14.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ کارشناس آمریکایی:
📍آنچه از قابلیتهای نظامی ایران میدانیم ترسناک و آنچه نمیدانیم بسیار ترسناکتر است!
#ایران_قوی
@hagigei
🔴روزنامه صهیونیستی: بعد از حمله به ایران باید منتظر شلیک هزار موشک به اسرائیل باشید!
📰روزنامه عبری تایمز اسرائیل:
🔹 هرگونه تصمیم برای انجام حمله اسرائیل به ایران را نباید با توانایی ارتش در انجام عملیات سنجید
🔹بلکه باید با نیروی مخرب احتمالی و احتمالات آنچه در پی خواهد آمد سنجید.
🔹بعد از حمله، هزاران موشک بر مراکز جمعیتی اسرائیل فرود آمد، صدها کشته، خسارات گسترده به زیرساختها و تأسیسات کلیدی از دسترس خارج خواهند شد
🔮کانال مرجع گفتمان
#ایران_قوی
@goftemansazan
🌹🍃 شهادت پایان نیست...!
🌹🍃شهادت پایان نیست، آغاز است؛ تولدی دیگر است در جهانی فراتر از آنکه عقل زمینی به ساحت قدس آن راه یابد.
🌟تولد ستارهای است که پرتو نورش عرصهی زمان را در مینوردد و زمین را به نور ربالارباب اشراق میبخشد.
🌹🍃شهید مرتضی آوینی
🔮کانال مرجع گفتمان
#شهیدانه
@goftemansazan
🇮🇷🍃کشور را به ساحل نجات برسانید!
❤️🍃رهبرمعظم انقلاب:
✅ «من وقتی میبینم در تلویزیون نشان میدهد که بعضیها عبور میکنند و همین چیز ساده، همین ماسک را نمیزنند، من از آن پرستار واقعاً خجالت میکشم که آنها آن جور دارند فداکاری میکنند -آن پزشک، آن پرستار- آن وقت این آدم، جوان یا غیر جوان، حاضر نیست یک ماسک بزند اینها باید انجام بگیرد. این عرضِ اوّلِ ما است. من خواهش میکنم همهی کسانی که در این زمینه مؤثّرند، چه مسئولین اجرائی کشور، چه آحادی که میتوانند خدمتگزاری کنند، چه آحاد مردم، همه در این زمینه فعّالیّت کنند تا بتوانیم در ظرف مدّت کوتاهی این زنجیرهی سرایت را قطع کنیم و کشور را به ساحل نجات برسانیم.»
➡️۱۳۹۹/۰۴/۲۲
🔮کانال مرجع گفتمان
#روز_پرستار
#حضرت_زینب
#میلاد_حضرت_زینب
@goftemansazan
🔴افزایش سفر به ترکیه از دلایل افزایش نرخ ارز
♦️يكي از دلایل افزایش نرخ ارز در روزهای اخیر و هجوم مردم برای خرید دلار موضوع سفر به ترکیه است با توجه به سقوط ارزش لیر تقاضا برای خرید کالا از ترکیه افزایش یافته و افراد به دنبال خرید دلار برای سفر به ترکیه و وارد کردن کالا و پوشاک هستند. برخی نیز به دنبال خرید زمین و آپارتمان هستند.
🔮کانال مرجع گفتمان
#افزایش_نرخ_ارز
@goftemansazan
🔴ادعای عجیب دکتر داریوش سجادی در برنامه جهان آرا !
🔹داریوش سجادی: شبی که سردار سلیمانی شهید شد ساعت ۴ صبح یکی از دوستانم که در یکی از اتاق فکرهای آمریکایی فعال بود با من تماس گرفت و گفت: «این ترور با گرای نهاد ریاست جمهوری ایران اتفاق افتاده!»
🔮کانال مرجع گفتمان
#حاج_قاسم
#ادعای_عجیب
@goftemansazan
🌸 میلاد حضرت زینب سلام الله علیها و گرامیداشت مقام پرستار مبارک باد
🔹 ارسال محتوا از مهدیه اشکستانی از نایین
📲ارتباط با ادمین کانال:
🌐 https://eitaa.com/zan_es
🔰لینک کانال :
╭━━⊰🌸⊱━━╮
🆔 @es_tajrobeyaramesh
╰━━⊰🌸⊱━━╯
همه چیز از شورآباد شروع شد!
