مقام مقاومت
منبر ۲۰ دقیقه ای🕙
[به مناسبت وفات حضرت زینب(س)]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
زن مگو مرد آفرین روزگار
زن مگو بنت الجلال اخت الوقار
زن مگو خاک درش نقش جبین
زن مگو، دست خدا در آستین
☑️مقدمه
➖در آفرینش انسان اصالت با روح است و نه جسم و جنسیت از عوارض جسم و بدن است و نه روح پس از نظر اسلام دو نوع انسان نداریم تا بخواهیم در مورد برتری یکی بر دیگری حرف بزنیم بر خلافتفکر الحادی، حقیقت انسان، همین بدن است و بدن به دو شکل ساخته شده منتهی هر دو شکل را کاملاً مشابه فرض کرده و حکم واحد در هر دو مورد جاری میکنند حال آنکه در مکتب الهی، تمام حقیقت انسان، روح اوست و البته بدن نیز ضروری بوده و احکامی دارد.(۱)
و آنچه مسلم است در طول تاریخ زنانی ظهور کرده اند که مقام کمال انسان را به دست آورده اند و مظهر جمال و جلال الهی بوده اند.
شاید گفته شود بین مردان، افراد بیشتری به این مقام راه یافتهاند ولی در بین زنان افراد کمتری به این مقام رسیدهاند.
اما باید بدانیم
اولاً بسیاری از زنان هستند که فضائلشان در تاریخ ثبت نشده است.
ثانیاً ذکر نام چهار زن برگزیده در قرآن بمعنای انحصار در ایشان نیست
ثالثاً اگر جامعه رشد داشته باشد، میکوشد امکانات ترقی و سعادت را در اختیار هر دو صنف قرار بدهد و اگر عقب افتاده است نباید تحجر فکری جامعه را به پای مذهب نوشت چرا که مذهب راه را برای هر دو صنف باز کرده و هیچ کمالی را مشروط به مردانگی نکرده است و اگر چند مورد کار اجرائی سنگین را بر دوش مرد نهاده است، یک تکلیف است نه امتیاز. قرآن همانگونه که در بدو پیدایش انسان، سخن را در محور خلافت شروع کرده است و خلافت، زن و مرد ندارد در پایان پیدایش و در انجام عالم نیز وقتی مسأله معاد، مواقف قیامت، برزخ و حشر، سؤال و جواب و کتاب و توزیع اعمال و عبور از صراط و کوثر و مانند آن را مطرح میکند، هیچگاه بین زن و مرد فرقی نمیگذارد و در همة این موارد زن و مرد با هم هستند.
➖وقتی سخن از مقام انسان است وقتی سخن از کمال انسان است وقتی سخن از حضرت زینب(س)است وقتی سخن از زن کامل است، ویژگیها و زیبایی های زیادی در نظر می آید ؛ عالمه ،فیهمه، عفیفه، عارفه ، عابده و....
اما شاید بتوان گفت یک ویژگی که بقیه ویژگی ها محصول همان است عبارت است صبر و مقاومت و رضایت چنانچه در قرآن فرمود؛«وَ جَعَلْنٰا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنٰا لَمّٰا صَبَرُوا وَ كٰانُوا بِآيٰاتِنٰا يُوقِنُونَ».و از آنان امامان (و پیشوایانی) قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت میکردند؛ چون شکیبایی نمودند، و به آیات ما یقین داشتند.
و در زیارت حضرت فاطمه زهرا(س)میخوانیم؛ «يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً»ای آزموده، آزمودت خدایی که تو را آفرید، پیش از آنکه تو را بیافریند، پس به آنچه آزمودت تو را شکیبا یافت.
آری صبر در برابر اراده تکوینی( مقدرات الهی) و اراده تشریعی( شرعیات) فضیلتی است که بقیه فضیلت ها از آن متولدمی شوند.
➖مقاومت حضرت زینت از نوع صبر نیست بلکه بالاتر از صبر است که مقام رضایت است و این حقیقت در جمله معروف ایشان بر عالم تابیده است که؛«ما رأيت الا جميلاً»
حضرت امام (ره) در ادامه به بیان نظر خویش میپردازند و میفرمایند: «صبر از مقامات متوسطین است، یعنی مقام بالایی نیست بلکه مقامی متوسط است، زیرا تا زمانی که نفس مصیبتها و گرفتاریهایی را که به او میرسد مکروه میشمارد، مقام معرفتیاش ناقص است زیرا انسانی که در مقابل خدای سبحان حق بندگی را به جای آورد و محبّ خدای سبحان باشد، بر این باور است که هر چه از دوست رسد نیکوست. چنین فردی به معرفتی رسیده است که از حضرت حق در همه احوال راضی است و همین مقام رضا مقامی بالاتر و رفیعتر از مقام صبر است.»(۲)
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
☑️ مقام مقاومت بانوی قرآنی
در قرآن و حدیث برخی زنان دارای ایمان راستین شکوه و جلال شان با صبر و مقاومت شان عجین شده است از آن جمله است آسیه همسر فرعون.
مهمترين شاخصه آسيه آن است كه علىرغم زندگى در محيط پر از شرك و استكبار به خداخواهى روى مىآورد و جاذبههاى دنيوى را به هيچ مىانگارد و تا سرحدّ جان در راه ايمان پابرجا و استوار مىماند.
امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى عِنْدَكَ بَيْتاً فِى الجَنّةِ؛همسر فرعون ( را مثل آورده) آنگاه كه گفت: پروردگارا، پيش خود در بهشت خانهاى براى من بساز.
او گر چه بزرگ ترين و زيباترين كاخهاى دنيا را در اختيار دارد، خانهاى بهشتى از خداوند مىطلبد چون جانش از ايمان لبريز شده و در كاخ فرعونى نمىگنجد. نيز از فرعون و از اخلاق فرعونى رهايى مسألت مىنمايد.
☑️مقام مقاومت بانوی کربلا
حکایت غریبی است حوادث تلخ و باور نکردنی عاشورا و بعد از عاشورا، مصیبت هایی که از تحمل یک زن خارج است، از تحمل هر زن و مردی خارج است
گاهی یک زن مقاوم به مقامی می رسد که با هزاران مرد برابری میکرد....
او را زینب نامیدند زیرا که زینت پدر بود، برادر را خیلی دوست داشت و تاپای جان در رکاب برادر بود مقام صبر و مقاومت او دوست و دشمن را به شگفتی درآورد.
