکیم با تبسم گفت :او تیری را بسویم پرتاب کرد که به من نرسید ... تو چرا آن تیر را از زمین برداشتی و در قلبم فرو کردی؟؟؟
👈 یادمان نرود هیچوقت سبب نقل کینه ها و دشمنی ها نباشیم👌
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🍃🌸🍃🌸
Part06_ضیافت بلا.mp3
18.06M
📚#ضیافت_بلا
قسمت 6⃣
🌾 " ضیافت بلا" پیرامون ارکان و مراحل سیر و سلوک متعارف و سیر و سلوک با بلای معصومین (ع) ارائه شده است. کتاب در دو بخش
#سیر_و_سلوک_متعارف و
#مقامات_سلوکی در زیارت عاشورا تهیه و تنظیم شده است.
📌این کتاب، تلاش دارد با نگاهی جدید به #زیارت_عاشورا، این دعا را راهی برای رسیدن به سلوک الی الله و نزدیک شدن به امامان معصوم(ع) معرفی کند.
#کتابِ_خوب_بخوانیم
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
رسانه الهی
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ #رمان_قبله_من #قسمت_چهارم #بخش_دوم ❀✿ مادرم نگاه مهربان و نگرانش را به چهره ام مے دوزد
✿❀ ﴾﷽﴿ ✿❀
❀✿
#رمان_قبله_من
#قسمت_چهارم
#بخش_سوم
❀✿
وبعد انگشتم رادردهانم مےڪنم و میڪ مے زنم.مادرم روی دستم مے زند و میگوید: اه چند بار بگم نکن این کارو!؟
باپررویی جواب مے دهم: صدبار دیگھ!
قری به گردنش مے دهد و نگاهش راازمن مےگیرد. شانھ بالا میندازم و از آشپزخانھ بیرون مےروم. پدرم ڪتش رااز روی سنگ اپن بر میدارد و مے گوید: صبحانتم نخوردی. برو ڪتونیت رو بپوش...منم باید بھ ڪارم برسم!
چشمی می گویم و بھ سمت در می روم.
" ڪے میفهمن من بزرگ شدم؟"
❀✿
پدرم جلوی در آموزشگاهم پارڪ و بالبخند خداحافظے مےڪند.پیاده مے شوم و آرام مے گویم: ممنون ڪھ رسوندید.
سری تڪان مے دهد ودور مے شود. وارد آموزشگاه مے شوم و درراه پله منتظر مے مانم. میخواهم مطمئن شوم ڪھ ڪاملا دور شده و مرا دیگر نمے بیند. تلفن همراهم را ازجیب مانتوام بیرون مے آورم و بھ سحر زنگ مے زنم.
چندبوق آزاد و بعدهم صدای نازڪ و زنگ دارش درگوشم مے پیچد..
_ جون؟
_ سلام سحری ! ڪجایے؟
_ علیڪ! میچرخم واسه خودم.حاجے ولت ڪرد؟
_ آره بابا! میشھ بیای دنبالم؟
_ عاره. ڪجایی بیام؟
_ دم در آموزشگام. ڪے میرسی؟
_ ده مین دیگھ اونجام.
_ باش.
_ فلاً گلم.
تماس قطع مے شود و من با بے حوصلگ روی پلھ می شینم و دستم را زیر چانھ مے زنم. سخت گیری های پدرم آنقدرها هم نسبت به تصمیم گیری ها شدید نبود. همیشھ خودم انتخاب مے ڪردم ڪھ چھ ڪلاسے بروم.پوزخندی مے زنم و زیرلب مے گویم: البتھ تو چهارچوب مِیل بابا.
بااین حال تعصّب بیش ازحدش درمورد مسائل پیش پا افتاده اذیتم مے ڪند.حس میڪنم گذشت دورانے ڪھ باڪمربند دختران را مجبور مےڪردند ڪھ درخانھ بمانند.زندگی من نیاز به تحولے بزرگ دارد! میدانم که این تحول فقط با تغییر خودم ممڪن است.لبخندی مے زنم و مے ایستم. از آموزشگاه بیرون مے روم و ڪنار خیابان منتظر مے مانم. اصلاً ڪی گفتھ ڪھ باید حتماً بھ ڪلاس هایےطبق میل پدرم بروم؟! خطاطے و نقاشے و معرق ڪاری ...اینها هیچ وقت طبق خواستھ های اولیه ی من نبوده.بھ غیر اززبان که درآخر بھ سختی توانستم مدرڪم را بگیرم. لبهایم را بازبان تر مےڪنم و به ڪتونے هایم زل مے زنم.
❀✿
گاز بزرگے بھ برش پیتزایم مے زنم و اخم غلیظم را تحویل نیش باز مهسا مے دهم.
سحر ریسھ مے رود و نوشابھ اش را سر مےڪشد.
❀✿
💟 نویسنــــــده:
#میم_سادات_هاشمی
❀✿
👈🏻 ڪپے تنها با ذڪر #نام_نویسنده مورد رضایت است👉🏻
❀✿
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
رسانه الهی🕌 @mediumelahi
هدایت شده از رسانه الهی
🌸🍃🌸🍃🌸
برای زندگی کردن وقت بگذارید
زیرا زمان به سرعت می گذرد
وهرگز باز نمی گردد
وظیفه ما در زندگی
بدون مشکل زیستن نیست
با انگیزه و با اندیشه زیستن است .
#انگیزشی
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🍃🌸🍃🌸
هدایت شده از رسانه الهی
یاد آوری #نماز_قضا ✅✅✅
از همین امروز شروع کنیم 👌
فقط یک همت و یک اراده و یک یا علی میخواد💪💪💪💪💪
خیلی از دوستان ابراز لطف داشتند و تشکر کردند بابت برنامه ی نماز قضا 😍😍
فقط یک هفته اجرایی کنید هفته های بعد هم اجرا میشه مطمئن باشید شک نکنید ✅
از همین امروز اراده کنید و شروع کنیم💪💪💪
انشالله موفق باشید ✅
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi