💠داستان
مردی خدمت پیامبر آمد و از تنگ دستی شکایت کرد. حضرت به او فرمودند: شاید نماز نمی خوانی؟ مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا نمازهای پنجگانه را به جماعت و در پشت سر شما بجا می آورم.
حضرت فرمودند: شاید کسی در منزلت نماز نمی خواند؟
آن مرد عرض کرد: همه نماز می خوانند و تا آن ها را به خواندن نماز واندارم، از خانه خارج نمی گردم.
پیامبر (ص) فرمودند: شاید در همسایگی تو کسی می باشد که نماز نمی خواند؟
مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا تمامی آن ها نماز می خوانند.
پس در آن لحظه جبرئیل نازل شد و عرض کرد: ای رسول خدا؛ در فلان بیابان فرد بی نمازی از دنیا رفته است و کلاغی استخوان کوچکی از آن فردِ بی نماز و تارک الصلاة را به منقار گرفته و آورده در میان درختی که در خانه ی این مرد است قرار داده است، پس به او بگو آن استخوان را بردارد تا وسعتِ رزق و روزی پیدا نماید.(۱۹)
💠داستان
روزی جوانی به حضور امام صادق علیه السلام آمد و عرض کرد:- سرمایه ندارم .امام علیه السلام فرمود: درستکار باش ! خداوند روزی را می رساند.جوان بیرون آمد. در راه ، کیسه ای پیدا کرد. هفتصد دینار در آن بود. با خود گفت : باید سفارش امام علیه السلام را عمل نمایم ، لذا من به همه اعلام می کنم که اگر همیانی گم کرده اند نزد من آیند.با صدای بلند گفت :هر کس کیسه ای گم کرده ، بیاید نشانه اش را بگوید و آن را ببرد.فردی آمد و نشانه های کیسه را گفت ، کیسه اش را گرفت و هفتاد دینار به رضایت خود به آن جوان داد.جوان برگشت به حضور حضرت ، قضیه را گفت .حضرت فرمود:- این هفتاد دینار حلال بهتر است از آن هفتصد دینار حرام و آن را خدا به تو رساند. جوان با آن پول تجارت کرد و بسیار غنی شد.
💠داستان
امير مؤمنان عليه السلام بر كنيزى گذشت كه از قصّاب ، گوشتى خريده بود و به قصّاب مى گفت : بيشتر بده . امير مؤمنان عليه السلام به آن مرد فرمود : «بيشتر بده ، كه بركتش زيادتر مى شود».
💠داستان
مرحوم طبرسی از براء بن عازب نقل می کند: وقتی آیه مبارکه «و انذر عشیرتک الا قربین» نازل شد، پیامبر (ص) مأمور شد خویشان و نزدیکان خود را (از روز قیامت) به ترساند، در اجرای این امر الهی پیامبر عموها و بستگان نزدیکش را که به چهل نفر می رسید در خانه ابوطالب دعوت کرد عموهای آن حضرت: ابوطالب، حمزه، عباس و ابولهب حضور داشتند، همگی را با یک ران گوسفند و یک ظرف (قدح) شیر مهمان و پذیرایی کرد، در حالی که غذای حاضر برای یک نفر از آنها کفایت می کرد، جملگی را پیش خواند با نام خدا (بسم الله) همگی سر آن سفره با برکت از آن طعام خوردند و شیر آشامیدند و سیر گردیدند.(۲۰)
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.عیون اخبار الرضا(ع)،ج۱، ص۲۹۵.
۲.اصول کافی، ج۳ ،ص۳۷۷.
۳.نهج البلاغه، خطبه ۱۹۸.
۴.غرر الحكم ،۴۲۱۱.
۵.كافى، ج ۳، ص۵۶۸.
۶.الكافي، ج۴،ص۹.
۷.تحف العقول ،۱۷۲
۸.میزان الحکمه،ج۱، ح ۱۶۹۸.
۹.کافی، ج ۲، ص۱۱۹.
۱۰. المعجم الاوسط، ج ۷، ص ۱۹۴.
۱۱.اصول کافی،ج ۴ ص ۴۱۳
۱۲. مستدرک الوسائل، ج۴، ص۳۳۶
۱۳.مستدرک الوسائل،ج۱۵،ص۱۱۶.
۱۴.مستدرک الوسائل،ج۱۶،ص۳۲۶.
۱۵.نهج البلاغه، خطبه ۱۴۸.
۱۶.ثواب الاعمال،ص۲۸۹.
۱۷.عوالی اللئالی، ج ۱، ص ۲۶۱.
۱۸.بحار الانوار،ج۲۲،ص۴۵۳.
۱۹. ثواب الاعمال،ص۱۰۴.
۲۰.الغدیر ،ج۲،ص ۲۷۸.
