پیام ها و هشدارهای امیر مؤمنان
در نهج البلاغه (۶)
پیام:
«أَیُّهَا النّاسُ! الزَّهادَةُ، قِصَرُ الاَْمَلِ وَ الشُّکْرُ عِنْدَ النِّعَمِ وَ التَّوَرَّعُ عِنْدَ الْمَحارِمِ»
(اى مردم! زهد در سه چیز خلاصه مى شود: کوتاهى آرزوها و شکر گذارى در مقابل نعمتها و پرهیز از گناهان).
خطبه ۸۱ نهج البلاغه
پیام ها و هشدارهای امیر مؤمنان
در نهج البلاغه (۷)
پیام:
إِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ حَاجَةٌ، فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِهِ (صلى الله عليه وآله)، ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ، فَإِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَاجَتَيْنِ، فَيَقْضِيَ إِحْدَاهُمَا وَ يَمْنَعَ الْأُخْرَى.
هر گاه از خداى سبحان درخواستى دارى، ابتدا بر پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم درود بفرست، سپس حاجت خود را بخواه، زيرا خدا بزرگوارتر از آن است كه از دو حاجت درخواست شده، يكى را برآورد و ديگرى را باز دارد.
حکمت ۳۶۱
سلام علیکم
اگر کسی از دوستان فرصت داشتند این پیام ها و هشدارهای نهج البلاغه رو در یک فایلی جمع کنه بعدا پرینت بگیریم ....
بحث ادامه داره فعلا.....
https://eitaa.com/MA1371
پیام ها و هشدارهای امیر مؤمنان
در نهج البلاغه (۸)
هشدار:
لا يَتْرُكُ النَّاسُ شَيْئاً مِنْ أَمْرِ دِينِهِمْ لِاسْتِصْلَاحِ دُنْيَاهُمْ، إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْهُ.
مردم براى اصلاح دنيا چيزى از دين را ترك نمى گويند، جز آن كه خدا آنان را به چيزى زيانبارتر دچار خواهد ساخت.
حکمت ۱۰۶ نهج البلاغه
پیام ها و هشدارهای امیر مؤمنان
در نهج البلاغه (۹)
هشدار:
کَمْ مِنْ صَائِمٍ لَیْسَ لَهُ مِنْ صِیَامِهِ إِلَّا الْجُوعُ وَ الظَّمَأُ، وَ کَمْ مِنْ قَائِمٍ لَیْسَ لَهُ مِنْ قِیَامِهِ إِلَّا السَّهَرُ وَ الْعَنَاءُ؛ حَبَّذَا نَوْمُ الْأَکْیَاس وَ إِفْطَارُهُمْ.
چه بسیار روزه دارى كه بهره اى جز گرسنگى و تشنگى از روزه دارى خود ندارد، و بسا شب زنده دارى كه از شب زنده دارى چيزى جز رنج و بى خوابى به دست نياورد خوشا خواب زيركان، و افطارشان.
حکمت ۱۴۵ نهج البلاغه
پیام ها و هشدارهای امیر مؤمنان
در نهج البلاغه (۱۰)
هشدار:
مَنْ عَظَّمَ صِغَارَ الْمَصَائِبِ، ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِكِبَارِهَا.
كسى كه مصيبت هاى كوچك را بزرگ شمارد خدا او را به مصيبت هاى بزرگ مبتلا خواهد كرد.
حکمت ۴۴۸ نهج البلاغه
پیام ها و هشدارهای امیر مؤمنان
در نهج البلاغه (۱۱)
هشدار:
فَإِنَّكَ لَا تُعْذَرُ بِتَضْيِيعِكَ التَّافِهَ لِإِحْكَامِكَ الْكَثِيرَ الْمُهِمَّ.
[ای مالک]... بیتوجهی به امور ریزِ [رعیت خردهپا] به بهانه اینکه مشغول رسیدگی به امور کلانِ [حکومتی] هستی، بهانه و عذر مقبولی نیست.
نامه ۵۳ نهج البلاغه
پیام ها و هشدارهای امیر مؤمنان
در نهج البلاغه (۱۲)
هشدار:
أَلَا وَ إِنَّ مِنَ الْبَلَاءِ الْفَاقَةَ، وَ أَشَدُّ مِنَ الْفَاقَةِ مَرَضُ الْبَدَنِ، وَ أَشَدُّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ.
