در یک کلام کوتاه:
وقتی سرلشکر باقری (میدان) و آقای عراقچی (دیپلماسی) با هماهنگی، از مذاکره غیرمستقیم با آمریکا صحبت می کنند یعنی دست برتر با ایرانِ مقتدر است و این اقدام، کاملا هماهنگ شده با تمامی ارکان نظام است.
۲۰ فروردین
✒مـــــه شکن
در یک کلام کوتاه: وقتی سرلشکر باقری (میدان) و آقای عراقچی (دیپلماسی) با هماهنگی، از مذاکره غیرمستقی
توضیح بیشتر این پست از یکی از عزیزان 👇
۲۰ فروردین
غیر مستقیم
🔺مواضع روشن رهبری درباره مذاکره چنان مستدل و همه فهم بود که جای هیچ شبهه ای را باقی نمیگذاشت. او اگر دلیل نمیآورد هم همه چیز مثل روز برای همه روشن بود. او گفت، مذاکره نمیکنیم، دلیل هم تجربه. او گفت مذاکره نه عاقلانه است نه شرافتمندانه. او گفت مذاکره مشکل تحریم را حل نمیکند بلکه گره ها را کور و پیچیده تر میکند. پس چرا بعد از مدت کوتاهی در پاسخ به نامه ترامپ راضی به مذاکره غیر مستقیم شد. پاسخ را در کلمه "غیرمستقیم" جستجو کنید.
🔺در مذاکرات دهه نود، رهبری دو ماه قبل از انتخاب روحانی و روی کار آمدن او گفت با مذاکره موافقم ولی به آن خوش بین نیستم. همانجا علت چنین تصمیمی را تجربه کردن مردم بیان کرد. بعدها تجربه نخبگان از جناحهای مختلف را نیز اشاره نمود. اما این بار ماجرا کاملا متفاوت بود. مردم در این دوران تجربه کرده بودند، نیازی به تکرار نبود، رفتار ترامپ با نزدیکترین هم پیمانانش از اکراین و اروپا و کره جنوبی و ژاپن و کانادا و چه و چه را دیده بودند. وضعیت جنایتهای اسراییل در غزه هم که پیش چشم همه بود، همین ترامپ هم که محصول چندین سال مذاکره با ایران را رسما پاره کرده بود. قصه چه بود؟ پاسخ را در کلمه "غیرمستقیم" دنبال کنید.
🔺ترامپ بنا داشت ایران را سر دو راهی مذاکره و جنگ قرار دهد. پذیرش اصل مذاکره باعث میشد هیمنه قدرت ایران که ستون اصلی مقاومت بود بشکند. ترامپ به عنوان یک موفقیت روی این اتفاق اسکی برود، اسراییل دست برتر را در مذاکرات حماس پیدا کند ، فشار بر مردم غزه برای کوچ بیشتر شود و.... اما پذیرش جنگ چه میشد؟ باعث میشد ترامپ بتواند برای بسیاری از ناظران بیرونی برای حمله به ایران دلیلی پیدا کند، جریانهای وابسته داخلی بتوانند هم در بههمریختگی بیشتر بازار و هم در کنشها و بههمریختگی داخلی اجتماعی موفقتر عمل کنند و پالس ضعف به جبهه مقاومت صادر شود و باز دست اسراییل بازتر شود و خلاصه کار برای ایران سخت تر شود. ایران سبک مقاومتش ، بسیار متفاوت است او منعطف و پر از تقیه است این را دشمن میداند.
🔺ایران راه سومی را پیشنهاد داد. او در عین تهدید متقابل دشمن ، راه مذاکره غیر مستقیم را باز گذاشت. مذاکره غیر مستقیم پیش از این در دوران رییسی شهید هم پیش رفته بود، قبلتر هم سابقه داشت. مشروعیت اقدام اسراییل و آمریکا را از بین میبرد، شائبه ترس ایران را از بین میبرد، دست اسراییل را باز نمیگذاشت، جلوی هر نوع فشار داخلی را چه اقتصادی و چه اجتماعی میگرفت، وقت کشی هم میکرد. همه چیز را به تاخیر میانداخت و تاخیر برای آمریکا و اسراییل در منطقه مرگآور است.