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
جهاد با نفس (۱۳)
منبر یک دقیقه ای🕙
[ نکاتی برگزیده و کوتاه تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
❇️مقدمه
در کتابی که آیت الله بهجت معرفی فرموده اند حدیث سیزدهم که بنا داریم از آن کتاب تقدیم کنیم عبارت است از این حدیث؛
حضرت امیر(ع) به محمد حنفیه فرمود:
«يَا بُنَيَّ لاَ تَقُلْ مَا لاَ تَعْلَمُ، بَلْ لاَ تَقُلْ كُلَّ مَا تَعْلَمُ، فَإِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ فَرَضَ عَلَى جَوَارِحِكَ كُلِّهَا فَرَائِضَ يَحْتَجُّ بِهَا عَلَيْكَ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ...».پسر دلبندم! چيزى را كه نمىدانى مگو بلكه هر چيزى را هم كه مىدانى بر زبان مياور زيرا خداوند بر تمامى اعضاى تو امورى را واجب ساخته كه به وسيله آنها در روز قيامت بر عليه تو حجّت و دليلى مىآورد و از تو در باره آنها مىپرسد.
🔷احادیث مشابه
➖امام باقر(ع) فرمود:
مَنْ أَفْتَى اَلنَّاسَ «بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لاٰ هُدىً» مِنَ اَللَّهِ لَعَنَتْهُ مَلاَئِكَةُ اَلرَّحْمَةِ وَ مَلاَئِكَةُ اَلْعَذَابِ وَ لَحِقَهُ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِفُتْيَاهُ.
هر كس بدون علم و هدايت به مردم فتوا دهد، فرشتگان رحمت و فرشتگان عذاب بر او لعنت فرستند و گناه آن كه به فتواى او عمل كند دامنگيرش شود.
➖امام سجاد اینگونه دعا فرمود:
اللَّهُمَّ إِنیِّ أَعُوذُ بِکَ مِن... أَوْ نَقُولَ فِی الْعِلْمِ بِغَیْرِ عِلْمٍ» پرداخت و گفت: در هیچ موضوع علمی نباید داشتن علم و آگاهی اظهار نظر کرد، چراکه چنین کاری خسارت های فراوانی از لحاظ مادی و معنوی برای گوینده و شنونده دارد.
🔴آسیب خود عالم پنداری
یکی از آسیب های زندگی های امروزی اعتماد به نفس بیش از حد و توهم آمیز در برخی افراد است که افراد خود را در امور دینی متخصص می دانند!
در دنیایى که براى کوچکترین مساله زندگى مادى به متخصصمراجعه مىکنند و هرگز حاضر نیستند بدن یا لوازم منزل و ماشینخود را به غیر متخصص بسپارند ، آیا مىشود مسایل دینى و اصل دینرا که در نگاه واقع بینانه با دنیا و زندگى دنیایى قابل مقایسهنیست . از غیر متخصص یا غیر عالم به دین فراگرفت ؟
کتاب و سنتبه ما تکلیف کردهاند که دین را از دینشناسانبیاموزیم . قرآن مىفرماید :« وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ ۚ إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولٰئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا»﴿۳۶ اسرا﴾
از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسؤولند.
و می فرماید:«فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»اگر نمیدانید، از آگاهان بپرسید.﴿۴۳ نحل﴾
🔷اهمیت این دستور مهم
در طول تاريخ، بسيارى از فتنهها و نزاعها، از قضاوتهاى عجولانه يا حرفهاى بىمدرك ونظريههاى بدون تحقيق و علم، بروز كرده است.
عمل به اين دستور که [ از اظهار نظر بی علم اجتناب کنیم]، فرد و جامعه را در برابر بسيارى از فريبها و خطاها بيمه مىكند. چرا كه خوشبينى بيجا، زودباورى وشايعهپذيرى، جامعه را دستخوش ذلّت وتسليم دشمن مىكند.
♻️مصادیق آسیب های قول بغیر علم
تقليد كوركورانه، پيروى از عادات وخيالات، تبعيّت از نياكان، باور كردن پيشگويىها، خوابها، حدسها و گمانها، قضاوت بدون علم، گواهى دادن بدون علم، موضعگيرى، ستايش يا انتقاد بدون علم، تفسير و تحليل و نوشتن و فتوا دادن بدون علم، نقل
شنيدههاى بىاساس و شايعات، نسبت دادن چيزى به خدا و دين بدون علم، تصميم در شرايط هيجانى و بحرانى وبدون دليل وبرهان، تكيه به سوگندها و اشكهاى دروغين ديگران، همهى اينها مصداق «لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ» بوده و ممنوع است.
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.وسائل الشيعة ،ج۱۱،ص۱۲۳.
۲.الکافي , جلد۷ , صفحه۴۰۹
منبر یک دقیقه ای🕘
موضوع: ویژگی های منتظران(۱۳)
[ نکاتی برگزیده و کوتاه تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود]
بسم الله الرحمن الرحیم
أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک، عَلی صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة و الغَیبَةِ الإلهیَّة ، أللّهمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ
✅مقدمه
برای تحقق اهداف خلقت، و ظهور انسان کامل و تشکیل حکومت عدل جهانی توسط حضرت حجت روحی فداه، انسان هایی لازم است که با ویژگی های ایمانی، اخلاقی، فکری و اعتقادی ، قابلیت و شایستگی این دوران را در خود جمع کرده باشند.