♻️عوامل نیل به مقام مقاومت
سوالی که پاسخ به آن می تواند برای افراد مفید باشد عبارت است از اینکه عوامل کمال یافتگی و نیل به مقام مقاومت در شخصیت های مقدس مثل حضرت زینب در چیست؟ در پاسخ به این سوال عواملی را بر می شمریم؛
۱.علم و آگاهی
خداوند در آیه ۶۸ سوره کهف با بیان داستان حضرت موسی (ع) و استاد کامل و ربانی وی یعنی حضرت خضر (ع) به این مسئله توجه میدهد که تا چه اندازه احاطه کامل علمی و شناخت جامع و آگاهی از فلسفه حوادث پیش آمده میتواند زمینهساز صبر و شکیبایی شخص باشد.
حضرت خضر (ع) به حضرت موسی (ع) میفرماید: و کیف تصبر علی ما لم تحط به خبرا؛ تو چگونه میخواهی بر چیزی که از آن آگاهی جامع و کامل عملی و شناختی نداری شکیبایی ورزیی؟
چنانچه علم حضرت زینب(س) نسبت به آینده علم شان نسبت به مقام شهدای کربلا در جاها مختلف ظهور و بروز داشته است . از جمله نقل حدیث ام ایمن، و همین طور سخنان ایشان خطاب به یزید؛«فَکِد کَیْدک وَاسْعَ سَعْیک و ناصِبْ جُهْدَک فوالله لا تمحُو ذکرنا و لا تُمیتُ وَحْیَنا» هر چه میتوانی نقشه بکش و تلاش کن و بکوش، به خدا سوگند یاد ما محو شدنی نیست و وحیِ ما را هم نمیتوانی از میان برداری»(۳)
۲.عزم و اراده
عامل مهم دیگری که در ایجاد صبر یا تقویت آن و دستیابی شخص به مراتب عالیتر صبر مؤثر است و قرآن بر آن تأکید میورزد اراده قوی است. از این رو در آیه ۱۸۶ سوره آل عمران و نیز آیه ۱۷ سوره لقمان و شورا آیه ۴۳ و احقاف آیه ۳۵ بر مسئله عزم و اراده قوی به عنوان پیش شرط تحقق صبر اشاره میکند و میفرماید: و ان تصبروا و تتقوا فان ذلک من عزم الامور (اگر استقامت کنید و تقوا پیشه سازید، (شایستهتر است؛ زیرا) این از کارهای مهم و قابل اطمینان است)؛ اصولاً عزم در کارها و اراده قوی داشتن، همان صبر و شکیبایی است که به عنوان فضیلتی محبوب همگان است.
در آیه ۳۵ سوره احقاف میفرماید: فاصبر کما صبر اولوالعزم من الرسل؛ همانند پیامبران صاحب عزم و اراده قوی، تو نیز صبر و شکیبایی کن.
۳ّ.آخرت باوری
عامل مهم مقاومت افراد با ایمان، ایمان به آخرت است چنانچه در قصه آسیه اشاره شد و در مورد توانمندی پیامبرانی مانند ابراهیم و یعقوب در غلبه بر مشکلات آخرت باوری آنها بیان شده است ؛ وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ
و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را، صاحبان دستها (ی توانا ) و چشمها (ی بینا)!ما آنها را با خلوص ویژهای خالص کردیم، و آن یادآوری سرای آخرت بود!
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
۴ باور به وعده های الهی
خداوند با توجّه به نیازهای بشر و با در نظر گرفتن شرایط زمان و مکان بندگان، به آنها وعدههایی داده است که قرآن با توجّه به آثار تربیتی این وعدهها را مرتب یادآور میشود که یکی از آثار تربیتی کسب نیروی مقاومت در برابر سختی هاست.وعده هایی مثل ؛
➖«اِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرًا».
➖«اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنوا يُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ»
➖«ِ وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا ِ وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرا»
➖«وَلَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه»
۵. معرفت و ذکر الهی
یکی از مهم ترین عوامل مقاومت تقویت معرفت الهی و ذکر همیشگی خداوند است.
حضرت علی (ع) می فرماید: «عَظُمَ الخالِقُ فی أنفُسِهمْ فَصَغُرَ ما دونَهُ فی أعینِهِمْ»یعنی خداوند در نظر آنان (پرهیزکاران) بزرگ است، و غیر او (هرچه هست) در دیده ی آنها کوچک.(۴)
اینجاست که از جمله شگفت انگیز دختر امیر المومنین(ع) راز گشایی می شود او که حسین(ع) برای او خیلی بزرگ است و مصیبت های حسین (ع) برای او بسیار بزرگ است اما خداوند از همه اینها بزرگ تر است و اینجاست که میفرماید جمیل را دیده ام و جز جمیل ندیده ام که جمیل از اسما الله است.
➖«الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ، همان کسانى که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مییابد»
🔹روايت كرده اند كه حضرت زين العابدين (ع ) فرمود: عمه ام زينب در تمام طول مسافرت از كوفه به شام نمازهاى واجب و نوافلش را ايستاده مى خواند و در يكى از منازل ، ديدم نشسته مى خواند، علت اين كار را پرسيدم . پاسخ داد: به خاطر شدت گرسنگى و ضعف ، سه شبانه روز است كه ديگر نمى توانم ايستاده نماز بخوانم (زيرا حضرت غذاى خود را بين كودكان تقسيم مى كرد) به خاطر اينكه دشمن به هر كدام از ما، در شبانه روز فقط يك قرص نان مى داد.
۶.مطالعه احوالات صابران
یکی دیگر از راهکارهای افزایش صبر و رسیدن به مقام مقاومت، آگاهی از نتایج صبر صابران است. این شیوه را قرآن کریم به تکرار به کار برده و اراده حضرت ختمی مرتبت (ص) را از این طریق، مستحکم کرده و صبر و مقاومتش را افزوده است. در این میان، پیامبر (ص) گاهی فقط به صبر کردن، آن گونه که انبیای الهی صبر کردند، توصیه شده است.
چنانچه فرمود: «وَ کلًّا نَقُصُّ عَلَیک مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَک وَ جاءَک فِی هذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَةٌ وَ ذِکری لِلْمُؤْمِنِینَ».
و هر آنچه که از سرگذشت پیامبران برایت می خوانیم برای آن است که دل تو را بدان محکم و استوار سازیم، و در شرح حال رسولان، آنچه حق و صواب است بر تو آمده و برای اهل ایمان نیز پند و عبرت و تذکر باشد.