🔺از خودتان بپرسید چرا ترامپ رسما دروغ گفت؟ او اشاره به مذاکره مستقیم کرد. خوب این دروغ است. اصل هم رده نبودن مذاکره کنندگان، سبک مذاکره در عمان،صراحت مسوولین ایران و... همه همین را نشان میدهد، چرا او دروغ گفت؟ دلیلش را مورگان اورتگاس معاون نماینده ویژه آمریکا در خاورمیانه در مصاحبه با العربیه میگوید. او گفت ما در تله نمیافتیم. مذاکرات نباید طولانی شود. باید سریع به نتیجه برسد.
🔺زمان به سود اسراییل و آمریکا نیست. این چیزی است که بارها ترامپ هم بیان کرده بود و حالا ایران آنها را در گوشه رینگ قرار داده بود. این بار مصلحت پذیرش مذاکره غیر مستقیم نه تجربه جدید برای مردم و نخبگان بلکه راهبری اتفاقات منطقه ای و درگیری مقاومت با اسراییل و آمریکا است و لاغیر. ماجرا این است که ایران مذاکره بازی میکند همانطور که ترامپ هم چنین خیالی داشت. منتهی حالا به قول عراقچی "توپ در زمین آمریکا است".
🔺فقط یک نکته باقی میماند که خوب است همه توجه کنیم. حسن روحانی امروز در جمع ظریف و دیگر نزدیکانش همین یک نکته را به چشم آورد که مذاکره غیر مستقیم نباید باشد چون دیر میشود. او چرا این تابلوی مهم آمریکایی را بلند کرده؟ دلیلش روشن است، دقیقا چون همه چیز به همین یک نکته بر میگردد. واژه غیرمستقیم، این مسیر هوشمندانه بازی غربگرایان و غرب هر دو را خراب کرد. روحانی خوب میداند کجا باید کمک به آمریکا کند. تحولات منطقه و جهان و ایران سریع و جدی است. چشم از وقایع نباید برداشت. اما ما محتاج روایت ماجراییم در کشور و منطقه، محتاج خلق محتواییم، محتاج حضور جدی در این جنگ ترکیبی و البته شناختی هستیم. مراقبت نکنیم روایت آمریکایی را بر ذهنها مسلط میکنند. جهاد اصلی ما اینجا است.
مهدیان
۲۰ فروردین
خلاصه ی ماجرا این است
ترامپ با ارسال نامه به ایران، تصور داشت که هر انتخابی (جنگ یا مذاکره) برای ایران زیانبار خواهد بود. اگر ایران مذاکره میکرد، ترس آن ثابت میشد و موقعیتش در منطقه تضعیف میشد. اگر جنگ را انتخاب میکرد (که احتمال آن کم بود)، فشار افکار عمومی داخلی افزایش مییافت.
ایران با هوشمندی، طرح دیگری را مطرح کرد و پیشنهاد مذاکره غیرمستقیم را مطرح کرد. این کار باعث شد تا هم ابزارهای قدرت نرم و سخت خود را حفظ کند، هم پیام مثبتی به داخل و خارج بفرستد، و هم توطئههای داخلی را خنثی کند.
ترامپ انتظار نداشت ایران بتواند از این وضعیت طراحیشده توسط آمریکا فرار کند. غربگراهای داخلی نگران بودند که تهدیدهای آمریکا به عقبنشینی منجر شود. اکنون ترامپ برای حفظ ظاهر، تلاش میکند اینطور نشان دهد که ایران مجبور به پذیرش مذاکره مستقیم شده و قدرت آمریکا مؤثر بوده است.
۲۰ فروردین
33.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پیچش مو... روایتی ساده از یک موضوع پیچیده!