طبق یک حدیث جالب ازپیامبر، مؤمن كامل داراى ۱۰۳ صفت است.
➖پیامبر(ص) فرمود:
«لا يُكْمِلُ المؤمنُ إيمانَهُ حتّى يَحْتَويَ على مائةٍ و ثلاثِ خِصالٍ....»(۱)
❇️خصلت سیزدهم ؛
سیزدهمین صفت مؤمن «لا یؤذى من یؤذیه» است در مفاهیم دینى دو مفهوم جدا از هم داریم:
۱.عدالت: معنایش این است که «من اعتدى علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدى علیکم» یعنى به اندازه اى که بر شما ظلم کرده به همان مقدار به خودش تلافى کنید.
۲. فضیلت: غیر از عدل و در واقع همان عفو است، یعنى خوبى در مقابل بدى است که از صفات برجسته اى است که حضرت رسول(ص) فرمود: «یُعطى من حَرُمَه (مى بخشند به کسى که از او دریغ کرده چیزى را) و یعفو عن من ظَلَمه (از کسى که به او ظلم کرده در مى گذرد) یصل من قطعه (کسى که با او قطع رابطه کرده او به دیدنش مى رود)». مؤمن کامل سراغ عدالت نمى رود بلکه سراغ فضیلت مى رود.
🔷پاداش تحمل به آزار دیگران
در حدیث بلندی که حضرت عبدالعظیم حسنی از امام هادی(ع) روایت کرده ؛ حضرت موسی(ع) از خداوند سوال میکند؛
« إِلَهِي فَمَا جَزَاءُ مَنْ صَبَرَ عَلَى أَذَى اَلنَّاسِ وَ شَتْمِهِمْ فِيكَ»
پروردگارا ! پاداش كسى كه به خاطر تو بر اذيّت و آزار مردم و دشنام آنها شكيبايى ورزد، چيست ؟
خداوند فرمود:« أُعِينُهُ عَلَى أَهْوَالِ يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ»
اى موسى ! او را در سختىهاى روز قيامت، كمك خواهم كرد» .(۲)
🔷پاداش تحمل در خانواده
امام صادق(ع) فرمود:«مَنِ اِحْتَمَلَ مِنِ اِمْرَأَتِهِ وَ لَوْ كَلِمَةً وَاحِدَةً أَعْتَقَ اَللَّهُ رَقَبَتَهُ مِنَ اَلنَّارِ وَ أَوْجَبَ لَهُ اَلْجَنَّةَ وَ كَتَبَ لَهُ مِائَتَيْ أَلْفِ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ مِائَتَيْ أَلْفِ سَيِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ مِائَتَيْ أَلْفِ دَرَجَةٍ وَ كَتَبَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِكُلِّ شَعْرَةٍ عَلَى بَدَنِهِ عِبَادَةَ سَنَةٍ».
:هركس حتى يك سخن(ناگوار)را از زن خود تحمل كند خداوند او را از آتش جهنم رها مىسازد و بهشت را بر او واجب مىكند و دويست هزار حسنه براى او مىنويسد و دويست هزار عمل زشت را از(نامه عمل)او پاك مىكند و مقام او را دويست هزار درجه بالا مىبرد و خداوند عز و جل به ازاى هرموى بدنش عبادت يك سال را براى او مىنويسد.(۳)
♻️تحمل درست و غلط
تحمّل آزار ، دو گونه است :
➖۱ تحمّل آزار دیگران به معناى تسلیم شدن در برابر خواستهاى نامشروع متجاوزان و ترکِ مقاومت و اظهار ضعف و زبونى در برابر سختىها ، از نظر اسلام ، بسیار نکوهیده است ، تا آن جا که امام على علیه السلام مىفرماید:
المَنِیَّهُ وَ لَا الدَّنِیَّهُ .(۴)
مرگ، آرى ! ننگ، هرگز!
➖۲ تحمّل آزار و رنج دیدن در جهت رعایت دیگران و به خاطر عفو و گذشت از بندگان خدا ، که موجب عزّت و افتخار در دنیا و پاداش بزرگ الهى در آخرت مىگردد .
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.بحارالانوار، ج ۶۴، ص۳۱۰.
۲.امالی صدوق،ج۱، ص۲۰۷.
۳.مکارم الأخلاق ، ج ۱ ص ۴۶۰
۴.نهج البلاغه : حکمت ۳۹۶ .
ترس از خدا
[منبر ۲۰ دقیقه ای]
[ نکاتی برگزیده تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار ۲۰ دقیقه انتخاب و ارائه شود]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
🌙بیان احکام
هرگاه مسافر پیش از ظهر وارد وطن شود یا به جایی برسد که قصد ده روز توقف دارد، چنانچه کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد باید روزه بگیرد و اگر انجام داده باید بعداً قضا کند، ولی اگر بعد از ظهر وارد شود نمیتواند روزه بگیرد.