۷.استمداد از خداوند
فضیلت صبر و شکیبایی، از کمالات انسانی است و تنها مبدأ کمال بخش نیز ذات مقدس پروردگار است. بنابراین برای کسب این فضیلت ارزشمند اخلاقی یا افزودن آن، باید از خداوند استمداد جُست و از او درخواست صبر کرد.
چنانچه خداوند یاد می دهد اینگونه دعا کنیم؛
➖ «رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ»
➖ « قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ»
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان
امام سجاد (ع)چنین فرمود:
«هنگامی که حادثۀ هولناک کربلا رخ داد و آن همه بلا به ما رسید و پدرم و فرزندان و برادران و دیگر همراهانش کشته و خانوادۀ آن حضرت به اسارت گرفته شدند و ما را بر شتران بی جهاز سوار کردند تا به سوی کوفه ببرند در آن حال غمبار من با ناراحتی بسیار به جنازههای عریانی که در بیابان افتاده بودند نگریستم و آن صحنه بر من بسی سنگین آمد و اضطراب و ناراحتی من بسی فزونی یافت بهگونهای که نزدیک بود از شدت ناراحتی جان دهم.
شدت افسردگی من به حدی بود که عمهام زینب کبری متوجه بدحالیام شد و به من فرمود: ای بازماندۀ جد و پدر و برادرم مرا چه میشود که میبینم نزدیک است از شدت غم جان دهی؟
من به عمهام گفتم چگونه بیتابی نکنم. در حالی که میبینم سید و سرورم حسین و نیز برادران و عموها و عموزادگان و خاندان و وابستگانم همگی بر خاک غلتیده و در خون غوطهور و برهنهاند و در میانۀ صحرا افتادهاند و این دشمنان ددمنش پوشش آنان را هم به غارت بردهاند. ایشان را میبینم که کسی کفنشان نکرده و به خاکشان نسپرده و کاری به کارشان ندارد گویا که از خاندان دشمنان مسلماناناند.»
عمهام زینب به من فرمود: «از آنچه میبینی بیتابی مکن به خدا سوگند تمامی این حوادث عهد و پیمانی است که رسول خدا با جد و پدر و عمویت بسته است و نیز خداوند پیمانی استوار از مردمانی از این امت گرفته است مردمانی که فرعونهای زمین آنان را نمیشناسند در حالی که آنان در میان اهل آسمانها بسی شناختهشدهاند. آن مردمان بزرگ و برگزیده این پیکرهای پاک پراکندۀ خونآلود را جمع میکنند و به خاک میسپارند. آنان در این سرزمین برای تربت پاک پدرت حضرت سیدالشهدا نشانهای مینهند که اثرش درگذر زمان هرگز از میان نمیرود و هر چه پیشوایان کفر و پیروان گمراهی در محو و نابودی آن بکوشند کوشش ایشان جز بر ظهور و پیدایی آن تربت پاک و بلندی امر آن عزیز نمیافزاید.»
حضرت زینب علیها السلام فرمود: ام ایمن مرا حدیث کرد که روزی پیغمبرصلی الله علیه وآله به منزل فاطمه علیها السلام تشریف آوردند . حضرت زهراعلیها السلام برای پدر حریره ای ترتیب داد و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام طبقی از خرما خدمتش نهاد و من قدحی از شیر و سرشیر حاضر کردم . رسول خدا و علی مرتضی و فاطمه زهرا و حسنین از آن خوراکی ها تناول فرمودند . آنگاه علی علیه السلام آب به دست رسول خدا ریخت . چون پیغمبر از شستن دست فراغت یافت هر دو دست به صورت کشید و شادمان گردید و از نظر کردن به صورت اولاد خود مسرور شد . پس از آن روی به آسمان کرد، نگران شد و سپس روی به قبله نمود و هر دو دست به دعا برداشت و بعد سر بر سجده برد و اشک از دیدگانش چون باران جاری بود . اهل بیت و من از این حال ملول گشتیم و از هیبت و حشمتش نیروی پرسیدن نداشتیم . چون مدتی به طول انجامید . علی و فاطمه عرض کردند: این گریستن برای چیست؟ فرمود: ای برادر، من از حضور شما و انجمن شما شادمان گشتم . آنگونه که هرگز چنان خرسند و مسرور نگشته بودم، در این حال که شما را می نگریستم و شکر خدا را می کردم . جبرئیل فرود آمد و گفت: خداوند بر سرور تو مطلع گردید و نعمت را بر تو تمام گردانید و مقرر ساخت که ایشان و ذریه ایشان و دوستان و شیعیان ایشان با تو در جنان جاوید بمانند و در میان تو و ایشان جدایی نیفکند و همان تحیت و عطیت یابند که تو یابی، آن چنان که خرسند گردی . لیکن بلیات و مصائب کثیره ایشان را فرا گیرد و در دنیا به ناملایماتی چند گرفتار گردند . مردمی که دعوی دین تو کنند و خود را مسلمان شمارند، به آنها اذیت ها نمایند و آزارها برسانند و گمان کنند که در شمار امت تو باشند; با آنکه خدا و تو از آنها بیزار باشید و ایشان اهل بیت تو را هر یک در مکانی به ضرب شدید و قتل فجیع درآورند و مقابر ایشان از هم دور باشد و خدای این مصیبت را بر ایشان اختیار فرمود تا موجب ارتقاء درجات ایشان گردد . پس به آنچه خدای تعالی برای ایشان خواسته، راضی و تسلیم و شاکر باش و تن به قضای الهی بده .
در ادامه حدیث، جبرئیل آنچه را که بر سر علی علیه السلام و فرزند او، امام حسین علیه السلام می آید، به پیامبر خدا خبر می دهد .(۵)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔻چند داستان در موضوع مقاومت و صبر تقدیم می شود:🔺
💠داستان
در جنگی که میان لشکر اسلام و روم صورت گرفت عبداللّه بن حذافه که از یاران و فرماندهان دلاور پیامبرصلی الله علیه وآله بود به همراه گروهی دیگر اسیر شدند و آنها را به نزد قیصر روم بردند.
قیصر روم به او گفت: آئین مسیحیت را بپذیر وگرنه تو را در دیگ جوشان میاندازم.
عبداللَّه گفت: مسیحی نمیشوم.
قیصر دستور داد دیگی آوردند و بر آتش گذاردند و در آن روغن زیتون ریختند تا به جوش آمد آنگاه به یکی از مسلمانان اسیر گفت: مسیحیت را بپذیر! او که از پیشنهاد قیصر سرباز زد دستور داد وی را در آن دیگ انداختند و گوشت از استخوانهای او جدا شد.
