eitaa logo
منبرطلاب
20هزار دنبال‌کننده
214 عکس
67 ویدیو
65 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم #منبر در فضای #مجازی #ویژه_طلاب_و_مبلغین اخبار استخدامی ادمین @talabe_admin کانال شخصی است کانون تبلیغاتی پربازده منبر http://eitaa.com/joinchat/1201668109Cc875229ef3
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸گنجینه معارف/ قیام 19 دی قم🌸 19 دی یادآور خاطرۀ کشتاور مردم قم در سال 1356 و انتشار مقاله ای علیه امام و نهضت است. این واقعه آغازگر تحوّل نوین در نهضت اسلامی بود که با تسلسل اربعین شهدا با پیروزی انقلاب به انجام رسید، این قیام تأثیر شگرفی بر سرنوشت نهضت اسلامی داشت. این تأثیر به عوامل متعددی بستگی داشت، باتوجه به انکه اعتراضهای مردم علیه اعمال ضداسلامی حاکمان سابقۀ دیرینه دارد، قیامهای متعددی انجام گرفته است. اما هیچکدام چنین تحوّلی ایجاد نکرد. حادثۀ 17 دی و کشتار گوهرشاد و... با اینکه با اعتراض عمومی همراه بود به عللی مداومت نیافت و با فشار و ارعاب و ترفندهای مختلف تحت عناوین تساوی مرد و زن، نیل به تمدن و پرهیز از ارتجاع در طول سالیان متمادی، جلوه یافت. انتشار چنین مقاله ای در توجیه منع حجاب نیز، در سالهای پیشین اتفاق افتاده بود. این اعمال با مخالفت و اعتراضهایی از جانب روحانیون و مردم روبرو شد. امّا نتیجۀ ثمربخشی نداشت و تحوّلی در جامعه پدید نیاورد. مثلا در سال 1338 محمد جواد فومنی ضمن انتقاد از مقاله ای در روزنامۀ اطلاعات در جلسات روحانیون و در منابر، به این مسئله اشاره می کند که بی حجابی و حادثۀ 17 دی جنبۀ قانونی ندارد و نبایستی احساسات مردم شیعه را جریحه دار کرد. ذیل این گزارش مسئولین ساواک دستور می دهند که: «مصلحت است که فعلا اهمیتی بر گفتار آنان نداد زیرا ایجاد تشنج بیشتری با پیش آمدن ماه رمضان خواهد نمود»[1] لذا اصل حمله به حجاب و اتهام ارتجاعی بودن به تنهایی، عامل این جریان نبود. در سال 56 با روی کارآمدن کارتر و سیاست مسالمت آمیز وی سیستم داخلی ایران تأثیر پذیرفت. صدارت آموزگار و ندای دروغین آزادی با مسافرت شاه و کارتر به کشورهای خود، مقارت بود. ارتباط تسلیحاتی و سیاسی ویژه ای که در این ملاقاتها و مذاکرات ایجاد شد تنفّر و انزجار مردم را شدت بخشید. در این مذاکرات، دستگاه پهلوی مورد حمایت شدید امریکا قرار گرفت. لذا جسورانه وارد عمل شد. مقابله با نفوذ امام که به دنبال شهادت حاج آقا مصطفی، ذکر نام و عملکرد امام و مجاهدتهای ایشان در محافل عزاداری گسترده شده بود، در دستور کار قرار گرفت، آنتونی پارسونز سفیر انگلیس در ایران می گوید: «در اوایل ژانویه تصمیم گرفته شد که برای بی اعتبار کردن حمینی مطالبی علیه او منتشر شود.»[2] در گزارشی از برداشتهای مختلف پیرامون حادثۀ 19 دی تهیه و به ساواک ارسال شده است زمینه فکری این قیام را شرح می دهد: «پیش از حوادث قم در مجالس ترحیمی که بخاطر درگذشت سید مصطفی پسر خمینی در قم و تهران برپاشد، وعاظ و منبری ها مطالب تندی را ابراز کرده اند. و تقریبا می توان گفت که زمینۀ فکری شورش قم را همین وعاظ چیده و نطفۀ شورش در همین مجالس ترحیم پسر خمینی بسته شده است و در مجالس ترحیم قم، خلخالی، عبدوس، ربانی و در تهران در مسجد ارک روحانی به منبر رفته اند و مردم را علیه حکومت تحریک کرده اند. عبدوس که یک طلبه است در قم بسیار با حرارت سخنرانی کرده و سخت مستمعین را تحت تأثیر قرار داده است. روحانی در مسجد ارک تهران گفته است:از تمام کشورهای اسلامی و حتی اروپا و امریکا صدها و بلکه هزاران تلگرام تسلیت به روح الله خمینی مخابره شده امّا از ایران فقط سه تلگراف مخابره شده و پس از تحلیل موضوع نتیجه گرفته است که در ایران یا مردم به علت ترس از دولت تلگرام تسلیت برای خمینی نفرستاده اند و یا تلگرامهای آنها را مخابره نکرده اند. شایع است که بعد از پایان مجالس ترحیم پسر خمینی، خلخالی، ربانی، عبدوس، ناصر مکارم شیرازی، از قم و روحانی از تهران دستگیر و تبعید شده اند»[3]. جهت مقابله با رهبریت اسلام، مناسبت 17 دی انتخاب شد تا ضمن یادآوری اتهام دیرینۀ مخالفت علما با آزادی زنان، توصیۀ اسلام به حجاب عمل ارتجاعی تلقی شود کمااینکه مطبوعات خارجی و داخلی در دست رژیم در اوّلین تحلیلهای خود از واقعه، اعتراض عمومی مردم را نوعی عمل ارتجاعی معرفی کردند.[4]
ادامه 👇 تحلیل سیاستمداران رژیم از جایگاه اسلام و امام در جامعه سبب شد تا رژیم پهلوی اعتراضات و اغتشاشات مردمی و دانشجویی را که به علت مسافرت وی به امریکا انجام گرفت نبیند[5] و سرمست از غرور اتصال به کانون غرب، سیستهای از پیش تعیین شده را پی گیرد. همین جهالت و نادانی باعث شده بود تا اندیشۀ مخالفت با حوزه و روحانیت را بارها در قالب دانشگاه اسلامی بیان کند و در اندیشۀ تسلط سازمان اوقاف بر روحانیت بر هر مستمسکی دست یازد. دیگر آنکه با نمایش دمکراسی، فرصت حمله به روحانیت و امام برای رژیم مهیا می شود و آزادی قلم حربۀ نوین رژیم محسوب می گردد.[6] این عمل رژیم در اوج غفلت از اعتقادات مردمی بیش از آنکه لطمه ای بر حریم امام و نهضت اسلامی وارد سازد پایه های خود را لرزان کرد. انتشار مقاله ای در 17 دی 1356 آغازگر این واقعه بود. روزنامۀ شمارۀ 15506 اطلاعات، مقاله ای تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» به قلم احمد رشیدی مطلق انتشار داد. اهانت به امام خمینی، ارتباط بین واقعۀ 15 خرداد و عوامل خارجی، مخالفت روحانیون با اصلاحات ارضی، انقلاب سفید، تساوی حقوق زن و مرد، نقش عوامل توده ای و... از مطالب عمدۀ مقاله بود. با مطالعۀ روزنامه توسط طلاب و پخش خبر، تجمعهای کوچک اعتراض آمیزی در شهر قم، ایجاد شد. طلاب پس از تعطیلی دروس خود در 18 دی، بسوی منازل آیات عظام حرکت کردند، با سخنرانی مراجع حول حمایت از ولایت و همدردی با طلاب، حرکت طلاب آغاز شد، تظاهراتی گسترده علیه رژیم شکل گرفت و شعار درود بر خمینی، مرگ بر این حکومت یزیدی سکوت چند ساله را شکست. گزارش از وقایع 18/ 10/ 56 این واقعه را چنین شرح می دهد: «ساعت 9 صبح روز 18/ 10/ 36[1356]در مدرسۀ خان قم یک بریدۀ روزنامۀ اطلاعات را که بقلم احمد رشیدی مطلق تحت عنوان ایران و استعمار سرخ و سیاه و راجع به خمینی مطالبی نوشته بود به دیوار الصاق کرده بودند و طلبه ها دور بریده روزنامه جمع شده و چون جمعیت زیاد بود و همه نمی توانستند بخوانند لذا یکنفر که جلو بود شروع کرد با صدای بلند به خواندن تا رسید به نام روح الله خمینی طلبه ها بصدای بلند صلوات فرستادند و از همانجا شعار و تظاهرات شروع شد، جمعیت که حدود پانصد نفر بودند از مدرسۀ خان بیرون آمدند و قصد داشتند به صحن وارد شوند که فراشها فورا دربهای صحن را بستند و طلبه ها مقداری شعار جلوی صحن داده و گفتند بروید منزل آیت الله گلپایگانی، طلاب همگی به منزل گلپایگانی رفتند بطوریکه منزل مذکور پر از طلبه و افراد شخصی شد آیت الله گلپایگانی پشت میکروفون رفتند و 5 دقیقه سخنرانی کرده و گفت دیشب روزنامه را برایم خواندند خیلی ناراحت شدم مدتی است که به دین و روحانیت جسارت می کنند دستگاهها می گویند روحانیت با ما بودند در صورتیکه همۀ مراجع با برنامه آنها مخالف هستند و اینرا همه می دانند و حالا هم مخالف هستیم بعدا هم مخالف خواهیم بود و تلگرافاتی که ما برای آنها کردیم الآن هم رونوشتش در تلگرافخانه موجود است. بعد طلبه ها را نصیحت کرد که باید متحد باشید اختلاف را کنار بگذارند اختلاف بین ما از آمدن کارتر به ایران بدتر و زیان آورتر است، آنها از اختلافات ما استفاده می کنند. قبل از اینکه شما بیائید من داشتم نامه می نوشتم برای آیت الله خوانساری که جلو اینکارها را بگیرد چون من شخصا با دستگاه رابطه ندارم. درسها را تعطیل کردیم ولی نباید که بهمین جا اکتفا کنیم ما باید با آقایان دیگر هم صحبت کنیم تا آنها هم با ما اقدام کنند.