سرتیم حفاظت هوشیار شده، فریاد میزند و در حالی که کلت برتایش را از غلاف بیرون کشیده، به سمت ماشین میدود، همان کلت آمریکایی که وقتی محافظ وزیرخارجه بود، از جلال طالبانی هدیه گرفت. اطراف را نگاه میکند و میدود. همه اینها در چند ثانیه اتفاق افتاد. تا جایی که چشم کار میکند، دشت است و کمی دورتر، کوه. چشمش دنبال تکتیرانداز است. به دکتر میرسد و او را بغل میکند. تیرانداز به شلیکهایش ادامه میدهد. چهار گلوله به پای چپ او میخورد. گلولهای از بدنش رد میشود و به فخریزاده میخورد. هنوز فکر میکند که تکتیرانداز است. فریاد میزند که اعضای تیمش برای گیج کردن یا مجبور کردن تکتیرانداز به پناه گرفتن، تیراندازی کنند.»
این بخشی از متنی است که در آن محسن صالحیخواه، مستندساز و نویسندهی کتاب «خاطرات اسارت حسین اصغری»، به چند شبهه در ماجرای ترور دکتر محسن فخریزاده که به شهادت او منجر میشود پاسخ داده است و به جزییاتی جدید از این حادثه پرداخته است.
کاروان اسکورت، راه میافتد. ۴ ماشین در یک ستون حرکت میکنند؛ کیا سراتو، سوزوکی ویتارا، تویوتا هایلوکس دوکابین و یک سواری مشکی رنگ. ۱۴ محافظ در سه ماشین، و شخصیت در تینای مشکی نشسته است. این یک سفر روتین و جاافتاده برای تیم حفاظت است. شخصی که در ماشین نشسته، زیاد به اینجا سفر میکند … به رستمکلای بهشهر.
همه چیز از شورآباد شروع شد. در شبی زمستانی، در انباری که از ماهها پیش، تحت نظر جاسوسان اسرائیل بود. آن شب، ۲۰ مامور عملیاتی سراغ انبار رفتند و اسنادی فوق سری را به سرقت بردند. به روایتی دو وانت و به روایتی دیگر دو کامیون از اسناد سرقتی، قبل از روشن شدن هوا از انبار شورآباد خارج شدند و به طرف مرز حرکت کردند. و به روایتی دیگر، اسناد را در خاک کشور دوست و همسایه آذربایجان، تحویل افسران اطلاعاتی اسرائیل دادند! هرچند باکو این مساله را تکذیب کرد.
زمانی که نتانیاهو نخستوزیر قبلی اسرائیل از آن زونکنها، اسلایدها و سیدیها رونمایی کرد، گفت: محسن فخریزاده. این اسم را به یاد داشته باشید.
در ایران، مردم عادی محسن فخری زاده را نمیشناختند. گاهی، آنهایی که اخبار فارسی شبکههای خارجی را گوش میکردند، شاید خبری از تحریم او توسط شورای امنیت سازمان ملل، یا تمایل آمریکاییها و آژانسیها برای گفتگو با او را میشنیدند. معروف بود که خارجیها هیچ وقت نمیفهمند که ایران تا چه حد در صنعت هستهای پیشرفت کرده است، مگر اینکه بنشینند و با محسن فخریزاده حرف بزنند.
حامد اصغری، سرتیم حفاظت دکتر فخری زاده:
کاروان اسکورت به سمت آبسرد میآید. دکتر فخریزاده در تینای مشکی، پشت فرمان نشسته و پشت سر سراتوی پیشرو، حرکت میکند و پشت سر آنان، محافظان در دو ماشین دیگر، با سرعت میآیند. سرتیمِ دکتر در ویتارا نشسته و اوضاع را تحت نظر دارد. هشت ماه پیش، به درخواست فخریزاده از تیم معاون اول رئیسجمهور جدا شد و دوباره به تیم حفاظت دکتر برگشت. در دوره قبلی مسئولیتش، دو طرح ترور دکتر فخریزاده خنثی شده بود.