آنگاه به عبداللَّه گفت: مسیحی شو وگرنه تو را هم در دیگ
خواهم انداخت. او هم پیشنهاد قیصر را نپذیرفت و دستور داد وی را در دیگ اندازند. عبداللَّه در این هنگام گریه کرد. گفتند: او گریه و بیتابی میکند. قیصر گفت: او را برگردانید. وقتی او را برگرداندند گفت: من از اینکه در دیگ میافتم گریه نمیکنم بلکه بهخاطر این میگریم که چرا به اندازه موهای بدنم جان ندارم که در راه خدا فدا کنم!
قیصر از این سخن در شگفتی فرو رفت و علاقمند شد او را آزاد کند. سپس به عبداللَّه فرمانده رزمندگان گفت: سر مرا ببوس تا تو را آزاد کنم.
عبداللَّه گفت: نمیبوسم.
قیصر گفت: مسیحی شو تا دخترم را به عقد تو در آورم و حکومتم را با تو تقسیم نمایم.
عبداللَّه نپذیرفت.
قیصر گفت: سر مرا ببوس تا تو و هشتاد نفر از مسلمانان اسیر را آزاد کنم عبداللَّه که دید آزادی مسلمانان در کار است پیشنهاد سلطان را پذیرفت و با هشتاد نفر از مسلمانان آزاد شد.(۶)
💠داستان
(امیر تیمور گورگان) در هر پیشامدی آن قدر ثبات قدم داشت که هیچ مشکلی سد راه وی نمیشد. علت را از او خواهان شدند، گفت:
وقتی از دشمن فرار کرده بودم و به ویرانه ای پناه بردم، در عاقبت کار خویش فکر میکردم؛ ناگاه نظرم بر موری ضعیف افتاد که دانه غله ای از خود بزرگتر را برداشته و از دیوار بالا میبرد.
چون دقیق نظر کردم و شمارش نمودم دیدم، آن دانه شصت و هفت مرتبه بر زمین افتاد، و مورچه عاقبت آن دانه را بر سر دیوار برد. از دیدار این کردار مورچه چنان قدرتی در من پدیدار گشت که هیچگاه آنرا فراموش نمیکنم.
با خود گفتم: ای تیمور تو از موری کمتری نیستی، برخیز و درپی کار خود باش، سپس برخاستم و همت گماشتم تا به این پایه از سلطنت رسیدم.
💠داستان
(سراج الدین سکاکی) از علمای اسلام بوده و در عصر خوارزمشاهیان میزیسته و از مردم خوارزم بوده است.
سکاکی نخست مردی آهنگر بود. روزی صندوقچه ای بسیار کوچک و ظریف از آهن ساخت که در ساختن آن رنج بسیار کشید. آن را به رسم تحفه برای سلطان وقت آهن ساخت که در ساختن آن رنج بسیار کشید آن را به رسم تحفه برای سلطان وقت برد. سلطان و اطرافیان به دقت به صندوقچه تماشا کردند و او را تحسین نمودند.
در آن وقت که منتظر نتیجه بود مرد دانشمندی وارد شد و همه او را تعظیم کردند و دو زانو پیش روی وی نشستند. سکاکی تحت تاءثیر قرار گرفت و گفت: او کیست؟ گفتند: او یکی از علماء است
از کار خود متاءسف شد و پی تحصیل علم شتافت. سی سال از عمرش گذشته بود، که به مدرسه رفت و به مدرس گفت: میخواهم تحصیل علم کنم. مدرس گفت: با این سن و سال فکر نمیکنم به جائی برسی، بیهوده عمرت را تلف مکن.
ولی او با اصرار مشغول تحصیل شد. اما به قدری حافظه و استعدادش ضعیف بود که استاد به او گفت: آن مساءله فقهی را حفظ کن (پوست سگ با دباغی پاک میشود) بارها آن را خواند و فردا در نزد استاد چنین گفت: (سگ گفت: پوست استاد با دباغی پاک میشود!) استاد و شاگردان همه خندیدند و او را به باد مسخره گرفتند.
اما تا ده سال تحصیل علم نتیجه ای برایش نداشت و دلتنگ شد و رو به کوه و صحرا نهاد به جائی رسید که قطرههای آب از بلندی بروی تخته سنگی میچکید و بر اثر ریزش مداوم خود، سوراخی در دل سنگ پدید آورده بود.
مدتی با دقت نگاه کرد، سپس با خود گفت: دل تو از این سنگ، سخت تر نیست، اگر استقامت داشته باشی سرانجام موفق خواهی شد. این بگفت و به مدرسه بازگشت و از چهل سالگی با جدیت و حوصله و صبر مشغول تحصیل شد تا به جائی رسید که دانشمندان عصر وی در علوم عربی و فنون ادبی با دیده اعجاب مینگریستند.
کتابی به نام مفتاح العلوم مشتمل بر دوازده علم از علوم عربی نوشت که از شاهکارهای بزرگ علمی و ادبی به شمار میرود.
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔳ذکر مصیبت
علامه مقرم مى گويد: « هنگامى كه چشمشان بر پيكرهاى پاره پاره شده افتاد، در حالى كه نيزه ها بر بدنهايشان ميخكوب و شمشيرها از خونشان رنگين و اسبها لگد كوبشان كرده و آنان را درهم كوبيده بودند، شيون و ناله سر داده بر سر و صورت زدند. زينب (س ) فرياد بر آورد: وا محمدا، اى رسول خدا! اين حسين است كه بدين سان برهنه افتاده ، به خاك و خون آغشته گرديده و رگ و پيوندش از هم گسيخته است و اينان دختران تو هستند كه به اسارت مى روند و فرزندان تو كه كشته شده اند. در اين حال هر دوست و دشمنى بر حالشان گريست ، به گونه اى كه حتى از ديدگان اسبها اشك سرازير شده بر دست و پايشان فرو ريخت بعد دستها را زير بدن برادر برده به سوى آسمان بلند كرده گفت : اللهم تقبل منا هذا القربان «خدایا ! اين قربانى را از ما بپذير!»
منظره آن چنان جانسوز بود كه : «فابكت و الله كل عدو و صديق »؛ سوگند به خدا دوست و دشمن به گريه افتادند.
حميد بن مسلم مى گويد: به خدا سوگند زينب دختر على (ع ) را فراموش نمى كنم كه در كنار بدنهاى پاره پاره ، ناله و گريه مى كرد و با صداى جانسوز و قلب غمبار مى گفت :
«وا محمداه صلى عليك ملائكة السّماء هذا حسين مرمل بالدماء، مقطّع الاعضاء و بناتك سبايا...»؛ فرياد اى محمد! درود پادشاه آسمان بر تو ، اين حسين تو است كه در خون غوطور است ، اعضايش قطع شده ، و دختران تو به عنوان اسير، عبور داده مى شوند...
