eitaa logo
[ مِیخانه... 🌱 ]
1.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
340 ویدیو
0 فایل
بر در میخانه رفتن ،کار یکرنگان بُوَد حرفی + سخنی + درد دلی ‌: @Photometia کپی مطالب کانال : از کپی مطالب دارای لینک میخانه راضی نیستیم. بقیه آزاد است
مشاهده در ایتا
دانلود
چو خدا بُوَد پناهت، چه خطر بُوَد ز راهت؟ به فلک رسد کلاهت، که سَرِ همه سَرانی 🌱
عمرم همه رفت و آرزوی تو نرفت
گفت: از جای‌ها، کجا بهتر؟ گفت: جایگان آن بهتر که آدمی را آنجا «مونسی» باشد. |فیه ما فیه https://eitaa.com/meikhaneh
خورشید گر از بام فلک عشق فشاند خورشید شما ، عشق شما ، بام شمایید
آن را که وفا نیست زِ عالم کم باد!
رو برِ شمس تا دهد از تو خلاص مر ترا خوی بدت بدل کند جمله به خلق و خوی او
گفتی قرار یابم خود بیقرار گشتی گفتی شکار گیرم رفتی شکار گشتی ...
اگر بی من خوشی یارا به صد دامم چه می بندی؟ اگر ما را همی خواهی چرا تُندی، نمی خندی ...!؟
اين جهان كوه است و فعل ما ندا  سوی ما آيد نداها را صدا  فعل تو كان زايد از جان و تنت  همچو فرزندی بگيرد دامنت  پس تو را هر غم كه پيش آيد ز درد بر كسی تهمت منه، بر خويش گرد  فعل تست اين غصه هاي دم به دم  اين بود معنای قَد جَفٌَ القَلَم!
در‌‌ اگر بر تو ببند مرو و صبر کن آنجا ز پسِ صبر، تو را او به سَرِ صدر نشانَد
من‌درتُـوگریزان‌شدم‌ ازفتنہ‌ےخویش من آنِ تُـوأم، مـَرا به مَـن بازمدھ.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
باده از ما مست شد نی ما ازو قالب از ما هست شد نی ما ازو
در هوایت بی‌قرارم روز و شب سر ز کوبَت برندارم روز و شب روز و شب را همچو خود مجنون کنم روز و شب را کی گذارم روز و شب جان و دل از عاشقان می‌خواستند جان و دل را می‌سپارم روز و شب تا که عشقت مطربی آغاز کرد گاه چنگم گاه تارم روز و شب ای مهار عاشقان در دست تو در میان این قطارم روز و شب جان روز و جان شب ای جان تو انتظارم انتظارم روز و شب زان شبی که وعده کردی روز وصل روز و شب را می‌شمارم روز و شب🤍🌱
بدی مکن که در این کشتزارِ زود زوال به داس دهر همان بدرَوی که میکاری
صنما جفا رها کن کَرَم این روا ندارد بنگر به سوی دردی که ز کس دوا ندارد
سراسر همه عیبیم؛ بدیدی و خریدی
«تو مبین جهان ز بیرون،که جهان درون دیده‌ست.» 🌱
「🌙」 ز وصال تو خمارم سر مخلوق ندارم چو تو را صید و شکارم چه کنم تیر و کمان را
«هر چی آرام تر شوی، بیشتر خواهی شنید.»
درمان که کند مرا که دردم هیچ است
ترازو گر نداری پس تو را زو ره زند هرکس یکی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد!
در خزان آن صد هزاران شاخ و برگ در هزیمت رفته در دریای مرگ
ای بُرده اختیارم تو اختیار مایی
رهِ آسمان دَرون است،پَر عشق را بجنبان پَر عشق چون قَوی شد،غم نَردبان نمانَد
شمعِ عالَم بود عقلِ چاره گر شمع را پروانه کردی عاقبت