لعنت به دویدن به تو اما نرسیدن
بر خاک کویری که سرابش تو نباشی!
‹ ملت عشق؛
باران که ببارد، دلتنگ خواهی شد،
به خیابان خواهی رفت، قدم خواهی زد.
باران که ببارد، کُنج کافهای آشنا خواهی
نشست، و انگشتانت را دور فنجان قهوهی
یخکردهات حلقه خواهی کرد. باران که
ببارد، هر کجای دنیا هم که باشی،
بخواهی یا نه، یاد چیزی خواهی
افتاد؛ یاد روزی، دستی، نگاهی، کسی …