پس با زبان پر گله آن بضعة الرسول
رو در مدينه کرد که يا ايهاالرسول
اين کشته فتاده به هامون حسين توست
وين صيد دست و پا زده در خون حسين توست
اين نخل تر کز آتش جان سوز تشنگي
دود از زمين رسانده به گردون حسين توست
اين ماهي فتاده به درياي خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسين توست
اين غرقه محيط شهادت که روي دشت
از موج خون او شده گلگون حسين توست
اين خشک لب فتاده دور از لب فرات
کز خون او زمين شده جيحون حسين توست
اين شاه کم سپاه که با خيل اشگ و آه
خرگاه زين جهان زده بيرون حسين توست
اين قالب طپان که چنين مانده بر زمين
شاه شهيد ناشده مدفون حسين توست
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.اقتباس از ؛ جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال الهی
۲.خمینی، سید روح الله،شرح چهل حدیث،ص۵۸۲
۳.مقتل الحسین مقرّم، ص ۴۶۴
۴.نهج البلاغه، خطبه همام
۵.مطابق نقل کامل الزیارات.
۶.اسدالغابه، ج ۳ ، ص۱۴۳.
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
نماز؛ فلسفه و آثار
منبر ۲۰ دقیقه ای🕙
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
☑️مقدمه
یکی از امور مهم که مرتب باید در مورد آن تذکر داده شود نماز است . نخست از باب مقدمه ، در اهمیت و جایگاه نماز و تاریخچه آن نکاتی تقدیم می شود؛
🔹نماز از عباداتی است که هیچ شریعتی از آن خالی نبوده، هر چند که گونههای آن بر حسب شریعتهای مختلف فرق داشته است.
➖چنانچه حضرت ابراهیم (ع) برپاداری نماز را هم برای خودش و هم برای فرزندش از خدای متعال طلب نمود: «رب اجعلنی مقیم الصلاة و من ذریتی...؛
پروردگارا! مرا به پا دارندۀ نماز قرار ده و از فرزندانم (نیز)...»
➖در آغاز بعثت حضرت موسی (ع) نماز در ضمن معارف کلی شریعت آن حضرت ذکرشده است: «...اقم الصلاة لذکری؛... نماز را برای یاد من بپا دار.»
نماز در یهودیت «تفیلا» و در جمع تفیلیم یا تفیلوت خوانده میشود و احکام آن در سیدور یا بخشهای «میشنا» (کتب سنتی دعای دین یهود) آمده است. معمولا در هر روز سه نماز خوانده میشود
➖و حضرت عیسی (ع) در گهواره از آن سخن گفت: «وأوصانی بالصلاة والزکاة ما دمت حیا؛ و تا زمانی که زندهام مرا به نماز و زکات توصیه کرده است».
➖وجوب نمازهای پنجگانه (یومیه)، برای مسلمانان، در شب معراج و حدود ۱۸ ماه پیش از هجرت پیامبر(ص) به مدینه اتفاق افتاد. این نمازها همگی دو رکعتی بودند که در سال اول هجری هفت رکعت به آنها اضافه شد. طبق حدیث، روزانه ده رکعت نماز «فرض الله» و هفت رکعت بعدی «فرض النبی» دانسته شده است که با اذن الهی توسط پیامبر به نماز های یومیه اضافه شده است.(۱)
➖نماز، نخستین نشانه حکومت صالحان در روی زمین دانسته شده است: «الذین إن مکناهم فی الارض أقاموا الصلاة...؛ کسانی که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیم، نماز را برپامیدارند... ».
➖اگر چه آثار و فوائدی که در مورد نماز گفته شده برای نمازی است که با شرایط اقامه شود و شخص با حضور قلب نماز بخواند اما حتی اگر در نماز حضور قلب نداشته باشد، همین که برای اطاعت فرمان الهی آنگونه که او میخواهد، عبادت او را انجام میدهد بندگی خود را نشان میدهد.
✅جایگاه نماز
➖نماز ستون دین ،رکن دین و شرط قبولی اعمال است؛ أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ اَلْعَبْدُ اَلصَّلاَةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا وَ إِنْ رُدَّتْ رُدَّ مَا سِوَاهَا.اوّلين چيزى كه بنده از آن بازخواست مىشود،نماز است،اگر نماز پذيرفته شد اعمال ديگر قبول مىشود،و اگر پذيرفته نشد اعمال ديگر نيز پذيرفته نمىگردد.(۲)
➖مرحوم كلينى (ره) در كتاب كافى از عبيد بن زراره روايت مىكند كه گفت: «به خدمت امام صادق (ع) شرفياب شدم و عرض كردم: اى فرزند رسول خدا! گناهان كبيره را براى من بيان كنيد.» امام (ع) فرمودند: هُنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ (عَ) سَبْعٌ اَلْكُفْرُ بِاللَّهِ وَ قَتْلُ اَلنَّفْسِ وَ عُقُوقُ اَلْوَالِدَيْنِ وَ أَكْلُ اَلرِّبَا بَعْدَ اَلْبَيِّنَةِ وَ أَكْلُ مَالِ اَلْيَتِيمِ ظُلْماً وَ اَلْفِرَارُ مِنَ اَلزَّحْفِ وَ اَلتَّعَرُّبُ بَعْدَ اَلْهِجْرَةِ
«آنها در کتاب علی(ع) هفت تاست: كفر ورزيدن به خداوند، كشتن انسانهاى بىگناه، عاق والدين؛ يعنى موجبات ناخشنودى پدر و مادر را فراهم كردن، رباخوارى، مال يتيم را به ناحق خوردن، از جبهۀ جنگ فرار كردن، به خصوص اگر موجب تضعيف جبهه شود و تعرب بعد از هجرت؛ يعنى بازگشت به آيين پيشين، بعد از تشرف به اسلام.» زراره مىگويد كه بعد از تمام شدن سخنان امام صادق (ع) با تعجب پرسيدم: «فَأَكْلُ دِرْهَمٍ مِنْ مَالِ اَلْيَتِيمِ ظُلْماً أَكْبَرُ أَمْ تَرْكُ اَلصَّلاَةِ »اى فرزند رسول خدا! مال بچۀ يتيم را خوردن گناهش بيشتر است يا نماز را ترك كردن؟» حضرت فرمودند: «تَرْكُ اَلصَّلاَةِ»ترك نماز .
