♨️واکنش کاربران خارجی به خبر احضار سفیر فرانسه به دلیل توهین به حضرت مسیح در افتتاحیه المپیک
برای عمل به شریفه ی قرآن که میفرماید:
قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّـهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ
آل عمران - ۶۴
بگو: «ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما، بعضی دیگر را -غیر از خدای یگانه- به خدایی نپذیرد.» هرگاه (از این دعوت،) سرباز زنند، بگویید: «گواه باشید که ما مسلمانیم!»
✍️ پرنفوذترین و بهترین نوع عمل به این فریضه توسط مسلمانان، وقتی است که اسلام در قدرت باشد و حاکم مسلمانی که از جامعه ی شرک و بت پرستی هراسی بر دل نداشته و دغدغه او بسط توحید است بر سر کار باشد. این که حاکمیت اسلام نماینده های این کشور را فراخوان کند نشان از قدرت حاکمیت اسلام دارد
کار از وحدت شیعه و سنی گذشته
موحدان عالم باید وحدت کنند!
🔰رحمت خدا بر خمینی کبیر منادی بزرگ توحید
#ایران_قوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ملت دانا
#سلام_امام_زمانم 💚 سلام بر تو ای مولایی که دستگیر درماندگانی. بشتاب ای پناه عالم که زمین و زمان
#سلام_امام_زمانم 💚
🌱مهدی جان...
در هیاهوی جهانی که پر از نا امنی است
چادر مادر تو مایه آرامش ماست
#امام_زمان
💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
🆔@MellatDana
ملت دانا
ملت دانا
به راستی ما برای تو پیروزی آشکاری فراهم آوردیم 👈سوره فتح آیه 1 __ 🌹أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَيِ
همه چیز به خواست خداست و جز قدرت خدا قوهای نیست
👈سوره کهف آیه 39
__
🌹أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ 🌹
یاد خدا آرامبخش دلهاست
—
#قرآن
💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
🆔@MellatDana
ملت دانا
ملت دانا
تاريخ گذشتگان و آيندگان و برنامه زندگى شما در قرآن است. امام علی (ع) 💠💠💠 #حدیث #سبک_زندگی #قرآن 💫
شیعیان ما پیوسته در حزن خواهند بود
تا زمانی که فرزندم مهدی(عج) ظهور کند
امام حسن عسکری (ع)
💠💠💠 #حدیث
#پاراچنار 😭🖤💔 #ظهور
💫اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
🆔@MellatDana
ملت دانا
ملت دانا
🕌 #رمان #دمشق_شهرعشق 🕌 #قسمت_بیست_و_چهارم دیگر نمیخواستم دنبال سعد آواره شوم.. که روی شانه سالمم
🕌 #رمان #دمشق_شهرعشق
🕌 #قسمت_بیست_و_پنجم
سمیه از درماندگی ام به گریه افتاده..
و شوهرش خیالش راحت شده بود میهمانش خانه را ترک نمیکند..
که دوباره به پشتی تکیه زد،..
ولی مصطفی رگ دیوانگی را در نگاه سعد دیده بود که بی هیچ حرفی در خانه را از داخل قفل کرد،..
به سمت سعد چرخید..
و با خشمی که میخواست زیر پرده ای از صبر پنهان کند، حکم کرد
_امشب رو اینجا بمونید، فردا خودم میبرمتون دمشق که با پرواز برگردید تهران، چون مرز اردن دیگه امن نیست.
حرارت لحنش به حدی بود..
که صورت سعد از عصبانیت گُر گرفت و نمیخواست بازی بُرده را دوباره ببازد که با سکوت سنگینش تسلیم شد...
با نگاهم التماسش میکردم..
دیگر حرفی نزند و انگار این اشک ها #دل_سنگش را نرم کرده..
و دیگر قیداین قائله را زده بود که با چشمانش به رویم خندید و خیالم را راحت کرد
_دیگه همه چی تموم شد نازنین! از هیچی نترس! برمیگردیم تهران سر
خونه زندگیمون!
باورم نمیشد از زبان تند و تیزش چه میشنوم..
که میان گریه کودکانه خندیدم و او میخواست اینهمه دلهره را جبران کند که با مهربانی صورتم را نوازش کرد و مثل گذشته نازم را کشید
_خیلی اذیتت کردم عزیزدلم! اما دیگه نمیذارم از هیچی بترسی، برمیگردیم تهران!
از اینکه در برابر چشم همه برایم خاصه خرجی میکرد خجالت میکشیدم..
و او انگار دوباره عشقش را پیدا کرده بود که از چشمان خیسم دل نمیکَند و عاشقانه نگاهم میکرد...
دیگر ماجرا ختم به خیر شده و نفس میزبانان هم بالا آمده بود..
که برایمان شام آوردند..
💫اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
🆔@MellatDana
ملت دانا