eitaa logo
منبرطلاب
19.8هزار دنبال‌کننده
217 عکس
67 ویدیو
65 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم #منبر در فضای #مجازی #ویژه_طلاب_و_مبلغین اخبار استخدامی ادمین @talabe_admin کانال شخصی است کانون تبلیغاتی پربازده منبر http://eitaa.com/joinchat/1201668109Cc875229ef3
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قلب های ناپاک شرح حدیثی از حضرت امیر(ع) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ ✔️اهمیت موضوع: آنچه از آیات و احادیث بر می آید ، قلبـِ پاک تجلی‌گاه خداوند و وسیله درک حقایق عالم است؛«أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ» آیا آنان در زمین سیر نکردند، تا قلبهایی داشته باشند که حقیقت را با آن درک کنند؛ یا گوشهای شنوایی که با آن (ندای حق را) بشنوند؟! چرا که چشمهای ظاهر نابینا نمی‌شود،بلکه دلهایی که در سینه‌هاست کور می‌شود.(۱) زیاد اتفاق می افتد افراد ادعای پاکی قلب می کنند و برای اثبات ادعا دلیل روشنی ارائه نمی کنند.باید دید معیار پاکی و ناپاکی کدام است؟ ✔️تبیین موضوع امام على(ع)در روز جمعه‌ای خطبة بلیغی خواند، آن‌گاه مردی برخاست و عرض كرد: من دربارة قول خداوند كه می‌فرماید: «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ «بخوانید مرا اجابت می‌كنم شما را»، می‌پرسم: «فَمَا بَالُنَا نَدْعُو فَلَا یجَابُ؛ چرا ما دعا می‌كنیم؛ ولی مستجاب نمی‌شود؟»(۲) امام (ع) در پاسخ این سوال ، سوال کننده را به یک حقیقت جالب توجه دادند و آن عبارت بود از خیانت و ناپاکی قلب ، اگر چه حدیث بیشتر در مبحث دعا و آسیب شناسی دعا مطرح می شود اما به نظر می رسد خوب است این کلام زیبا با محوریت قلب های ناپاک مطرح شود بدیهی است یکی از مهم ترین آثار قلب های ناپاک ، عدم تحقق نیایش و ارتباط بنده با خداست؛ «إِنَّ قُلُوبَكُمْ خَانَتْ بِثَمَانِ خِصَالٍ» همانا قلب های شما به هشت دلیل خیانت کرده اند . ۱. کوتاهی در ادای تکالیف معرفت حضرت امام على(ع) فرمود: «أَوَّلُهَا أَنَّكُمْ عَرَفْتُمُ اللَّهَ فَلَمْ تُؤَدُّوا حَقَّهُ كَمَا أَوْجَبَ عَلَیكُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْكُمْ مَعْرِفَتُكُمْ شَیئاً» اوّل اینكه شما خدا را شناختید؛ ولی حق او را ادا نكردید، آنچنان‌كه بر شما واجب کرده است؛ لذا معرفت تنها و بدون ادای حق از طرف شما باعث بی‌نیازی نمی‌شود. به عبارتی دیگر بعد از معرفت و شناخت قلب نسبت به خداوند، تکالیفی متوجه انسان می شود که بایستی انسان آن را به جای آورد.حضرت امیر(ع)در فرمایشی دیگر تکالیف معرفت الله را بیان فرموده است؛ « أَوَّلُ اَلدِّينِ مَعْرِفَتُهُ وَ كَمَالُ مَعْرِفَتِهِ اَلتَّصْدِيقُ بِهِ وَ كَمَالُ اَلتَّصْدِيقِ بِهِ تَوْحِيدُهُ وَ كَمَالُ تَوْحِيدِهِ اَلْإِخْلاَصُ لَهُ وَ كَمَالُ اَلْإِخْلاَصِ لَهُ نَفْيُ اَلصِّفَاتِ عَنْهُ» سرآغاز دین، معرفت و شناخت اوست و کمال معرفتش تصدیق به ذات پاک اوست و کمال تصدیق به او همان توحید اوست و کمال توحیدش، اخلاص براى اوست.(۳) افراد معرفت و شناخت قلبی را با پاکی قلب و با عشق قلبی اشتباه نگیرند. چرا که شناخت و اعتراف خشک و خالی نه عشق است و نه پاکی قلب. 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
۲و۳. حرکت نکردن طبق دستورات شریعت «وَ الثَّانِیةُ أَنَّكُمْ آمَنْتُمْ بِرَسُولِهِ ثُمَّ خَالَفْتُمْ سُنَّتَهُ وَ أَمَتُّمْ شَرِیعَتَهُ فَأَینَ ثَمَرَةُ إِیمَانِكُمْ» دوم اینكه شما به رسول خدا(ص) ایمان آوردید؛ ولی سنّت او را مخالفت كردید و شریعت او را [نابود كرده و] میراندید. پس كجا رفت ثمرة ایمان شما؟ « وَ الثَّالِثَةُ أَنَّكُمْ قَرَأْتُمْ كِتَابَهُ الْمُنْزَلَ عَلَیكُمْ فَلَمْ تَعْمَلُوا بِهِ وَ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا ثُمَّ خَالَفْتُم‏» سوم اینكه شما كتاب خدا را كه بر شما نازل شده خواندید؛ ولی به آن عمل نكردید و [فقط] گفتید: شنیدیم و اطاعت كردیم؛ ولی [در عمل و] پس از گفتن؛ مخالفت كردید.» ✔️توضیح هیچ کس نمی تواند به طور کامل با دین قطع رابطه کند؛ زیرا دین داری یک امر فطری است و از انسان جدا شدنی نیست. چنان که قرآن کریم نیز به این حقیقت اشاره می کند:« فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ »پس روى خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتى است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده دگرگونى در آفرینش الهى نیست این است آیین استوار ولى اکثر مردم نمى‏ دانند. 4 اما آنچه متاسفانه در جامعه رواج دارد دین گریزی به معنای شریعت گریزی است یعنی افراد ممکن است به خدا و پیامبر محبت و احترام داشته باشد اما در عمل به دستورات شرعی بی اعتنا باشند دستوراتی از قبیل؛نماز،حج، حجاب ، رعایت حلال و حرامِ خوردنی ها و.... نکته: افراد کشش فطری به خداوند و گرایش درونی به پاکیها را با پاکی قلب اشتباه نگیرند. چرا که کشش فطری منهای اعمال نیک و حرکت طبق دستورات الهی مثل این است که داخل ماشین موتور وجود دارد بنزین هم فوله اما به جهت اینکه در نگهداری موتور سهل انگاری کردی و به موقع روغن عوض نکردی و اکنون قادر به حرکت نیست. ۴و۵. فقدان ترس و شوق «وَ الرَّابِعَةُ أَنَّكُمْ قُلْتُمْ إِنَّكُمْ تَخَافُونَ مِنَ النَّارِ وَ أَنْتُمْ فِی كُلِّ وَقْتٍ تَقْدَمُونَ إِلَیهَا بِمَعَاصِیكُمْ فَأَینَ خَوْفُكُمْ وَ الْخَامِسَةُ أَنَّكُمْ قُلْتُمْ إِنَّكُمْ تَرْغَبُونَ فِی الْجَنَّةِ وَ أَنْتُمْ فِی كُلِّ وَقْتٍ تَفْعَلُونَ مَا یبَاعِدُكُمْ مِنْهَا فَأَینَ رَغْبَتُكُمْ فِیهَا» و چهارم اینكه شما [با زبان] گفتید كه از آتش می‌ترسید؛ در حالی كه تمام وقت به سوی آتش با معاصی خود می‌روید، پس ترس شما [از جهنّم] كجا رفت؟ و پنجم اینكه شما گفتید كه مشتاق بهشت هستید؛ ولی همیشه كارهایی انجام می‌دهید كه شما را از بهشت دور می‌كند، پس كجا رفت عشق شما به بهشت؟ «ترس» و «شوق» دو نشانه مهمِ قلب سلیم دانسته شده است. کسی که به بهشت که همان تجلی رضایت و مهربانی خداوند است شوق ندارد و همین طور نسبت به جهنم که تجلی خشم الهی است بیمناک نیست چگونه می تواند ادعای پاکی قلب کند؟ نکته: کاش افراد از کنار واژگان مهم عالم آخرت مثل بهشت و جهنم به سادگی عبور نکنند و تصورات غلط را در این باره اصلاح کنند مراتب بهشت و جهنم را مطالعه کنند. به عنوان مثال مطلبی اینجا قرار دارد ؛ https://eitaa.com/hosseinililab/918 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