ادامه 👇 سخنرانی گلپایگانی که تمام شد جمعیت بطرف منزل شریعتمداری حرکت کردند و در مسیر خیابان شعار می دادند و مأمورین با اتومبیل به تظاهرکنندگان حمله کردند آنها هم به مأمورین سنگ پرتاب می کردند تا بمنزل شریعتمداری رسیدند در منزل ایشان طلبه ای بنام سید کاظم رضوی کشمیری بلند شد و گفت حضرت آیت الله الآن که ما از منزل آیت الله گلپایگانی به منزل شما می آمدیم سرهنگ جوادی دستور شلیک داد و با تراکتور بما حمله کردند شما بدرد دل طلبه ها برسید، بعد شریعتمداری سخنرانی کرد و گفت چون من مریض هستم نمی توانم صحبت کنم ولی امروز صبح روزنامه را خواندم خیلی متأثر شدم و باید این شخص که توهین کرده مجازات شود ما اقدام می کنیم حرف ما را گوش نمی دهند ولی اینرا بدانید اینها همه بضرر خودشان است چون همه مردم ایشان(خمینی)را می شناسند ولی شما آرام باشید و متحد باشید معلوم میشود شما ما را قبول دارید که به اینجا آمدید پس بگذارید ما با آقایان مشورت کنیم تا ببینیم چه باید کرد، سخنرانی شریعتمداری که تمام شد چون مقارن با ظهر بود لذا اعلام کردند عصر ساعت 3 قدیم منزل آقای نجفی جمع شوید ساعت 5/ 3 طلبه ها در منزل آیت الله نجفی جمع شدند، آیت الله نجفی سخنرانی کرده و گفت من ایشان را(خمینی را)خوب می شناسم ما هشتاد سال است با همه رفیق هستیم ایشان با ان حرفها کوچک نمی شود من اقداماتی کرده ام و نامه برای آقای نوری در تهران نوشته ام که ایشان هم اقدام کند. بعد از اتمام سخنان نجفی طلاب بمنزل سید صادق روحانی و آقا مرتضی حائری رفتند که من دیگر در این دو منزل نبودم. شب بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد اعظم گفته شد که آقای حائری سخنرانی می کند ولی حائری بطور ایستاده پای منبر چند کلمه صحبت کرده اظهار داشت صلاح نیست ما در مسجد اعظم سخنرانی کنیم چون اینجا را هم مثل مدرسۀ فیضیه می گیرند اگربنا باشد صحبت کنیم در جای دیگر صحبت خواهیم کرد و السلام. به محض اتمام سخنرانی حائری شعار درود برخمینی، مرگ بر این حکومت یزیدی، شروع شد و از مسجد بطرف خیابان موزه بیرون آمدند جلوی در مسجد مأمورین آماده بودند طلبه ها بمحض مشاهده مأمورین با دست بطرف آنها اشاره کرده و فریاد می زدند مزدور برو گمشو، در تظاهرات امشب به عنوان اعتراض حدود 100 عدد روزنامه اطلاعات را پاره کردند ضمنا به عنوان اعتراض نسبت به توهین که در روزنامه اطلاعات به خمینی شده بود کلیه درسهای حوزه تعطیل بود.[7] زمینۀ تظاهرات گسترده در فردای آن روز، فراهم شد. نوزدهم دیماه حرکت جمعی بیش از 10 هزار نفر از طلاب و روحانیون سامان گرفت و طلاب بسوی منزل آیت الله حاج میرزا حسین نوری همدانی حرکت کردند و پس از سخنرانی ایشان در ضرورت حمایت از مرجعیت و روحانیت به سمت چهارراه صفائیه(شهدا)حرکت کرده و ضمن شعارهای خود علیه رژیم و در حمایت از امام خمینی، با مأمورین شهربانی قم که از پیش آماده شده بودند، مواجه شدند.[8] مأمورین رژیم که از قبل خود را جهت ایجاد صحنه های آشوب و بی نظمی آماده کرده بودند به خردکردن شیشه های بانک ملی در کنار کلانتری پرداختند و سنگ اندازی را آغاز کردند.[9] رگبار مسلسل، پاسخ مأموران رژیم به مردم بی دفاع بود. مدرسه های خان و حجتیه صحنۀ خونین این تظاهرات شد و به شهادت صدها تن از طلاب و روحانیون منجر شد، شهرهای مشهد، آبادان، تهران، خرمشهر، اصفهان، کاشان، قزوین و... که به حالت تعطیل درآمده بودند، هماهنگ با این قیام فعالانه شرکت داشتند. شهربانی از تحویل پیکرهای شهدا به مردم ممانعت کرد و اعلام شد که به بهای هر گلوله مبلغ 700 تومان دریافت می کند[10] این اعمال که تنفر مردم را شدت می بخشید با حادثه ممانعت از عیادت آیات و مراجع از بیمارستان، صفوف تظاهرات را مستحکمتر کرد. پیام خونین واقعه بسرعت در میان شهرهای کشور پخش شد. با شهادت مظلومانۀ مردم، خیابانهای کشور مملو از جمعیت معترض به سیاست های رژیم شد، این مخالفت ها تا چهلم شهدا ادامه یافت، بیش از دیگران، مراجع و روحانیون موضع صریح خود را اعلام کردند، امام خمینی در نجف به دقت اوضاع را بررسی می کردند
ادامه 👇 و ضمن تعطیلی درس خودشان در حوزۀ علمیۀ نجف و نمازهای جماعت، پیام مهم و سرنوشت سازی ارسال کردند و وظایف امّت و روحانیون و اوضاع سیاسی رژیم و... را شرح دادند. حوزه های علمیه در داخل کشور تعطیل شد و اعلامیه هایی از سوی مردم و جمعیتهای روحانی و اشخاص مسئول و متعهد انتشار داده شد. تظاهرات و اعتراض عمومی تداوم یافت. نامۀ آیت الله گلپایگانی به آیت الله خوانساری و تقاضای رسیدگی به تخلفات رژیم در 22/ 10/ 56 انتشار یافت و به دنبال آن آیت الله مرعشی نجفی، شیرازی، گلپایگانی و... طی اعلامیه های مختلف به علمای شهرهای خرم آباد، اصفهان و... عمل رژیم را تقبیح کرده و خواستار رعایت حریم روحانیت شدند،[11] آیت الله سید محمد صادق روحانی نیز ضمن اعتراض به رویه آزادیخواهی دروغین رژیم این عمل را توطئه شکستن سد عظیم روحانیت بیان کردند[12] علمای حوزۀ علمیۀ قم، مشهد، اصفهان، کاشان و... به هدایت حرکت مردم و بیان عمق توطئه ضد اسلامی رژیم پرداختند[13] عده ی دیگر از مراجع ضمن ارسال نامه ای به آیة الله خوانساری درخواست کردند تا نسبت به این عمل اقدام شود، این آقایان؛هاشم آملی، مرتضی حائری، محمد صادق روحانی، مرعشی نجفی، محمد رضا موسوی گلپایگانی و سید کاظم شریعتمداری طی نامه ای به آیة الله خوانساری نوشتند که: «اجتماعات روز گذشتۀ قم احتیاج به توسّل به اسلحۀ گرم نداشت، متأسفانه مأمورین متوسّل به اسلحه شدند که منجر به کشته شدن عده ای بیگناه و مجروح شدن عدۀ زیادی گردید. هنوز وضع بسیار متشنج است....» جواب رئیس ساواک به این نامه چنین است: «عریضه آیات بعرض رسیده است در پاسخ به سید جعفر خوانساری ابلاغ شده است که خمینی روحانی نیست و کار سیاسی می کند بنابراین نباید او را از مراجع روحانیت بحساب آورید و خودتان هم خوب می دانید که او چه وضعی دارد چرا به سایر روحانیون حمله نمی شود»[14] پس از آنکه ساواک چنین موضعی می گیرد شریعتمداری اعلامیه ی صادر می کند، رئیس دفتر شریعتمداری در گفتگویی با یکی ار مأمورین ساواک موضع شریعتمداری را در دوران نهضت بیان می کند، وی در مورد 19 دی و موضع شریعتمداری چنین می گوید: «آنوقت که روزنامۀ اطلاعات مقاله ای بر علیه آقای خمینی نوشته بود و سربسته بر علیه سایر