eitaa logo
رسانه الهی
349 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
685 ویدیو
12 فایل
خدایا چنان کن سر انجامِ کار تو خشنود باشی و ما رستگار ارتباط با ما @Doostgharin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
موج کره ای.mp3
30.2M
🇰🇷 💠 🎧 بی تی اس (BTS) ، اکسو (EXO) ، بلک پینک ( BLACKPINK) 🎬 کی دراما ✅ شروع صنعت موسیقی وفیلم کره ای ✅ نقد کی پاپ و کی درما ✅ قوانین کمپانیها ✅ وضعیت نوجوانان کره ای 🔺ادامه دارد... رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسانه الهی
⭐️⭐️⭐️ ⭐️⭐️ ⭐️ #رمان #ستاره_سهیل #قسمت_ششم ستاره لبخندی از روی آشنایی زد. پسر، با چهره‌ای بشاش جلو
⭐️⭐️⭐️ ⭐️⭐️ ⭐️ جیغ کوتاه ستاره، میان آهنگ بی‌کلام و ملایمی که درحال پخش بود، گم شد. عصبانی به پشت سرش برگشت. دختری ریزنقش، با چشمان ماشی رنگ روبرویش ایستاده بود. برق شیطنتی در چشمانش می‌درخشید. ستاره با دیدن چهره خندان مینو، کمی از عصبانیتش کم شد و با دلخوری گفت: «ترسیدم مینو، تویی؟ نمی‌شد مثل آدم اعلام حضور کنی؟» مینو طوری ریز ریز مي‌خندید، که چشمانش مانند یک خط صاف و کشیده به‌نظر می‌آمد. -نه، جونِ ستاره! یه همچین جای فوق‌العاده‌ای، باید یه ورود هیجان‌انگیزی داشته باشی.. میبینی چه با کلاسه؟ صورتش را به موازات آسمان گرفت. شال روی شانه‌اش افتاد. «روحم داره پرواز می‌کنه..» نفس عمیقی کشید: «چه عطر محشری اینجاست، فقط یه صحنه عاشقانه کمه، اگه بشه، چی می‌شه؟ » ستاره شال مینو را طوری بالا کشید که تمام صورتش زیر شال قرار گرفت. -فیلم هندی زیاد می‌بینی نه؟ حالا خودتو جمع کن، شایدم یه صحنه‌ای چیزی خورد به تورت. مینو شالش را عقب کشید. -هندی چیه بابا! آمریکایی می‌بینم، خفن. صدای آرش به اعتراض بلند شد: «ای بابا! مینو! تو دوباره مخ این بچه‌ها رو گرفتی به کار؟ بریم من معرفی‌تون کنم.» دلسا که انگار حواسش جای دیگری بود، بدون آنکه به آن‌ها نگاهی بیندازد، گفت: «من خودم می‌رم، نیاز به راهنما ندارم.» آرش شاکی گفت: «اِ... واستا می‌خوام به...» اما حرکت دست دلسا، به معنی‌" برو بابا"، حرفش را نیمه‌تمام گذاشت. مینو کنار گوش ستاره زمزمه کرد: «نگاش کن تا دید مهرداد داره با اون دختر ترم اولیه حرف می‌زنه، نتونست طاقت بیاره. اون وقت می‌گه....» لبانش را به حالت خاصی جمع کرد،انگار که صدای پر افاده دلسا را تقلید می‌کرد: «دختر باید با هرکی دلش می‌خواد، حرف بزنه.. با هرکی می‌خواد بگرده.. حالا خودش نمی‌تونه ببینه، یه دختر ترم اولی خودشو چسبونده به مهردادجونش.. این دیگه کیه! » ستاره زد زیر خنده: -مچ می‌گیری‌ها مینو! آرش که کلافه‌شده بود، گفت: «تموم شد خاله‌بازی‌هاتون؟ بریم؟» ستاره، دست مینو را گرفت و شانه به شانه آرش راه افتادند. -حالا چه اصراریه، شما مارو معرفی کنی به این دوست جدیدت؟ خوب خودمون می‌بینیمش دیگه! ستاره در حالی‌که داشت با دستش، شاخه‌ای از موهای موج‌دار قهوه‌ای‌اش را صاف می‌کرد، این را پرسید. آرش پاسخ داد: -من؟ من کی اصرار کردم؟... ستاره چپ چپ نگاهش کرد. -البته خب، ستاره خانم! تعریف شما رو پیش این رفیقمون زیاد کردم. دیدم شما سرت بی‌کلاه مونده، بی یار و یاوری! گفتم بالاخره اینم یه کار خیره. ستاره ابرویش را بالا داد و گفت: «بنگاه خیریه زدی؟ بپا کلاه خودتو باد نبره» -ای بابا! حالا بیا کار خیر کن، تهدیدم می‌کنن. از کنار میز‌های پنج، شش نفره‌ای گذشتند که دخترها و پسرهای زیادی در حال حرف زدن، قلیان کشیدن و پاسور بازی بودند. نگاهی گذرا به محیط انداختند و وارد گروه دوستان‌شان شدند. تقریباً بیشتر بچه‌ها را می‌شناختند، به جز پسر قدبلند مشکی‌پوشی که درحال خوش‌ و بش با بقیه بود. مینو با آرنج، به پهلوی ستاره زد: «این یارو، همونه که آرش می‌گه؟ نگاش کن. چه تیپی داره! وای ستاره! تا دلسا مشغوله، بارتو همین‌جا ببند. تا آخر سال! شاید هم بیشتر، تأمینِ تأمینی.. اگه دلسا ببینه، نمی‌ذاره این پسرِ بیاد طرفت. چقدر هم شما دوتا، میاین به هم.» ستاره صدایش را کمی پایین آورد. - هیس! می‌شنوه.. کله‌پاچه خوردی؟ مینو به حالت بچگانه‌ای گفت: «نه! کاش خورده بودم. امروز کسی خونه نبود، مجبور شدم تخم‌مرغ بخورم.» چشمانش برقی زد و ادامه داد: «ولی این‌جا ، یه‌دل سیر می‌خورم» آرش که چند قدم جلوتر بود، سرش را به سمت راست چرخاند تا مینو و ستاره متوجه حرف‌هایش بشوند، آهسته گفت: «می‌شه پشت گوش من این‌قدر وز وز نکنین؟» بعد سرش را به حالت قبل برگرداند و صدایش را بالاتر برد: «آقا کیان خودمون چطوره؟» دستش را روی شانه‌ پسر قدبلندی زد که کت اسپرت مشکی به تن داشت. پسرِ مشکی پوش، به پشت سر برگشت. زیر کتش، لباس سفیدی پوشیده بود. یک دستمال زیبای قرمز رنگ هم، سر جیب لباسش، خودنمایی می‌کرد. : ف.سادات{طوبی} ❌کپی به هر نحو ممنوع! در صورت ضرورت به آیدی نویسنده پیام دهید. 👇 @tooba_banoo رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 دَر‌ زمان‌ غیبت‌ به کسی می‌گویند‌ که منتظـر‌ِ باشد. ❤️ 🌷 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi 🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
موج کره ای.mp3
24.55M
🇰🇷 💠 🎧 بی تی اس (BTS) ، اکسو (EXO) ، بلک پینک ( BLACKPINK) 🎬 کی دراما ✅ برگزاری جلسه ی نقد در کلاس ✅ خلاصه ی مواجهه مربی با دانش آموز 🔺ادامه دارد... رسانه الهی 🕌 @mediumelahi