۶ . ناسپاسی «وَ السَّادِسَةُ أَنَّكُمْ أَكَلْتُمْ نِعْمَةَ الْمَوْلَى وَ لَمْ تَشْكُرُوا عَلَیهَا» ششم اینكه شما نعمتهای [بی‌شمار] خداوند را خوردید ولی شكر نعمت را انجام ندادید.» فخر رازی در مورد حمد می نویسد ؛ «حمد هرگونه فعلی است که مُشعِر به تعظیمِ مُنعِم باشد ، و این فعل قلب ، زبان یا اعضا و جوارح است. فعل قلب عبارت است از اعتقاد به این‌که خداوند موصوف به صفات کمال و جلال است. فعل زبان ذکر الفاظی است که بر موصوف بودن خداوند به صفات کمال دلالت می‌کند و فعل اعضا و جوارح انجام دادن افعال و اعمالی است که دالّ بر موصوف بودن منعم به صفات کمال و جلال است. 👌 نکته: حمد نوعی اظهار رضایتمندی است و همان طور که قلبی که اظهار رضایت و خشنودی از خداوند دارد قلب سلیم دانسته می شود قلبی که نسبت به افعال الهی و اراده و دستورات خداوند ناراضی است این قلب را نمی توان قلب سالم و پاک دانست. ۷ . دوستی با شیطان «وَ السَّابِعَةُ أَنَّ اللَّهَ أَمَرَكُمْ بِعَدَاوَةِ الشَّیطَانِ وَ قَالَ «إِنَّ الشَّیطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُواً» فَعَادَیتُمُوهُ بِلَا قَوْلٍ وَ وَالَیتُمُوهُ بِلَا مُخَالَفَةٍ» هفتم اینكه خداوند به شما دستور داده به دشمنی با شیطان، آنجا كه فرمود: «براستی شیطان دشمن شما است و شما هم او را دشمن بگیرید»، پس با او دشمنی كردید بدون [اظهار] سخن و سرپرست [و دوست خود] قرار دادید، بدون مخالفت. ادعای قلب پاک و قلب خدایی با دوستی با دشمنان خدا به شوخی شبیه تر است. «اِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلطان عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ اِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ»؛ او بر کسانى که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل مى کنند تسلّطى ندارد؛ تسلّط او تنها بر کسانى است که او را به دوستی خود برگزیده اند و کسانى که به وسیله او شرک می ورزند و به فرمانهایش به جاى فرمان خدا گردن مى نهند.(۵) از این روست که امام صادق(ع) فرمود:« القلبُ حَرَمُ اللّه ِ ، فلا تُسْكِنْ حَرَمَ اللّه ِ غَيرَ اللّه ِ». دل حرم خداست، پس، جز خدا را در حرم خدا مَنِشان!(۶) ۸. عیب جویی مردم «وَ الثَّامِنَةُ أَنَّكُمْ جَعَلْتُمْ عُیوبَ النَّاسِ نُصْبَ عُیونِكُمْ وَ عُیوبَكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ تَلُومُونَ مَنْ أَنْتُمْ أَحَقُّ باللَّوْمِ مِنْهُ فَأَی دُعَاءٍ یسْتَجَابُ لَكُمْ مَعَ هَذَا وَ قَدْ سَدَدْتُمْ أَبْوَابَهُ وَ طُرُقَهُ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا أَعْمَالَكُمْ وَ أَخْلِصُوا سَرَائِرَكُمْ وَ أْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ فَیسْتَجِیبَ اللَّهُ لَكُمْ دُعَاءَكُم‏» هشتم اینكه شما عیوب مردم را در منظر دید خود قرار دادید و عیوب خود را نادیده می‌گیرید. كسانی را ملامت می‌كنید كه خود سزاوارتر به ملامت هستید. پس كدام دعا [با این همه موانع] برای شما مستجاب می‏شود و حال آنكه شما راهها و درهای [استجابت] آن را بسته‌اید؟ پس از خدا بترسید و اعمال خویش را اصلاح كنید و نیّتهای خود را خالص سازید و امر به معروف و نهی از منكر نمایید، آن‌گاه خداوند دعای شما را مستجاب می‌كند.» خداوند می فرماید:«إِنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مردم باایمان شیوع یابد عذاب دردناکی برای آنها در دنیا و آخرت است، و خداوند می داند و شما نمی دانید.(۷) قلب محل حب و بغض است و خداوند به افرادی که حب و دوست داشتن شان در امور نادرست باشد و دوست داشته باشند عیب ها و زشتی های افراد آشکار شود وعده عذاب داده است. خلاصه از جمله افرادی که حق ندارند ادعای پاکی قلب داشته باشند کسانی هستند که عیب جو و کینه توز هستند. امام باقر7از رسول خدا 9و سلم نقل می کند که فرمود: یا مَعْشَرَ مَنْ أَسْلَمَ بِلِسَانِهِ و لمْ یسْلِمْ بِقَلْبِهِ لَا تَتَبّعُوا عَثَرَاتِ الْمُسْلِمِینَ فَإِنَّهُ مَنْ تَتَبَّعَ عَثَرَاتِ الْمُسْلِمِینَ تَتَبَّعَ اللَّهُ عَثْرَتَهُ وَ مَنْ تَتَبَّعَ اللَّهُ عَثْرَتَهُ یفْضَحْهُ؛ ای کسانی که به ظاهر اسلام آورده اید ولی اسلام در قلب شما رسوخ نکرده است، در جستجوی لغزش های مسلمانان نباشید تا آنان را رسوا کنید زیرا کسی که در مقام پیدا کردن خطاهای مردم باشد خدا عیوب او را آشکار و وی را رسوا خواهد کرد.(۸) ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها 1. حج/۴۶. 2. بحارالأنوار، ج ۹۰، ص۳۷۷. 3. نهج البلاغه ،خ۱ 4. روم/۳۰ 5.نحل/۹۹. 6. جامع الأخبار، ص۵۱۸. 7. نور/۱۹. 8.الکافی،ج۲،ص۳۵۵ 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
قلب ناپاک.pdf
966K
موضوع: قلب ناپاک شرح حدیثی از حضرت امیر(ع) ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عبادت و دعا [با مناسبت شهادت امام موسی بن جعفر(ع)] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ 💚زیارت نامه اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَاَهْلِ بَيْتِهِ، وَصَلِّ عَلى مُوسَى بْنِ جَعْفَر وَصِيِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْيَارِ وَ عَيْبَةِ الْأَنْوَارِ ، وَ وارِثِ السَّكِينَةِ وَالْوَقارِ وَالْحِكَمِ وَالاْثارِ الَّذي كانَ يُحْيِي اللَّيْلَ بِالسَّهَرِ اِلَى السَّحَرِ بِمُواصَلَةِ الاْسْتِغْفارِ، حَليفِ السَّجْدَةِ الطَّويلَةِ، وَالدُّمُوعِ الْغَزيرَةِ، وَالْمُناجاةِ الْكَثيرَةِ، وَالضَّراعاتِ الْمُتَّصِلَةِ، وَمَقَرِّ النُّهى وَالْعَدْلِ وَالْخَيْرِ وَالْفَضْلِ وَالنَّدى وَالْبَذْلِ، وَمَألَفِ الْبَلْوى وَالصَّبْرِ، وَالْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ، وَالْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ، وَالْمُعَذَّبِ في قَعْرِ السُّجُونِ، وَظُلَمِ الْمَطاميرِ ذِي السّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ، والْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَيْهَا بِذُلِّ الاِسْتِخْفَافِ‏ ، وَالْوارِدِ عَلى جَدِّهِ الْمُصْطَفى وَاَبيهِ الْمُرْتَضى وَاُمِّهِ سَيِّدَةِ النِّساءِ بِإرْث مَغْصُوب وَوَلاء مَسْلُوب وَاَمْر مَغْلُوب وَدَم مَطْلُوب وَسَمٍّ مَشْرُوب 🌸شعر این کیست این ولی خداوند اکبر است آیینۀ تمام نمای پیمبر است آرام جان فاطمه و نجل مرتضی باب‌الحوائج همه موسی‌بن‌جعفر است مولای کائنات و امام سما و ارض بر جن و انس