آقایان، طلبه ها ریختند منزل آقا که توهین شده است. آقا فرمودند شما بروید ما خودمان اعتراض می کنیم و می خواهیم که مقاله را تکذیب بکنند، گوش ندادند رفتند منزل آقای گلپایگانی اونهم جواب مشابه دادند و رفتند منزل آقای نجفی و شروع کردند به تظاهرات خیلی آرام و آنروز کسی جرأت مرگ بر شاه را نداشت و حتی درود بر خمینی، فوقش صلوات بود درست یکسال پیش، روز 17 دی این مقاله نوشته شده بود در روز 19 دی وز دوّم بود که بازار قم هم تعطیل شد و به اینها پیوستند و نزدیک خانۀ آقا مأمورین چند نفر از اینها را کشتند بدون اینکه لازم باشد، رزمی و جوادی و افاضلی و اینها و 6 نفر کشته و عده ای زخمی شدند و حتی برای عیادت هم ما را راه ندادند و ده دوازده روز بعد آقا اعلامیه ای دادند خیلی ملایم که لازم نبود اینجا کسی کشته شود چرا دولت اینکار را می کند، بعد هم چند نفری مخصوصا سناتور موسوی آمد خدمت آقا گفت من همیشه خودم می آمدم ولی این بار اعلیحضرت مرا فرستاد از حضرت عالی انتظار نداشتند اعلامیه بدهید، آقا گفت بیایند ببینید جلو چشم من چکار کردند من نمی توانم بالاخره من هم... و پنج مطلب بود که آقا خواستند بعرض اعلیحضرت برسد تا این قضیه فیصله یابد یکی اینکه این رزمی ها را بردارند. دوّم اینکه اینها را تنبیه بکنند حتی ببرند جای دیگر درجه هم بدهند چه مانعی داشت. دیگر اینکه کماندوها را از اینجا بردارید و مردم را تحریک نکنید و بنویسید که مقاله دروغ بوده و این شخص را نیز تعقیب بکنید اگر واقعیت دارد که احمد رشیدی مطلق که تنبیهش کنید اگر نیست که بنویسید اسم مستعاری بوده است و اشتباه شده و یک چیزهایی و اینکار را نکردند آن موقع و یک عذرخوهی هم از آقا بکنید که اهانت شده است بعد منجر شد به صحبت آقا و آقای گلپایگانی که گفتند ما قانون می خواهیم شما می گویید آنها مرتجع هستند، ما کجا مرتجع هستیم ما می گوییم این کشتار بدون دلیل ارتجاع است و ما ارتجاعی نیستیم و تا چهل روز منتظر شدند و هیچ رسیدگی نشد بعد مجبور شدند که یک چهلم بگیرند و...»[15]
ادامه 👇 ملاقاتی که موسوی سناتور با شریعتمداری داشته است بشرح زیر گزارش شده است: «روز 28/ 11/ 36 با جعفری که یکی از اطرافیان شریعتمداری است تماس گرفتم وی اظهار داشت دیروز شبح سناتور دکتر موسوی بقم آمده بود و با شریعتمداری تماس گرفت و به آقا گفت این اعلامیۀ شما از اعلامیۀ قبلی خیلی داغ تر است هنوز سابقه نداشته است که روحانیت عزای عمومی اعلام کند این چه وضعی است؟آقا در جواب گفتند شما چرا اینقدر بی توجه هستید چرا هیچگونه مشورتی در کارهایتان با ما نمی کنید چه می شد اگر یک تعداد از این مأمورین قم را لااقل منتقل می کردید تا التیامی حاصل می شد؟موسوی هم صحبت از اعلامیه و سخنرانی خمینی بمیان آورده شریعتمداری گفته قبول داریم او خیلی تند رفته و حرفهایی زده که اصولا نمی بایست زد و ما هم راه خود را از او جدا کردیم، گفتیم هنوز کوچکترین اقدامی بعمل نیامده و مأمورین را محاکمه نکرده اند می خواستند اقدامی ولو کوچک هم که شده انجام دهند، جعفری افزود سناتور موسوی مرتبۀ اوّل که آمده بود نزد آقا قدری تسلیم شد و راضی رفت ولی این مرتبه قانع نشده و به آقا گفته بود اعلامیۀ شما تند است و ناراحت رفت، جعفری اضافه کرد که در تهران آیة الله خوانساری با نمایندۀ دولت تماس گرفته و گفته است اگر شما روحانیت را نمی خواهید ما از مملکت می رویم در جواب ایشان گفته اند ما روحانیت را می خواهیم ولی خمینی را نمی خواهیم و به عنوان دلیل نوار سخنرانی و اعلامیۀ خمینی را به او نشان داده اند، خوانساری ناراحت شده و گفته است آخر این سید چرا این حرفها را می زند لذا سکوت کرده و دیگر اعتراض نکرده حتی درس و نماز را هم تعطیل نکرده و اعلامیه هم نداده است. جعفری سپس افزود که آقای شریعتمداری هم با روش خمینی موافق نیست زیرا اگر اقدام علماء قم احتمالا ممکن بود اثری بگذارد سخنرانی خمینی کار را خراب کرد و دیگر فایده ندارد.»[16] آیة الله خوانساری ضمن آنکه اعلامیه ای انتشار ندادند دروس و نماز خود را تعطیل نکرد لذا در نامه ای که آیة الله گلپایگانی به آیةالله خوانساری نوشته، تقاضای ابراز همدردی شد و پس از اینکه ثمری نبخشید نامه ای دیگر نوشته و از سکوت وی ابراز تأسف می کند.[17] طبق گزارشی دیگر از ساواک قم، آیة الله خوانساری برای مسافرت به عتبات خود را آماده می کند.[18] مردم نیز با تداوم تظاهرات و تعطیلی بازار و... اعتراض خود را شدت بخشیدند. تظاهرات در زنجان،[19] عدم حضور ائمۀ جماعت در اهواز[20] و اعتصاب بازاریان اصفهان و شیراز،[21] تعطیلی بازار تهران،[22] تظاهرات مردم دزفول و تعطیلی حوزه علمیۀ مشهد[23] و بسیاری دیگر از شهرهای کشور هماهنگ و یکپارچه موج عظیمی از مخالفت و اعتراض را نسبت به انتشار مقاله علیه امام و کشتار مردم و سیاستهای ضد اسلامی رژیم ایجاد کرد. دانشجویان ایرانی در داخل و خارج از کشور نیز مخالفت آشکار کردند در ایران همگام با مردم و روحانیت علیه اقدامات دولت به صحنه آمدند، مخالفتها و شورشهایی در سطح دانشکده ها انجام شد.[24] در خارج از کشور، یکصد دانشجوی ایران در شهر کانزاس آمریکا با شعار مرگ بر شاه اعتراض کردند.[25] رژیم نیز که تا آن زمان به عمق نهضت پی نبرده بود دست به اقداماتی زد. برپا ساختن میتینگها و تظاهرات ضربتی بر له رژیم در شهرهای قم،[26] تبریز و خوزستان[27] و انتشار کتاب بسوی تمدن بزرگ نوشتۀ محمد رضا پهلوی که اقدامات شاه را طرحهای انقلاب سفید بیان کرده و مخالفین آنرا با توجهی مشابه مقاله به باد انتقاد می گیرد. شکستن شیشه های بانک و... و نسبت دادن این عمل به متظاهرین، ایجاد اختلاف و تفرقه بین روحانیون و دستگیری و تبعید روحانیون و مخالفین رژیم بصورت گسترده از عمده اقدامات رژیم بود. رژیم حتی از تشکیل اجتماعات مراسم ختم[28] ممانعت می کرد. مبارزات مردم، مراسم چهلم شهدا را در شهرستانها باشکوه تر کرد. در بعضی از شهرها، برخورد خونین و کشتار تجدید شد. حادثۀ 19 بهمن در تبریز که از سوی عوامل رژیم، جمعی از مردم بی دفاع را به خاک وخون کشاند، تبلور عینی مبارزۀ 19 دی بود و چهلم شهدای تبریز در شهرستانهای دیگر برگزار شد و همین تسلسل اربعات بود که گردونۀ زمان را به سمت پیروزی چرخاند و با سازماندهی و رهبری امام خمینی خواستۀ رژیم که محو روحانیت و اسلام بود به حاکمیت اسلام و طرد طاغوت مبدّل شد.