❇️نکات کلی مقدماتی
«اسلام رحمانی» یک اصطلاحی است که اخیرا زیاد شنیده شده است و میتوان گفت برخی سخنرانان فعال در فضای مجازی ،زبان و بلندگوی این طرز فکر شده است که از جمله ویژگی های این طرز تفکر «انکار جهنم» و «بی معنا دانستن ترس از خداوند» و تأکید بر مهربانی خداوند است که صاحبان این تفکر که به جهت کج فهمی و تحلیل های مادی برای مقوله های فرا مادی دچار خطاهای بزرگی در تشخیص حقایق هستند ترویج اباحی گری در جامعه را دامن می زنند . تا جایی که بزرگان و مراجع در مورد خطرات این تفکر هشدار داده اند که؛« اسلام رحمانی نه اسلام است و نه رحمانی» نظرات رهبر معظم انقلاب را اینجا بخوانید .
🔷معنی ترس از خدا
ترس از خدا یعنی ترس از انجام ندادن مسئولیت انسانى و ارزشهاى عالى، ترس از این که به هدفى که براى آن آفریده شده دست نیابد.
🔷خوف از خدا، خوف از قاضی عادل است
خوف از بندگان خدا ممنوع است و خوف از خدا لازم است،خشیت و خوف از پروردگار این یک چیز لازمی است،این خوف، خوف از قبیل قاضی عادل است نه ظالم،یک وقت انسان از کسی میترسد چون میداند که او آدم متعرض، متجاوز یا بد اخلاقی است آدم از او میترسد،اما وقتی میشود که انسان از یک شخص قاطع و عادل و آگاهی میترسد،ضعف های خودش را میداند و از این که بر اساس این ضعف ها با او معامله بشود خائف است،خوف از خداوند متعال از این قبیل است. خوف از عالم قادر عادل از عدل او میترسیم،پس خوف از خدای متعال یک امر لازمی است و این مصونیت بخش است،مصونیت بخش است که انسان از خداوند متعال خائف باشد و باعث میشود که انسان مراقب حرکات خود باشد،نقطه مقابلش غفلت و ایمنی بی مورد است یعنی اعتماد بی مورد به خداوند متعال،یعنی انسان در حالی که عمل صالحی ندارد خاطرش جمع باشد.
🧷مطلب فوق در ابتدا درس خارج فقه مقام معظم رهبری بیان شده است؛ اینجا ببینید
♻️انواع ترس
حالات مختلف روانی انسان ، که در فارسی فقط از یک کلمه «ترس» به آن حالات اشاره میشود در قرآن کریم حدود ده کلمه استفاده شده است؛ خوف،خشیت،حذر، وجل ، رعب، رهب ،روع، ورع،فزع، تقوا
اگر چه من در فارسی به همه حالات روانی فوق کلمه ترس را به کار میبریم اما باید بدانیم که اینها باهم فرق دارند
مثلا خشيت ترس توام با تعظيم است و از دانايي ناشي مي شود . از اين رو، خداي سبحان آن را به علما اختصاص داده مي فرمايد: «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء .»
❇️مراتب خوف
خوف به عنوان یک فضیلت اخلاقی با توجه به مراتبی که سالک الی الله طی می کند دارای مراتب است؛
🔸مرتبه اوّلِ( خوف عامه) :
خوف از جهنم و خوف نرسیدن به لذتهای بهشت. بیشتر افراد خوف شان از این نوع می باشد.
🔸مرتبه دوم :خوف خاصّه
خوف دور شدن از ساحت مقدّس خداوند، در این مرحله از خوف سالک از توجه به لذّات حیوانی و شهوات طبیعی دور شده، ولی لذّات معنویّه در ذائقۀ روح او وجود دارد، و قرب منزلت و مقام را طالب است و تا این طلب برای خود هست، از رنگ نفسانیّت خالص و خالی نیست.
🔸مرتبه سوم :خوف اخصّ خواص
و آن خوفِ از احتجاب است یعنی سالک توجهی به عطیّه ندارد، و شوق حضور و لذّت آن آنها را از دو دنیا منقطع کرده، ولی تا بقایای نفسانیّت و انانیّت در کار باشد و اشتیاق مشاهده و حضور را برای خود داشته باشد، محبت الله و خلوصِ حقیقی نتوان آن را محسوب داشت، گرچه مقام شامخ بزرگی است که جز خُلَّص از اهل معرفت به آن نتوانند رسید، و دست طمع امثال ما محجوبان، از آن و کمتر از آن کوتاه است.
🔸مرتبه چهارم: خوف اولیا
در این مرتبه، سالک از رنگ إنیَّت و أنانیّت پاک و پاکیزه شده ، از جلوه های جمال و جلال که بر قلب صاف خود ، رهبت برایش حاصل می شود.
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔷خوف اکتسابی است
«ترس» حالتى انفعالى و واكنشى روانى است كه انسان در برابر تهدید، خطر یا ضرر از خود بروز مىدهد. ترس از آن نظر كه به صورت واكنش طبیعى و غیر ارادى در انسان ظاهر مىشود، رفتارى غیر اختیارى و غیر ارادى است و مورد ارزشیابى اخلاقى قرار نمىگیرد و به خودى خود، به صفت «خوب» یا «بد» متصف نمىشود و مدح و ذمى ندارد. از این نظر در شمار حالتهاى انعكاسى و به اصطلاح روانشناسان «حالتهاى رفلكسى» نظیر حالت غم، حزن و شادى قرار مىگیرد.