حالا آنها با سرعت به سمت ویلای آبسرد میرفتند. از سه روز قبل سفر، ۱۳ نفر اعضای تیم توجیه شدهاند. سرتیم حفاظت، قبل از سفر ماشینها، بیسیمها و خطوط تلفن همراه را تعویض کرده. اینبار کار فرق میکند، اولین مرتبهای که این مسئولیت را قبول کرد، یک ابلاغ سازمانی بود. اما اینبار به خاطر بالا رفتن تهدیدها، به درخواستِ خود دکتر به کار قبلیاش برگشت. تیم آنها برای مقابله با بمب دیسک مغناطیسی، کمین، بمبگذاری و تیراندازی آماده است. یعنی روشهایی که در ۱۱ سال گذشته، از آنها برای ترور دانشمندان هستهای استفاده کردند.
از جاده فیروزکوه وارد بلوار امام خمینی آبسرد میشوند؛ جایی در کیلومتر ۶۰ جاده فیروزکوه. خودروی سراتو سرعتش را زیاد میکند تا مقصد را چک امنیتی کند. از کنار نیسان آبیرنگ پر از الوار میگذرد که کنار ترانس برق اصلی آبسرد توقف کرده. ماشین دکتر، چندصدمتر عقبتر است که ناگهان از کار میافتد. همه چیز قفل میکند. دکتر ماشین را در بیست – سیمتری عقب نیسان آبی متوقف میکند. هیچ صدایی جز تک و توک ماشینهای عبوری نمیآید. ویتارا و تویوتای محافظین به ماشین فخری زاده نزدیک میشوند. دو گلوله به ماشین شلیک میشود. دوگلوله به فاصله چند صدم ثانیه و با چند میلیمتر اختلاف؛ همان تکنیکی که تکتیراندازان حرفهای برای اطمینان از کشته شدن هدف استفاده میکنند. فخریزاده از ماشین پیاده میشود.
سرتیم حفاظت هوشیار شده، فریاد میزند و در حالی که کلت برتایش را از غلاف بیرون کشیده، به سمت ماشین میدود؛ همان کلت آمریکایی که وقتی محافظ وزیرخارجه بود، از جلال طالبانی هدیه گرفت. اطراف را نگاه میکند و میدود.
ادامه دارد👇👇👇
@madare0120
مسالهی دیگر، این است که تیانتی و نیسان آبی را میشود در ایران پیدا کرد. اما بازوی رباتیک، سلاح قدرتمند و دقیق بلژیکی و آن مودم عجیب و غریب چیزی نیست که بشود حتی در پیشین سیستان و بلوچستان یا ….آباد کرمانشاه یا مرز کردستان پیدا کرد. بررسیها نشان میدهد که این تجهیزات با بهکارگیری عواملی در گمرکات مرزهای مختلف کشور و در دل محمولههای قانونی وارد مرزهای ایران شده است؛ مسالهای که مسئولیت نهادهای نظارتی را سنگینتر میکند.
نکتهی آخر اینکه، برخی به سرتیم حفاظت خرده گرفتند و او را در برخی رسانهها و شبکههای اجتماعی به اهمال متهم کردند. حتی فرزند شهید فخریزاده که ۵ دقیقه بعد از حادثه به محل رسید، در یکی از برنامههای خبری شبکهی دو سیما به این موضوع اشاره کرد که پدرش از فاصلهی ۵ متری به شهادت رسیده. نکتهی جالب این بود که سردار رمضان شریف سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و در حاشیهی مراسمی از عدم توجه به سرتیم حفاظت و کملطفی به او اظهار گله کرد.
تیم حفاظت، آخرین حلقه است. دشمن باید چند رینگ امنیتی را رد کند، منافذ را پیدا کند و در نهایت بتواند به هدف مورد نظر برسد. وقتی از سد دستگاههای امنیتی گذشت، روی هدف عملیات میکند. اگر کار به آن نقطه رسید، تنها کاری که از محافظ بر میآید این است که از دانش و سلاحش استفاده کند و اگر دانش و سلاحش کارگر نیفتاد، دست آخر با بدنش سپر شخصیت شود؛ مثل حاج حیدر ذبیحی در آخرین سکانس بادیگاردِ حاتمیکیا.
@madare0120