ادامه 👇 آنچه مسلّم است مخالفت با اصول اسلام و ولایت هرگاه موجودیت یافت، به شورش و برپایی ظلم منجر شد، اصل ولایت که ریشه در اعماق روحهای خفتۀ مردم در سال 1342 داشت، بیداری و هوشیاری ایجاد کرد و با عقب نشینی رژیم پس از وقایع 15 خرداد توان نهفتۀ مردم را در 19 دی به ظهور کشاند. رهبریت در مکتب شیعه به حبّ ولایت در قلوب مشتاقان اهل بیت تکیه دارد. دشمنان ساحت مقدّس ولایت همواره محکومند و مطرود. حادثه 19 دی در کنار شهادت ثمربخش شهید مصطفی خمینی که مجال مبارزه علیه رژیم را فراهم ساخت و جایگاه شهادت و پاسداری از حریم شهدا در مراسم چهلم، بر حضور مردم در صحنه افزود، بیداری و هوشیاری مردم و حضور بموقع آنان در صحنۀ سرنوشت، مخالفان اسلام را نابود ساخت، توطئه های دیگری که در طول عمر نهضت علیه امام و مراجع روحانی در جامعه انجام گرفت، همگی با هشیاری مردم سرکوب شد. حامیان اسلام نیز در تداوم انقلاب کوشیده اند و همواره علم پیروزی بر دوش داشته و هرگونه توطئه علیه مقدّسات نظام اسلام را شناخته و با تدابیر و هشیاری به مقابله می پردازند. http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
پی نوشت ها [1] پرونده محمد جواد فومنی، شماره 96261، ج 1، شماره 1/ 104، صفحه 60، 59. [2] پارسونز، آنتونی، غرور و سقوط، ترجمۀ محمود طلوعی، نشر هفته 1362، ص 98-100 [3] پروندۀ سید احمد خوانساری، ج 3، صفحه 262، شماره 3/ 175. [4] روزنامه دی وات، چاپ بن در 29/ 10/ 6 آورده است:در عصر تساوی حقوق، در چند شهر ایران صدها زن ایرانی بمناسبت چهل و دومین سال کشف حجاب، خواستار حجاب شدند. به نقل از کتاب هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ج 2، زیرنظر غلامرضا کرباسچی، بهار 71. همچنین در خبر دیگر در 17/ 10/ 56 آمده است:زنان محجبه شهر مشهد بمناسبت سالروز کشف حجاب از سوی رضاشاه در اعتراض به سیاستهای رژیم علیه زنان جامعه اسلامی، با حجاب اسلامی دست به تظاهرات زدند. [5] تظاهرات و اعتراض دانشجویان در هند و شعار مرگ بر شاه باعث شد تا دولت هند به دانشجویان هشدار دهد که در مدت دیدار شاه ایران از هند، محلهای خود را ترک نکنند و تهدید کرده است که تظاهرکنندگان ضدشاه را فورا اخراج خواهد کرد. «خبرگزاری آسوشیتد پرس 12/ 10/ 56 بنقل از کتاب هفت هزار روز صفحه 789.» [6] مدنی، جلال الدین، تاریخ سیاسی معاصر، ج 2، صفحه 324، 323. [7] پرونده سید احمد خوانساری، ج 3، 3/ 175، شماره 36538، صفحات 238، 237. [8] مجله پانزده خرداد، شماره صفر، صفحه، 28، دی ماه 1369. [9] دوانی، علی. نهضت روحانیون، ج 7، صفحه 29. [10] اسناد انقلاب اسلامی، جلد 4، صفحه 384، نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اعلامیه روحانیون خارج از کشور. [11] مأخذ شماره 10، جلد اول، صفحات 411 الی 424. [12] مأخذ شماره 10، جلد اول، صفحات 5-171، در 21/ 10/ 56. [13] مأخذ شماره 10-جلد 3 صفحات 235 الی 262. [14] پرونده سید احمد خوانساری، ج 3، شماره 3/ 175صفحات 243، 244. [15] پرونده سید کاظم شریعتمداری، شماره 1/ 223، صفحات 138، 137. [16] پرونده سید احمد خوانساری، ج 3، صفحات 270، 269. [17] مأخذ شماره 16 صفحه 164 و مأخذ شماره 10 ج اول، صفحه 411، متن نامه آیة الله گلپایگانی به آیة الله خوانساری و صفحۀ 416 پاسخ آیة الله خوانساری به آیة الله مرعشی نجفی. [18] مأخذ شماره 16، جلد 6، صفحه 246. [19] خبرگزاری آسوشیتدپرس، به نقل از کتاب هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ج 2، صفحه 785، (26/ 10/ 56). [20] در 24/ 10/ 56، به نقل از خبرگزاری پارس در کتاب هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ج 2، صفحه 783. [21] کتاب هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ج 2، ص 783(24/ 10/ 56) [22] در(29/ 10 / 56 )، کتاب هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ج 2، صفحه 785. [23] در 3/ 11/ 56، به نقل از کتاب هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ج 2، صفحه 787. [24] در 21/ 10 / 56، خبرگزاری پارس، به نقل از هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ج 2، صفحه 781-782. [25] خبرگزاری پارس: تظاهرات دانشجویان دانشگاه آذرآبادگان به درگیری با پلیس انجامید. (مأخذ شماره 24). [26] خبرگزاری آسوشیتدپرس 20/ 11/ 56 به نقل از کتاب هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ج 2، ص 791. [27] پرونده سید احمد خوانساری ج 3، ص 232 در 22/ 10/ 56. [28] روزنامه رستاخیز، در 27 / 11 / 56 به نقل از کتاب هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ج 2، ص 785.