البته مقدمات ایجاد ترس و رفتارى كه انسان براى تضعیف، تقویت، كاهش یا استمرار حالت ترس در خود انجام مىدهد، مىتواند اختیارى باشد و ارزشیابى اخلاقى شود و صفت خوب یا بد به خود گیرد.
مثال، افراد ترسو و ضعیفالنفس، به ویژه وقتى شب به تنهایى در جایى به سر مىبرند، با تخیلات خویش حالت ترس را در خود تقویت مىكنند و در نتیجه، ترس آنها به دهشت و وحشت و وارد آمدن خسارتهاى جدى روحى به آنان تبدیل مىگردد.
پس باید توجه داشته باشیم خوف یک ویژگی اکتسابی است و باید در ایجاد و تقویت آن بکوشیم .
🔷 علت تأکید بر خوف
[ترس بیشتر از تشویق حرکت آفرین است]
هم با تحقیقات و روشهاى علمى و هم با تجربههاى عادى ما ثابت شده است كه عامل محرك انسان در بیشتر كارها ترس است و مىتوان گفت در نود درصد موارد، ترس باعث تحریك و تلاش انسان مىشود و ده درصد رفتار ما از وعده پاداش یا جلب منفعت سرچشمه مىگیرد.
در امور معنوى نیز گرچه ما معتقدیم خداوند افزون بر جهنم، بهشت نیز دارد و رحمت خداوند گستردهتر و مقدّم بر غضب اوست [یا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه] اما در بیشتر مردم، ترس از عقوبت الاهى باعث انجام وظایف و عبادات مىگردد و اگر ترس از عقوبت نبود، اندكى از مردم به امید ثواب و پاداش الاهى به انجام عبادات و تكالیف خود مىپرداختند.
♻️آثار و برکات خوف
خوف علاوه بر آنکه خود یکی از کمالات معنویه است، منشأ بسیاری از فضایل نفسانیه و یکی از مُصلحات مهمۀ نفس است؛ بلکه سرچشمۀ تمام اصلاحات و مبدأ علاج جمیع امراض روحانی توان آن را شمرد.
➖برطرف شدن خوف های منفی
ترس های منفی و استرس زا، یکی از مشکلات جدی بشر امروزی است.
در احادیث رفع خوف های منفی را ارمغان خوف از خدا بیان شده است ؛
پیامبر(ص)فرمود: مَن خافَ اللّه َ عزّ و جلّ خافَ مِنهُ کُلُّ شَیءٍ ، و مَن لَم یَخَفِ اللّه َ أخافَهُ اللّه ُ مِن کلِّ شَیءٍ» .
هرکه از خداوند عزّ و جلّ بترسد، همه اشیاء از او بترسند و هرکه از خدا نترسد، خداوند او را از همه چیز بترساند .(۱)
و حضرت امیر(ع) فرمود:« مَن خافَ اللّه َ آمَنَهُ اللّه ُ سُبحانَهُ مِن کُلِّ شَیءٍ ، مَن خافَ النّاسَ أخافَهُ اللّه ُ سُبحانَهُ مِن کُلِّ شَیءٍ» .هرکه از خدا ترسد، خداوند او را از هر چیز در امان دارد و هرکه از مردم ترسد، خداوند سبحان او را از همه چیز هراسان کند.(۲)
➖کنترل نفس
بدون شك رابطه نزديكى ميان «خوف از خدا» و «نهى نفس از هوى پرستى» وجود دارد كه يكى به منزله درخت و ديگرى به منزله ميوه آن است، هنگامى كه خوف از حقّ در اعماق روح انسان ريشه دار شد، ستيزى از درون در برابر هواى نفس آغاز مى گردد و مى دانيم سرچشمه تمام مفاسد و گناهانى كه در روى زمين است «هوى پرستى» است.
در آيات ۴۰و ۴۱ سوره «نازعات» مى فرمايد: (اما آن كس كه از مقام پروردگارش بترسد و نفس را از هوی و هوس باز دارد بهشت جايگاه اوست)؛ «وَ اَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى فَاِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى».
به گفته بعضى از مفسّران، سرچشمه هاى هفتگانه گناه كه در آيه ۱۴ سوره «آل عمران» آمده: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَ الْبَنِينَ وَ الْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعَامِ وَ الْحَرْثِ» محبت زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبها[و مركبها]ى ممتاز و دامها و زراعتها در نظر مردم جلوه داده شده است، همه در هوى پرستى خلاصه مى شود و سرچشمه هوى پرستى، عدم معرفت و عدم خوف از خداست.
🔷دو بهشت
خداوند به خائفان دو بهشت را وعده فرمود؛«وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ» شاید «بهشت اول» بهشت مادى و جسمانى باشد و «بهشت دوم» بهشت معنوى و روحانى، چنان که در آیه۱۵ سوره «آل عمران» آمده است: «لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللّهِ».
در این آیه، علاوه بر بهشت جسمانى که نهرها از زیر درختانش مى گذرد، و همسران پاک در آن هستند، از بهشت معنوى که، خشنودى خدا است، سخن مى گوید.