هادی و مولا و رهبر است باب الحوائج همه در شهر کاظمین هم شافع گناه به صحرای محشر است گنجینۀ علوم خدا وند سینۀ اش تا حشر بر کتاب خداوند داور است تنها خداست مادح این خاندان و بس او از ثنای خلق دو عالم فراتر است در حلقه‌های سلسله بین سیاه چال مشغول حمد و سُبحه و ذکر مکرر است 💠نکته ای از تاریخ از عبدالله قزوینی نقل شده كه روزی بر فضل بن ربیع وارد شدم، در حالی كه بر بام خانه خود نشسته بود و آن گاه كه نگاهش بر من افتاد، مرا نزد خود طلبید و گفت: از این روزنه نگاه كن چه می‌بینی؟ گفتم: جامه‌ای كه بر زمین افتاده است. گفت: با دقت نگاه كن! چون دقت بیشتری به خرج دادم، گفتم: انسانی می‌نماید كه به سجده رفته است. گفت: او را می‌شناسی؟ گفتم: نه. گفت: این مولای تو است. گفتم: مولای من كیست؟ گفت: تجاهل می‌كنی؟ گفتم: نه، من مولایی برای خود نمی‌شناسم. گفت: این موسی بن جعفر علیه السلام است، كه من شب و روز مواظب حالات او هستم و او را جز به این حال كه می‌بینی، نمی‌یابم؛ چون نماز صبح را اقامه می‌كند تا طلوع آفتاب مشغول تعقیبات است. آن گاه به سجده می‌رود و به همان حال باقی است تا زوال شمس، و به كسی سپرده است كه هنگام زوال و ظهر به او خبر دهد، آن گاه بدون تجدید وضو مشغول نماز ظهر و عصر و نافله آن می‌شود و باز به سجده می‌رود تا غروب آفتاب و بعد از نماز مغرب و عشاء و تعقیبات آن افطار می‌كند، و بعد از آن تجدید وضو نموده به سجده می‌رود، بعد از سجده طولانی، به بستر خواب رفته، و بعد از بیداری و تجدید وضو مشغول عبادت و نماز می‌شود تا اذان صبح... از آن روزی كه او را نزد من آورده اند، پیوسته كار و عادتش این است و چیزی جز عبادت از او ندیده‌ام، عبدالله می‌گوید: چون این سخن را از او شنیدم گفتم: از خدابترس و قصد بدی نسبت به او نداشته باش كه باعث زوال نعمت از تو می‌شود؛ زیرا هر كس به این [خانواده] بدی كرده است، به سرعت در همین دنیا به جزای خود رسیده است. فضل گفت: بارها نزد من آورده اند كه او را به شهادت برسانم، ولی من زیر بار نرفته‌ام و به آنها گفته‌ام كه این كار از من ساخته نیست. ✅بیان موضوع عبادت، دعا، پرستش و نیایش، نیاز فطری و درونی انسان است؛ چرا كه انسان فطرتا به گونه‌ای آفریده شده كه در هر وضعیتی قرار داشته باشد مایل به عبادت و محتاج به پرستش است. به همین جهت، هیچ قوم و گروهی از انسانها عاری از پرستش و نیایش نبوده اند .. آلكسیس كارل، روان شناس معروف می‌گوید: «فقدان نیایش در میان ملتی برابر با سقوط آن ملت است؛ اجتماعی كه احتیاج به نیایش را در خود كشته است، معمولا از فساد و زوال مصون نخواهد ماند..» و از طرف دیگر، عبادت و دعا راهی به سوی كمال، بلكه تنها راه رسیدن به كمال و سعادت ابدی دنیا و آخرت است. امام صادق فرمود: «إنَّ عِندَ اللّه ِ عزّوجلّ مَنزِلَةً لا تُنالُ إلّا بِمَسألَةٍ ؛ در نزد خداوند مقاماتی است كه بدون درخواست [و دعا، كسی] به آن نمی‌رسد..» (۱) یكی از اندیشمندان می‌نویسد: «وقتی كه مانیایش می‌كنیم، خود را به قوه پایان ناپذیری كه تمام كائنات را به هم پیوسته است، متصل و مربوط می‌سازیم..» 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