🏴 وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها 💠 نام "فاطمه" و کنیه "امُّ البنین" (مادر پسران) است. پدرش حِزام، و مادرش ثمامه یا لیلاست. همسرش علی بن ابی طالب علیه السلام و فرزندانش عباس علیه السلام ، عبداللّه ، جعفر و عثمان هستند که هر چهار نفرْ در سرزمین کربلا و در رکاب امامحسین علیه السلام به شهادت رسیدند. آرام گاه وی در مدینه منوّره و قبرستان بقیع است. تاریخ گواهی می دهد که پدران و داییان حضرت ام البنین از دلیران عربِ پیش از اسلام بوده و از آن ها به هنگام نبرد، دلیرْمردی های فراوانی نقل شده است که در عین شجاعتْ بزرگ و پیشوای قوم خود نیز بوده اند، آن چنان که حاکمان زمانْ در برابرشان سرتسلیم فرود می آورند. اینان همانان هستند که عقیل نسبْ شناس بزرگ عرب و برادر علی علیه السلام به امیرالمؤمنین علیه السلام گفت: «در میان عرب از پدرانش شجاع تر و قهرمان تر یافت نمی شود». 💠 انتخاب ام البنین برای همسری امام علی علیه السلام ➖ بعد از شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ، علی بن ابی طالب علیه السلام برادرش عقیل را که آشنا به علم نسب شناسی عرب بود فرا خواند و از او خواست که برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند تا پسر دلیری برای مولا به ارمغان آورد. عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کِلاب، در شجاعت بی مانند بودند، و حضرت علی علیه السلام نیز این انتخاب را پسندید. بعد از این که عقیل شجره نامه های اَعراب را بررسی و ام البنین را انتخاب کرد، حضرت علی علیه السلام ، او را نزد پدر امالبنین فرستاد. پدرخشنود از این وصلت مبارک، نزد دختر خود شتافت و موضوع را در میان گذاشت. ام البنین نیز با سربلندی و افتخارْ پاسخ مثبت داد و پیوندی همیشگی بین وی و مولای متقیان علی بن ابی طالب علیه السلام برقرار شد. امام علی علیه السلام ، در همسرش عقلی سترگ، ایمانی استوار، آدابی والا و صفاتی نیکو مشاهده کرد و او را گرامی داشت و از صمیم قلب در حفظ حُرمت او کوشید. 💠 از فاطمه تا ام البنین فاطمه کلابیه، بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با علی علیه السلام ، به امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که به جای «فاطمه»، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را ام البنین صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام از ذکر نام اصلی او توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته، در ذهن آن ها تداعی نگردد و رنج بی مادری آن ها را آزار ندهد. 💠 ام البنین و فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها ام البنین بر آن بود که، در زندگی جای خالی حضرت زهرا علیهاالسلام را برای فرزندان ایشان پر کند؛ مادری که در اوج شکوفایی پژمرده شد و آتش به جان فرزندان خردسال زد: فرزندان فاطمه زهرا علیهاالسلام در وجود این بانوی پارسا، مادر خود را می دیدند و رنج فقدانِ مادر را کمتر احساس می کردند. ام البنین علیهاالسلام ، فرزندان دختر گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله را بر فرزندان خود مقدّم می داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان می کرد و آن را فریضه ای دینی می شمرد؛ زیرا خداوند متعال در کتاب خود، همگان را به محبت آنان دستور داده است. ادامه 👇
ادامه 👇 💠 فرزندان ام البنین علیهاالسلام ➖ ثمره زندگی مشترک ام البنین علیهاالسلام با حضرت علی علیه السلام ، چهار پسر بود که به دلیل داشتن همین پسران، او راام البنین، یعنی مادر پسران می خواندند. نام فرزندان ایشان به ترتیب عبارتند از: قمربنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام ، عبداللّه ، جعفر و عثمان. فرزندان ام البنین همگی در کربلا به شهادت رسیدند و نسل ایشان از طریق عُبیداللّه فرزند حضرت ابوالفضل علیه السلامادامه یافت. با شهادت چهار فرزند ام البنین علیهاالسلام در کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر شهیدان بودن نائل آمد و درکنار همسر شهید بودن، افتخاری دیگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد. وقتی خبر شهادت فرزندانش به او رسید، سرشک اشک از دیده فرو ریخت و با روحیه ای قوی در اشعاری گفت: «ای کسی که فرزند رشیدم عباس را دیدی که همانند پدرش بر دشمنان تاخت، فرزندان علی علیه السلام همه شیران بیشه شجاعتند. شنیدهام بر سر عباس عمود آهنین زدند، در حالی که دست هایش را قطع کرده بودند؛ اگر دست در بدن پسرم بود، چه کسی می توانست نزد او آید و با او بجنگد؟» 💠 فرزندانم به فدای حسین علیه السلام ام البنین بَشیر را دید که فرستاده امام سجاد علیه السلام بود و به مدینه آمده بود تا مردم را از ماجرای کربلا و بازگشت کاروانامام حسین علیه السلام با خبر سازد. به او فرمود: ای بشیر! از امام حسین علیه السلام چه خبر داری؟ بشیر گفت: خدا به تو صبر دهد که عباس تو کشته گردید. ام البنین فرمود: از حسین علیه السلام مرا خبر ده! بشیر خبر شهادت بقیه فرزندان او را هم اعلام کرد، ولی ام البنین پیوسته از امام حسین علیه السلام خبر می گرفت و می گفت: فرزندان من و آن چه در زیر آسمان است، فدای حسینم باد. چون بشیر خبر شهادت امام حسین علیه السلام را به آن حضرت داد، صیحه ای کشید و گفت: ای بشیر! رگ قلبم را پاره کردی و سپس صدا به ناله و شیون بلند کرد. این علاقه او به امام حسین علیه السلام دلیل کمال معنویت اوست که آن همه ایثار را در راه مقام ولایت فراموش کرد و تنها از رهبرش سخن به میان آورد. 💠 ام البنین، پاسدار خاطره عاشورا ➖ از ویژگی های بسیار مهم ام البنین، توجه به زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا، از مرثیه خوانی و نوحه سرایی استفاده کرده تا ندای مظلومیت کربلاییان را به گوش نسل های آینده برساند. ایشان هر روز به همراه پسرِ حضرت عباس علیه السلام ، عبیداللّه که همراه مادرش در کربلا حضور داشت و سند زنده ای برای بیان وقایع عاشورا بود، به بقیع می رفت و نوحه می خواند. او با این اشعار، هم حماسه کربلا را بازگو و هم در قالب عزاداریْ به حکومت وقت نوعی اعتراض می کرد و مردم را که اطراف او جمع می شدند، از جنایات بنی امیه، آگاه می نمود. ادامه 👇
ادامه 👇 💠 ام البنین علیهاالسلام ، واسطه فیض الهی ➖ ام البنین، همسر علی علیه السلام و مادر سردار کربلا، نزد مسلمانان جایگاهی ویژه دارد، چون نزد خداوند از مقام و منزلتی والا برخودار است، و این مقامْ به واسطه تقدیم خالصانه فرزندان در راه خدا و استواری و عبودیت ایشان است. از این رو، مؤمنانِ حاجت مند و دردمند او را به درگاه حضرت باری تعالی شفیع و واسطه قرار می دهند، و غم واندوهشان را با زیارت مزار آن بانو می زدایند. اهل بیت علیهم السلام و ام البنین علیها السلام محبت بی شائبه ام البنین در حق فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله و فداکاری فرزندان وی در راه سیدالشهدا، در تاریخ بی پاسخ نماند. اهل بیت علیهم السلام هم در احترام و بزرگ داشت وی کوشیدند و بسیار از او قدردانی کرده، او را سپاس گفتند. زینب کبری علیهاالسلام پس از رسیدن به مدینه، به محضرش شتافت و شهادت فرزندانش را به او تسلیت گفت. ایشان هم چنین در مناسبت های دیگر مثل عیدها، برای ادای احترام، به محضر ام البنین علیهاالسلام مشرّف می شد. 💠 سخن بزرگان در بیان فضایل ام البنین علیها السلام ➖ عالم جلیل القدر، زین الدین عاملی، شهید ثانی درباره حضرت ام البنین علیهاالسلام می گوید: «ام البنین از بانوان با معرفت و پر فضیلت بود. نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگی خالص و شدید داشت و خود را وقف خدمت به آن ها کرده بود. خاندان نبوت نیز برای او جایگاه والایی قائل بودند و به او احترام ویژه می گذاشتند.» هم چنین علامه سید محسن امین می گوید: «امالبنین علیهاالسلام ، شاعری خوش بیان و از خانواده ای اصیل و شجاع بود.» علی محمد علی دُخَیِّل، نویسنده معاصر عرب در وصف این بانوی بزرگوار می نویسد: «عظمت این زن (ام البنین) در آن جا آشکار می شود که وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او می دهند، به آن توجه نمی کند، بلکه از سلامت حضرت امام حسین علیه السلام می پرسد؛ گویی امام حسین علیه السلامفرزندِ اوست نه آنان». 💠 سیزدهم جمادی الثانی؛ وفات ➖ زندگی سراسر مهر و عاطفه و مبارزه ام البنین علیهاالسلام ، رو به پایان بود. او به عنوان همسر شهید، رسالت خویش را به خوبی به پایان رسانید و فرزندانی تربیت کرد که فداییِ ولایت و امامت بودند. او، بعد از زینب کبری علیهاالسلام دار فانی را وداع گفت، ولی تاریخ نگاران سال ارتحال او را متفاوت نگاشته اند، به طوری که عده ای آن را سال 70 ق بیان کرده اند و عده دیگری تاریخ وفات آن مادر فداکار را، سیزدهم جمادی الثانی سال 64 ق دانسته اند که نظر دوم از شهرت بیشتری برخوردار است. ام البنین را در بقیع، در جوار امام حسن مجتبی علیه السلام ، فاطمه بنت اسد علیهاالسلام و دیگر شخصیت های مدفون در آن جا به خاک سپردند. 💠 بخشی از زیارت نامه ام البنین علیهاالسلام ➖ سلام بر تو ای همسر جانشین رسول اللّه علیه السلام ؛ سلام بر تو که محبوب زهرایی؛ سلام بر تو ای مادر ماه های درخشان؛ خدا و رسولش را گواه می گیرم که تو با اهدای فرزندانت و قربانی کردن آن ها در راه آرمان های حسین علیه السلام جهاد نمودی؛ گواهی می دهم که تو یار و یاور امام علی بن ابی طالب علیه السلام در سختی ها، مشکلات و مصیبت ها بوده ای ؛ گواهی می دهم که به خوبی از عهده سرپرستی و نگه داری فرزندان زهرای اطهر علیهاالسلام و ادای امانت ایشان برآمدی؛ تو در نزد خداوند از مقام و منزلت بالایی برخورداری؛ سلام بر تو و بر فرزندان شهیدت! 🌺والسلام علی من التبع الهدی🌺 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
سلام خدمت اعضای عزیز و گرامی کانال خدارو شکر میکنم که با همراهی شما دوستان خیرخواه و باصفا موفق شدیم قدمی برای شروع زندگی یک زوج نیازمند برداریم و یک دخترخانم رو جلوی خلق خدا سربلند کردید. ان شاء الله در پیشگاه خداوند سربلند خواهید بود. با همت شما و خیرین مجموعا مبلغ 4 میلیون و 700 هزار تومن جمع آوری شد که با این مبلغ یک یخچال فریزر که تصویرش و عکس فاکتورش رو می‌بینید خریداری گردید. از همه شما عزیزان بابت این همدلی و خیرخواهی سپاسگزارم. خدا به مالتون برکت و به خودتون و خانوادتون سلامتی و عاقبت بخیری عنایت کنه. 🌸❤️
🏴 « إنا لله و إنا إلیه راجعون» إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ. ◼️ روح بلند مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی به ملکوت اعلی پیوست. ▪️رحلت ایشان را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر ( عج )، مقام معظم رهبری ، علمای اعلام و حوزه های علمیه ، بیت شریف ایشان و عموم شیعیان جهان تسلیت عرض می‌کنیم.
🔰 تکمیلی| آیت الله صافی گلپایگانی در پی ایست قلبی و موفق نبودن عملیات احیا، در ساعت یک و ربع بامداد، دارفانی را وداع گفت 🔹آیت‌الله صافی چند روز قبل برای معاینات پزشکی به بیمارستان آیت الله گلپایگانی قم مراجعه کرده بودند. 🔹این فقیه اهل‌بیت، از شاگردان برجسته آیات عظام بروجردی، حجت، خوانساری و گلپایگانی بودند و مدتی نیز در نجف اشرف از آیات عظام محمدکاظم شیرازی و محمدعلی کاظمی بهره برده بودند. 🔹آیت‌الله صافی گلپایگانی سالیان متمادی در حوزه علمیه قم به تدریس و تحقیق و تألیف آثار گوناگون فقهی، کلامی و حدیثی پرداخته و دبیری شورای نگهبان و عضویت در خبرگان قانون اساسی را نیز در کارنامه خود داشت. 🔹اوقات الصلوات، بیان الاصول، التعزیر احکامه و ملحقاته، منتخب الاثر و شهید آگاه از جمله آثار آن مرجع راحل است.
⚫️ مراسم رحلت شیخ‌المراجع مرحوم آیت‌الله صافی گلپایگانی؛ 💠 امروز - سه‌شنبه / ساعت ۱۰:۰۰ صبح از مسجد مقدس امام حسن عسکری (علیه‌السلام) http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
ثبت نام برادران نخبه حوزه علمیه جهت روحانی عمره تاریخ شروع: 1400/11/11 10:00 تاریخ پایان: 1400/11/18 23:00 جذب خاص نخبگان معرفی شده توسط حوزه علمیه جهت روحانیون عمره در راستای بهره‌مندی بیشتر از ظرفیت بالای حوزه‌های علمیه سراسر کشور و استفاده از توان علمی و عملی روحانیون نخبه واجد شرایط در چرخه حج و زیارت، مدیریت جذب و سازماندهی معاونت فرهنگی حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت با هماهنگی مرکز امور نخبگان و استعدادهای برتر حوزه علمیه به منظور تکمیل نیروهای برادر روحانی عمره اقدام به جذب نیرو از میان نخبگان واجد شرایط برای كاروانهای شیعه می‌نماید. شرایط عمومی 1. اعتقاد و التزام عملی به اسلام و مذهب تشیع. 2. تابعیت جمهوری اسلامی ایران. 3. التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه. 4. برخورداری از حسن شهرت و معاشرت . 5. نداشتن سوء پیشینه و سابقه محكومیت در محاكم قضائی جمهوری اسلامی ایران. 6. توانائی جسمی و سلامت روانی. 7. تأهل. 8. نداشتن منع قانونی از نظر خدمت نظام وظیفه عمومی. شرایط متقاضیان: 1. داشتن دانشنامه سطح 3 یا سطح 4 از مراکز مدیریت حوزه‌های علمیه. 2. معمم بودن دائمی 3. داشتن حداقل سن 27 سال و حداكثر 50 یعنی 1350/1/1 تا 1373/12/29 نحوه جذب و زمان ثبت نام از ساعت 10 صبح روز دوشنبه 11 بهمن 1400 لغایت ساعت 23 روز دوشنبه 18 بهمن 1400 می باشد. 3- ثبت نام بصورت اینترنتی و از طریق سایت azmoon.hajj.ir خواهد بود. http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
⚫️ محل‌دفن حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی در حرم حضرت سیدالشهداء (علیه‌السلام) ▪️مزار آیت‌الله صافی گلپایگانی در رواق میان باب‌الرجا و باب‌قاضی‌الحاجات که در روبروی حرم حضرت عباس (علیه‌السلام) است، جانمایی شده است. http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🌀 مراقبه‌ی رجبیه 🔸 عبادالله موسم بندگی فرا رسید 📌 دانلود جدول مراقبه ماه رجب در پست بعد http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