👈موارد بیشتر را اینجا ببینبد
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
♻️عوامل رسیدن به خوف از خدا
🔷اندیشیدن در عظمت خداوند
مقربان هنگامي كه با ذکر الهی آن ذات نامحدود و بي پايان را تصور مي كنند و در مقابل به قصور ذاتي خود نظر مي دوزند، حالت خوف مي يابند. خداوند در اين زمينه مي فرمايد: «الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ; آن ها كساني هستند كه وقتي نام خدا برده مي شود دل هايشان مملو از خوف پروردگار مي گردد».
🔷یاد آوری قیامت
کمتر سورهای از سورههای قرآن است که راجع به روز قیامت و یوم الدین سخن هشداری و معرفتی در آن نباشد. آن خدائی که ستایش او را میکنید او مالک روز جزا است همه چیز در اختیار اوست. اگر کسی با توجه به این «مَالِکِ یَوْمِ الدِّین» تکلم و تلفظ بکند، تأثیرات روانی مهمی برای خود او دارد، چون ما همه کارها را میکنیم برای عاقبتش میکنیم. خوب، یک جایی هست که همه هیچ کارهاند و هیچ کس کارهای نیست جز خدای متعال و کار را باید برای خدا کرد تا انسان از او نتیجه بگیرد.
انسان با یاد آوری قیامت، توجه دارد که کوچک ترین اعمال انسان در آخرت به او بازگشت داده خواهد شد؛ « فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَيرًا يَرَهُ وَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ»﴿۷و۸ زلزال﴾
🔷کسب معرفت
بين خداترسي و آگاهي ارتباط تنگاتنگ حكم فرما است. به علت اين كه خداترسي نتيجه هدايت به سوي خدا است، هر قدر معرفت انسان به خدا از عمق بيش تري برخوردار باشد، به آن اندازه ترسش هم عمق پيدا مي كند . اساسا بايد گفت هرگز خشيت بدون معرفت حاصل نمي شود. لذا در آيه 28 سوره فاطر مي خوانيم: «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء» به همين جهت، بايد گفت خوف ناشي از معرفت شرط اول بهشتي شدن است.
کسى که معرفت داشته باشد، خوف پیدا میکند. هرچه معرفت انسان بیشتر باشد، خوف بیشتر است. یک بچّهى دوساله، هیچ خوفى از یک آدم قدرتمند ندارد؛ چون نمیداند، قدرت او را نمیفهمد، اصلاً درک نمیکند، لذا هیچ خوفى هم ندارد؛ یک آدم بزرگتر چرا، میفهمد که این آدم قدرتمند است، باید از او ترسید؛ همچنانکه یک بچّهى کوچک براى یک استاد دانشگاه، براى یک عالِم، براى یک دانشمند، براى یک مرجع تقلید احترامى هم قائل نیست؛ چون نمیفهمد که مقامش چقدر است؛ وقتى بزرگ شد، آنوقت میفهمد که مقام او خیلى بالا است. ما در مقابل پروردگار عالم، خوفمان کم است چون معرفتمان کم است؛ تعظیممان کم است چون معرفتمان کم است، چون عظمت پروردگار را، درک نکردهایم.
🔷یادآوری عذاب الهی در تاریخ
عذاب هائى را كه خداوند بر ستمگران و اقوام پيشين نازل كرده، نشانه و آيتى است براى حساب آخرت و اينكه انسان متوجه شود که سر و كارش با كيست؛ بازگویی داستان عاقبت فرعونيان و نمروديان و ثمودیان و عادیان برای عبرت گیری ماهاست تا متوجه باشیم که خداوند در کمین ستمگران است.
«إِنَّ فِى ذَلِكَ لآيَةً لِّمَنْ خَافَ عَذَابَ الآخِرَةِ» در این [سرگذشت پیشینیان]، نشانه اى است براى کسى که از عذاب آخرت مى ترسد؛ [۱۰۳ هود]
«ذَلِكَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِى وَ خَافَ وَعِيدِ». این ها براى کسى است که از مقام [عدالت] من بترسد؛ و از تهدیدم بیمناک باشد؛ [۱۴ ابراهيم]
🔷 یادآوری خوف خائفان
خائفان در مرتبه بالا ، پیامبران و امامان هستند که جلوۀ عظمت خداوند بر قلوب آنها تابیده شده بود،و آنها بی توجّه به نفع و ضرر و بدون التفات به جهنم و بهشت، قلب شان از نور عظمت و سطوتِ جلال، می لرزید، واز خوف خدا غش می کردند.رنگهای مبارکشان در وقت نماز، که میعاد حضور
اولیاء ـ علیهم السلام ـ و معراج قرب آنها است، زرد می شد و پشت مبارکشان می لرزید و از خود بی خود می شدند.
انسان با یاد آوری مقام خوف این اسوه ها میتواند خوف را در خود تقویت کند.
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان
آیت الله شیخ عبدالنبی اراکی که یک عالم خدا ترس بود ، در علم تعبیر خواب ید طولایی داشته وقتی از او سوال کردند از چه راهی به این دانش دست یافتی فرمود از همان راه که حضرت یوسف(ع) رسید.