گفتم: «فَمَا عَدَدْتَ تَرْكَ اَلصَّلاَةِ فِي اَلْكَبَائِرِ» پس چرا ترک نماز در گناهان کبیره نمشردی؟!
فرمود:«أَيُّ شَيْءٍ أَوَّلُ مَا قُلْتُ لَكَ»نخستين گناه که گفتم چه بود؟
گفتم: کفر
فرمود:« فَإِنَّ تَارِكَ اَلصَّلاَةِ كَافِرٌ يَعْنِي مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ .ترک کننده نماز کافر است»
آری،کسی که بدون علت و فقط از روی انکار وجوب نماز، آن را ترک کند چون منکر ضروری دین شده است کافر و مرتد خواهد بود.(۳)
☑️مراتب نماز
به اعتقاد امام خمینی برای هر یک از اعمال نماز، صورت ملکوتی وجود دارد و به حسب مقامات و مراتب نمازگزاران مختلف میشود. این مراتب عبارتند از:
۱- نماز اهل ظاهر که تنها اجزا و مقدمات را دارا است و صورت نماز است.
۲- نماز اهل باطن؛ هر اندازه که از ظاهر به باطن و از صورت به معنا پی ببرد، نماز او حقیقت پیدا میکند.
۳- نماز اولیاء که آیینه تجلیات خداوند است.
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔻در ادامه برخی از آثار نماز را مورد تذکر قرار خواهیم داد🔺
۱.مقاومت در برابر سختی ها
یکی از رازها و فوائد نماز این است که موجب استواری و استقامت نمازگزار در برابر سختیها و ناگواریها میگردد. زیرا به هنگام حوادث سخت و مشکلات طاقت فرسا که انسان نیروی خود را برای مقابله با آنها ناچیز میبیند نیازمند به تکیهگاهی است که از هر جهت نامحدود و بیانتها است نماز او را با چنین مبدئی مربوط میکند و با اتکاء بر او میتواند با روحی مطمئن و آرام امواج سهمگین مشکلات را در هم بشکند.
خداوند می فرماید :
➖«اِنَّ الْاِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً اِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً وَ اِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً اِلاَّ الْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَلی صَلوتِهِمْ دائِمُونَ؛
آدمی حریص خلق شده، وقتی که شر و بدی به او میرسد، جزع و بیتابی میکند و زمانی که نعمت و خیر به او میرسد حق مستمندان و فقرا را نمیدهد، مگر نمازگزاران؛ کسانی که در نمازشان مداومت دارند.
➖ در احادیث داریم که پیامبر یا حضرت امیر(ع) با مشکلی برخورد میکردند یا خیر مصیبتی به آنها می رسید به نماز برمیخاستند و پس از نماز این آیه را قرائت میفرمودند :«یا ایها الّذین امنوا استعینوا بالصبر و الصلوة ان الله مع الصابرین» و اینگونه از نماز در جهت مقاومت در برابر سختی ها کمک میگرفتند.
۲.بازدارنده از گناه
چنانکه فرمود: «ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر؛ نماز از عمل قبیح و ناپسند انسان را باز میدارد».
سیاق آیات شاهد بر این است که منظور از این باز داری، بازداریِ طبیعت نماز از فحشاء و منکر است. البته بازداری آن به نحو اقتضاء است نه علیت تامه، که هر کس نماز خواند، دیگر نتواند گناه کند یعنی نمازی که با رعایت آداب و شرائط مطلوبِ شرع، انجام یافته قدرت باز دارندگی از گناه را دارد، به شرطی که خود شخص اراده بر انجام گناه نداشته باشد.
نماز سدی در برابر گناهان آینده است، چرا كه روح ایمان را در انسان تقویت میكند، و نهال تقوا را در دل پرورش می دهد، و می دانیم «ایمان» و «تقوی» نیرومندترین سد دربرابر گناهان است و این همان چیزی است كه در آیهی فوق به عنوان نهی از فحشاء و منکر بیان شده است و همان است كه در احادیث متعددی میخوانیم : افراد گناهكاری بودند كه شرح حال آنها را برای پیشوایان اسلام بیان كردند فرمودند: غم مخورید، نماز آنها را اصلاح می كند و كرد.
۳.پاک کننده گناه
چنانچه انسان با نماز نخواندن جهنمی و اهل دوزخ میشود که قرآن از گفتگوی میان بهشتیان و دوزخیان خبر میدهد که بهشتیان از علّت جهنمی شدن اهل دوزخ سئوال میکنند. در جواب آنان، اولین سخنی که بر زبان میآورند بینمازی و بیتفاوتی نسبت به نماز است: «ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلین؛ چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! میگویند: ما از نمازگزاران نبودیم.»
نماز خواندن هم باعث فاصله گرفتن از جهنم و وسیله ی شستشوی از گناهان و مغفرت و آمرزش الهی است چرا كه خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته میكند، لذا در حدیثی میخوانیم: پیامبر (ص) از یاران خود سؤال كرد: «لو كان علی باب دار الحد كم نهر و اغتسل فی كل یوم منه خمس مرات اكان یبقی فی جسه من الدرن شیء؟ قلت لا، قال: فان مثل الصلاه كمثل النهر الجاری كلما صلی كفرت ما بینهما من الذنوب؛ اگر بر در خانه یكی از شما نهری از آب صاف و پاكیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آیا چیزی از آلودگی و كثافت در بدن او میماند؟».
در پاسخ عرض كردند: نه. فرمود: «نماز درست همانند این آب جاری است، هر زمان كه انسان نمازی می خواند گناهانی كه در میان دو نماز انجام شده است از میان می رود»
و به این ترتیب جراحاتی كه بر روح و جان انسان از گناه مینشیند، با مرهم نماز التیام می یابد و زنگارهائی كه بر قلب می نشیند زدوده میشود.
۴.پاکی از خودخواهی
نماز خودبینی و کبر را درهم میشكند، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر رکعت دو بار پیشانی بر خاك در برابر خدا میگذارد، خود را ذرهی كوچكی در برابر عظمت او میبیند، بلكه صفری در برابر بی نهایت. پردههای غرور و خودخواهی را كنار میزند، تکبر و برتری جوئی را در هم میكوبد.
به فاطمه زهرا (س) در خطبه فدکیه كه در بخشی از آن به بیان فلسفه عبادات پرداخته اند میفرمایند: «و الصلوه تنزیهاً لکم عن الكبر؛و نماز را برای پاكسازی شما، از كبر [واجب فرمود ]».
