صبح، دو مرغ رها
بی صدا
صحن دو چشمان تو را ترک کرد
شب، دو صف از یاکریم
بال به بال نسیم
از لب دیوار دلت
پرکشید
آفتاب
خار و خس مزرعه ی چشم تو
آبشار
موج فروخفته ای از خشم تو
می شود از باغ نگاهت، هنوز
یک سبد از میوه ی خورشید چید!
#علیرضا_قزوه
🌱
🪴@meikhaneh
مولا ، ویلا نداشت...
من دو شاهد عادل دارم:
قرآن و نهجالبلاغه 🤍
🌱
🪴@meikhaneh
شازده کوچولو پرسید :
شوخی چیه ؟!
روباه گفت :
همون که آدما حرف دلشون رو باهاش میزنن!!
خواهیکهسستوسختِجهانبرتوبگذرد؟
بگذرزِعهدِسستوسخنهایِسختِخویش!
#حافظ
میفرمود :
مگه میشه آدم صبح از خواب بیدار بشه ولی اون روز از خدا چیزی نخواد؟!
🌱
♥️@meikhaneh