در اراک، شبی در مدرسه بودم، زنی پشت در آمد و اظهار داشت: بیپناهم و جایی ندارم و نمیتوانم در این وقت شب به جایی بروم. هوا هم سرد بود، لذا به ناچار گفتم: بیایید داخل. پس از ورود، گفتم: سفرهام آنجاست باز کنید و نان بخورید و در داخل حجره، کرسی هم داشتم، به او گفتم آن طرف بخوابید و من مطالعه دارم. رفت، خورد و خوابید من هم مطالعه کردم، نان خوردم و در طرف دیگر کرسی خوابیدم. یک یا دو بار با فاصله، پای آن زن با پای من برخورد کرد، دیدم صلاح نیست زیر کرسی باشم، از جا برخاستم و بیرون حجره رفتم و تا صبح در هوای سرد در حیاط مدرسه ماندم و دور حیاط میگشتم تا اینکه صبح شد. از کارهای دیگر آن زن مثل نماز و… اطلاع ندارم. هوا که روشن شد، زن از اطاق بیرون آمد و رفت. علم تعبیر خواب من از ماجرای آن شب شروع شد.(۳)
💠داستان
خوف خائفان
مالک بن انس امام فقهی مالکی ها،درباره مقام خوف امام صادق (ع) این داستان را نقل کرده است؛
به همراه امام صادق (ع) به قصد مکه و برای انجام مناسک حج از مدینه خارج شدیم. به مسجد شجره که میقات مردم مدینه است، رسیدیم. لباس احرام پوشیدیم، در هنگام پوشیدن لباس احرام تلبیهگویی یعنی گفتن: «لبیک اللهم لبیک» لازم است.
دیگران طبق معمول این ذکر را بر زبان جاری میکردند.»
مالک میگوید:
من متوجه امام صادق (ع) شدم، دیدم حال حضرت منقلب است. امام صادق علیه السلام میخواهد لبیک بگوید ولی رنگ رخسارهاش متغیر میشود. هیجانی به امام دست میدهد و صدا در گلویش میشکند، و چنان کنترل اعصاب خویش را از دست میدهد که میخواهد بیاختیار از مرکب به زمین بیفتد. مالک میگوید: من جلو آمدم و گفتم: ای فرزند پیامبر! چارهای نیست این ذکر را باید گفت. هر طوری که شده باید این ذکر را بر زبان جاری ساخت.
حضرت فرمود:
«يَا اِبْنَ أَبِي عَامِرٍ كَيْفَ أَجْسُرُ أَنْ أَقُولَ لَبَّيْكَ اَللَّهُمَّ لَبَّيْكَ وَ أَخْشَى أَنْ يَقُولَ عَزَّ وَ جَلَّ لِي لاَ لَبَّيْكَ وَ لاَ سَعْدَيْكَ .» ای پسر ابیعامر! چگونه جسارت بورزم و به خود جرات و اجازه بدهم که لبیک بگویم؟ «لبیک» گفتن به معنای این است که خداوندا، تو مرا به آن چه میخوانی با سرعت تمام اجابت میکنم و همواره آماده انجام آن هستم. با چه اطمینانی با خدای خود اینطور گستاخی کنم و خود را بنده آماده به خدمت معرفی کنم؟! اگر در جوابم گفته شود: «لا لبیک و لا سعدیک» آن وقت چه کنم؟(۴)
💠داستان
درباره خوف امامان سخن فراوان است از جمله اینکه هنگام نماز خوف خاصی بر آنها مستولی میشد و رنگ از چهره شان میرفت ، به عنوان نمونه در مورد زرد شدن رنگ حضرت امیر المؤ منین (ع) چنین آمده است که :
امیرالمؤمنین به خواستگاری خانمی به نام «فاتک» رفت و آن زن گفت که من باید آن بزرگوار را در وقت توجه به نماز ببینم. چون حضرت متوجه به نماز شد و رنگ مبارکش زرد شد، آن زن زوجیت آن حضرت را قبول نکرد. تا آنکه آن حضرت به غزوهای تشریف برده و برگشتند، در حالتی که صورت مبارکش مثل ماه شب چهارده بود.
«فاتک» از دیدن آن رنگ در صورت مبارک حضرت، خوشش آمد، کسی را خدمت آن جناب فرستاد که حضرت او را در حبالة خود درآورد.
حضرت در جوابش فرمودند: «اَلفَتی فاتَکِ یا فاتَِک»؛ یعنیای فاتک! جوانمرد از تو فوت شد و از وصالش محروم شدی.(۵)
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.بحار الأنوار ،ج۷۷،ص۵۰
۲.غرر الحکم ، شماره حدیث ۹۰۱۴
۳. در محضر بهجت، ج۳، ص۱۹۳
۴.شیخ صدوق، امالی، ص۱۴۳
۵.خزینة الجواهر فی زینة المنابر، ج۱، ص۶۸۲.