👈یکی از ویژگیهایی که از شخصیت مقدس امام موسی بن جعفر گزارش شده است عشق به عبادت است. ➖وقتی كه هارون الرشید ،امام موسی بن جعفر(ع)را در قعر زندانهای تاریك و نمور زندانی نمود، و احساس كرد كه جای خلوتی برای ابراز عشق و محبت به معبود خود یافته، دست به آسمان برداشته، عاشقانه عرضه داشت: از دعاهای امام در گوشه ی زندان این دعا بود: «اللّهُمَّ اِنَّکَ تَعلَمُ اِنِّی کُنتُ اَسئَلُکَ اِن تُفرِغَنی لِعِبادَتِکَ اَللّهُمَّ وَ قَد فَعَلتُ فَلَکَ الحَمدُ؛ خداوندا! تو می دانی که من از تو تقاضا کرده بودم، مرا در گوشه ای خلوت قرار دهی تا مشغول عبادت باشم، تو تقاضای مرا برآوردی، تو را سپاس می گویم.(۲) ➖المناقب می نویسد: «كان الذكرُ الحكیمِ رفیقُ الامامِ فی خَلَواتِه، و صاحِبُهُ فی وَحشَتِه وكان یَتلوه بِاِمعانٍ و َ تَدَبُّرٍ و كان مِن اَحسنِ الناسِ صوتاً به، فاذا قَرَا یَحزَن و یَبكی السامعون لتلاوته» قرآن حكیم یار تنهاییهای امام و مونس وحشتش بود، همیشه قرآن را با دقت و تدبر تلاوت می‌نمود، و دارای زیباترین صوت قرآنی بود. هرگاه قرآن می‌خواند، شنوندگان به خاطر تلاوتش محزون می‌شدند و گریه می‌كردند. ➖یکی از دستورات امام به شیعیان عبارت است از این که بخشی از ساعات شبانه روز را به عبادت اختصاص دهند؛ ✔️حدیث إِجْتَهِدُوا فی أَنْ یكُونَ زَمانُكُمْ أَرْبَعَ ساعات:ساعَةً لِمُناجاةِ اللهِ، وَساعَةً لاِمْرِالْمَعاشِ، وَساعَةً لِمُعاشَرَةِ الاْخْوانِ والثِّقاةِ الَّذینَ یعَرِّفُونَكُمْ عُیوبَكُمْ وَیخَلِّصُونَ لَكُمْ فِی الْباطِنِ، وَساعَةً تَخْلُونَ فیها لِلَذّاتِكُمْ فی غَیرِ مُحَرَّم وَبِهذِهِ السّاعَةِ تَقْدِروُنَ عَلَی الثَّلاثِ ساعات»(۳) بکوشید که اوقات شبانه روزى شما چهار قسمت باشد: ۱. قسمتى براى مناجات با خدا، ۲.قسمتى براى تهیّه معاش ۳.قسمتى براى معاشرت با برادان و افراد مورد اعتماد که عیبهاى شما را به شما می فهمانند و در دل به شما اخلاص مى ورزند، ۴.و قسمتى را هم در آن خلوت می کنید براى درک لذّت هاى حلال و به وسیله انجام این قسمت است که بر انجامِ وظایف آن سه قسمت دیگر توانا می شوید. 💠داستان هارون الرشید، برای شكنجه و یا تحقیر نمودن آن حضرت در دید مردم، فاحشه‌ای رقاصه و زیبا را به بهانه خدمتكاری نزد ایشان فرستاد و از طرفی غلامی را گمارد كه مواظب اوضاع باشد. وقتی كنیز را به محضر آن حضرت آوردند، فرمود: من نیازی به كنیز و خدمتكار ندارم؛ لذا او را برگردانید. هارون الرشید از این كار ناراحت شد و گفت: ما با اجازه او، وی را زندانی نكرده ایم تا كنیز را نیز با اجازه او به آنجا بفرستیم و بعد دوباره دستور داد كنیز را به زندان برگردانند... مدتی گذشت. غلام، گزارش داد كه كنیز نیز به سجده افتاده و پیوسته و مرتب در سجده می‌گوید: «قدوس قدوس سبحانك سبحانك سبحانك..» هارون گفت: موسی بن جعفر وی را سحر كرده است!! او را با سرعت نزد من آورید. وقتی كنیز را نزد او بردند، دیدند از خوف خدا می‌لرزد و مرتب به آسمان نگاه می‌كند؛ آن گاه مشغول نماز گشت. هارون پرسید: چرا چنین می‌كنی، این چه حالی است كه در پیش گرفته ای؟ كنیز گفت: من داستان بسیار عجیبی دارم، و آن این است كه وقتی محضر امام كاظم(ع)شرفیاب شدم، او مرتب مشغول نماز و دعا بود. سرانجام به وی عرض كردم:‌ای مولا و سید من! آیا كاری دارید كه من آن را انجام دهم؟ فرمود: من با تو كاری ندارم. عرض كردم: مامور به خدمت شما می‌باشم. فرمود: اینها چه بد فكر می‌كنند. ناگهان متوجه باغ بزرگی شدم كه ابتدا و انتهای آن پایانی نداشت؛ این باغ با فرشهای زیبا و پرارزش مفروش شده بود، و كنیزان و حوریانی زیبا در آن صف كشیده بودند، و در دستهای خود ظرفهای آب و طشت برای شستن دستهای آن حضرت آماده ساخته بودند، از آن به بعد به سجده افتادم تا لحظه‌ای كه غلام به بالین من آمد. هارون گفت: شاید این قضایا را در خواب دیده ای؟ كنیز گفت: به خدا قسم همه اینها را قبل از اینكه به سجده روم با چشمان خود دیدم و سجده‌ام برای سپاس از آنها بود. هارون دستور داد از او مراقبت نمایند كه این حرفها را به كسی نگوید. آن كنیز دوباره به سجده افتاد و مشغول نماز شد. همیشه كارش این بود و مرتب می‌گفت: عبدصالح نیز چنین می‌كرد و من در عالم واقع دیدم كه آن كنیزان مرا خطاب كردند كه از حضور امام كاظم(ع)دور باشم و به من گفتند كه ما برای خدمت امام موسی بن جعفر برتر و مناسب‌تر هستیم. 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🏴مقدمه روضه امام موسی بن جعفر در زندان های مختلف حبس های طولانی را تحمل می کرد اما زندان آخری که زندان سندی بن شاهک بود بر آن حضرت خیلی سخت گذشت گفته شده که سِنْدی یهودی ،بی‌رحم و شریر و از تمام ارزش‌های اخلاقی به‌دور بود و برخوردهای سخت‌گیرانه و خشونت‌بار با امام هفتم داشت، از وی روی برمی‌گرداند، در موقع خوردن و آشامیدن او را آزار می‌داد و غل و زنجیر می‌کرد. مرحوم شیخ صدوق و دیگر بزرگان آورده اند:پس از آن که چون هارون الرشید ، امام موسی کاظم را از زندان بصره به بغداد منتقل کرد، تحویل شخصی به نام سندی بن شاهک یهودی داده شد. و در زندان بغداد، حضرت بسیار تحت کنترل و فشار بود؛ و زیر انواع شکنجه‌های روحی و جسمی قرار گرفت، تا جائی که حتی دست و پا و گردن آن امام مظلوم را نیز به وسیله غل و زنجیر بستند. امام حسن عسکری(ع)در این باره فرموده است:جدم، حضرت موسی بن جعفر(ع)سه روز پیش از شهادتش، زندان بان خود - مسیب - را طلبید و اظهار نمود: من امشب به مدینه جدم، رسول خدا(ص)می‌روم تا با آن حضرت تجدید عهد و میثاق نمایم.و آثار امامت را تحویل امام بعد از خودم دهم. مسیب عرض کرد: ای مولای من! شما در میان این غل و زنجیر و آن همه مأمورین اطراف زندان، چگونه قصد چنین کاری را داری؟ و من چگونه زنجیرها و درب‌های زندان را باز کنم، در حالی که کلید قفل‌ها نزد من نیست؟! امام فرمود: ای مسیب! ایمان و اعتقاد تو نسبت به خداوند متعال و همچنین نسبت به ما اهل بیت عصمت و طهارت سست است.و سپس حضرت افزود: همین که مقدار یک سوم از شب سپری گردید، منتظر باش که چگونه خارج خواهم شد. مسیب گوید: من آن شب را سعی کردم که بیدار بمانم و متوجه حرکات امام موسی کاظم(ع) باشم؛ ولی خسته شدم و خواب چشمانم را فرا گرفت؛ و لحظه ای در حال نشسته، خوابم برد. ناگهان متوجه شدم که حضرت با پای مبارکش مرا حرکت می‌دهد، پس سریع از جای خود برخاستم؛ و هر چه نگاه کردم اثری از دیوار و ساختمان و زندان ندیدم، بلکه خود را به همراه حضرت در زمینی همواره مشاهده نمودم. و چون گمان کردم که آن حضرت مرا نیز به همراه خود از آن ساختمان‌ها بیرون آورده است، گفتم: یا ابن رسول الله! مرا نیز از شر این ظالم نجات بده. حضرت اظهار نمود: آیا می‌ترسی تو را به جهت من از بین ببرند و بکشند؟ و سپس افزود: ای مسیب! در همین حالی که هستی، آرام باش، من پس از مدتی کوتاه باز می‌گردم. مسیب با تعجب سؤال کرد: یا ابن رسول الله! غل و زنجیری که بر دست و پای شما بود، چگونه گشودی؟! امام فرمود: خداوند متعال به جهت ما اهل بیت، آهن را برای حضرت داود(ع) ملایم و نرم کرد؛ و این کار برای ما نیز بسیار سهل و ساده است.آن گاه حضرت از نظرم ناپدید گشت و با ناپدید شدنش دیوارها و ساختمان زندان با همان حالت قبل نمایان گردید. و چون ساعتی گذشت ناگهان دیدم دیوارها و ساختمان زندان به حرکت در آمد و در همین حالت، مولا و سرورم حضرت موسی بن جعفر(ع)را دیدم که به زندان بازگشته است و همانند قبل غل و زنجیر بر دست و پای مبارک حضرت بسته می‌باشد. از دیدن این معجزه، بسیار تعجب کردم و به سجده افتادم. بعد از آن امام به من فرمود: ای مسیب! برخیز و بنشین؛ و ایمان خود را تقویت و کامل گردان، و سپس افزود: من سه روز دیگر از این دنیا و محنت‌های آن خلاص خواهم شد و به سوی خداوند متعال و مهربان رهسپار می‌گردم. 🏴روضه مرحوم غروی روضه ای عربی برای سروده است که با چند سوال غم بار شروع می شود: أمثل موسى وارث الرساله يحمل نعشه مع الحماله نعش تطوف حوله الافلاك تبركت بحمله الاملاك ولم يشيعه من الناس احد فيالها من غربة بغير حد وكيف نعش صاحب الخلافة يرمى على الجسر من الرضافة تنوح في غربته عليه خشخشة الحديد في رجليه ناحت عليه زمر الملائك بل ناحت الحور على الارائك آیا شخصی مثل امام موسی بن جعفر باید با چهار نفر حمال تشییع شود ؟! پیکر مطهری که همه افلاک بر دور سرش طواف می کند؟! نعش مقدسی که مناطق زمین را متبرک می کند؟! اما از انسان ها چرا به تشییع او نرفته اند؟! چرا تا این اندازه غریبانه تشییع می شود؟! غریبی که گریه کن او صدای زنجیرهایی است که به پاهایش بسته شده بود. شعر سر شب تا به سحر گوشه زندان چه کنم دل آشفته چو گیسوی پریشان چه کنم گاه پروانه صفت سوختم از هجر رضا گاه چون شمع مرا سینه سوزان چه کنم کنج زندان،بلا گشته ز هجران رضا تیره روز من از شام غریبان چه کنم نه رفیقی به جز از دانه زنجیر مرا نه انیسی به جز از ناله و افغان چه کنم به خدا دوری معصومه و هجران رضا می کشد عاقبتم گوشه زندان چه کنم از وطن کرده مرا دور،جفای هارون من دل خسته سر گشته و حیران چه کنم ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها 1. الكافي : ج۲،ص۴۶۶. 2 ترجمه ارشاد مفید، ج۲، ص ۲۳۲. 3.بحار الأنوار : ج۷۸،ص۳۲۱. 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
دعا و عبادت.pdf
700.8K
🔻 موضوع: دعا و عبادت مناسبت: شهادت امام موسی کاظم علیه السلام فایل ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
منبرهای ویژه دهه فجر از انقلاب اسلامی تا انقلاب جهانی حضرت مهدی( به مناسبت دهه فجر) https://eitaa.com/menbare_tollab/19204 تأملی در آرمان های مقدس( به مناسبت ۲۲ بهمن) https://eitaa.com/menbare_tollab/19390
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا