هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم
دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست !
میرفت خیال تو ز چشم من و میگفت
هیهات از این گوشه که معمور نماندست
صبر است مرا چاره هجران تو لیکن
چون صبر توان کرد که مقدور نماندست
-حافظ.
درختهای جوان تو برگوبر بدهند
و زخمهای تو روزی دگر ثمر بدهند
دلش گرفته و چشمان قدس بارانیست
هنوز منتظر قاسم سلیمانیست...🌹
من همان طفل دبستانی پر شور و شرَم
و تو پاییز قشنگی که مرا عاشق کرد
🌱
🪴@meikhaneh