جدول مراقبه ماه رجب.pdf
1.66M
🌀 جدول مراقبه‌ی رجبیه 📝 اعمال و اذکار ماه رجب 🔸 ملک داعی از قول خداوند متعال در هر شب ماه رجب ندا سر می‌دهد: «من هم‌نشين هركسی هستم كه هم‌نشين من باشد و مطيع هركس هستم كه از من اطاعت كند و آمرزنده‌ى هركس هستم كه از من آمرزش بطلبد. ماه، ماه من است و بنده، بنده‌ام و رحمت، رحمتم... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 🔹 اعمال آورده شده در جدول مراقبه، مخصوص کل ماه است که برای آسان شدن انجام آن و دائم الذکر بودن، به تعداد روزهای ماه تقسیم گردیده است؛ با انجام عمل و اذکار هر روز، خانه‌ی مربوط را علامت بزنید. 🔹 البته هرکس مطابق توان و ظرفیت خود اذکار را انتخاب کند و لازم نیست همه‌ی اعمال را انجام دهید. 📚 منابع: 1️⃣ اقبال الاعمال 2️⃣ مفاتیح الجنان http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
شب میل و رغبت؛ در برابر رهبت آیت الله جوادی آملی http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔔 ثبت‌نام حوزه‌های علمیه آغاز شد ◻️ ویژه برادران ایرانی ◻️ثبت نام داوطلبان ورود به حوزه های علمیه از امروز اول اسفند ماه آغاز شده و تا ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ ادامه دارد. ◻️ بر اساس این گزارش: علاقه‌مندان به تحصیل در حوزه‌های علمیه می توانند با ورود به سامانه معاونت آموزش حوزه‌های علمیه- مدیریت سنجش و پذیرش به نشانی https://paziresh.ismc.ir ضمن آگاهی از جزئیات پذیرش، ثبت نام کنند. ◀️ دریافت دفترچه پذیرش ◀️ دریافت نمونه سؤالات آزمون http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 منبر شهادت امام موسی کاظم علیه السلام داستان هایی از زندگانی امام کاظم (علیه السلام) . 💠 رضایت امام زمان (عج) مهمتر است یا قضاوت نادرست و بدگویی مردم؟ روزی جمعی از اصحاب حضرت ابالحسن الرضا (ع) به همراه یونس بن عبدالرّحمان که از اصحاب خاص امام کاظم(ع) و امام رضا (ع) بود در خدمت ایشان بودند که چند نفر از اهالی بصره اجازه ورود خواستند امام(ع) به علم غیب از ماجرایی که می‌خواهد اتّفاق بیفتد به یونس اشاره فرمودند كه به داخل اتاق برود، پرده را بیاندازد و حركتی نكند تا هنگامی كه خود به وی اجازه دهند. پس اهالی بصره بر حضرت وارد شدند و درباره عقائد و افکار ولایی یونس، سخنان بدی بر زبان رانده و بسیار از او بدگویی كردند و در این حال، امام رضا(ع) سر مبارک خود را پائین انداخته بودند و هیچ سخنی نفرمودند تا اینکه آنها برخاسته و ضمن خداحافظی از نزد ایشان خارج شدند. سپس حضرت اجازه فرمودند تا یونس از اتاق بیرون آید. یونس با حالی غمگین و چشمانی گریان وارد شد و به حضرت عرض کرد فدایت شوم یابن رسول الله من از ولایت شما اهل بیت دفاع می‌كنم و این است حال من نزد کسانی که با آنان معاشرت دارم. حضرت به او فرمودند : ای یونس وقتی که امامِ تو، از تو راضی و خشنود باشد، مردم هر چه می‌خواهند بگویند اما همیشه سعی کن با مردم به اندازه‌ی فهم و درکشان سخن بگویی و در زمینه‌هایی كه بالاتر از درک و استعداد آنهاست، ایشان را به حال خود واگذار که در غیر اینصورت از دید آنان و بخاطر نداشتن معرفت به مقام و جایگاه امام گویا تو خواسته‌ای بر خداوندِ صاحب عرش، دروغ ببندی! ای یونس هنگامی که تو دُرّ گرانبهایی در دست داری و مردم بگویند که کلوخی در دست توست و یا اینکه کلوخی در دست تو باشد و مردم بگویند چه درّ گرانبهایی داری، چنین گفتاری چه نفع و ضرری برای تو خواهد داشت؟ این است ماجرای تو ای یونس اگر در راه صحیح و خدمت به دین قدم برمی‌داری و امامت نیز ازعملکرد تو راضی است، حرفهای مردم به تو ضرری نخواهد رساند. (رجال کَشّی/ج۲/ص۷۸۱) - (بحار/ج۲/ص۶۵ ) امام کاظم (ع) فرمودند: بلا و گرفتارى بر مؤمنى وارد نمى شود مگر آنکه خداوند عزوجل بر او الهام مى فرستد که به درگاه باری تعالى دعا نماید و آن بلا سریع بر طرف خواهد شد ولی چنانچه از دعا خوددارى نماید، آن بلا و گرفتارى طولانى می گردد. پس هر‌گاه فتنه و بلائى بر شما وارد شود، به درگاه خداوند مهربان دعا و زارى نمائید. (کافی/ج۲/ص۴۷۱) ادامه 👇
💠 حضور امام زمانِ هر زمانی در مراسم تشییع جنازه شیعیان آن زمان قَالَ سیدنا مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ الکاظم(ع) {إِنِّي وَ مَنْ يَجْرِي مَجْرَايَ مِنَ الْأَئِمَّةِ صلوات الله علیهم لَا بُدَّ لَنَا مِنْ حُضُورِ جَنَائِزِكُمْ فِي أَيِّ بَلَدٍ كُنْتُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ فِي أَنْفُسِكُمْ} حضرت آقا امام کاظم (ع) بر من و سایر امامان در هر زمان لازم است که بر جنازه ی شما در هر جا که باشید حاضر شویم پس در جان های خویش تقوای خداوند پیشه کنید (مناقب ابن شهر آشوب) 💠 آیا در صدر مجلس نشاندن سادات منبع روائی دارد ؟ روي عن الفضل بن يونس قال إني في منزلي يوما فدخل علي الخادم فقال إن بالباب رجلا يكني أبا الحسن يسمي موسي بن جعفر ع فقلت ياغلام إن كان ألذي أتوهم فأنت حر لوجه الله قال فبادرت إليه فإذا أنا به ع فقلت انزل ياسيدي فنزل ودخل المجلس فذهبت لأرفعه في صدر البيت فقال لي يافضل صاحب المنزل أحق بصدر البيت إلا أن يكون في القوم رجل يكون من بني هاشم فقلت فأنت إذاجعلت فداك} ازفضل بن يونس روایت شده که گوید: روزی من در منزل خود بودم که خادم بر من وارد شد و گفت مردی با نام موسی بن جعفر و با کنیه أبا الحسن دم درب خانه است پس من به غلام گفتم ای غلام اگر او همان کسی باشد که من تصور میکنم تو در راه خدا آزاد هستی. گوید من به سوی او شتاب کردم ناگهان دیدم امام کاظم (ع) است پس گفتم ای آقای من فرود آئید پس پایین آمدند و به مجلس وارد شدند پس من آمدم که او را به صدر مجلس بالا ببرم، ایشان به من فرمودند ای فضل صاحب منزل، به صدر و بالای مجلس سزاوارتر است مگر اینکه در بین اهل مجلس مردی از بنی هاشم باشد، پس من گفتم دراین صورت آن شخص سزاوار به صدر مجلس شما هستید فدایت شوم (مکارم الاخلاق/ص١۶۵) ادامه 👇
پیرامون شهادت جانسوزامام کاظم(ع) 💠 1- شکنجه روحیِ امام کاظم (ع) وقتی آن امام مظلوم را نزد هارون لعین بردند، ناسزای بسیار به آن جناب گفت و امر کرد که آن جناب را اسیر گردانیدند و دو محمل ترتیب داد برای آنکه ندانند که آن جناب را بکدام ناحیه می‌برند، یکی را بسوی بصره فرستاد و دیگری را به جانب بغداد؛ حضرت در آن محملی بود که به جانب بصره فرستاد و حسّان سروری را همراه آن جناب کرد که آن جناب را در بصره به عیسی بن جعفر منصور که برادرزاده آن لعین بود تسلیم نماید. در روز هفتم ماه ذیحجّه آن جناب را داخل بصره کردند، در روز روشن و آشکارا آن جناب را تسلیم عیسی کردند، عیسی آن جناب را در یکی از حجره‌های خانه خود که نزدیک به دیوان خانه او بود محبوس گردانید، مشغول فرح و سرور عید گردید، روزی دو مرتبه در آن حجره را می‌گشود، یک نوبت برای آنکه بیرون آید و وضو بسازد، نوبت دیگر برای آنکه طعام از برای آن جناب ببرند. محمّد بن سلیمان گفت یکی از کاتبان عیسی بمن می‌گفت این مرد بزرگوار در آن ایّام عید چیزی چند