آگاه باشيد كه فقر نوعى بلا است. و سخت تر از تنگدستى بيمارى تن و سخت تر از بيمارى تن، بيمارى قلب است.
حکمت ۳۸۸
پیام ها و هشدارهای امیر مؤمنان
در نهج البلاغه (۱۳)
پیام و هشدار:
وَالْصَقْ بِأَهْلِ الْوَرَعِ وَالصِّدْقِ، ثُمَّ رُضْهُمْ عَلَى أَلاَّ يُطْرُوکَ وَلاَ يَبْجَحُوکَ بِبَاطِل لَمْ تَفْعَلْهُ، فَإِنَّ کَثْرَةَ الاِْطْرَاءِ تُحْدِثُ الزَّهْوَ، وَتُدْنِي مِنَ الْعِزَّةِ.
و به باتقوا ها و راستگويان بپيوند، و آنان را چنان بپرور كه تو را فراوان نستايند، و با ستودن كار بيهودهاى كه نكردهاى خاطرت را شاد ننمايند، كه ستودن فراوان و مداحی در شخص خود پسندى آرد، و به سركشى و طغیان وادارد.
نامه ۵۳
از مجموع 79 نامه در نهجالبلاغه، 25 نامه تماما موعظه و يا متضمن جملههايي در نصيحت و اندرز و موعظه است. مانند اندرز نامه آن حضرت به فرزند عزيزش امام مجتبي (ع) که نامه 31 ميباشد و فرمان معروف آن حضرت به مالک اشتر که طولانيترين نامههاست نامه 53.
و نامه 45 که همان نامه معروف آن حضرت به عثمان بن حنيف والي بصره است.و نامه ۶۹ که ۳۰ موعظه اخلاقی و معرفتی است به حارث همدانی
مراقب باش اینا ازت شاکی نباشد!!
‼️بُؤْسَى لِمَنْ خَصْمُهُ عِنْدَ اللَّهِ الْفُقَرَاءُ وَ الْمَسَاكِينُ وَ السَّائِلُونَ وَ الْمَدْفُوعُونَ وَ الْغَارِمُونَ وَ ابْنُ السَّبِيلِ.
بدا به حال کسى که در پيشگاه خداوند، فقرا و مساکين و سائلان و کسانى که از حقشان محروم شده اند و بدهکاران ورشکسته و در راه ماندگان (همگى) خصم و شاکى او باشند»
(نهج البلاغه نامه 26)
شریح قاضی
اهل یمن البته برخی گفته اند از ایران رفته بود یمن...
در صحابی بودن او اختلاف است..
او اولین بار توسط خلیفه دوم به قاضی کوفه منصوب شد.
و اینکه چرا عمر او را انتخاب کرد داستانی نقل شده است که عمر لعنه الله از شخصی اسبی خرید و بعدا اختلافی پیش آمد
شریح که در کوچه بود بین آنان قضاوت کرد و عمر پسندید و او را به کوفه فرستاد.
کوفه در نهج البلاغه
چهارده مورد در نهج البلاغه از کوفه نام برده شده است که هشت مورد را خود حضرت از کوفه نام برده و در چهار مورد سیدرضی در مقدمه سخنان حضرت نام کوفه را آورده است. در دو مورد دیگر نیز سخن حضرت در کوفه بوده است. برخی از آنها مدح و بعضی دم کوفه است و بعضی هم فقط نامی از آن به میان آمده است.
شرح و تفسیر نامه های نهج البلاغه
نامه اول
نامه دوم
در سه جلسه
به زبان آذری ☝️☝️
«بيشترين دل مشغولى خود را به خانواده و فرزندان (وتأمين زندگى آنها) اختصاص مده، زيرا اگر آنها از دوستان خدا باشند خدا دوستان خود را تنها نمى گذارد و اگر از دشمنان خدا هستند چرا همّ خود را صرف دشمنان خدا مى كنى؟!»
(لاَ تَجْعَلَنَّ أَكْثَرَ شُغْلِکَ بِأَهْلِکَ وَوَلَدِکَ: فَإِنْ يَكُنْ أَهْلُکَ وَوَلَدُکَ أَوْلِيَاءَ اللّهِ، فَإِنَّ آللّهَ لاَ يُضِيعُ أَوْلِيَاءَهُ، وَإِنْ يَكُونُوا أَعْدَاءَ اللّهِ، فَمَا هَمُّکَ وَشُغْلُکَ بِأَعْدَاءِ اللّهِ؟!).