♨️ تماشای این اثر به موافقین و مخالفین بحث «پوشش» توصیه میشود (تولید شده بر پایه هوش مصنوعی)
یک کار تمیز و زیبا
@meh_shekan
۲۱ فروردین
چه دلیلی دارد که نماز را به عربی بخوانیم ؟!
🔹سؤالی که شاید خیلی ها میپرسند. پاسخ را در شیوه تربیتی حاج آقا رحیم ارباب با جوانان پرسشگر بخوانید
🔸يکی از انديشمندان در رابطه با درايت، تدبير و جاذبه مرحوم ارباب حکايتي را نقل کرده است که نشانگر عظمت روحي و علمي آن بزرگوار است. وي آورده است:
سال 1332 شمسي بود. من و عدهاي از جوانان پرشور آن روزگار پس از تبادل نظر و بحث و مشاجره به اين نتيجه رسيده بوديم که چه دليلي دارد که ما نماز را به عربي بخوانيم؟ چرا نماز را به زبان فارسي نخوانيم؟ و عاقبت تصميم گرفتيم که نماز را به فارسي بخوانيم و همين کار را هم کرديم. والدين ما کم کم از اين موضوع آگاهي يافتند و به فکر چاره افتادند. آنها هم پس از تبادلنظر با يکديگر تصميم گرفتند که اول خودشان با نصيحت کردن، از اين کار ما را باز دارند و اگر مؤثر نبود راه ديگري برگزينند و چون پند دادن آنها مؤثر نيفتاد، روزي ما را به نزد يکي از روحانيون آن زمان بردند و آن فرد روحاني وقتي فهميد ما به زبان فارسي نماز ميخوانيم به طرز اهانت آميزي، ما را کافر و نجس خواند! اين عمل او ما را در کارمان راسختر و مصرتر ساخت.
عاقبت يکي از پدران ما آنها را، يعني والدين ديگر افراد را، به اين فکر انداخت که ما را به محضر آيتالله حاجآقا رحيم ارباب ببرند و اين فکر مورد تأييد قرار گرفت و روزي آنها نزد حضرت ايشان ميروند و موضوع را با ايشان در ميان ميگذارند و ايشان دستور ميدهند که در وقت معيني ما را به خدمت ايشان راهنمايي کنند.
در روز موعود ما را که تقريباً پانزده نفر ميشديم به محضر مبارک ايشان بردند. در همان لحظه اول، چهره نوراني و لبان خندان ايشان ما را مجذوب خود ساخت. ايشان را غير از ديگران يافتيم و دانستيم که اکنون با شخصيتي استثنايي مواجه هستيم.
ايشان در آغاز دستور پذيرايي از همه ما را صادر فرمودند. سپس رو به والدين ما کردند و فرمودند: شما که نماز به فارسي نميخوانيد فعلاً تشريف ببريد و ما را با فرزندانتان تنها بگذاريد. وقتي آنها رفتند، حضرت آيتالله ارباب رو به ما کردند و فرمودند: بهتر است شما يکي يکي خودتان را به من معرفي کنيد و هر کدام بگوييد که در چه سطح تحصيلاتي هستيد و در چه رشتهاي درس ميخوانيد پس از آن که امر ايشان را اطاعت کرديم، به تناسب رشته و کلاس هر کدام از ما پرسشهاي علمي طرح کردند و از درسهايي از قبيل جبر و مثلثات و فيزيک و شيمي و علوم طبيعي مسايلي پرسيدند که پاسخ اغلب آنها از عهده درسهاي نيمبندي که ما خوانده بوديم خارج بود، اما هر يک از ما که از عهده پاسخ پرسشهاي ايشان برنميآمد با اظهار لطف حضرت ارباب مواجه ميشد که با لحن پدرانهاي پاسخ درست آن پرسشها را خودشان ميفرمودند.
اکنون ما ميفهميم که ايشان با طرح اين سؤالات قصد داشتند ما را خلع سلاح کنند و به ما بفهمانند که اين علوم جديدي را که شما ميخوانيد من بهترش را ميدانم، ولي به آنها مغرور نشدهام.