۵. کمال بخش و پرورش دهنده روح
«الصلوه قربان كلی تقی»
نماز انسان را از جهان محدود ماده و چهار دیوار عالم طبیعت بیرون میبرد، به ملکوت آسمانها دعوت میكند، خود را بدون نیاز به هیچ واسطه در برابر خدا می بیند و با او به گفتگو بر میخیزد.
تكرار این عمل در شبانه روز موجب کمال و پرورش روح انسان است.
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
۶.غفلت زدایی
پیامبر(ص) فرمود : «و إنَّما فُرِضَتِ الصَّلاةُ ... لِاءِقامَةِ ذِكرِ اللّه ِ(۴)
نماز واجب شده است برای بر پا داشتن ذکر خداوند.
نماز ، از سنخ ذکر است و ذکر نقطه مقابل غفلت است, یکی از جدی ترین عوامل سقوط برای رهروان راه حق آن است كه هدف آفرینش خود را فراموش كنند و غرق در زندگی مادی و لذائذ زود گذر گردند, اما نماز به حکم این كه در فواصل مختلف, و در هر شبانه روز پنج بار انجام میشود, مرتباً به انسان اخطار می كند, هشدار میدهد, هدف آفرینش او را خاطر نشان میسازد, موقعیت او را در جهان به او گوشزد می كند و این نعمت بزرگی است كه انسان وسیله ای در اختیار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قویا به او بیدار باش گوید.
یادآوری مستمر خداوند لذایذ موقتی و فریبهای اهل دنیا ، نتواند انسان را از یاد خداوند و در نتیجه ، پیروی از دستورات او ، باز دارد.
نماز به عنوان ذکرالله ،از آن جهت دارای اهمیت است، که نماز گزار همواره، وجود خدا را در هر لحظه و هر مکان یاد آور می شود و همواره در امور خویش خدا را ناظر می داند.
۷.توجه ویژه خداوند
امام باقر (ع) فرمود : ذِكْرُ اللّه ِ لاَِهْلِ الصَّلاةِ اَكْبَرُ مِنْ ذِكْرِهِمْ ايّاهُ؛ اَلا تَرى اَنَّهُ يَقولُ: اُذْكُرونى اَذْكُرْكُمْ؟(۵)
ياد خدا از نمازگزاران، بالاتر از ياد آنان از خداوند است، مگر نمى بينى كه خداوند مى فرمايد: «مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم»؟
برخورداری از یاد و توجه ویژه خداوند برکات زیاد و شگفت انگیزی برای نمازگزار خواهد داشت.
امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ فرمود:
«هنگامی که مؤمن به نماز می ایستد، شیطان به طرف او می آید و به سبب رحمتی که آن مؤمن را از جانب خداوند در برگرفته، به او از روی حسد می نگرد.»(۶)
پیامبر (ص)فرمود:
«برای کسی که نماز واجبی را بخواند، در نزد خدا یک دعای مستجاب وجود دارد.»
۸. اصلاح اخلاق اجتماعی
«و أقِم الصلوة طَرَفَی النّهار و زُلَفاً من اللّیل انّ الحسنات یُذهِبْنَ السیئات ذلک ذکری للذّاکرین»( سوره هود /۱۱۴)
«در دو طرف روز و اوایل شب نماز را بپادار، چه آنکه حسنات، سیئات را از بین می برد. این تذکری است برای آنان که اهل تذکرند.»
نماز اگر با شرایط خوانده شود ، عدالت اجتماعی و رعایت حقوق دیگران در جامعه را به دنبال دارد چرا که در دین مبین اسلام مقدمات نماز مانند مکان و لباس نمازگزار و آب وضو وغسل او باید از هر جهت بدون اشکال باشد و نماز گزار نمی تواند در لباسی که به زور از دیگری گرفته یا در مکانی که از آن دیگری است ، بدون رضایت صاحبان آنها نماز بگزارد . و با توجه به این اصل کسی که آلوده به غصب حقوق دیگران باشد و نیازمندیهای خود را از اموال دیگران تهیه کرده باشد ، با آن اموال نمی تواند به نماز بایستد و هنگامی نماز چنین شخصی مورد قبول واقع خواهد شد که تمامی اموال نا مشروع را از مال خود خارج کرده و با رعایت مو به موی شرایط صحت نماز ، نماز را به پا دارد .
۹.تقویت نظم
أُوصِیكُمَا وَجَمِیعَ وُلْدی (وَلَدِی) وَأَهْلِی وَمَنْ بَلَغَهُ كِتَابِی بِتَقْوَى اللهِ وَنَظْمِ أَمْرِكُمْ
شما و هركسى را كه نوشته من به او مىرسد سفارش مىكنم به تقوا، و نظم كارتان، وصیت میکنم.
نماز نظم انضباط را در انسان تقویت می کند؛ چرا که دقیقاً باید در اوقات معینی انجام گیرد و تأخیر و تقدیم آن، هر دو، موجب بطلان نماز است.(۷)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان
یکی از علماء به همراه کاروانی از سفر زیارت کربلا و نجف برمی گشتند که گرفتار راهزنان شدند و دار و ندارشان را دزدیدند.
آن عالم می گوید: « من در بین اموالم کتابی داشتم که سالها با زحمت و مشقّت زیادی آن را نوشته بودم و چون خیلی مورد علاقه ام بود همه جا همراه خودم می بردم. برای همین دزدها آن کتاب را هم دزدیدند. مانده بودم چه کار کنم. دست آخر یکی از دزدها را کنار کشیدم و گفتم: من کتابی در میان اموالم داشتم که شما آن را به غارت برده اید. به دردتان نمی خورد، اگر ممکن است آن را به من برگردانید .
دزد گفت: ما بدون اجازه رئیسمان نمی توانیم کتاب شما را پس بدهیم و اصلاً حق نداریم دست به اموال بزنیم.
گفتم: رئیس شما کجاست؟
گفت: پشت این کوه چادر زده است.
با آن دزد همراه شدیم و به چادر رئیسشان رفتیم، وقتی وارد شدیم دیدم که رئیس دزدها در حال خواندن نماز است!
وقتی که نمازش تمام شد آن دزد به رئیس خود گفت: این عالم یک کتابی بین اموال دارد و آن را می خواهد، اگر اجازه دهید کتابش را پس دهیم.
من به رئیس راهزنان گفتم: نمی دانستم رییس دزدها هم نماز می خواند؟! نماز کجا؟!! دزدی کجا؟!!