شنید از لهو و لعب و ساز و خوانندگی و با زندگی و انواع فواحش که گمان ندارم هرگز به خاطر شریفش آنها خطور کرده باشد، یک سال آن حضرت نزد آن لعین محبوس بود. (جلاء العیون/علامه مجلسی رحمه‌الله) 💠 نماز امام کاظم(ع) را شکستند و او را دشنام دادند لَمَّا قَبَضَ الرَّشِيدُ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ(ع) {قُبِضَ عَلَيْهِ وَ هُوَ عِنْدَ رَأْسِ النَّبِيِّ(ص) قَائِماً يُصَلِّي فَقُطِعَ عَلَيْهِ صَلَاتُهُ وَ حُمِلَ وَ هُوَ يَبْكِي وَ يَقُولُ أَشْكُو إِلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَلْقَى وَ أَقْبَلَ النَّاسُ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ يَبْكُونَ وَ يَصِيحُونَ فَلَمَّا حُمِلَ إِلَى بَيْنِ يَدَي‏ الرَّشِيدِ شَتَمَهُ وَ جَفَاهُ}چون هارون لعین موسى بن جعفر(ع) را بالاى سر پيغمبر(ص) در حالتى كه ايستاده به نماز مشغول بود؛ گرفت نماز حضرت را قطع نمودند و او را حمل كردند و آن بزرگوار گريه ميكرد و عرض مي كرد: يا رسول اللَّه شكايت ميكنم به سوى تو از اين بليه كه در آن واقع شده ام و مردم از هر طرف رو كرده گريه می كردند و ضجه و صيحه آنها بلند شد پس چون آن حضرت را پيش روى هارون ملعون آوردند دشنام داد و به آن جناب جفا كرد (عيون أخبار الرضا) 💠امام کاظم (ع) مثل حضرت عیسی مرده زنده کرد عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْمُغِيرَةِ قَالَ مَرَّ الْعَبْدُ الصَّالِحُ (ع) بِامْرَأَةٍ بِمِنًى وَ هِيَ تَبْكِي وَ صِبْيَانُهَا حَوْلَهَا يَبْكُونَ وَ قَدْ مَاتَتْ بَقَرَةٌ لَهَا فَدَنَا مِنْهَا ثُمَّ قَالَ لَهَا مَا يُبْكِيكِ يَا أَمَةَ اللَّهِ قَالَتْ يَا عَبْدَ اللَّهِ إِنَّ لِي صِبْيَاناً أَيْتَاماً فَكَانَتْ لِي بَقَرَةٌ مَعِيشَتِي‏ وَ مَعِيشَةُ صِبْيَانِي كَانَ مِنْهَا فَقَدْ مَاتَتْ وَ بَقِيتُ مُنْقَطِعَةً بِي وَ بِوُلْدِي وَ لَا حِيلَةَ لَنَا فَقَالَ لَهَا يَا أَمَةَ اللَّهِ هَلْ لَكِ أَنْ أُحْيِيَهَا لَكِ قَالَتْ فَأُلْهِمَتْ أَنْ قَالَتْ نَعَمْ يَا عَبْدَ اللَّهِ قَالَ فَتَنَحَّى نَاحِيَةً فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ رَفَعَ يَدَيْهِ يمينة يَمْنَةً وَ حَرَّكَ شَفَتَيْهِ ثُمَّ قَامَ فَمَرَّ بِالْبَقَرَةِ فَنَخَسَهَا نَخْساً أَوْ ضَرَبَهَا بِرِجْلِهِ فَاسْتَوَتْ عَلَى الْأَرْضِ قَائِمَةً فَلَمَّا نَظَرْتِ الْمَرْأَةُ إِلَى الْبَقَرَةِ قَدْ قَامَتْ صَاحَتْ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ قَالَ فَخَالَطَ النَّاسَ وَ صَارَ بَيْنَهُمْ وَ مَضَى بَيْنَهُمْ(ص) وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ} علی بن مغیره گوید جناب عبد صالح(ع) لقب امام کاظم (ع) است از کنار زنی در منا عبور کرد که داشت گریه میکرد؛ بچه هایش هم اشک می ریختند و اطراف گاو مرده ای ایستاده بودند حضرت نزدیک رفت و فرمود: ای کنیز خدا چرا گریه می کنی؟ عرض کرد چند بچه یتیم دارم که گذران ما از شیر همین گاو بود اکنون مرده است من و بچه هایم بیچاره شده ایم حضرت فرمود: دوست داری گاوت را برایت زنده کنم؟ عرض کرد: آری امام تشریف برد و در گوشه ای دو رکعت نماز خواند و دست راست خود را به دعا بلند نموده و دیدم لبهای حضرت حرکت می کند؛ سپس از جای حرکت نمود و کنار گاو ایستاده و با پای خود به آن گاو ضربه ای کوچک زد و گاو از جای خود برخاست و ایستاد همین که زن دید گاوش زنده شده فریاد زد به خدای کعبه عیسی بن مریم اینجاست راوی گوید امام حرکت کرد و به میان جمعیت رفته و خود را پنهان نمود که درود خدا بر او و آباء طاهرینش باد (بصائر الدرجات)- (كافي/ج1/ص483)- (ثاقب في المناقب/ص431)-(دعوات/راوندي/ص69)-(مناقب آل أبي طالب/ابن شهرآشوب /ج4/ص309) (مدينة المعاجز/ج6/ص288) ‏-( بحار/ج/48/ص55) ادامه 👇
نگاهی به جایگاه علمی امام كاظم(ع) 💠 دانش امام در كودكی 1- (نشان خردورزی) صفوان جمّال از جمله اصحاب و یاران امام كاظم(ع) كه به شغل شتربانی مشغول بود، هر از چند گاهی، برای كسب فیض و بهره مندی از بیكران دانش ائمه (ع) نزد ایشان شرفیاب می‌شد صفوان می‌گوید روزی نزد امام صادق (ع) رفته تا در مورد پاره‌ای از مسائل و موضوعات از جمله موضوع امامت از ایشان پرسشی نمایم تا بدانم پس از امام صادق (ع) پیشوا و مقتدای شیعیان چه كسی خواهد بود؟ از امام پرسیدم: پس از شما عهده دار امر امامت چه كسی خواهد بود؟ امام در پاسخ فرمود از جمله نشانه‌های فردی كه پیشوا و امام مسلمانان می‌شود، این است كه به سرگرمی نمی‌پردازد و دل مشغول بازیچه نمی‌شود و از كارهای بیهوده پرهیز می‌نماید در همین حین فرزند او موسی بن جعفر(ع) وارد خانه شد، در حالی كه همراه خود بزغاله‌ای داشت من به او نگریستم و تعجب كردم كه چگونه این رفتار او با سخن امام صادق (ع)سازگاری می‌یابد كمی دقت كردم دیدم او به بزغاله می‌فرماید : در برابر پروردگار خود فروتن باش! از دانایی و بینش او شگفت زده شدم امام صادق (ع) او را در آغوش كشید و فرمود پدر و مادرم به فدایت كه به سرگرمی و بیهودگی نمی‌پردازی 2- كودكی دانشمند ابو حنیفه آهنگ سفر حج نمود و پس از پایان حج برای دیدار با امام صادق (ع) و به جهت برخی مذاكرات علمی عازم مدینه شد چون به مدینه رسید، به منزل امام(ع) رفت و در سرسرای خانه اندكی درنگ نمود تا امام او را به حضور بپذیرد ابوحنیفه روی سكوی دهلیز خانه امام (ع) نشست در همین حین كودكی را دید ابوحنیفه از او پرسید: در شهر شما اگر كسی غریب باشد و نیاز به قضای حاجت داشته باشد، كجا می‌رود؟ كودك، بسیار دقیق و کامل و جامع و عالمانه پاسخ داد 1- از دید مردم دور می‌شود 2- و از تخلّی در آبهای روان، نهرها، زیر درختان میوه، در حریم منازل شخصی، حریم راه‌ها و مساجد دوری می‌كند 3- در هنگام تخلّی نباید رو یا پشت به قبله باشد 4- و مراقب باشد كه لباس او نجس نگردد 5- بعداز تخلی استراء کرده و خود را درست شستشو و تطهیر نماید و ابوحنیفه از پاسخ جامع و كامل كودك یكه خورد و با شگفتی از او پرسیدذ نامت چیست؟ كودك پاسخ داد: من موسی بن جعفر(ع) هستم ابوحنیفه كه خود را در محضر كودكی دانشمند می‌دید، از فرصت استفاده كرد و از او پرسید: فدایت شوم گناه از سوی كیست؟ خدا یا بنده خدا؟ امام فرمود: پس بنشین تا پاسخت گویم؛ اگر بگوییم منشأ گناه خداوند است، به خطا رفته ایم كه او سزاوار آن نیست كه بنده خویش را كه به گناه مرتكب نشده، عقاب نماید اگر بگوییم گناه هم از سوی خدا و هم از سوی بنده است، باز هم سزاوار نیست كه شریك قدرتمند بر شریك ناتوان خویش ستم روا دارد یا اینكه بگوییم گناه از سوی بنده است دراین صورت، اگر پروردگار از گناه او درگذرد كه بنابر عفو و گذشت بیكران خود عمل كرده و اگر او را مجازات نماید، ظلمی بر او روا نداشته است سخن امام كه به اینجا رسید، ابوحنیفه همچنان مات و مبهوت از پاسخ دانشورانه و حكیمانه امام كاظم (ع) خود را از شرفیاب شدن به محضر امام صادق (ع) كه قصد اولیه او بود، بی نیاز دید و از همان جا، با دستی پر به سوی شهر خود بازگشت ادامه 👇