پس از اين که همه ما را خلع سلاح کردند، به موضوع اصلي پرداختند و فرمودند:
والدين شما نگران شدهاند که شما نمازتان را به فارسي ميخوانيد، نميدانند که من چه کساني را ميشناسم که، نعوذ بالله، اصلاً نماز نميخوانند. شما جوانان پاک اعتقادي هستيد که هم اهل دين هستيد و هم اهل همت. من در جواني مثل شما ميخواستم نماز را به فارسي بخوانم اما مشکلاتي به وجود آمد که نتوانستم به اين خواسته جامه عمل بپوشم، اکنون شما به خواسته دوران جواني من لباس عمل پوشانيدهايد، آفرين به همت شما! اما من در آن روزگار به اول مشکلي که برخوردم ترجمه صحيح سوره حمد بود که لابد شما آن مشکل را حل کردهايد. اکنون يک نفر از شما که از ديگران بيشتر مسلط است به من جواب دهد که مثلاً بسم الله الرحمن الرحيم را چگونه ترجمه کرده است؟
يکي از ما به عادت محصلين دستش را بالا گرفت و داوطلب پاسخ به آيتالله ارباب شد و جناب ايشان با لبخند فرمودند که خوب شد که طرف مباحثه ما يک نفر است، زيرا من از عهده يازده جوان نيرومند بر نميآيم. بعد رو به آن جوان کردند و فرمودند: خوب، بفرماييد که بسم الله را چگونه ترجمه کردهايد؟ آن جوان گفت: بسم الله الرحمن الرحيم را بر طبق عادت جاري ترجمه کردهايم: به نام خداوند بخشنده مهربان.
🔹ادامه در پست بعدی 👇
۲۲ فروردین
🔹ادامه ی پست قبلی👆
آقای ارباب با لبخندي فرمودند: گمان نکنم ترجمه درست بسم الله چنين باشد. در مورد «بسم» ترجمه «به نام» عيب ندارد اما «الله» قابل ترجمه نيست، زيرا اسم علم (اسم خاص) است براي خدا و اسم علم را نميتوان ترجمه کرد. مثلاً اگر اسم کسي «حسن» باشد، نميتوان به او گفت «زيبا». درست است که ترجمه «حسن» «زيبا»ست، اما اگر به آقاي حسن بگوييم آقاي زيبا، حتماً خوشش نميآيد. کلمه الله اسم خاصي است که مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق ميکنند، همانگونه که يهود خداي متعال را «يهوه» و زردشتيان «اهورا مزدا» ميگويند. بنابراين نميتوان «الله» را ترجمه کرد، بلکه بايد همان لفظ جلاله را به کار برد. خوب، «رحمن» را چگونه ترجمه کردهايد؟
رفيق ما پاسخ داد که رحمن را بخشنده معني کردهايم.
حضرت ارباب فرمودند که اين ترجمه بد نيست، ولي کامل هم نيست، زيرا رحمن يکي از صفات خداست که شمول رحمت و بخشندگي او را ميرساند و اين شمول در کلمه «بخشنده» نيست، يعني در حقيقت، رحمن، يعني خدايي که در اين دنيا هم بر مؤمن و هم بر کافر رحم ميکند و هم را در کنف لطف و بخشندگي خود قرار ميدهد، از جمله آن که نعمت رزق و سلامت جسم و امثال آن عطا ميفرمايد. در هر حال، ترجمه «بخشنده» براي «رحمن» در حد کمال ترجمه نيست.
خوب، رحيم را چطور ترجمه کردهايد؟
رفيق ما جواب داد که رحيم را به «مهربان» ترجمه کردهايم.
