eitaa logo
🔊 اشعار و مدایح مهدی حسین آبادی"صادق" دعا کنید دعایی که حاجت است مرا دعا کنید که میل ..... است مرا
141 دنبال‌کننده
97 عکس
80 ویدیو
30 فایل
ارتباط و اعلام نظرات و پیشنهادات @Mh_14_sadegh ۰۹۱۵۹۷۲۲۳۷۵ مهدی_حسین_آبادی
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🥀🌾🥀🌾🥀🥀🌾🥀🌾🥀 علیهاالسلام همراه زینب هر بلا را دیده ام من از ابتدا تا انتها  را دیده ام من افتادن مادر کنار آتش و در نشنیده ام، این ماجرا را دیده ام من در کوفه دیدم فرق بابا را شکستند رفتار شهر بی وفا را دیده ام من هم تشت پر خون از دل خون حسن را هم نعش سر از تن جدا را دیده ام من همراه زینب رفته ام تا دشت بی آب همراه او کرببلا را دیده ام من من پا به پایش در دل عاشور رفتم هرم و عطش دست جدا را دیده ام من هر ضربه یی بر جسم و جانم بی اثر شد چون البلاء و للولا را دیده ام من با خواهرم بودم اسارت دیده ام من کاخ غم و تشت طلا را دید ه ام من هر چند با او غیر زیبایی ندیدم همراه او شام بلا را دیده ام من 🌷کانال اشعار مهدی_حسین_آبادی 👇 https://eitaa.com/mehdihosseinabadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با سلام در روزی که سردار نیست جواب این خانم را باید می دادم لطفا ببینید و بخوانید: درد تو درد وطن نیست که احساس زن است ماجرای تو و مثل تو اینستا زدن است هر چه دیدی و نوشتی صنما پخش نکن این هنر نیست فقط دکلمه ی یک لَوَن است سوریه و یمن و خاک فلسطین که کم است شیعه خواهان عدالت به طریق خفن است چشم تو بیشتر از نوک دماغت بیند؟ نه فدای لب و چشمت صنما کار من است حرف آزادی تو عاقبتش معلوم است زلف بیرون زده تا مثل جُنیفر شدن است تو چقدر ناز چقدر خوب غزل می خوانی ای غزل بانو! چرا شعر تو اینجا لجن است؟ *لون به لهجه همان لوند است ✍مهدی حسین آبادی
خاطرت جمع دلاور سر پاییم هنوز گرچه در معرکه محتاج دعاییم هنوز چشم بر دست تو داریم نه بر دست کسی به همان خاتم و آن دست رهاییم هنوز گفتی ایران حرم و حرمت آن را داریم همگی رهرو گفتار شماییم هنوز بوکمال و حلب و موصل وآمرلی و ما همه مدیون شهیدان خداییم هنوز همه جا گفته و گوییم که ای عالمیان ما همه منتقم دست جداییم هنوز خاطرت جمع دلاور سر پاییم هنوز گرچه در پیچ و خم حادثه هاییم هنوز شاعر : مهدی حسین آبادی 🌷کانال اشعار مهدی_حسین_آبادی 👇 https://eitaa.com/mehdihosseinabadi
شمسِ عاشر رهبردینِ خدایم هادیم من نور حق ساری به سُرَّ مَن رَآیم هادیم من آیه ی تطهیر نازل بر شمایم هادیم من بحر دین و صاحب ذکر و دعایم هادیم من از تبار مرتضی و نجل ختم الانبیایم "من نقیّ دین علی بن جواد بن رضایم" سامرا را چون نگینم،با ملائک همنشینم من امام مهتدین وهادی عرش و زمینم کوثر و طاها و الرحمن و قدر و یا وسینم من امیرم جد پاک منجی دنیا و دینم سایه ی لطف خدایم ذکر یا مهدی ... دعایم من نقیِّ دین علی بن جواد بن رضایم "جامعه‌" ذکر و ثوابم مملو ازعطرگلابم پیش چشم شیعیانم صاحب علم و کتابم تا شوند عالم به اذکار "کبیره" ذکر نابم من امام روشنیها، من امام آفتابم هادی آل علی، قرآنم و من هل اتایم من نقیّ دین علی بن جواد بن رضایم برکه ی شیر و پلنگان مامنی بود از برایم خود عیان دیدید آن حیوان نهاده سر به پایم هم کلام با وحوش و شامل لطف و عطایم تا ببینید معجزم را تا بدانید مقتدایم من امام جن و انس این جهان و ما سوایم من نقیّ دین علی بن جواد بن رضایم تا بن العباس برده مجلس بزم و شرابم یادم آمد از سر و تشت و از آن شام خرابم او مرا در کاخ مهمان کردو خیلی داد عذابم عاقبت با زهر دادند پاسخ خیر و ثوابم مدفنم در سامرا و جمعه ها در کربلایم من نقیّ دین علی بن جواد بن رضایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنویسید پدر چهر ه ی آرام و صبور بنویسید دلش آینه از جنس بلور بنویسید که او تاک پر از انگور است می ناب است که از دُرده شده صاف و طَهور بسرایید پدر؛ ناز بگوئید : بابا که به آن ناز تو از موج بلا کرده عبور و ببوسید پدر را که دُری نایاب است تا پدر هست مهیاست در آن خانه سُرور پسری را که پدر نیست ندارد چاره؟ چاره در کرده ی خیر است اگر کرده قصور بنویسید بخوانید همه مثل پدر مثل بابا که دعا کرده دعا بهر ظهور
🔲شعر درد جدایی السلام علیک یا زینب کبری س دردجدایی از حسین پیرت نموده اینگونه در بستر زمینگیرت نموده آوارگیِ کربلا تا شام غم را قسمت چنین بوده که تقدیرت نموده مُردی هزاران بار در انظار کوفه کابوس شهر شام درگیرت نموده شاید تو را مثل برادر زهر داده کاخی که از ترس تو تکفیرت نموده یکسال و نیم دوری وجودت آب کرده مانند مادر داغ و دلگیرت نموده شکر خدا گل پیروهن داری زیوسف بوی خوش آن پیروهن سیرت نموده ✍مهدی حسین آبادی