🔅ساعت حدود ۱۱/۳۰ دقیقهی شب بود که با دوستم داشتیم با ماشین میرفتیم که ۱۰ کیلومتر مونده به تبریز دیدم یه ماشین پیکان همهی چراغهای راهنما رو روشن کرده و کنار جاده توقف کرده!
اول فکر کردم بنزین تموم کرده!
پیاده شدم و با راننده صحبت کردم و دیدم سیم گاز پاره شده و ماشین خراب شده!
توی ماشین خودم یه طناب قوی داشتم که با اون طناب ماشین اون آقا رو بوکسل کردم و تا دم در خونهشون آوردم!