حضرت آيتالله ارباب فرمودند: اگر مقصودتان از رحيم من بودم (چون نام مبارک ايشان رحيم بود) بدم نم آيد که اسم مرا به «مهربان» برگردانيد، اما چون رحيم کلمهاي قرآني و نام پروردگار است که بايدآن را غلط معني نکنيم. باز هم اگر آن را به «بخشاينده» ترجمه کرده بوديد راهي به دهي ميبرد، زيرا رحيم يعني خدايي که در آن دنيا گناهان مؤمنان را عفو مي کند و صفت «بخشايندگي» تا حدودي اين معني را ميرساند. بنابر آنچه گفته شد معلوم شد که آنچه که در ترجمه «بسم الله» آوردهايد بد نيست، ولي کامل نيست و از جهتي نيز در آن اشتباهاتي هست و من هم در دوران جواني که چنين قصدي را داشتم به همين مشکلات برخورد کردم و از خواندن نماز به فارسي منصرف شدم. تازه اين فقط آيه اول سوره حمد بود، اگر به بقيه آيات بپردازيم موضوع خيلي غامضتر از اين خواهد شد، اما من عقيده دارم شما اگر باز هم به اين امر اصرار داريد، دست از نماز خواندن به فارسي برنداريد، زيرا خواندنش بهتر از نخواندن نماز به طور کلي است.
در اين جا ما همگي شرمنده و منفعل و شکست خورده به حال عجز و التماس از حضرت ايشان عذرخواهي کرديم و قول داديم که ديگر نمازمان را به فارسي نخوانيم و نمازهاي گذشته را نيز اعاده کنيم، اما ايشان فرمودند که من نگفتم به عربي بخوانيد، هر طور که دلتان ميخواهد نماز بخوانيد. من فقط مشکلات اين کار را براي شما شرح دادم. ولي ما همه عاجزانه از پيشگاه ايشان طلب بخشايش کرديم و از کار خود اظهار پشيماني نموديم حضرت آيت الله ارباب با تعارف ميوه و شيريني مجلس را به پايان بردند و ما همگي دست مبارک ايشان را بوسيديم و در حالي که ايشان تا دم در ما را بدرقه ميکردند از ايشان خداحافظي کرديم و در دل به عظمت شخصيت ايشان آفرين گفتيم و خوشحال بوديم که افتخاري چنين نصيب ما شد که با چنين شخصيتي ملاقات کنيم. نمازها را اعاده کرديم و دست از کار جاهلانه خود برداشتيم. بنده از آن به بعد گاهگاهي به حضور آن جناب ميرسيدم و از خرمن علم و فضيلت ايشان خوشهها برميچيدم.
📎منبع: محمدحسین ریاحی، «ویژگیهای اخلاقی و معنوی آیت اللّه حاج آقا رحیم ارباب»، فصلنامه اخلاق، بهار 1386، ش 7، ص 90-139.
@meh_shekan
۲۲ فروردین
۲۲ فروردین
✒مـــــه شکن
در یک کلام کوتاه: وقتی سرلشکر باقری (میدان) و آقای عراقچی (دیپلماسی) با هماهنگی، از مذاکره غیرمستقی
سایت رهبر معظم انقلاب
دست برتر ایران
۲۳ فروردین
قصه مذاکره.mp3
4.24M
📣 نکاتی مهمتر از #مذاکره... ♨️
تحلیل داغ و صریح حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی در مورد مذاکره💯
۲۵ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قابل تأمل
سرپرست گروه، برای محافظت از قبیله جان خودش را به خطر انداخت و از شجاعتش بقیه هم آمدند...
@meh_shekan
۲۵ فروردین
خلاصه اقدامات مذاکره غیرمستقیم امروز رهبری عزیز در چند جمله گفتند:
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان ارشد سه قوه کشور:
📌گفتگوهای عمان یکی از دهها کار وزارت خارجه است. مسائل کشور را به گفتوگوها گره نزنیم....
📌به این گفتوگوها نه به صورت افراطی خوشبین هستیم و نه به صورت افراطی بدبین....
📌 بالاخره کاری و حرکتی است که تصمیمگیری شده و در قدمهای اول هم خوب اجرا شده است. البته به طرف مقابل خیلی بدبین هستیم اما به تواناییهای خودمان خوشبین هستیم. ۱۴۰۴/۱/۲۶
۲۶ فروردین