حکمت ۳۵۲
فرزند، بنده اى است خدا را غمش مخور
تو كيستى كه به ز خدا بنده پرورى
گر صالح است گنج سعادت براى اوست
ور طالح است رنج زيادى چرا برى؟
فتوای شریح قاضی:
در مورد قيام حسين بن على عليه السلام به شريح قاضى نسبت داده شده كه گفته است: «إنَّ حسين بن على بن أبيطالب قد خرج على أميرالمؤمنين يزيد فدمه هدر» حسين بن على
عليه اميرالمؤمنين يزيد قيام كرده و خونش هدر است. و در جملۀ ديگر آمده است:
«لقد ثبت عندى انّ حسين بن على خرج عن دين رسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلم فهو واجب القتل».
و در عبارت ديگرى هم اين طور آمده: «لقد ثبت و حقق عندى انّ الحسين بن على خرج على امام المسلمين و اميرالمؤمنين يزيد بن معاوية فيجب على كافّة النّاس دفعه و قتله». و نيز آمده است: «خرج الحسين من حدّه فقتل بسيف جدّه». البته من سند و مدرك اين فتواى شريح را نديدهام و تحقيق در مورد آن به عهدۀ آقايان است. [۱]
----------
[۱]در تحقيق و جستجويى كه به فرمودۀ حضرت استاد رضوان اللّه عليه صورت گرفت چنين فتوايى از شريح قاضى در منابع و كتابهاى حديثى و تاريخى و مقاتل يافت نشد، و شهرت اين فتوا مربوط به قرن معاصر است كه به نقل از بعضى كتابهاى غير معتبر و فاقد مدرك نگاشته شده و در دورۀ اخير رواج پيدا كرده است.
شریح قاضی کیست؟!(۱)
✍شریح بن حارث ابو امیة از قبیله«بنی کنده»بود و اینکه بعضی شریح بن هانی
گفته اند، نادرست است؛
در اینکه آیا او از صحابه بود یا نه در میان مورخان گفتگو است.
در کتاب اسد الغابة آمده است که او زمان پیغمبر اکرم را درک کرد ولی هرگز حضرت را ملاقات ننمود. بعضی گفته اند ملاقات نمود و نزد پیامبر آمد و مسلمان شد سپس عرض کرد: ای رسول خدا من خانواده ای پر جمیعت در یمن دارم؛ پیامبر فرمود: آنها را نزد من بیاور؛ولی هنگامی که آنها را به مدینه آورد پیغمبر اکرم رحلت فرموده بود.
ابن اثیر در اسدالغابة میگوید:
عمر او را قاضی کوفه قرار داد و این منصب تا زمان امیر مؤمنان علی علیه السلام ادامه داشت و حضرت نیز او را به موجب سوابقش در این کار ابقا فرمود؛ولی طبق روایت معتبری که در کتاب وسائل الشیعة آمده به او شرط کرد حکم نهایی را بدون اطّلاع آن حضرت صادر نکند:
(لما ولّی امیر المؤمنین شریحا القضاء اشترط علیه ان لا ینفذ القضاء حتی یعرضه علیه).
این منصب حتی تا زمان حجاج ادامه داشت.
جمعی از مورخان او را فرد باهوش و زیرکی دانسته اند؛ولی این دلیل نمی شود که خطاهای مهمی نیز در امر قضا مرتکب نشده باشد که نمونههای آن نیز در کتب حدیث آمده است.بعدا به مواردی اشاره میشود.
----------
البته ایشان لعنه الله علیه در دربار ابن زیاد در کوفه در مورد هانی بن عروه و مسلم بن عقیل علیهم السلام مرتکب خطایی شد که در پست های بعدی تقدیم میشود.
📖برای اطلاعات جامع و کامل در این مورد به کتاب " تحریف شناسی عاشورا " رجوع شود.
هدایت شده از منبر نهج البلاغه ای
#نهج_البلاغه
#موضوعی
کتاب سوگندهای نهج البلاغه
از آقای نور الله علیدوست