گفت: هیچ عاقلی همه ی پل های پشت سرش را خراب نمی کند. درست است که من رئیس دزدها هستم ولی نباید رابطهی خود را با خدا از بیخ قطع کنم. بالاخره باید یک راه آشتی را باقی گذاشت. فکر نمی کردم عالمی مثل شما بین کاروان باشد؛ به احترام شما همه ی اموال را برمی گردانیم.
و دستور داد همین کار را کردند و ما هم خوشحال با اموالمان به سمت وطن روانه شدیم.
پس از مدّتی که دوباره به زیارت کربلا و نجف رفتم، در حرم امام حسین (علیه السّلام) همان مرد را دیدم که با حال خضوع و خشوع گریه و دعا می کرد. وقتی که مرا دید شناخت و گفت:
مرا می شناسی؟
گفتم: آری!
گفت: راه آشتی کار خودش را کرد! من نماز را ترک نکردم خدا هم توفیق توبه به من داد. از دزدی دست برداشتم و هر چه از اموال مردم نزد من بود، به صاحبانشان برگرداندم و هر که را نمی شناختم از طرف آنها صدقه دادم. حالاهم افتخار زیارت امام حسین را پیدا کرده ام. خدا هوای همه ی بنده هایش را دارد.
💠داستان
ﻣﺴﻌﺪﻩ ﺑﻦ ﺻﺪﻗﻪ میﮔﻮﻳﺪ:
ﺷﻨﻴﺪﻡ ﺷﺨﺼﻰ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﺯﻧﺎﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﻛﺎﻓﺮ ﻧﻤﻰ ﻧﺎﻣﻴﺪ ﻭﻟﻰ ﺗﺮﻙ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﻛﺎﻓﺮ ﻣﻰ ﻧﺎﻣﻴﺪ؟
ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺯﻧﺎﻛﺎﺭ ﻭ ﻧﻈﻴﺮ ﺍﻭ، ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﻏﺎﻟﺐ ﺷﺪﻥ ﻏﺮﻳﺰﻩ ﺟﻨﺴﻰ ﻭ ﺷﻬﻮﺍﺕ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ، ﻭﻟﻰ ﺗﺎﺭﻙ ﻧﻤﺎﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﺮﻙ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ ﻣﮕﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺳﺘﺨﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﺒﻚ ﺷﻤﺮﺩﻥ ﻧﻤﺎﺯ.
ﺁﺭﻯ ﺯﻧﺎﻛﺎﺭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻟﺬّﺕ ﻭ ﻛﺎﻣﻴﺎﺑﻰ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺯﻥ ﺍﺟﻨﺒﻰ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ، ﻭﻟﻰ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺗﺮﻙ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﻟﺬّﺗﻰ ﺭﺍ ﻧﻤﻰ ﺟﻮﻳﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﻣﺴﺒﺐ ﺗﺮﻙ ﺁﻥ، ﺳﺒﻚ ﺷﻤﺮﺩﻥ ﻓﻌﻞ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﺍﺳﺘخفاﻑ ﻭ ﺳﺒﻚ ﺷﻤﺮﺩﻥ ﻣﺤﻘﻖ ﺷﺪ، ﻛﻔﺮ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ.
💠داستان
پس از وفات امام صادق (ع) ابو بصیر آمد به ام حمیده تسلیتی عرض کند . ام حمیده گریست به ابوبصیر گفت : ابوبصیر ! نبودی و لحظه آخر امام را ندیدی ، جریان عجیبی رخ داد .
امام در یک حالی فرو رفت که تقریبا حال غشوهای بود . بعد چشمهایش را باز کرد و فرمود : تمام خویشان نزدیک مرا بگوئید بیایند بالای سر من حاضر شوند . ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت کردیم . وقتی همه جمع شدند ، امام در همان حالات که لحظات آخر عمرش را طی میکرد یک مرتب چشمش را باز کرد ، رو کرد به جمعیت و همین یک جمله را گفت : « ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلوش » هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک بشمارند ، نخواهد رسید . این را گفت و جان بجان آفرین تسلیم کرد .
[در اینکه منظور از «استخفاف بالصلاه» چیست احتمالاتی داده اند و مواردی مثل قضا شدن نماز و تأخیر از اول وقت و... از مصادیق استخفاف گفته اند اما حقیر یک احتمالی مطرح میکنم که امام با این عبارت، اباحه گرانی نظیر مرجئه را که با طرح عناوینی مثل شفاعت ترک نماز را ترویج می دادند را هدف قرار داده اند چنانچه امروزه افرادی با طرح اسلام رحمانی سعی دارند نماز خواندن را در برابر اموری مثل خدمت به خلق بی اهمیت جلوه دهند. ]
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.الكافي،ج۳ ؛ ص۲۷۳.
۲.فلاح السائل،ج۱،ص۱۲۷ .
۳.الکافي ،ج۲ ،ص۲۷۸ .
۴.عوالي اللآلي : ج۱ ص۳۲۳.
۵.بحارالأنوار، ج ۸۲ ، ص۱۹۹.
۶.خصال، ص ۶۳۲ّ.
۷.تفسیر نمونه، ج ۱۶، ص ۲۹۱
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔴 تا پایان سال ۱۴۰۱ تمدید شد! 🔴
🔰 برگزاری سومین همایش ملی حوزه انقلابی حوزه منتظر
🔸همراه با جوایز چند ده میلیونی و پرداخت حق القلم ۲۰۰ هزارتومانی برای تمامی آثار علمی صحیح دریافتی اعم از مقاله و کتاب ویژه طلاب و روحانیون سراسر کشور
🔹 رشته ها : مقاله، کتاب، شعر، داستان ، فیلم کوتاه، عکس، اینفوگرافی و نرم افزار
🔸محور ها: هویت طلبه انقلابی از دیدگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری ، حوزه زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) ، تولید دانش بنیان و اشتغال آفرین از دیدگاه آیات و روایات، مبانی انقلابی گری از دیدگاه آیات و روایات و....
🔹بخش ویژه: نقش امام زادگان فارس در احیاء تفکر و ارزش های اسلامی ، سیره علمای فارس در احیاء تفکر اسلامی
✅ جهت ارسال آثار و کسب اطلاعات بیشتر به سایت www.hamayeshhf.com مراجعه فرمایید.
🔶دبیرخانه سومین دوره همایش حوزه انقلابی حوزه منتظر🔶
🆔 www.hamayeshhf.com
🆔 www.hamayeshhf.com
🆔 www.hamayeshhf.com