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
جهاد با نفس (۱۴)
منبر یک دقیقه ای🕙
[ نکاتی برگزیده و کوتاه تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
❇️مقدمه
در کتابی که آیت الله بهجت معرفی فرموده اند حدیث چهاردهم که بنا داریم از آن کتاب تقدیم کنیم عبارت است از این حدیث؛
«فاتق الله يا بني واستعملها بطاعته ورضوانه، وإياك أن يراك الله تعالى ذكره عند معصيته، أو يفقدك عند طاعته فتكون من الخاسرين»
«پس از خدا بترس اى فرزندم و اعضاى خود را در راه طاعت و خوشنودى او به كار گير و بر حذر باش از اينكه خداى تعالى تو را در حال انجام معصيتش ببيند يا تو را در طاعت خويش نيابد».(۱)
🔷اطاعتی از روزی اختیار
سخن در مورد اطاعت خداوند است.
یعنی دستورات خدا را به کار بگیریم. البته میتوانید هم اطاعت نکنید، مگر تمام مردم دنیا اکنون مطیع خدا هستند و مگر خدا به آنها زور گفته است؟ پروردگار عالم راه را نشان میدهد، اگر میخواهید در دنیا امنیت داشته باشید، لقمهٔ حلال داشته باشید، خودتان خوب باشید، زن و بچهتان خوب باشند، خورشید اطاعت از خدا باید در زندگی شما طلوع داشته باشد؛ اگر هم نمیخواهید، کاری به کارتان ندارم و فقط نان و آبتان را میدهم، اما بدانیم خوشبختی همه جانبهٔ ما در گرو اطاعت از پروردگار مهربان عالم است.
🔷خنده خدا باشیم!!!
خداوند به حضرت موسی فرمود: «یَا مُوسَى كُنْ كَمَسَرَّتِی فِیكَ فَإِنَّ مَسَرَّتِی أَنْ أُطَاعَ فَلاَ أُعْصَى».(۲)
مانند شادمانى من باش شادمانی من در آن است که اطاعت شوم و معصیت نشوم .
وجود انسان مطیع مایه سرور خداوند است.
🔷طاعات= همه چیز
معصیت= پوچی
در حدیث قدسی خداوند فرمود:
«عَبْدِي أَطِعْنِي أَجْعَلْكَ مِثْلِي، أَنَا حَيٌّ لاَ أَمُوتُ أَجْعَلُكَ حَيّاً لاَ تَمُوتُ، أَنَا غَنِيٌّ لاَ أَفْتَقِرُ أَجْعَلُكَ غَنِيّاً لاَ تَفْتَقِرُ، أَنَا مَهْمَا أَشَاءُ يَكُونُ أَجْعَلُكَ مَهْمَا تَشَاءُ يَكُونُ».
بندهام، به من اطاعت كن تا تو را مانند خود سازم. همان طورى كه من زنده هستم و نمىميرم تو هم هميشه زنده باشى. همان طورى كه من غنى هستم فقير نمىشوم تو هم هميشه غنى باشى. همان طورى كه من هر چه را اراده كنم مىشود تو را هم همين طور سازم.(۳)
«انسان باید یقین کند و برای او واضح و آشکار شود که در طاعت، با غنی، قادر، کریم و... رفاقت کرده و در معصیت با عاجزتر و محتاجتر از خود، طبعاً هیچگاه به معصیت تمایل پیدا نمیکند و از قصر شاهنشاهی و از کنار هرگونه ناز و نعمت و آبادی و آسایش به کاروانسرای خرابه و ویرانه نمیرود و با صاحب آن رفیق و همنشین نمیشود، درحالیکه خود آن صاحبخانه هم راضی نیست که رفیق او و با او باشیم، و از هر چیز محروم گردیم!
بنابراین، برای تسهیل طاعت و اجتناب از معصیت راهی جز این نداریم که متوجه شویم و یقین کنیم که طاعت، نزدیکی به تمام نعمتها، خوشیها، داراییها، عزتها و... است و معصیت، عبارت است از محرومیت، ناخوشی، نداری و ذلت».(۴)
🔷لا اکراه فی الدین و لزوم اطاعت
علامه «طباطبایی»در تفسیر «لا اکراه فی الدین» می فرماید: «آیه دین اجباری را نفی می کند؛ زیرا دین یک سلسله معارف علمی است که عمل را به دنبال دارد و جامع آن ها اعتقادات است. و اعتقاد و ایمان از امور قلبی است که اکراه و اجبارپذیر نیست».(۵)
به عبارت دیگر وقتی در یک امر تکلیف و باید و نبایدهای زیادی وجود دارد اگر شخص قبلا نپذیرد در عمل انجام نخواهد داد. پس باید لزوم پذیرش دین تبیین شود و حقانیت دین برای شخص جا بیفتد تا برای اطاعت از مجموعه قوانین دین حرکت کند.
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.وسائل الشيعة ،ج۱۱،ص۱۲۳.
۲.تحف العقول،ص۴۹۶.
۳.کلیات حدیث قدسی ; ج ۱ ص ۷۰۹
۴.در محضر بهجت، ج۱، ص۱۲
۵.المیزان فى تفسیر القرآن،ج۲ ص۳۴۲.